#اتفاقی_عجیب
پس از شهادت حاج عبدالمهدی مغفوری در عملیات کربلای ۴ پیکر پاکش را برای تشیع به کرمان آورده بودند
خانواده #شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زدند.
مادر خانم حاج عبدالمهدی میگفت:وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم،با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان #ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت #سوره_مبارکه_کوثر مترنم است.
و من بیاختیار این جمله در ذهنم نقش میبندد که هان ای شهیدان.با خدا شبها چه گفتید؟
جان علی با حضرت زهرا(ص) چه گفتید؟
پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطرهای شگفت دارد:
وقتی میخواستیم او را که به برکت زندگی سراسر مجاهدهاش شهد وصال نوشیده بود به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به یکباره منقلبمان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر میگذاشتیم صدای #اذان_گفتن او را شنیدیم.
راوی:حجت الاسلام محمدحسین مغفوری،لشکر۴۱ ثارالله
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری #باب_الحوائج_گلزار_شهدا_کرمان
*﷽*
#کلام_شهید
همین روضه هاست که عاشورا را زنده نگه داشته است و انقلاب ما را هم!!
این عقیده ی امام و آقا هم هست.
دشمن این را خوب فهمیده و افتاد دنبال به انحراف کشاندن این ذخیره!
📚 : عبدالمهدی
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
#شهیدانه
استادمان در دانشگاه عبدالمهدی بود. درسش را دوست داشتیم. چند دقیقه قبل از درس ، اخلاق می گفت : اول اخلاق ، بعد علم و آگاهی.
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
#در_محضر_شهدا
یک بار بچه های نیروی عقیدتی-فرهنگی دور هم نشسته بودند و تحلیل کارها را می کردند ، نامی آمد از یکی از دوستان که در جمع نبود. راجع به کار و برخورد او هم حرف زدند که عبدالمهدی گفت :
-حواستان هست که به بهانه ی تجزیه و تحلیل ، غیبت کسی را نکنید.
نمی گذاشت به بهانه درد و دل و صحبت دوستانه ، غیبت بقیه نیروها را بکنند.
👈این خصلت مومن است ؛ بیش از آنکه حواسش به دیگران باشد ، حواسش جمع خودش و عیوب خودش است!!
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
#شهید_در_کلام_شهید
🎤 سردار سلیمانی:
ما هرگز فراموش نمی کنیم
قرآن خواندن شهید مغفوری را در تابوت
و اذان گفتنش را در قبر وقت دفن ایشان
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💞با بانو قرار گذاشته بودند در کنار تمام حرفهایشان قرآن هم حفظ کنند.
این برنامه ی ساده ، حرف و گفت اضافه ی را از خانه برده بود و به جایش نور و محبت آورده بود.
💢تکرار سوره ها کرده بودشان دائم الذکر!
📚 : عبدالمهدی
#باب_الحوائج_گلزار_کرمان
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#یاد_عزیزش_باصلوات
سیره شهدا🌷
میگفت : نمیتوانم بی وضو باشم
حتی پیش از خوردن غذا وضو میگرفت
آسایش را ، با خدا بودن میدانست ...
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#جانشین_ستاد_لشکر۴۱ثارالله
باب الحوائج گلزار شهدای کرمان
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
باب الحوائج گلزار شهدای کرمان
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری🌷
👈"حتی پیش از خوردن غذا وضو میگرفت"
دستهایش شیمیایی شده بود و زخمهای ناجوری داشت که باید همیشه آنها را چرب میکرد. موقع نماز میرفت تلاش میکرد، تا این چربیها را بشوید و وضو بسازد میگفت : نمیتوانم بیوضو باشم. حتی پیش از خوردن غذا وضو میگرفت
در محل کارش، میزش را بطرف قبله گذاشت و از دیگران هم خواست که میز خود را به طرف قبله بگردانند. او با اینکار نشان میداد که ما باید حتی نشستن خودمان را هم جهتدار کنیم