eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
8 فایل
کانال ترویج مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 ۱)اعزام راویان تخصصی مکتب ۲)برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استاد،مربی وراوی مکتب ۳)اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان ۴)برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @Mojtabas1358
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید حاج عباس عاصمی در شهر مقدس قم، محله‌شهید کیوانفر، کوچه رهبر و در تاریخ ۱۳۴۷/۷/۷ چشم به جهان گشود. وی فرزند دوم خانواده بود و از همان کودکی علاوه بر درس و مدرسه، در مسجد نیز حضوری پر رنگ داشت، و ابعاد شخصیتی ایشان هم در همین مکان مقدس شکل گرفت. عباس از همان سال های آغازین زندگی بسیار مؤدب و خداشناس بود و سخنان او، هر چند در قالب کلماتی ساده و کودکانه بیان می شد؛ اما پر مغز و سرشار از معرفت بود و به گفته‌ی پدر: «بعضی صحبت های او با مغز ایشان جور در نمی آمد.» دوران تحصیلات ابتدایی عباس، مصادف بود با ایام پر جوش و خروش اعتراضات، تظاهرات و قیام مردم به رهبری حضرت امام خمینی(ره ) بر ضد حکومت پهلوی؛ باتوجه به تعطیلی مدارس در آن ایام پر تلاطم، عباس نیز به سیل خروشان انقلاب پیوست و از سن ۱۱ سالگی در تظاهرات مردمی حضوری فعال داشت. . . ♥️
آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم همزمان بود با آغاز شکوفایی و جوانی عباس؛ او ۱۵ ساله شده بود و در اول دبیرستان درس می خواند که ناقوس بد آهنگ جنگ تحمیلی نواخته شد و عباس خود را در میان کربلاییان دیگر یافت. سن و سال کم او مانع از درک درست شرایط زمان نبود، به خوبی می دانست که اکنون زمان پاسخگویی به ندای هل من ناصِراً ینصرنی حسین زمان، خمینی کبیر است و نیز می‌دانست که نهال نورس انقلاب اسلامی برای بارور شدن به ایثار و فداکاری مخلصانه عباس‌ها، علی اکبرها، قاسم ها و در یک کلام عاشوراییان دارد. و این شد که داوطلب اعزام به جبهه شد و برای اولین بار از طرف دبیرستان، برای مأموریتی ۱۵ روزه به منطقه‌ گیلان غرب اعزام شد. این مأموریت مقدمه ای برای حضور مستمر او در جبهه های حق علیه باطل شد، به این ترتیب که از مدت ۸ سال دفاع جانانه ملت مسلمان ایران، ۴۸ تا ۵۰ ماه را در عرصه های مختلف جبهه های جنگ حضوری فعال داشت. 🌹
عباس ۱۶ ساله بود که به همراه دوستانش به منطقه‌ی سردشت اعزام شد، دل شیدایی او در سنگرها و تپه‌های پدافندی آرام نمی گرفت و دلش می خواست به مناطق عملیاتی اعزام شود تا در تقابلی رو در رو غیرت عباس گونه‌اش را به رخ یزدیان بکشد، کوچک‌تر از اطرافیان خود بود، اما تحلیل او از اوضاع جنگ بسیار عمیق و متفکرانه بود و از همان روزها، می خواست کاری بکند، مفید باشد و به معنای واقعی حضوری مؤثر داشته باشد. فرماندهان نیز قابلیت های او از جمله درایت و شجاعتش را به خوبی کشف کرده و از همان ابتدا ایشان را از گروه پدافند مستقر در آن جا جدا گردند و وی به‌عنوان بی‌سیم‌چی واحد اطلاعات لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابیطالب(ع) مشغول به کار شد و بعد از مدتی یکی از ارکان این واحد به شمار می رفت. این سرباز رشید اسلام، جانبازی سربلند بود. در طول حضور در جبهه سه بار مجروح شد، اصابت ترکش به گردن، شکم و پای راست و نیز عبور گلوله از پای چپ، از جمله جراحت های او در جنگ بود؛ که بعضی از این جراحت ها او را تا سر حد شهادت هم برده بودند. اما خواست و اراده‌ خداوند حکیم این بود که عباس ذخیره‌ الهی باشد تا در چنین روزهایی- با شهادتش- غبار غفلت و نسیان را از چشمان چون مایی بشوید. 💐
