eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
996 دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
*﷽* حاج قاسم در جنگ با داعش نگاهش هدایت گرانه بود. اگر داعش را محاصره می کرد یک راه را باز می گذاشت تا آنها با زن و بچه هایشان از منطقه خارج شوند. اعتقاد داشت این ها منحرفند و شاید برای شان راه توبه باز شود. راوی : حجت الاسلام و المسلمین علی شیرازی 📚 : ماهنامه فکه
با حاجی رفیق بودیم؛ عین برادر ... وقتی هوای سوریه به سرمان زد با رئیس دانشگاه فرهنگیان کرمان، رفتیم سراغش گفتیم: حاجی، ما میخایم بیایم سوریه! گفت: برای چی ؟! گفتیم: همه دارن میرن، ماهم میخایم بیایم. ما اینجا توی کرمان، همه جا پیش شما هستیم اونجا چی؟ خندید و گفت: تو که توی دانشگاهی، این آقا هم همینطور امروز جبهه دانشگاه مهمتر از سوریه ست! برید اونجا کار کنید بچه های مردم رو نجات بدید، راهنمایی کنید. داوطلب سوریه زیاد داریم هر وقت نیاز شد،خبرتون میکنم ...😉 نام شهید: سردار حاج قاسم سلیمانی تاریخ تولد: 1335 محل تولد: کرمان، روستای قنات ملک محل شهادت: فرودگاه بغداد تاریخ شهادت: 1398.10.13 مزار: گلزار شهدای کرمان...
در مدرسه عشق پای درس شهدا تو کلاس شهادت موضوع: حفظ آبروی مردم استاد: شهید آیت الله مدنی 👈تلاش برای حفظ آبروی مردم در سیره شهید سید اسد الله مدنی در یک تابستان قصد داشتم از نجف به آذر شهر برای تبلیغ بروم. یکی از افرادی که حضورم در آذر شهر را مانعی برای خود می دید، پشت سرم شایعات زیادی درست کرده بود. رفتم حرم حضرت امیر (ع) و از ایشان کمک خواستم. وقتی هم که به ایران برگشتم به زیارت امام رضا (ع) رفته و از حضرتش خواستم این مشکل حل شود به شرطی که در گناه نیفتم. ورودی آذر شهر، افرادی زیادی با قربانی به استقبالم آمده بودند. همراه شان به مسجدی رفتم و نماز خواندم. پس از نماز آن فرد مخالف گفت: اگر منبر رفتی، از مردم بپرس اگر من آدم بدی بودم چرا پشت سرم نماز خواندید و اگر خوب بودم چرا پشت سرم شایعه ساختید. وقتی روی منبر قرار گرفتم هر چه فکر کردم، دیدم طرح این موضوع باعث بی آبرو کردن همان فرد خواهد بود. در دل گفتم یا امام رضا (ع) قرار مان حل مسئله بدون گناه بود. بدون اینکه سخنرانی کنم از منبر پایین آمدم. راوی: شهید مدنی 📚کتاب سید اسد الله
*﷽* یک روز دیدشان مرور روزهای جنگ که تمام شد ، حاج‌قاسم رو کرد به من و از برنامه ام درکرمان پرسید. به او گفتم برای چه آمده ام. چشم هایش برقی زد و گفت گلزار شهدای کرمان هم می‌روی؟! با این که دلم می خواست برم مزار شهدا ، اما معلوم بود بتوانم. برنامه ام فشرده بود و زمان کم. آروم توی گوشم گفت :"اگر رفتی سلام من منو برسون و بگو چیزی نمونده" جدی نگرفتم. زدم روی شانه‌اش و گفتم : هر وقت خودت رفتی بهشون بگو. بعدشم! ما حالا حالاها باهات کار داریم. آه بلندی کشید و سرش را پایین انداخت. می‌دانستم در به در دنبال شهادت است. راوی : سردار محمد اسماعیل کوثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽* راه سردار ، کلام سردار 💢دقت کنید: ما همین قاسم سلیمانی که هستیم اگر خدا بهمون رحم نکنه معلوم نیست تا آخر باشیم.
*﷽* در مکتب ولایت در محضر صادق آل محمد 🌻امام صادق (ع) : 🌿إيّاك و الرياءَ؛ فإنّهُ مَن عَمِلَ لِغَيرِ اللّه ِ وَكَلَهُ اللّه ُ إلى مَن عَمِلَ لَهُ 🌱از بپرهيز ، زيرا هر كه براى غير خدا كارى كند ، خدا او را به همان كسى كه برايش كار كرده است وا گذارد. 📚 : کافی هدیه به امام صادق (ع) صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* عزتت ، شرفت ، شجاعتت بر تمامی‌نقشه‌های‌دشمنان چیره می‌شود. آنها تو را کشتند ، اما نتوانستند به زانو درآورند . چقدر این قصه آشناست… قصۂ‌ ڪربلا...
*﷽* یک بار بچه های نیروی عقیدتی-فرهنگی دور هم نشسته بودند و تحلیل کارها را می کردند ، نامی آمد از یکی از دوستان که در جمع نبود. راجع به کار و برخورد او هم حرف زدند که عبدالمهدی گفت : -حواستان هست که به بهانه ی تجزیه و تحلیل ، غیبت کسی را نکنید. نمی گذاشت به بهانه درد و دل و صحبت دوستانه ، غیبت بقیه نیروها را بکنند. 👈این خصلت مومن است ؛ بیش از آنکه حواسش به دیگران باشد ، حواسش جمع خودش و عیوب خودش است!!
در مکتب ولایت در محضر امام روح الله راه امام ، کلام امام 💠 یاران خائن و صلح تحمیلی 🔺قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود. 🔺آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن تحمیلی که در زمان واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله‌ گر درست شد، این ما را هدایت می‌ کند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی‌. 📚صحیفه امام، ج‌20، صص 118 و 119
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام آخر شهید شهید محمد قاسم بابایی🌷 آخرین کلام شهید در آخرین وداع با اعضای خانواده بویژه مادر:🎤 این بار که من بروم قطعا شهید خواهم شد از شما در خواست دارم که بعد از من گریه و زاری نکنید وبه شیر زن کربلا حضرت زینب(س) اقتدا کنید. به عشق رهبرم به جبهه می روم، به عشق دین و مملکتم به جبهه می روم.
در مکتب شهادت در محضر شهدا دفترچه خاطرات📝 انگار نه انگار که شب عيد بود. او در عالم ديگري سير مي‌کرد. مادرم لباسي را که برايش تهيه کرده بود، با ذوق و شوق آورد و گفت:« يوسف! بپوش ببينم بهت مي‌ياد؟ ». يوسف کت و شلوار را از دست او گرفت. نگاهي کرد و گفت:« بهتره نپوشمش. من شهيد مي‌شم اون‌وقت به عنوان لباس نو مي‌شه به يک نيازمند داد. ». 📚ماه‌ضمير(خواهر شهيد) براي ملاقات امام راهي تهران شديم. من باردار بودم و بچه چهار ‎ماهه‌اي هم در بغل داشتم. يوسف هم با ما بود. از بهشت‌ زهرا تا خيابان تختي تهران را پياده رفتيم. علاقه به امام را در چشمان معصوم يوسف مي‎ديدم. بدون كوچكترين شكايتي همراهمان مي‌آمد. آن روزها هركس كه شهيد مي‌شد، يوسف مي‌آمد به من مي‌گفت و با هم گريه مي‌كرديم. 📚 ماه ضمیر مادر شهيد