eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
کانال ترویج مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 ۱)اعزام راویان تخصصی مکتب ۲)برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استاد،مربی وراوی مکتب ۳)اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان ۴)برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @Mojtabas1358
مشاهده در ایتا
دانلود
تو چیزی که آرزوش رو داری به دست نمیاری چیزی رو به دست میاری که براش تلاش میکنی ... برای باید تلاش کنی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 استوری | گرامیداشت یاد شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی در مسیر پیاده‌روی اربعین ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فرار از شکنجه‌گاه داعش‌ 🔵سیدعلی جعفری، مدافع حرم تیپ فاطمیون،که شکنجه‌گاه‌های داعش و جبهه النصره را تجربه کرد و موفق به فرار شده بود از روزهای سخت اسارت وماجرای فرارش می‌گوید. ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🔰 شهید در کلام شهید 🔸 برای شناختن شهید عارفی مانند شهید حجت‌الاسلام «محمد شیخ شعاعی»، باید دست به دامان کلام نورانی شهید سپهبد حاج «قاسم سلیمانی» شد که از نزدیک شاهد سیر و سلوک عرفانی دوست و همرزمش در میانه کارزار جنگ و جهاد بود؛ همان شیخ محبوبی که جایی دیگر هم سردار حقش را اینطور ادا کرده ‌بود: 🔸 «برای بالا بردن معنویت بین رزمنده‌ها، بین فرمانده گردان‌های لشکر ثارالله (ع) رقابت بود برای جذب روحانی‌ای مثل شهید شیخ شعاعی.» ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 🔹فصل : سوم 🔸صفحه: ۱۶۰_۱۶۱ 🔻قسمت ۸۴ حرکت کردیم. هوا خیلی گرم بود. بین راه، هرجا نهر آبی می دیدیم، حسین می گفت بریم تنی به آب بزنیم. با لباس تو آب می رفتیم تا بعدش گرما را کمتر احساس کنیم؛ ولی به قدری هوا گرم بود که کمتر از پنج دقیقه، لباس مان کامل خشک می شد. بین راه، حسین، خوابی را که قبل از حرکت مان دیده بود، برام بازگو کرد. گفت خواب دیدم با شهید سید حمید موسوی رفته ایم کربلا. درهای رواق ها، یکی یکی به رومون باز می شد تا به ضریح رسیدیم. کنار ضریح، فقط من و سیدحمید بودیم که زیارت می کردیم. وقتی به نجف رسیدیم، ماشین را جایی پارک کردیم و یک ماشین دیگر کرایه کردیم و رفتیم کربلا. چند روز کربلا بودیم. چند بار رفتیم حرم. کسی را داخل حرم راه نمی دادند. به ذهن مان رسید که به یکی از خدام بگوییم که طرحی برای قفسه بندی کتاب های حرم داریم؛ اگه اجازه هست، وارد شویم. نمی دانم چی شد که تا با یکی از خدام صحبت کردیم، بدون تامل، درهای حرم را یکی پس از دیگری باز می کرد، و من و حسین هم پشت سرش حرکت می‌کردیم. حسین گفت: این، همان صحنه ای بود که در خواب دیدم. 👇 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل چهارم:گردان سوارزرهی وشغل آزاد 🔸صفحه:۱۶۳-۱۶۴-۱۶۵ 🔻قسمت:۸۵ هم رزم شهید: عباس‌قطب الدینی من و حسین، هم شهری بودیم. من، بچّه ی روستای بهرمان نوق رفسنجان و جزءگردان غوّاص بودم، و حسین، بچّه ی خود‌ رفسنجان و از بچّه های شناسایی اطلاعات. برای عملیات والفجر۸، بچّه های شناسایی عملیات می بایست به هر صورت که شده،از اروند عبور می کردند. همین رود اروند، باعث آشنایی من و حسین شد. یکی از این بچّه های شناسایی، حسن یزدانی (شهید) بود که ۳۰ بار این مسیر را شنا کرده و برگشته بود. حسین هم مانند حسن یزدانی، بارها و بارها این مسیر را برای اندازه گیری دقیق شنا کرده بود. وقتی حسین از مأموریت می آمد، می دانستم خسته شده؛ ولی طوری برخورد می کرد که کسی متوجه خستگی اش نشود. شایدفکرمی کرد خسته تر از خودش هم کسی باشد. ترجیح می داد هم رزمش استراحت کند. با هم دوست های صمیمی شده بودیم. با این که بعضی وقت ها، چند‌روزی همدیگررا نمی دیدیم، در اوّلین فرصتی که پیش می آمد، از حال هم خبر دار می شدیم. تا آخر جنگ هم باهم ماندیم. بعد از اعلام آتش بس، جنگ تمام شد. حسین احساس می کرد که همه ی آرزوهایش را از دست داده. باور نمی کرد که جنگ تمام شده و هنوز زنده باشد. دیگر هیچ چیز برایش ارزشی نداشت. نمی توانست به زندگی عادی خود ادامه بدهد. نمی خواست باور کند که از قافله ی دوستانش جا مانده. هر لشکری می بایست به شهر خودش بر می گشت؛ ولی این موجب نمی شد که دوستی ما به اینجا ختم شود. گر چه پایان جنگ، برای او غم انگیز و مبهوت کننده بود، سعی می کرد تاآخر به عقاید و آرزوهایش وفادار بماند. تنها چیزی که حسین را به ماندن و کار کردن تشویق می کرد، ادامه ی راه شهدا بود. تنها هدفی که داشت ،خدمت به این مرز و بوم و سرزمینش بود. این که کجا باشد و چه پست و مقامی داشته باشد،اصلاً برایش مهم نبود. چند سالی از جنگ می گذشت. از هم بی خبر نبودیم. تااین که سال۱۳۷۳، بحث امنیت جنوب شرق پیش آمد. لشکر ۴۱ثارالله کرمان، در رفسنجان، یک گردان سوار زرهی راه اندازی کرد. باز خدا هوای ما را داشت و باهم همکار شدیم. گردان سوار زرهی، مستقل بود. مسئول اطلاعاتش،حسین شد. کار این گردان، مبارزه با اشرار و قاچاقچیان منطقه ی جنوب شرق سیستان و بلوچستان و کرمان بود. جنوب شرق کشور، به علت وجود این اشرار، بسیار ناامن شده بود. مردم آنجا، به هیچ وجه احساس امنیت و آرامش نمی کردند. یک مجموعه و مرکز اطلاعت راه انداختیم. همان کارهای عملیاتی و اطلاعاتی زمان دفاع مقدس را به نحو دیگری گسترش دادیم. این بار ،شناسایی موقعیت اشرار ،شمار افراد و اسلحه و مهمات و وضعیت آن ها را به دست می آوردیم. حاج قاسم ،همیشه کارهای سخت شناسایی را به بچّه های ما واگذار می کرد ؛که هم کارهای عملیاتی و هم اطلاعاتی اش با خودمان بود. 👇 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚
سردارشهیدحاج قاسمسلیمانی  درباره نحوه شهادت شهید حسین یوسف الهی اینچنین گفته است که؛ هنگامی که آن‌ها در اتاق عملیات بودند دشمن در عملیات والفجر هشت دست به حمله شیمیایی می‌زند، او یاران خود را از سنگر خارج کرد و خود به شهادت رسید. او در ادامه و در توصیف این شهید گفت که دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید. ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
پیکر این شهید در سوریه جا ماند تا حاج قاسم اذیت نشود. 🔹 دلش نمی‌خواست پیکرش بعد از شهادت برگردد. می‌دانست حاج قاسم که خود شهدای کرمان را به خاک می‌سپارد، طاقت ندارد پیکر یار دیرینش را در خاک بگذارد. حسین نمی‌خواست حاج قاسم را اذیت کند. آخر هم به آرزویش رسید و پیکرش بعد از شهادت پیدا نشد و جاویدالاثر ماند 🔹۳۱ فروردین ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم شهید مدافع حرم🕊🌹 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید سلیمانی: 💠آن چیزی که به جهاد و شهادت و ظلم ستیزی معنا و مفهوم واقعی می دهد، امام حسین (ع) است. ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
نماز اول وقت ✨ سـرش‌میرفـت‌نماز‌اولِ وقتش‌راترڪ‌نمیکرد؛ همیشہ‌مےگفت: 《مأموریتےمهم‌ترازنمازنداریم🌱
📌قوی‌ترین فرمانده ضدّ تروریسم در غرب آسیا ✍کدام فرمانده دیگر قدرت داشت میتوانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟ به یک منطقه‌ای که در محاصره‌ی ۳۶۰ درجه‌ای دشمن است، شهید سلیمانی با بالگرد وارد این منطقه میشود، در محاصره‌ی کامل دشمن جوانهای خوبی در آن منطقه هستند که دست‌تنها هستند، فرمانده‌‌ای ندارند، چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی می‌افتد، جان پیدا میکنند، روحیه پیدا میکنند، انگیزه پیدا میکنند، محاصره را از بین میبرند و دشمن را متواری میکنند و فراری میکنند؛ چه کسی میتواند این کارها را انجام بدهد؟ فرمانده ضدّ تروریسم در کلّ منطقه قوی‌ترین و سرشناس‌ترین فرمانده، را ترور کردند. 🔺بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه تهران ۱۳۹۸/۱۰/۲۷ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهید حاج قاسم سلیمانی ؛ آن چیزی که به جهاد و شهادت و ظلم ستیزی معنا و مفهوم واقعی می دهد امام حسین علیه السلام است. ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹گرامیداشت یاد در مسیر پیاده‌روی اربعین🌹 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢_هشدار حاج‌قاسم درباره بی‌توجهی به اندیشه‌های رهبر انقلاب 🔹در این ویدئو برای نخستین بار صحبت‌های منتشر نشده شهید حاج‌قاسم سلیمانی در آذر سال 97 در دانشگاه شهید باهنر کرمان را تماشا کنید. ...🌷🕊 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل چهارم : گردان سوارزرهی و شغل آزاد 🔸صفحه: ۱۶۷-۱۶۸-۱۶۹ 🔻قسمت: ۸۶ همرزم شهید: عباس قطب الدینی یکی از اشرار معروف، آدمی بسیار جانی و روانی به نام《ایدوک خان》بود. ایدوک، حدود 120 قتل مرتکب شده بود. رعب و وحشت خاصی را در دل مردم منطقه ی《آورتین》در قلعه گنج انداخته بود. مردم آن ناحیه، جرات بیرون آمدن از منزل شان را نداشتند. به قدری این ماجرا هولناک شده بود که خبر این ناامنی به تمام مناطق اطراف کرمان و به مقام معظم رهبری هم رسیده بود. ایشان فرموده بودند: این ایدوک کیه که با این گستاخی، مردم بیچاره را می کشه؟فوراً رسیدگی کنید. بچّه ها فوری دست به کار شدند. یک طرح عملیاتی ریخته شد. گروه ما، کارهای اطلاعاتی اش را می کرد. من و حسین بادپا با دو ماشین شاسی بلند و دوازده نفر از بچّه ها به دو قسمت مساوی تقسیم شدیم. مسئولیت این عملیّات، با حسین بود. افراد ایدوک، حدود سی نفر بودند. پشت سر هم به سمت آورتین حرکت کردیم. جادّه ی آورتین، پیچ در پیچ بود. ماشین حسین، جلوتر از ما حرکت می کرد. به اوّلین پیچ که رسیدیم، ماشین حسین با ایدوک شاخ به شاخ شد. با این که شمار افراد ما خیلی کمتر از اشرار بود، حسین، مثل دوران جنگ، با درایت، بچّه ها را فوری سازمان دهی کرد. با شجاعت و شهامت او توانستیم در این عملیّات موفق شویم. این منطقه را پاک سازی کردیم و نزدیک ۳۰۰۰ سلاح قاچاق و غیر مجاز را ضبط کردیم. در این عملیات، ۳۰۰-۴۰۰ نفر از اشرار، سلاح به دست آمدند تسلیم شدند و سلاح هایشان را تحویل دادند. تنها یکی از بچّه ها در این عملیّات به شهادت رسید. 👇 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل چهارم: گردان سوارزرهی و شغل آزاد 🔸صفحه:۱۶۷-۱۶۸-۱۶۹ 🔻قسمت:۸۷ همرزم شهید:رضا سلیمانی یک بار برای درگیری با اشرار رفته بودیم«کهنوج». برای مستقر شدن مان‌، به جایی نیاز داشتیم. مسؤل مان، قبل از این که حرکت کنیم، با فردی روستایی صحبت کرده بود تا منزلش را برای مدتی که آنجا هستیم، در اختیار ما قرار بدهد. شب توی منزل نشسته بودیم. دیدم حسین هی به این طرف و آن طرف نگاه می کند. خیلی به هم ریخته بود. صاحب خانه، برای شام ماست و خرما اورد. شام را که خوردیم، از او سؤالاتی درباره ی منطقه کردیم. گه گاهی نگاهم به حسین می افتاد که هنوز در خودش بود. این حسین، با حسین قبل از آمدن به اینجا فرق کرده بود. شب خوابیدیم. نماز صبح شد. وضو گرفتیم و نماز خواندیم. به حسین گفتم «چیزی شده از دیشب پکری؟!» گفت«نه!». سرگرم تعقیبات نماز شد. کمی طول کشید. منتظر شدم. وقتی تمام شد، گفتم «تا هوا خنکه، پا شو بریم بیرون یه دوری بزنیم» گفت«باشه.» چند قدمی از خانه فاصله گرفته بودیم که گفتم «حسین ،جان من، چه اتفاقی افتاده که این قدر به هم ریخته ای؟! خوب نیستی؟ سر حال نیستی؟ جریان چیه؟» گفت«نه. خوبم؟!» کنجکاوی ام را بیشتر کرد. حتما چیزی فکر حسین را مشغول کرده بود! خیلی اصرار کردم. سرانجام بغضی که تو صداش بود، گفت«رضا، این بنده خدایی که ما توی خونه اش مستقر شده ایم، آدم خیلی انقلابی و خوبیه. دلش برای این انقلاب و مردم می سوزه. ولی از روی ناچاری، خونه اش را در اختیار ما گذاشته، اگه اشرار این منطقه بفهمند که ایشون به ما کمکی کرده، مطمئنا خودش و زن و فرزندش رو راحت نمی ذارند. به هیچ عنوان نمی تونه اینجا زندگی کنه. مطمئنم وضعیت مالی اش خیلی خوب نیست. از زمانی که ما اومده ایم، باخوش رویی از ما پذیرایی کرده. شاید کل توان مالی اش این بوده که همین نون و ماست رو برای ما آماده کنه. خیلی ناراحت ام که ما قدر نمی دونیم. اگر منزل یکی از ثروتمندهای اینجا می رفتیم، شاید سر سفره ی امشب ما یه گوسفند بریون می کرد. این گوسفند بریون، مقدار نا چیزی از مالش بود. ولی این آقا شاید شام بچه هاش رو به ما داده باشه...» آن قدر حسین این قضیه را برای من تشریح کرد که تازه فهمیدم تمام دارایی یک فرد یعنی چی! البته من بارها با چنین موضوعی برخورد کرده ولی اصلا دقت نکرده بودم. حسین، آن روز بدون این که به آن خانواده بر بخورد یا باعث ناراحتی شان بشود، رفت کهنوج، وسایل مورد نیازشان را خرید و برگشت. 👇 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
🌷﷽🌷 🏴السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ، السَّلامُ عَلَىٰ أَسِيرِ الْكُرُباتِ وَقَتِيلِ الْعَبَرَاتِ🏴 هوایی شدم، مقصدم کربلاست کجا از همین سرزمین بهتر است؟ برای رسیدن به آغوش تو هوای خوش اربعین بهتر است ☆●☆●☆●☆ دلم خوش به داروی دیدار توست حبیبم حسین و طبیبم حسین غریبانه در کربلا خفته‌ای نگاهی به من کن، غریبم حسین ☆●☆●☆●☆ قدم می‌گذاری به صحن بهشت به یاد شهیدان والامقام بگو با دلی عاشق و بی‌قرار به لب‌های عطشان مولا سلام 🌷🍃🌸💠🌸🍃🌷 ♦️در مشایه و زیارت اربعین حسینی به یاد و نایب الزيارة‌ شهدای عزیز باشید♦️ 🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام صلوات🌷 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷﷽🌷 📺 حتماً ببینید و بشنوید 📽 کلیپ 《جمهوری اسلامی حرم است.》 ☀️ حضرتِ امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی): ✅《میهن عزیز ما یک بخش مهمّی از امنیّتش محصول کار همین جوانان مؤمنی است که در زیر فرماندهی سردار شهید عزیزمان سال‌ها کار کردند، تلاش کردند؛ اینها امنیّت‌آورند، برای کشور هم اینها امنیّت می‌آورند؛ بله.》 🌷 سردار شهید "حاج قاسم سلیمانی" در مقر توپخانه‌ی جبهه‌ی مقاومت در کشور سوریه: 🇮🇷《کل جمهوری اسلامی، حرم است...》 🖋 وصیت‌نامه‌ی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: ✅《جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم).》 🌷🍃🌸💠🌸🍃🌷 🌻اللّٰهُمَّ احفظ نائب المهدی(عج) امامنا الخامنه‌ای🌻 🌷نثار روح مطهر سردار دل‌ها شهید "حاج قاسم سلیمانی" صلوات🌷 ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـیکُشھ‌مـٰآروهِجرون‌هِجرون...! یـھ‌دُنـیـٰآدآر؎مَجنون‌مَجنون...! ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
هیچ وقت دنبال خودش لشکر راه نمی انداخت. با دو سه نفر می امد گلزار. آداب زیارت را خوب بلد بود. ارام و سر به زیر قدم بر میداشت. قدم به قدم که میرفت جلو، دل تنگ تر از قبل می شد، دل تنگ شهادت، دل تنگ رفقای شهیدش، دل تنگ جا ماندگان از هم رزم های دلیرش. کنار قبور می ایستاد و راز های مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید: نجوایی از جنس دلتنگی، جاماندن و دلواپسی. حاجی بین قبر ها راه می رفت، گاهی می نشست و خلوت میکرد. بعد رو میکرد بهمان. میگفت:«قران همراهتون هست؟» اگر بود که سوره حشر را میخواند اگر هم نبود از توی موبایلمان برایش می اوردیم. این عادت حاجی بود. باید سوره حشر را سر قبر شهدا حتما میخواند. راوی: طیاری؛ خادم گلراز شهدای کرمان/ابراهیم شهریاری ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
29.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدمات حاج قاسم سلیمانی در امنیت جهانی 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید ┄┅ ❥❥❥ ┅ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani