eitaa logo
مکتب وحی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
646 ویدیو
12 فایل
کانال رسمی «مکتب وحی» | نشر آموزه‌های اصیل عرفانی بر مبنای تعالیم علامه طهرانی و آیةالله سید محمدمحسن طهرانی (قدّس الله سرّهما) 🌐 وب‌سایت: maktabevahy.org 📲 شبکه‌های اجتماعی: @MaktabeVahyOrg 👤 ارتباط با ادمین: @MaktabeVahy_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مکتب وحی
🌕 اعتنا و اتّکای بر مسائل ظاهر، برای ما غیر از اتلاف وقت و عَبَث و بیهودگیِ عمر، نتیجه‌ای به بار نخو
🔸اینها آمدند و کار ما را راحت کردند و گفتند: «آقا، شما بیایید این مسیر را انتخاب کنید، به بقیه‌اش چه‌کار دارید؟! جوابِ روز قیامت با ما! مسائلی که اتفاق می‌افتد بر عهدۀ ما! اگر خصوصیاتی انجام بشود، بر عهدۀ ما! ما حاضریم در مقابل خدا جواب بدهیم! ما حاضریم که اگر شما در روز قیامت به ما اعتراض کردید، بیاییم بایستیم و جواب بدهیم! ما حاضریم که اگر در این زمینه باری بر دوش شما است آن را برداریم!» 🔸ولی ما به‌دنبال کار خودمان می‌رویم، یک‌خُرده‌اش را قبول می‌کنیم و یک‌خُرده‌اش را قبول نمی‌کنیم! 🔸آن کسی که به آن باطن و حقیقتِ امر اطّلاع دارد، می‌داند اوضاع چه خبر است. آن کسی که به عالمِ غیب احاطه دارد، می‌داند چه مسائلی در پشت پرده است. مَنی که می‌خواهم فقط از روی کتاب تکلیفم را بفهمم، از آن مسائلِ پشت پرده خبر ندارم؛ و نه‌تنها خودم، بلکه همۀ افراد را هم گمراه می‌کنم و این مسائل به‌وجود می‌آید. ضَلّوا و أضلّوا! 🔸تمام اینها به‌خاطر این است که ما می‌خواهیم احکام خدا را از روی کتاب بفهمیم؛ و ای کاش از روی کتاب درست می‌فهمیدیم و ای کاش به همۀ موارد توجّه می‌کردیم! 📝 حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ، ص 32، 33 و 34 @maktabe_vahy 🌸..🌸..🌸..🌸
⭕️ هر عملی که انسان انجام بدهد، یک «ظاهر و پیکر خارجی» و یک «باطن و جانی» دارد. میزان ارزش عمل از نقطه‌نظر عالم اعتبار [و مردم دنیا] همین پیکرهای خارجی است، و پیکر عمل هرچه بزرگ‌تر و چشم‌گیرتر باشد می‌گویند: «آن عمل بهتر است!» هرچه جمعیّت زیادتر باشد، می‌گویند: «این عمل بهتر است!» 🔹انسانی که شب‌ها تا به صبح عبادت کند، مثل ربیع بن خُثَیم که شب‌ها تا به صبح بیدار بود،می‌گویند: «این عمل، خیلی خیلی مهم است!» 🔹امّا اگر ظاهر عمل کم باشد [در نظر این ظاهرگرایان] قدر و قیمتی ندارد! بارگاه امیرالمؤمنین قیمتی ندارد، چون بارگاه نداشت و خود حضرت دوتا طِمر کهنه¹ بر تنش بود! مالک اشتر قیمتی نداشت و مردم آشغالِ سبزی به صورتِ او پراندند، چون در ظاهر پیکری نداشت! 🔹امّا دستگاه معاویه بارگاه داشت، سفره داشت، غذاهای متنوّع داشت، پول‌ها می‌داد، چشم‌گیر بود و خیلی مهم بود! طوری بود که اگر کسی می‌خواست از آن منظره تجاوز کند، مشکل بود! اصلاً [ذهن و قلب را] می‌ربود! 🔹در مجلس او حاضر می‌شدند و هنگام ظهر یک سفره کشیده می‌شد که انواع و اقسام غذاها در آن بود. غذاهایی بود که از روغنِ مغزِ سرِ بعضی از پرندگانِ خاص با عسل خاص و زعفران خاص تهیّه می‌کردند. هر کسی حاضر است، سرِ این سفره بیاید و بهره‌مند شود! 📝 علامه طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ادامه 👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ، ج 2، ص 35 ۱. طمر: جامهٔ کهنه @maktabe_vahy 🌸..🌸..🌸..🌸
مکتب وحی
⭕️ هر عملی که انسان انجام بدهد، یک «ظاهر و پیکر خارجی» و یک «باطن و جانی» دارد. میزان ارزش عمل از نق
⭕️ امّا در دستگاه امیرالمؤمنین این سفره نبود. أنبان خشکیده‌ای بود که مهر آن را می‌شکافت و درِ آن را باز می‌کرد و از آن می‌خورد! مردم جاهل به این توجّه نمی‌کنند و به آن توجّه می‌کنند! 🔹امّا باطنی در این هست! باطن را همه نمی‌فهمند؛ افراد درّاک¹ می‌فهمند که قضیّه چیست! مسئله، خیلی مهم است! 🔹انسان باید درک کند که این سفره‌ای که درست می‌شود، از کجا درست شده است؟ برای کیست؟ برای کدام پیر زن است؟ برای کدام شخص یتیم است؟ این برای بیت‌المال مسلمین است و باید صرف مسلمین بشود، امّا تبدیل به این صورت شده است! وضع این سفره براساس باطل و ظلم است، و گسترش آن خلاف عدل است! 🔹این سفره برای صید کردن ارواح مردم است، تا مردم را به‌سوی جهنّم صید کند و برُباید! اینها دقّت‌هایی است که باید در معنا به‌کار برود تا «روحیّۀ این سفره» معلوم بشود! امّا این نظرها نیست؛ مردم می‌آیند و سر سفره می‌نشینند و می‌روند، و بر روح معاویه صلوات هم می‌فرستند و تمام می‌شود و می‌رود! 🔹امّا آن کسانی که دیدِ بیدار دارند، تمام این مُداقّه‌ها² را می‌کنند و لب نمی‌زنند و یک قدم هم نزدیک نمی‌شوند و می‌گویند: «اینجا شرک است، بت‌پرستی است، خُدعه است! اینها شیرینی نیست؛ زهر است! اینها غذای لذیذ نیست؛ اینها آتش جهنّم است، اینها چرک است، اینها صدید³ است، اینها حمیم است و امثال اینها!» 🔺اینها خوب درک می‌کنند! 📝 علامه طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ، ج 2، ص 36 1. درّاک: خیلی با فهم و درایت 2. مداقّه: دقّت‌ورزی 3. صدید: چرکین و متعفّن و پلید @maktabe_vahy 🌸..🌸..🌸..🌸
🔳 ماتریالیسم ولایی! 🔹افرادی که در امامت امام جواد علیه السلام تشکیک کردند، خارجی نبودند بلکه از اصحاب ائمه بودند. یونس‌بن‌عبد‌الرحمان از افرادی بود که واقعاً مورد وثوق امام رضا علیه السلام بود. ولی بالأخره در مسئله امامتِ امام جواد علیه السلام گیر کرد (البته خداوند او را عبور داد و کارش را درست کرد). یونس اگر چه از اصحاب امام بود ولی از اصحاب اهل معرفت و اهل عمق نبود؛ از آن اصحابی نبود که اهل آن معرفت و بینش و اهلِ آن شناختِ ولایت بودند. او ولایت را در سن و سال تصوّر می‌کرد و معتبر می‌دانست،‌ نه ولایتی که در هر قالبی می‌گنجد. 🔹این اصحاب، امام رضا و امام موسی بن جعفر علیهما السلام را دیده بوده و خصوصیات آنها را مشاهده نموده و کلماتشان را شنیده بودند. از امامان شنیده بودند که اگر حجت خدا نباشد زمین اهلش را فرو می‌برد؛ شنیده بودند که امام علیه السلام علم به گذشته و آینده تا روز قیامت دارد. پای صحبت امام و بر سفرۀ ناهار و شام بودند و به منزل ایشان می‌رفتند و این سخنها را می‌شنیدند و می‌دیدند. 🔹یکدفعه وقتی امام جواد را می‌بینند، می‌گویند: «عجب، آنچه ما راجع به موسی بن جعفر، از امامت، احساس می‌کردیم حال این بچه نُه ساله شده امام؛ یعنی این امام است؟!!» 🔺آنها در کنارِ مقام علمی و ولایی و تجرّد و قُربِ امام، برای «وزن، قد، ریش سفید، عمامه، قبا، عبا و سنّ امام» خواهی نخواهی و بفهمی نفهمی، در دل و ذهن خود جایی گذاشته بودند. 🎙 حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــ 🔈. ، سال 1436 جلسه 13 علیه السلام @maktabe_vahy 🔘.🔘.🔘.🔘
🔸جامِ جان پُر کن از آن مِی، بنْگر اندر لطف او تـا گـشـایـد چـشـمِ جـانَـت، بـیـنـد آن الـطـاف را 📌 علیه‌السلام رحمه‌الله @Maktabe_Vahy 🌸🌸🌸🌸
💠 خطر تعصب به یک قالب خاص! 🔹 بزرگترين خطر براى سعادت انسان، تعصب‏ است. حتى ممكن است انسان بر مطلب حقی، تعصّب‏ داشته باشد ولى نه به‌خاطر اينكه حق است بلکه به‌خاطر اينكه «من هستم که این مطلبِ حق را پذیرفتم.» اين حالتِ نفسانى مانع است. 🔹يعنى اگر اين حق تغييرِ شكل داد، آدم از آن صورت و شکلِ اول آن دست بر نمى‌‏دارد. 🔹انسان باید به حقّانيتِ حقّ تعصب‏ داشته باشد، نه به چهره‌اى كه حق در آن موقع به خود می‌گيرد. انسان نباید به آن چهره تعصّب‏ داشته باشد. 🔹انسان بايد صاف باشد؛ یعنی الان اگر حق به یک صورت است بپذيرد، فردا اگر به صورت دیگری نمایان شد باز بپذيرد. 🔹نه اينكه اگر حق در يك وهله، در چهره‌ای ظاهر شد بپذيرد و تا آخر بر همان صورت و شکل و چهره، باقی بماند و بگوید: «چون الان حق به این صورت است ما هم به همين كيفيت تا آخر باقی می‌مانيم.» 🔹درست است که الان و در وهلۀ اول، حق را پذیرفته است ولى این وضعیت براي او مفيد نيست! 🎙حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــ 🔉 (اسفار)، درس 159 @maktabe_vahy 💠.💠.💠.💠
🔘 کربلاء برای ارتقای عقلانیت! 🔹مکتب اهل بیت، مکتب علم و اتقان و عقل و فهم است؛‌ نه مکتب احساسات! نه مکتب رأفت احساسی و نفسانی! سیدالشهداء علیه‌‌السلام واقعۀ کربلاء را پیش آورد تا ما امروز با دید باز به حقایقی که اطراف ماست نگاه کنیم؛ نه با دید بسته! 🔹تا اینکه امروز متوجهِ افراد ظاهرالصلاح نشویم و فریب آنها را نخوریم که چه‌بسا ممکن است شهرتی هم داشته باشند و با آن ظاهرِ خود، موجب اغوای اَنام از مسیر مستقیم بشوند. مسئله این است! 🔹امام حسین آمد حضرت علی‌اکبر و علی‌اصغر و خانواده‌اش را فدا کرد، برای اینکه ما را نسبت به وضعیت و مسیر زندگی و کیفیت حیاتِ خود آگاه کند. برای اینکه نسبت به مسئله اهل‌بیت فکرمان بازتر و روشمان صحیح‌تر شود. 🔹برای اینکه به ما بفهماند که گرفتار اغواء و فتنۀ فتنه‌گران نشویم. در هر قضیه‌ای تا علم نداریم جلو نرویم و به هر کلامی که از هر دهانی بیرون بیاید، گوش فرا ندهیم. 🔹باید برای حرف‌های خلاف در این گوش پنبه گذاشت، نه اینکه انسان هر جا می‌بیند امواج بیشتر کشش دارد [برود.] و اینکه مردم دور انسان را بگیرند و هر سخنی بگویند دیگر برای انسان ارزشی نداشته باشد. 🎙حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 جلسه 149. علیه‌السلام @maktabe_vahy 🌑.🌑.🌑.🌑
🔳 جنبهٔ عقلانی یا احساسی عاشورا؟! 1⃣ قسمت اول 🔹تمام ناراحتی‌ و گریه‌های ما فقط به موقعیت‌های ظاهری بر‌می‌گردد که مثلاً چرا عمود بر سر حضرت اباالفضل خورد و چرا دستش قطع شد و چرا به مشک‌ِ آبش تیر زدند!؟ هیچ کس نیامد فکر کند که حالِ امام حسین و حضرت اباالفضل در روز عاشورا به چه نحوی بوده است!؟ نگرش و بینش و جهان‌بینیِ حضرت اباالفضل در روز عاشورا به چه نحوی بوده است؟! 🔹اگر حضرت اباالفضل می‌رفت و مشک آب را هم می‌آورد و هیچ‌ اتفاقی هم نمی‌افتاد، و اتفاقاً اسب ایشان هم به‌زمین می‌خورد و سرِ حضرت به درخت خرما می‌خورد و از دنیا می‌رفت، ما دیگر برای او، سینه نمی‌زدیم! می‌گفتیم: «خودش از اسب زمین افتاد و سرش هم اتفاقی به سنگ اصابت کرد!» 🔹اما یک عارف این‌گونه نیست! او به حالِ حضرت نگاه می‌کند. حضرت اباالفضل، حضرت اباالفضل است؛ چه تیر به چشمِ او بزنند چه نزنند! چه دستش را قطع بکنند یا نکنند! حال اتفاقاً دستش را قطع کرده‌اند؛ ولی عارف به قطع‌کردن‌ دست نگاه نمی‌کند. حضرت اباالفضل به‌خاطر اینکه تیر به چشمش خورد، حضرت اباالفضل نشده است. 🔹(البته این مصیبت‌ها، جریانات و قضایایی است تا «مظلومیت اهل‌بیت علیهم‌السلام» معلوم و روشن شود و «مقاماتی» هم بر این دردها و إِلَم‌ها مترتّب است) 📝ادامه در متن بعد... 🎙حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 ؛ جلسه اول، ملخص. @maktabe_vahy 🌑.🌑.🌑.🌑
مکتب وحی
🔳 جنبهٔ عقلانی یا احساسی عاشورا؟! 1⃣ قسمت اول 🔹تمام ناراحتی‌ و گریه‌های ما فقط به موقعیت‌های ظاهری
🔲 جنبهٔ عقلانی یا احساسی عاشورا؟! 2⃣ قسمت دوم و پایانی 🔹یک وِیت‌کُنگ در کلیسا آمده بود و بر روی خودش بنزین ریخت و آتش زد. این آتش‌زدن، سوختن است؛ ولی ما برای او ارزش قائل نیستیم! چون او می‌خواهد از این موقعیتِ خود، استفادۀ تبلیغاتی کند. حال فرض کنید که اگر به او می‌گفتند:‌ «آقا، شما این کار را انجام بده، ولی حتی یک خبرنگار هم از تو عکس نمی‌اندازد و در یک روزنامه هم نمی‌نویسند و در هیچ‌جا هم نقل نمی‌کنند، بلکه همین‌طور می‌میری!» آیا باز هم این کار را می‌کرد؟! اصلاً این کار را نمی‌کرد. پس او می‌خواهد استفادۀ تبلیغاتی کند. 🔹اما حضرت اباالفضل در کربلا حاضر می‌شود و کشته می‌شود. حال خبرنگار از او عکس بیاندازد یا نیاندازد؛ در کتاب بنویسند یا ننویسند؛‌ بر قبرش گنبد و بارگاه بسازند یا نسازند؛ به زیارت قبرش بروند یا نروند!! حضرت اباالفضل به این مسائل فکر نمی‌کند، بلکه می‌گوید:‌ «من باید این راه را بروم!» 🔹سیدالشهداء علیه‌‌السلام این راه را در نظر می‌‌گیرد و جلو می‌آید؛ چه بر قبر ایشان گنبد بسازند یا نسازند. او می‌گوید:‌ «من وظیفه‌ام این است!» این می‌شود استقامت در طریق! 🔹اما ما در کارهایمان جنبه‌های دیگری را لحاظ می‌کنیم که آن جنبه‌ها اصل مسئله را مخدوش و خراب می‌کند. 🔺هر مقدار، خود را به مکتب ائمه نزدیک کنیم، ارج و مقام بیشتری داریم. 🎙حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 ؛ جلسه اول، ملخص. علیهما‌السلام @maktabe_vahy 🌑.🌑.🌑.🌑
🚩 منگر رنج و بلا را، بنگر عشق و وِلا را! 1⃣ قسمت اول 🔘وقتی آدم به صحرای کربلا نگاه می‌کند می‌گوید: چه کارهایی که به فکر آدم می‌آمد که نکردند!؟ ولی نگاه می‌کنید که امام حسین علیه‌السلام از روز عاشورا، ساعت به ساعت در حال عوض شدن است؛ چهره دارد برافروخته می‌شود! با خود می‌گوییم این شخص که همان امام است و فرقی نکرده است؛ امام که تغییر نمی‌کند! اما باید بدانیم که خودِ امام هم با خدای خود حسابی دارد. امامت به جای خویش درست است اما ما از آنچه که خدا برای امام در نظر می‌گیرد، خبر نداریم! 