پس از فروکش کردن شعله های سرکش جنگ، فعالیت های خود را در همان واحد اطلاعات لشکر ۱۷ حضرت علی‌بن‌ ابیطالب(ع) از سر گرفت و چونان عقابی تیزبین حرکت دشمنان داخلی و خارجی را رصد می‌کرد. در حالی که در فراق یاران سفر کرده‌اش می سوخت و برای پیوستن به آن ها لحظه شماری می‌کرد. این شهید عزیز در حین خدمت در سنگر اطلاعات سپاه، تقریباً از سال ۷۱ به گروه تفحص شهداء پیوست و به همراه دیگر دوستانش به جستجوی یاران شهیدش پرداخت. آن ها به واسطه ی تخصص‌شان در واحد اطلاعات، به خوبی با مناطق عملیاتی آشنا بودند و با کمک تجربیات دیگر دوستانشان در واحدهای ایثارگران، مهندسی و تخریب به جستجوی یاران پر و بال سوخته‌ خمینی کبیر (ره) پرداختند، تا بلکه اثری از بدن های مطهرشان بیابند تا شاید دل مادری بی‌قرار از فراق فرزند را قراری دهند یا انتظار جانکاه فرزند شهیدی را به نشانه‌ای پایان بخشند. شهید عاصمی مسئول تفحص لشکر ۱۷ حضرت علی‌بن‌ ابیطالب(ع) بود و بیش از ۲۰۰ بار برای تفحص شهدای جنگ تحمیلی به مناطق مختلف اعزام شد. ...
او در سال ۱۳۷۴ جانشين گروهان شناسايي معاونت اطلاعات نظامي سپاه قم انتخاب شد و تا پيش از آن كه در سال ۱۳۸۸ به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه علي‌بن ابيطالب(ع) منصوب گردد در مسئوليت هاي گوناگون به اسلام و انقلاب خدمات شاياني نمود. از خصوصیات بارز این شهید عزیز، تعلق خاطر وی به ائمه معصومین(ع) بود. او تقریباً برای شهادت همه ائمه‌ اطهار(ع) در منزلش مراسم داشت و علاوه بر این؛ در لباس خادم حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) نیز به زائرین حضرت خدمت می کرد. یک روز که ایشان روی صندلی مخصوص خادمین حرم مطهر نشسته بود، یکی از دوستانش به شوخی به او گفت: «حاج عباس این جا که شهید نیست! این جا دنبال چی می گردی؟» عباس با لبخند همیشگی اش جواب داد: «این جا دنبال شهید نمی گردم، این جا دنبال شهادت می گردم!» شهيد عاصمي در سال ۱۳۸۹ مسئول معاونت اطلاعات قرارگاه امنيتي امام علي(ع) گرديد. وي اين بار نيز با رداي سبز و مقدس پاسداري در خدمت به نظام اسلامي لحظه اي فروگذار نكرد. روح تشنه اش كه سالها انتظار وصال رب ازلي را مي كشيد سرانجام در تاريخ ۱۳۹۱/۴/۳۰ از سرچشمه جوشان شهادت سيراب شد. او كه به همراه ۵ تن ديگر از پاسداران انقلاب اسلامي مشغول سركشي از مناطق درگيري سپاه با منافقين كوردل گروه پژاك در غرب كشور بود بر اثر انفجار مين به ديار ابدي و همرزمان شهيدش پيوست.
🌹 گزارش تصویری دیدار اعضای هیئت بیت الشهدا با خانواده معظم و معزز شهید حجت الاسلام دکتر حاج محمدجواد باهنر نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران 🌹 در این دیدار چند خانواده معظم و معزز شهید مدافع حرم و دفاع مقدس چندین نفر از راویان و دانشجویان رشته روایت گری دفاع مقدس و مسئولین و تعدادی از خادمین شهدا و مکتب حاج قاسم سلیمانی حضور داشتند... 🌹در این برنامه روایت گری و معرفی شهید عزیز حجت الاسلام دکتر باهنر توسط خانواده معظم شهید و دوست شهید، روایت گری شهدای مدافع حرم توسط خانواده معظم شهدا و راویان انجام گرديد... 🌷در این جلسه ذکر توسلی هم توسط مداح اهل بیت(ع) انجام شد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/sayarimojtabas ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://t.me/sayarimojtabas
سلام علیکم؛ خداقوت؛ عید سعید قربان بر همه ی شما بزرگواران مبارک...
