eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
کانال ترویج مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 ۱)اعزام راویان تخصصی مکتب ۲)برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استاد،مربی وراوی مکتب ۳)اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان ۴)برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @Mojtabas1358
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌹دختران حاج قاسم❤
💠نماز روز آخر سال قمری (سه شنبه) نمازی با خواصی عالی  ┄┅┅┅┅❀💟❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 📌به کانال بپویندید : 👇👇 https://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰دست‌نوشته سردار قاسم سلیمانی به‌مناسبت فرارسیدن ماه : 🔺کشوری که در قلب، اسمِ حسین را دارد، فرهنگِ عاشورا را دارد، باید در زیست و فرهنگ الگوی جهان شود. -فدا❤ ⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
📱 تصویر حساب کاربری ویژه محرم۱۴۴۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی : 💔 اَلا یا اهل عالَم من حسین (ع) را دوست دارم ... 🌺🍃خدایا شکر به محرم رسیدیم 🖤 🏴 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : سوم 🔸صفحه : ۸۶-۸۵ 🔻 ادامه قسمت : ۵۰ هم رزم شهید:محمد شرفعلی پور حسین و مهدی، هر دو، بچه ی رفسنجان بودند. همان روز اولی که دیدم شان، به رابطه ی دوستی و صمیمیتی که با هم داشتند، پی بردم. آن زمان،مسؤل واحد، آقای راجی بود. ایشان، من و آقای ابراهیم هندوزاده را مسؤل آموزش این بچه ها گذاشت. بچه ها برای آموزش بیشتر به مهران بردیم. در آنجا یک اورژانس زیر زمینی بود که برای آموزش بچه ها آماده شده بود. حدود سه هفته آموزش هایی چون شناسایی درشب، کار با قطب نما در روزوشب، گراگیری، دیده بانی، آشنایی با کمین، و....می دادیم. در این مدت، با بچه ها بیشتر آشنا شدم. همه با سن و سالی کم، ولی با قلبی بزرگ آمده بودند. براشان مهم نبود که کار سخت است. تمام تلاش خود را می کردند که آموزش های اولیه را خیلی زود یاد بگیرند. سرانجام آموزش ها تمام شد. بچه ها از آن به بعد، هر کاری را بهشان محول می شد، از دیده بانی، گراگیری و هر کار دیگری را به نحو احسن انجام می دادند.هرروز، تجربه ی بیشتری کسب می کردند و از نظر روحی هم کم کم اماده می شدند. قسمت: ۵۱ همرزم شهید: حسین متصدی تابستان ۱۳۶۳ پس از ورود به اهواز، به اردوگاه سپنتا رفتیم که برای لشکر۴۱ ثارالله بود. فرماندهان واحد های مختلف، بچه ها را جمع می کردند و ساعتی درباره ی جنگ، وضعیت کاری واحد مربوط و سختی کار برایشان حرف میزدند. از بچه ها می خواستند فکرشان را بکنند و بعد تصمیم بگیرند. ادامه دارد... 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖 روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : سوم 🔸صفحه: ۸۶_۸۷ 🔻قسمت ۵۱ هر کسی بر اساس روحیه و توانی که در خود می دید، یکی از واحدها را انتخاب می‌کرد. عده ی زیادی از بچه ها به واحد تخریب رفتند؛ بقیه به واحدهای دیگر. حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر هم به واحد اطلاعات رفتیم. ابتدا در اهواز بیست روز سرگرم آموزش های اولیه بودیم. در همین مدت، ۲۰ نفر از بچه ها از جمع ما جدا شدند. ۳۰ نفری که باقی مانده بودیم، برای ادامه ی آموزش ها، خود را به مسئولان آموزشی، آقای شرفعلی پور و آقای هندوزاده، معرفی کردیم. مسئولان، ما را به مهران بردند. واحد اطلاعات، برای جذب نیرو، وضعیت خاص خود را داشت. کسانی پذیرفته می شدند و می ماندند که شجاع و نترس بودند. در مهران، آموزش ها سخت تر بود. در نهایت، از آن ۳۰ نفر فقط ۵ نفر ماندیم: من، حسین بادپا، مهدی زینلی، غلام امیری و غلام حسین شجاعی. بقیه ی بچه هایی که آنجا بودند، از قبل وارد واحد اطلاعات شده بودند. دوستی من و حسین، از همین جا شروع شد. در همین مدت آموزشی، با روحیه ی حسین آشنا شده بودم. یکی از خصوصیات حسین، نترس بودن و شجاعتش بود. من یقین داشتم که حسین در همین واحد ماندگار می‌شود. 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄═✙🥀❆🥀✙═┄ 🌴 دل گویه حاج قاسم سلیمانی در رثای امام حسین علیه السلام لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🏴 اگر چه چشمِ تري زير آن قدم داريم 🏴دوباره مثل دو چشمت هواي غم داريم 🏴دوباره مادرتان چاي روضه را دم كرد 🏴دوباره بين حسينيه و تو دم داريم اللهم عجل لولیک الفرج سلام ، عرض تسلیت حلول ماه 🖤 -فدا❤ ⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"صوت الشهدا ۲۸۷ در محضر شهدا🕊 دو توصیه مهم شهید قاسم سلیمانی به مداحان شرط اثرگذاری در این مراسم های پربرکت چیست؟ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
soleimani.mp3
8.4M
زیارت عاشورا با نوای حاج قاسم... الهی عزیز قلب امام حسیــــن (ع) شیم🤲 -فدا❤ ⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🔴آری، پیروزی با ماست، كربلا ما را به خود فرا می‌خواند و آن سوی‌تر قدس است در اسارت شیطان و راه از كربلا می‌گذرد... لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍حرم عشق كربلاست و چگونه دربند خاک بماند آنكه پرواز آموخته است و راه كربلا می شناسد... 🔸و چگونه از جان نگذرد آنكس كه می داند جان بهای ديدار است...؟! 💢بیست و هشتم تیرماه سالروز تولد خادم شهدا سردار شهید محمد شیخ بیگ هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات... لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تولدت مبارک خادم شهدا... 🔸تولدت مبارک آچار فرانسه گلزار شهدای کرمان محال است حاجت شرعی داشته باشید و از شهید شیخ بیگ بخواهید دست رد به سینه اتون بزنه... لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🏴 گوهر اشک بر حسین فاطمه... ✍بخشی از وصیت‌نامه سپهبد قاسم سلیمانی: همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🚩صلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَاأَبَاعَبْدِاللَّهِ الحُسَین(ع) 🏷دست‌نوشته سردار قاسم سلیمانی به‌مناسبت فرارسیدن ماه محرم: ▫️کشوری که در قلب، اسمِ حسین را دارد، فرهنگِ عاشورا را دارد، باید در زیست و فرهنگ الگوی جهان شود. 🏴 ۱۴۴۵ قمری 🎐 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩صلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَاأَبَاعَبْدِاللَّهِ الحُسَین(ع) 🎥توصیه‌های مهم شهیدسلیمانی به مداحان اهل‌بیت علیهم السلام 🏴 ۱۴۴۵ قمری 🖤 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : سوم 🔸صفحه: ۹۰-۸۹-۸۸ 🔻ادامه قسمت: ۵۲ گفتم《حسین، می دونی الآن توی این واحد که اومده ای، وضعیت اطلاعات و عملیات چه جوریه؟! می دونی کسی که اینجا می آد، تا لحظه ی شهادت باید اینجا بمونه؟》 گفت:《بله این ها رو بهمون گفته اند. خدا کنه کاری از دستم بربیاد.》 زدم روی شونه ی ابراهیم. گفتم《مواظب هم شهری ما باش. رمز و رموز کار شناسایی و هرچی رو که می دونی، به حسین هم یاد بده.》 ابراهیم گفت《چشم!》. رو کردم به حسین، گفتم《ببین، حسین! چون هم شهری ام هستی، پارتی بازی کردم؛ با گُل سرسبد بچّه ها آشنات کردم. قدر ابراهیم رو بدون. سعی کن خیلی چیزها در کنار کارت، ازش یاد بگیری.》 ابراهیم خندید و گفت: اینجا، همه ی بچّه ها، گلِ سرسبدند. همه مثل حسین آقا خوب اند. ابراهیم، علاقه ی خیلی خاصی به بچّه های کم سنّ و سال داشت. برایشان خیلی دلسوز بود و با آن ها دوست می شد. از وضعیت خانوادگی شان خبر می گرفت. خیلی هم به بچّه ها گیر می داد. می گفت《حالا که اینجا رو انتخاب کرده اید، نباید درس و مشق تون رو فراموش کنین.》 مرتب پی گیری می کرد. در هر کاری، برای بچّه ها سرمشق بود؛ از نماز و قرآن تا روحیه ی شاداب جذابیت خاصی برای اطرافیانش داشت؛ خستگی و رنج دوری از خانه را از جسم و روح بچّه ها بیرون می کرد. همه، او را فردی مخلص، عابد و دلسوز می شناختند. هر وقت حسین را می دیدم، متوجه می شدم که اخلاق و رفتار و کردارش، روز به روز به ابراهیم شبیه تر می شود. تا زمان عملیات بدر، کنار هم بودیم. بعد از عملیات می بایست به ستاد می رفتم. از آن به بعد، گه گاهی حسین را می دیدم و از حالش خبردار می شدم. 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : سوم 🔸صفحه : ۹۱_۹۲ 🔻قسمت : ۵۳ تا این که عراقی‌ها، عملیات شان را شروع کردند. حسین و مهدی هم در این عملیات شرکت کردند. دوشادوش بقیه ی بچه ها، در منطقه شوش، به آن سمت ‌کرخه می رفتند و با دشمن درگیر می‌شدند و شب برمی‌گشتند. شب عملیات، آتش دشمن، خیلی سنگین بود. ما نسبت به عراقی ها امکانات و تجهیزات زیادی نداشتیم؛ ولی با صحنه هایی مواجه می‌شدیم که انگیزه هایمان قوی می شد. پیرمرد های عرب زبانی از اهالی شوش، با تفنگ برنو می‌آمدند و کنار بچه ها با دشمن می جنگیدند. با شلیک تیر، دست شان می لرزید. وقتی ازشان می پرسیدیم چرا شما اینجایید؟! تا ما هستیم، اصلا نیازی نیست که... ، قبل از این که حرفمان تمام شود، می گفتند ما می دونیم کار زیادی از دست مون بر نمی آد. اگه اینجاییم فقط برای دلگرمی شما جوون هاست. از طرفی هم جوان‌هایی کم سن و سال، با قدهای کوتاه، مثل حسین و مهدی بودند که مثل شیر با تمام نیرو می‌جنگیدند. این ها باعث شده بود که کمتر احساس خستگی بکنیم با روحیه ی بسیار قوی، با تمام نیرویی که داشتیم، در مقابل دشمن مقاومت می کردیم. عراقی‌ها آنجا شکست خوردند و نتوانستند پیش روی کنند. بعد از عملیات حسین و مهدی سعی می‌کردند تجربه بیشتری کسب کنند. 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