🔘 لذا امام حسینی که در ظهر عاشورا بر روی خاک افتاد با آن امام حسینی که در صبح عاشورا بود، چیز دیگری بود. اصلاً به کجا دیگر نباید می‌رسید! اصلاً نمی‌شود گفت که در کجا بود! و این مسئله، مسئلهٔ عجیبی است که امام چگونه باید این مراتب را طیّ کند؟! از دست دادن علی اکبر علیه‌السلام مگر شوخی و بازی است!؟ از دست دادن حضرت علی اصغر علیه‌السلام با آن وضع و کیفیت و همین‌طور از دست دادن یکی یکی از برادران و خاندان و اصحابش که شوخی نیست! این‌طور نیست که حضرت مثل دیوار باشند و هر چه بخواهد بشود، بشود!! بلکه اینها همه حساب دارد. ✔️ادامه در پیام بعد.... 🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 ، 1438، جلسه 10 علیه السلام @maktabe_vahy 🏴..🏴..🏴..🏴
🚩 منگر رنج و بلا را، بنگر عشق و وِلا را! 2⃣ قسمت دوم 🔘 کشته شدن حبیب ـ جدای از اینکه خودش به چه مقاماتی می‌رسد ـ یک اثر روی نفس امام می‌گذارد. اینکه حضرت ابالفضل علیه‌السلام چه مقام و موقعیتی دارد به جای خویش درست، ولی از دست دادن حضرت اباالفضل علیه‌السلام اثرِ خود را روی نفس سیّدالشهداء علیه السلام می‌گذارد. اینکه امام می‌فرماید: «الانَ إنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حِیلَتی: الان کمرم شکست و چاره‌ام کم شد!» دروغ نمی‌گویند بلکه راست می‌گویند ولی با این نگاه که «این غم به مبارک بادم می‌آید.» آن از دست دادن حضرت علیّ‌اکبر «به مبارک بادم» می‌آید. 🔘 اینها همان مطالب آقای حدّاد رضوان‌الله‌علیه است. اینها که اشکال می‌گیرند که غم، غم است و اشک و تألّم می‌آورد و جگر می‌سوزاند، بدانند که اینها به جای خویش درست است ولی آن طرف سکّه را نیز باید ببینید که این غم با مقام و نفسِ امام چه کرده است و این از دست دادن حضرت علیّ‌اصغر و حضرت علیّ‌اکبر و برادرها و همچنین همۀ مسائلی که بعداً‌ اتفاق می‌افتد؛ از اسارت و مجلس ابن‌زیاد و مجلس یزید و غیره با نفسِ سیّدالشهداء علیه السلام چه کرده است و بدانیم که همۀ اینها را امام می‌بیند و حضور عینی دارد (نه اینکه فقط اطلاع دارد!) 🔘 دیگر در آن وقت که حضرت بر زمین می‌افتد و کار تمام است، انسان نمی‌داند چه خبر است و دیگر اصلاً لایوصف است و قابل وصف نیست! مرحوم علامه طهرانی قدّس‌الله‌سرّه می‌فرمودند: «بعد از ظهر عاشورا، هنگامی که حضرت روی زمین افتاده است، آن تجلّی ذات به تمام جهات صورت می‌پذیرد!» 🔘 که البته این را اولیای الهی می‌دانند و ما نمی‌دانیم چه خبر است! 🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــ 🔈. ، 1438، جلسه 10 علیه السلام @maktabevahyorg 🏴..🏴..🏴..🏴
💠 بزرگترين خطر! 🔹بزرگترين خطر براى سعادت انسان، تعصب‏ است. حتى ممكن است انسان بر مطلب حقی تعصّب‏ داشته باشد ولى نه به‌خاطر اينكه حق است بلکه به‌خاطر اينكه من هستم که این مطلبِ حق را پذیرفتم. 🔹اين حالتِ نفسانى مانع است. يعنى اگر اين حق تغيير شكل داد، آدم از آن صورت و شکلِ اول آن دست برنمى‌‏دارد. 🔹انسان باید به حقّانيتِ حقّ تعصب‏ داشته باشد، نه به چهره‌اى كه حق در آن موقع به خود می‌گيرد. انسان بايد صاف باشد؛ یعنی الان اگر حق به یک صورت است بپذيرد، فردا اگر به‌صورت دیگری نمایان شد باز بپذيرد. 🔹درست است که الان و در وهلۀ اول حق را پذیرفته است، ولى این وضعیت برای او مفيد نيست. 🎙حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــ 🔉 (اسفار اربعه)، جلسه 159، ملخص. @maktabe_vahy 💠.💠.💠.💠