سلام علیکم؛ از شهر کریمان و گلزار مطهر شهدای کرمان نایب الزیاره همه ی بزرگواران هستم...
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شب جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن... 🌷هم اکنون در کنار مزار مطهر سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی عزیز و شهدای عزیز گلزار مطهر شهدای بین المللی کرمان نایب الزیاره هستم... التماس دعا...
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
او در سال ۱۳۷۴ جانشين گروهان شناسايي معاونت اطلاعات نظامي سپاه قم انتخاب شد و تا پيش از آن كه در سال
چنان درگیر دفاع مقدس و دفاع از کیان وطن بود که نه وقتی برادرش، ابوالقاسم در ۱۴ سالگی به شهادت رسید و نه وقتی که نخستین فرزندش، اسماعیل به دنیا آمد؛ نتوانست به خانه بیاید. او سردار شهید محمود احمدی تبار، جانشین اطلاعات لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب(ع) است. با اینکه فرماندهی گردان «یا زهراء» لشکر را هم برای مدتی به او واگذار کردند؛ اما آن‌قدر متواضع بود که ترجیح داد به عنوان جانشین خدمت کند، نه به عنوان فرمانده. محمود در هجدهمین روز از ماه آبان سال ۱۳۴۴ در قم به دنیا آمد. کودکی و نوجوانی او مصادف بود با مبارزات انقلابی ملت ایران و او هم، همپای مردم به تظاهرات می‌رفت و اعلامیه‌های امام را پخش می‌کرد. همین هم موجب شد تا ۱۲ بار توسط ساواک دستگیر شود و به زندان بیفتد. 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
سال ۱۳۵۹ که دفاع مقدس آغاز شد، او هم به جبهه‌ها شتافت. چند بار در جبهه مجروح شد و مرخصی استعلاجی به او می‌دادند؛ اما او تلاش داشت تا زودتر از موعد پایان مرخصی، از مجروحیت فرار کند و به خیل مجاهدان فی سبیل‌الله بپیوندد. همان سال‌ها بود که برای خواستگاری اقدام کرد و در جلسه خواستگاری، به زهرا حبیبی گفت:«من دو همسر دارم!» و وقتی تعجب وی را مشاهده کرد، توضیح داد که:«شما همسر دوم من هستید و تفنگم، همسر اول من است.» سال ۱۳۶۴ بود که نخستین فرزندش یعنی اسماعیل به دنیا آمد و پس از او هم، زینب. دو سال قبل از شهادت هم، دو دختر دو قلوی دیگر یعنی راضیه و مرضیه، پا به خانواده سردار محمود احمدی تبار گذاشتند. جنگ که تمام شد، او همچنان با سپاه بود و در ماموریت‌های مختلف شرکت می‌کرد و آرزوی شهادت را در سر می‌پروراند. در عین حال تصمیم گرفت تا تحصیلات خود را کامل کند و از این رو، رشته مدیریت دولتی را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد. 🍃 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
سال ۱۳۸۲ از سپاه بازنشسته و در دفتر حج و زیارت مشغول به کار شد تا در خدمت زائران شهرهای مقدس جهان اسلام باشد. البته مدت کوتاهی از بازنشستگی‌اش نگذشته بود که به دلیل تعهد و تجربه فراوانش در قسمت اطلاعات، باز هم به کار دعوت شد و این بار با اجازه همسرش، زهرا حبیبی، به فعالیت در سپاه ادامه داد و در هنگام ماموریت‌ها سر از پا نمی‌شناخت. تیر ماه سال ۱۳۹۰ که فرا رسید، سردار محمود احمدی تبار به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان و ایثارگران، برای ماموریتی به منطقه مرزی سردشت اعزام شدند. او سه شنبه‌ها، خادم افتخاری حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت(س) بود؛ اما آن روز به دستور فرمانده‌اش یعنی سردار عاصمی و با توجه به اهمیت سرعت عمل در اقدام آنان، به حرم نرفت و عازم سردشت شد تا به شهادتی که سال‌ها آرزویش بود دست یابد. شهید محمود احمدی تبار در سن ۴۶ سالگی، بر اثر برخورد با مین در مرز سردشت کردستان به همراه سردار عاصمی که به «دو قلوها» معروف بودند، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و این در حالی بود که او، یک پسر و سه دختر از خود به یادگار گذاشت. 💐 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani