eitaa logo
مکتب وحی
2.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
553 ویدیو
11 فایل
برای برقراری ارتباط با مدیر کانال بر روی لینک زیر کلیک فرمایید. @maktabevahy_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
منزلگاه حقیقی انسان کجاست؟ @maktabe_vahy
🔘داستانی از کیفیت برخورد رسول خدا با یک غلام سیاه🔘 🔸رسول اللَه صلّى اللَه عليه و آله در بازار مدينه مى گذشت. غلامى سياه را در بازار مى فروختند و او مى گفت: هر كس مرا بخرد بايد مرا در اوقات نماز مانع نشود، كه من پنج نماز در قفاى رسول به جماعت مى گذارم. مردى با اين شرط او را خريدارى نمود و او در پنج وقت با پيغمبر نماز جماعت مى خواند، و رسول صلّى اللَه عليه و آله و سلّم در همه وقت غلام را ملاقات مى كرد. 🔸روزى چند برآمد كه غلام را نديد؛ از خواجه اش حال او را پرسش نمود، خواجه گفت: يارسول اللَه، غلام تب كرده است. حضرت فرمود: بيا برويم و از او احوال پرسى و عيادت كنيم. 🔸روزى چند كه نيز برآمد، حضرت از خواجه احوال غلام را سؤال كردند؛ خواجه گفت: غلام در حال احتضار است. خود حضرت برخواست و به بالين غلام رفت، و ساعتى بعد غلام جان داد. رسول اكرم صلّى اللَه عليه و آله، خود تولّاى غسل و تكفين او و دفن او را نمودند. 🔸مهاجر و انصار از اين داستان بسيار غمگين شدند، كه ما خانمان خود را براى كمك پيغمبر صلّى اللَه عليه و آله رها كرده ايم و پيغمبر با هيچ يك از ما چنين عمل نكرد كه با غلام سياه كرد! انصار گفتند كه: ما به جان و مال مواسات كرديم، چرا غلام حبشى بر ما مزيت پيدا كرد؟! 🔸آيه آمد: «يا أيُّها النّاسُ إنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَ أُنثى و جَعَلناكُم شُعوباً و قَبائِلَ لِتعارَفُوا إنَّ أكرَمَكُم عِندَ اللَهِ أتقاكُم إنَّ اللَه عَلِيمٌ خَبيرٌ»، اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و به دستجات و قبائل مختلف منقسم كرديم تا در اثر اين اختلاف شناخته شويد! تحقيقا گرامى ترين شما نزد خداوند كسى است كه تقوايش افزون باشد.» 📝. علاّمه طهرانی رضوان اللَه علیه 📚مطلع انوار، ج12، ص 511، به نقل از تفسیر ابوالفتوح رازی. @maktabe_vahy 🔘..🔘..🔘..🔘
🔘داستانی از کیفیت برخورد رسول خدا با یک غلام سیاه🔘 🔸رسول‏ اللَه صلّى اللَه عليه و آله در بازار مدينه می‏گذشت. غلامى سياه را در بازار می‏فروختند و او می‏گفت: «هر كس مرا بخرد بايد مرا در اوقات نماز مانع نشود، كه من پنج نماز در قفاى رسول به جماعت می‌گذارم.» مردى با اين شرط او را خريدارى نمود و او در پنج وقت با پيغمبر نماز جماعت می‌خواند، و رسول صلّى اللَه عليه و آله و سلّم در همه وقت غلام را ملاقات می‏كرد. 🔸روزى چند برآمد كه غلام‏ را نديد؛ از خواجه ‏اش حال او را پرسش نمود، خواجه گفت: «يارسول‏ اللَه، غلام تب كرده است.» حضرت فرمود: «بيا برويم و از او احوال ‏پرسى و عيادت كنيم.» 🔸روزى چند كه نيز برآمد، حضرت از خواجه احوال غلام را سؤال كردند؛ خواجه گفت: «غلام در حال احتضار است.» خود حضرت برخواست و به بالين غلام رفت، و ساعتى بعد غلام جان داد. رسول اكرم صلّى اللَه عليه و آله، خود تولّاىِ غسل و تكفين او و دفن او را نمودند. 🔸مهاجر و انصار از اين داستان بسيار غمگين شدند، «كه ما خانمان خود را براى كمك پيغمبر صلّى اللَه عليه و آله رها كرده ‏ايم و پيغمبر با هيچ يك از ما چنين عمل نكرد كه با غلام سياه كرد!» انصار گفتند كه: «ما به جان و مال مواسات كرديم، چرا غلام حبشى بر ما مزيّت پيدا كرد؟!» 🔸آيه آمد: «يا أيُّها النّاسُ إنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَ أُنثى‏ و جَعَلناكُم شُعوباً و قَبائِلَ لِتعارَفُوا إنَّ أكرَمَكُم عِندَ اللَهِ أتقاكُم إنَّ اللَه عَلِيمٌ خَبيرٌ»، اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و به دسته جات و قبائل مختلف منقسم كرديم تا در اثر اين اختلاف، شناخته شويد! تحقيقا؛ گرامى ‏ترين شما نزد خداوند كسى است كه تقوايش افزون باشد.» 📝. علاّمه طهرانی قدّس الله سرّه 📚مطلع انوار، ج‏12، ص 511، به نقل از تفسیر ابوالفتوح رازی. @maktabe_vahy 🏴.🏴.🏴.🏴
💠حکایتی پیرامون امانت داری💠 بخش 1️⃣ 🔶سيّدى بود در نجف اشرف از اعاظم علما و اوتاد، معروف به سيد هاشم حطّاب، ايشان در روز پنج‏شنبه و جمعه (تعطيلى دروس) به بيابان حركت نموده و خار می‌‏كندند و به شهر حمل نموده و می‌فروختند و از ثمن و پول آن [امرار معاش] می‌نمودند؛ بدين ‏طريق صاحب كرامات زيادى شده و مردم به ايشان توجّه خاصّى داشتند. 🔸اتّفاقاً يكى از مردمانِ ثروتمند عازم حج بوده و با خود صندوقچه ‏اى از جواهرات و [پول نقد] داشته و چون بيم از سرقت در راه حج داشته می‌خواسته آن را در نجف اشرف پيش كسى امانت بگذارد، از مردم جستجوى شخصِ امينى نموده، مردم عطارى را كه در تمام عمر به زهد و تقوا و ديانت معروف بوده [به او معرفى كردند] بالجمله آن مردِ غنى صندوقچۂ خود را نزد عطّار به امانت سپرده و عازم حج می‌گردد. 🔸پس از مراجعت، از عطّار مطالبۂ صندوقچۂ خود می‌نماید، عطّار یک باره انكار می‌نماید! هرچه او دليل می‌آورد و نشانى می‌دهد، عطّار بر استنكار خود می‌افزاید! به مردم مى ‏گويد، آنها می‌گویند: «ما هيچ ‏گاه كلام عطّار را حمل بر كذب ننموده و ادّعاى تو را بر گفتار او ترجيح نخواهيم داد، چون كه به مراتب عديده ما او را امتحان نموده و در اين شهر به وَرَع و تقوا اشتهارى عظيم دارد.» 🔸بالأخره آن مرد غنىّ، متحيّر خدمت سيد هاشم رسيده و داستان را نقل می‌‏كند، سيد هاشم می‌‌‏فرماید: «فردا صبحگاه بيا برويم تا صندوقچه را به تو بازگردانم.» 🔺ادامه دارد ... 📝. علامه طهرانی قدّس سرّه. 📚. ، ج 1، ص 135. @maktabe_vahy 🌺.🌺.🌺.🌺.
مکتب وحی
💠حکایتی پیرامون امانت داری💠 بخش 1️⃣ 🔶سيّدى بود در نجف اشرف از اعاظم علما و اوتاد، معروف به سيد هاشم
💠حکایتی پیرامون امانت داری💠 بخش 2️⃣ 🔶فردا صبح در خدمت سيّد به دكان عطّارى آمدند؛ سيد هاشم ديد عطّار مردم را جمع نموده و موعظه می‌کند و مردم مشغول گريه هستند، همين ‏كه سيّد را ديدند همگى احترام نمودند. 🔸سيّد فرمودند: «من مى‏ خواهم عطار حقّ موعظه خود را در امروز به من واگذارد!» عطّار عرض كرد: «بديدۂ منّت دارم.» سيّد فرمودند: در زمانى كه طلبه بودم به كاظمين مشرّف شدم، روزى مقدارى متاع از مردى يهودى خریدم و دو فلس باقى ماند كه بعداً بپردازم عصر رفتم كه بدهم گفتند مرد يهودى فوت نموده است، به خانه مراجعت نموده شب در خواب ديدم صحراى محشر است و پل صراط كشيده شده و جهنم از زير آن با آتش غَلَيان دارد و مردم در آتش می‌جوشند، ناگاه من از روى پل مانند صرصرِ عاطف و برق خاطف عبور نموده و در وسط پل ناگاه يهودى سرش را از آتش بيرون آورده جلوى مرا گرفت؛ 🔸من مانند ميخ توقّف نموده نتوانستم قدمى جلوتر نَهَم، يهودى گفت: «اى خداى عادل اين مرد دو فلس حقّ مرا نداده است، حقّ مرا از او بگير و به من عطا كن!» 🔸سيّد فرمود: «من گفتم چه می‏خواهى؟» گفت: «فقط می‌خواهم يك جاى بدن خود را به بدن تو گذارم تا آنكه قدرى از آتش بدن من و حرارت آن تخفيف يابد!» گفتم: «بگذار! او فقط سر يك انگشت خود را به سينه من گذارد، ناگاه از خواب بيدار شدم و ديدم از سينۂ من، جاى انگشت او چرك و خون روان است!» 🔸سيّد سينۂ خود را باز نموده و گفت: «اى مردم ببينيد از جوانى تا به حال می‌گذرد و هنوز اين چرك خوب نشده! و من شكر می‌‏كنم كه خدا عذاب مرا در دنيا قرار داده.» عطّار كه اين مطلب را شنيد مرد غنى را طلبيده و صندوقچه را به او ردّ كرد. 🔺پایان داستان. 📝. علامه طهرانی قدّس سرّه. 📚. ، ج 1، ص 135. @maktabe_vahy 🌺.🌺.🌺.🌺.
🔘 تأثیر رفتار شیعه در نفس و روح امام علیه السلام 🔹امام صادق علیه السلام: «وقتی شخصی از شما شیعیان باتقوا و راستگو و امانت‌دار بوده، و اخلاقش با مردم نيكو باشد، دربارۀ او می‌گویند: ”اين مرد، جعفرىّ مذهب است.“ و من از این مسئله خوشحال می‌شوم و از ناحيۀ وى، سرور و شادی در دلِ من پدید می‌آید. 🔹ولی اگر غیر از این باشد، بر دلِ من، بَلا و گرفتاری و عار و ننگش پديدار مى‌‏شود! و درباره‌‏اش می‌گویند: ”اين اخلاقِ ناپسند، حاصلِ ادب و تربیت جعفر [صادق علیه السلام] است!“» 🔹«فَإنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إذَا وَرَعَ فِى دِينِهِ، وَ صَدَقَ الْحَديثَ، وَ أدَّى الامَانَةَ، وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ النَّاسِ، قيلَ: هَذَا جَعْفَرِىٌّ، وَ يَسُرُّنِى ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَىَّ مِنْهُ السُّرُورُ، وَ إنْ كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَىَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ، وَ قِيلَ: هَذَا أدَبُ جَعْفَر.» 📚. الکافی ج 2 ص 636 علیه السلام @maktabe_vahy 🔳.🔳.🔳.🔳
🔸ثبت‌نام در شناسنامه آخرت! @maktabe_vahy 💎.💎.💎.💎
💠 رفاقت معنوی! 🔸متّقيان و أخِلّاءِ ايمانى بدون هيچ توقّع و ترقُّب و انتظارى از هم، همدیگر را دوست دارند. ✅ سعى در قضای حوائجِ هم می‌كنند؛ بدون انتظار پاداش! ✅ پهلُوىِ هم در مجالسِ نماز، و مساجد، و مجالسِ ذكر می‌نشينند و ياد خدا می‌كنند؛ بدون هيچگونه توقّع و انتظارى ✅ اجتماع می‌كنند نه اجتماعِ شيطانى ✅ مسجد می‌سازند نه مسجدِ ضرار؛ بلكه مسجدِ ايمان و تقوى. 🔸 در چنين مساجدى دوستان خدا با هم اجتماع می‌كنند؛ يكدگر را تماشا می‌كنند، «دادوستدِ معنوى» و «ردّ و مبادلۀ حقائق و معارف» می‌كنند، و چنان با يكدگر صميم و مُحبّ‌ هستند كه هيچ چيز نمی‌تواند اساسِ محبّت آنها را بر هم زند. 🔸و چون براى خداست جاودانى است؛ و زمان و مدّتِ آن در اثرِ انقراض دنيا پايان نمی‌پذيرد. 📝 علامه طهرانی رضوان الله علیه 📚 ، ج‏ ۴، ص ٣٠٨ @maktabe_vahy 💎..💎..💎..💎
⭕️ صرفِ نماز شب کافی نیست؛ باید انسان آن اثرِ نماز شب و بارقه‌هایی که می‌آید را در خارج، و در اجتماع، و در ارتباط با افراد، عینیت ببخشد و به آن جامۀ عمل بپوشاند تا تأثیر واقعیِ خودش را در نفْس بگذارد. 🔸صرف قرائت قرآن کافی نیست! قرآن همچون نسخۀ طبیب است؛ اگر شما نزد طبیب رفته و نسخۀ او را در جیبتان بگذارید، همان بیماری بر جای خود هست و فرقی نکرده است. 🎙 حضرت آیة الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدس الله سره 🔈 سال 1435 جلسه 3 @maktabe_vahy 🌕.🌕.🌕.🌕
🔹پس صلۀ يارانِ رَه، لازم شُمار هر كه باشد! گر پياده، گر سوار رحمه‌الله @maktabe_vahy 🌸🌸🌸🌸
▪️روز نوحۀ قرآن، در مصيبتِ طاهاست روز نالۀ فُرقان، از فراقِ ياسين‏ ست ▪️خاطرى نباشد شاد، در قلمروِ ايجاد آه و ناله و فرياد، در محيطِ تكوين‏ ست 🔹غروب جانسوز خورشید پر فروغ رسالت، پناهِ اهل بیت کرامت، حضرت ختمی مرتبت، محمّد مصطفی (صلی الله علیه و آله) بر جمیع دردمندان حق و حقیقت تسلیت باد!  صلی الله علیه و‌ آله @maktabe_vahy 🏴.🏴.🏴.🏴