eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: خداوندا تو شاهدی که در این بیابان‌ها و شهرها و غربت به‌ دنبال چه می‌گردم. ای عزیز مقتدر مرا به گمشده‌ام برسان. 💢رهبر معظم انقلاب: شهید سلیمانی را دشمنان تهدید کرده بودند که تو را به قتل خواهیم رساند؛ این بزرگوار به دوستانش گفته بود که اینها تهدید می‌کنند من را به چیزی که دارم در کوه و بیابان و پست و بلند دنبالش می‌گردم؛ من را به آن تهدید می‌کنند! (۱۴۰۰/۰۲/۱۲) 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
💢اگر اعمال مدیران با معنویت همراه باشد، و این حقیقت آن را دچار تحول کند، موثر خواهد بود. 🌷
روایت سید حسن نصرالله دربارهٔ آخرین دیدارش با سردار سلیمانی: در آن دیدار(دیدار آخر) من به حاج قاسم گفتم: حاجی! رسانه‌های آمریکایی شدیدا روی شما تمرکز کرده‌اند. بعد یکی از مهم‌ترین مجله‌های آمریکایی را نشان‌اش دادم که تصویر روی جلد ، عکس حاج قاسم بود با تیتر: سردار بی‌جایگزین. به حاجی گفتم: برخی دوستان ما که ایالات متحده را خوب می‌شناسند ، می‌گویند این مقدار تمرکز رسانه‌ای، مقدمات ترور است. باید محتاط باشید. خندید و گفت: چه خوب! این آرزوی من است. 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
تورو خدا اینو تا جایی که میتونین پخش کنین
در مکتب ولایت در محضر مولا علی(ع) راه مولا ، کلام مولا مجاهد شهيد راه خدا اجر و پاداشش بيشتر از كسى نيست كه قدرت بر گناه دارد اما خويشتن دارى مى كند، اين فرد عفيف و خويشتن دار نزديك است كه فرشته اى از فرشتگان خدا شود. 📚 حکمت ۴۷۴ ________________ در مکتب ثارالله در محضر شهدا سردار دلها♥️ فرمانده قلبها سردار عشق سردار سلیمانی اگر جوانی امروز بتواند در این جو جامعه خود را از گناه حفظ کند ، چشم خود را نگه دارد دل خود را تقویت کند و ایمان و اعتقاد خود را بالا ببرد و حفظ کند و به خدا اتصال پیدا کند به مراتب اجر و پاداش و ایمان او از شهدا بالاتر و بیشتر است و در ردیف شهدا خواهد بود
*﷽* راه سردار ، کلام سردار قُدسیت و تقدس از ویژگی‌های دفاع مقدس بود.فضای فرهنگی حاکم بر جبهه‌های ما هیچ شباهتی به جنگ نداشت. در حالی که جنگ ها مجموعه ای از خشونت است ، در جبهه های ما عشق ، عرفان و محبت موج می‌زد. 📓 : برادر قاسم
تهدید به فتح تهران 😂😂😂 👇👇👇👇👇 این عوعوی سگان شما نیز بگذرد چهل ساله داریم با این "مثلا تهدید" های شما راحت زندگی می‌کنیم. این سه روز هم روش. روسیاهی این عوعو کردن ها هم فقط برای خودتون مونده و می‌مونه. مردم هم که صفشون رو جدا کردند، الان با اطمینان میتونیم بگیم با گله‌ی سگ و گرگ طرفیم‌. چه کنیم که انسانیت‌مون اجازه نمیده مثل خودتون باهاتون مقابله کنیم. برای ما که بزرگ‌ترهای شما رو خوار و ذلیل کردیم، یک گله "توله‌ی پر سروصدا" بیشتر شوخیه. در نهایت: عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری ...
rg-bayat-talaiye.mp3
7.18M
🌹 روایت گری بسیار بسیار زیبا درباره 🙏 پیشنهاد واجب که این صوت رو گوش کنید درسته طولانیه ولی گوش کنین خیلی مفیده🌹♥️ به یاد ی طلائیه
🔸تصاویر قاتلان شهید آرمان علی وردی 🔹طبق اعلام دستگاه های امنیتی آن هند جگرخوار که دستور به کشتن شهید آرمان علی وردی را می داد، دستگیر شد. انا من المجرمین منتقمون.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید حسن طهرانی مقدم: مسیری که دعای ولی پشتش باشه انتهای آن فتح و نصرت الهی را خواهیم دید
🌷 ابراهیم به خواندن دعاهای كميل و ندبه و توسل مقيد بود. دعاها و زيارتهای هر روز را بعد از نماز صبح ميخواند. شهید ابراهیم هادی 🌷
جواد تازه از آرایشگاه آمده بود. جلویش نشستم و نگاهش می کردم، او هم خندید و گفت: آره، خوب نگاه کن، دیگه به زیبایی من نمی بینی. گفتم: مگه می شه بهتر از تو را ببینم، وقتی اینقدر برایم عزیزی💞 گفت این بار به عشق امامم خودم را مرتب کردم، قراره ما را به دیدار امام خمینی ببرند. این دومین دفعه بود که قرار بود بروند، دفعه قبل عملیات شد و او موفق نشد... جواد روسریم را مرتب کرد و گفت: می خواهم یک عکس دونفره بگیرم تا یادگاری داشته باشیم. بعد هم ان شاالله که برگشتم، یک سفر با هم به مشهد مقدس برای زیارت امام رضا(ع) می رویم. گفتم: حالا من هیچی، خودت هم زیارت امام رضا نرفتی، آن وقت می خواهی به کربلا به پابوس امام حسین(ع) بروی؟ نگاهی به من انداخت و گفت : ما برای هدفمان می رویم، حالا نرفتیم، ان شاالله شما می روید و بلاخره من هم یک روز می روم. این بار هم عملیات مهمی پیش آمد و دوباره به جبهه رفت و این آزرو دلش ماند که به دیدار امام خمینی و حتی به پابوس امام رضا برود. ده سال بعد از شهادتش وقتی مشتی استخوان را برایم آوردند، به یاد آوردم جواد برای اولین به مشهد رفته. بله، برای اولین بار پیکر بی جانش را برای تشییع از تمام شهرها و حتی حرم مطهر امام رضا(ع) برده بودند و طواف کرده بود. 📚:مثل باران 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
📌 عکس که به یادگار باقی ماند /مادری چشم به راه و پسری در راه شهادت 🔹️ عکس متعلق به آخرین اعزام پسرم بود موقع اعزام، عکاس از ایشان خواست تا از ماشین بیاید پایین، تا با من عکس بگیرد. ◇ انگار عکاس هم متوجه آسمانی شدن علی اکبر شده بودند. ◇ قبل جبهه هم کمتر خانه بود، راستش همیشه مسجد بود ،بگم شب و روز؛ بی راه نگفتم. ◇ آره فقط خدا خواست اینجوری تربیت بشود. ◇ موقع جبهه رفتنش به او گفتم هر جا میخواهی برو، خدا به همراهت. ◇ سه تا از بچه هایم را هم زمان به جبهه های حق علیه باطل فرستادم و افتخار میکنم، پسرهایم فدای علی اکبر امام حسین(ع). ◇ علی اکبر چند سالی مفقودالاثر بود بارون که می بارید، وقتی باد می وزید و صدایی می شنیدم می رفتم دم در، همیشه می ترسیدم بچه ام بیاد و پشت در بماند، خدا هیچ مادری رو چشم انتظار نگذارد. 🎤 راوی: مادرشهید 🌷
🔹اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با امام به جماران رفتیم. ◇ دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحت‌هایش گوش می‌دادیم که یک‌دفعه ضربه‌ محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشه‌های اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام. ◇ امام در همان حال که صحبت می‌کرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبت‌هایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد. ◇ همانجا بود که فهمیدم آدم‌ها همه‌شان می‌ترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه ما ترسیده بودیم؛ ◇ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز می‌ترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه. ◇ او از خدا می‌ترسید و ما از غیرخدا. آن‌جا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمی‌ترسد. 🎤 راوی: شهید محمد ابراهیم همت🌷
ایستگاه حاج قاسم 🌷 🔹️ ابراهیم شهریاری، فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) و همرزم شهید سلیمانی: هر وقت حاج قاسم از ماموریت می‌آمد بدون فوت وقت در اولین برنامه خود به دیدار پدر و مادر می ‎رفت، جوراب‌های پدر را از پایش در می‎ آورد و کف پای پدر را می‎‌بوسید و آرام می‎‌گرفت. ◇ خاطرم هست، شب احیا بود و مادر حاج قاسم در بیمارستان فاطمه الزهرا(س) کرمان بستری بود. ◇ وقتی به دیدن مادر رفت همه را از اتاق به بیرون هدایت کرد و گفت: می‎خواهم امشب پرستار مادرم باشم. ◇ چون می‌دانستیم حاج قاسم خسته است نگران شدیم و از بین در اتاق، داخل را نگاه کردیم. ◇ حاج قاسم پایین پای مادر زانو زده بود و کف پای مادر را بر صورت و چشم‌های خود می‌‎مالید و اشک می‎‌ریخت. ◇ آن شب آخرین دیدار حاج قاسم با مادر گرانقدرش بود و پس از آن، همان زمانی که به سوریه رسید خبر فوت مادر هم به شهید سلیمانی داده شد.
همسر شهید وحید نومی گلزار گفت: روز عاشورا به آقا وحید می‌گویند بیا به زیارت برویم که ایشان پاسخ می‌دهد اگر به گفته امام حسین(ع) بخواهم عمل کنم همین‌جا هم می‌توانم زیارتم را انجام دهم. وحید ظهر عاشورا بعد از خواندن نماز شهید شد و شهید ظهر عاشورا لقب گرفت. ●ولادت : ۱۳۶۱/۵/۵ تبریز ●شهادت : ۱۳۹۴/۸/۲ بیجی ، عراق 🌷
ایستگاه شهدا 🌷🕊🌷 🌷شهید مدافع‌حرم جابر_حسین_پور بعد از اینکه غذایش تمام می‌شد، دستانم را در دستهایش می‌گرفت و می‌بوسیــــد! می‌گفت: از ایــــن دســــت‌ها عســــل می‌ریزد؛ به همین خاطر ... ! 🎤راوی همسر شهید
ارزش شــهـادٺ ، بالاترين ارزشـهاست و زمـان، همه چيز به جز خون شهيد را ڪهنه میكند. ❤️
سردار سلیمانی 🌷 « این انقلاب ، آن‌قدر تلاطم و سختی دارد که یک روزی شهدا آرزو می‌کنند زنده شوند و برای دفاع از این انقلاب دوباره شهید شوند...»
شلمچه.mp3
7.97M
بچه‌ها! دستتون که روی این خاک‌ها باشه، تو دست شهداست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایستگاه عمامه👳‍♀ عمامه های ما که از عمامه امام علی با ارزش تر نیست.اگر از انداختن عمامه علی و خاکی کردن چادر زهرا نتیجه گرفتند از عمامه انداختن ما هم نتیجه می گیرید. " جواد محرابی 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عاشق باش، مثل سید مرتضی... خاطره‌ای کوتاه و عاشقانه از شهید آوینی 🔊حجت‌الاسلام موسوی‌زاده
🕊🕊🕊🌷🕊🕊🕊 ایستگاه شهدا 🌷 👈 نوجوانِ عاشقِ خدا... با اینکه هنوز به سنِ تکلیف نرسیده بود، نماز شب می‌خواند... یک بار ناخواسته و اتفاقی، نمازِ صبحش قضـا شـد. اونقدر گریه کرد، که ما فکر کردیم شـاید برایِ برادرش اتفاقی افتاده... 🌹خاطره‌ای از زندگی نوجوان شهید جلال تقوا طلب 📚منبع: کتاب محراب عشق ، صفحه ۳۶
در حال شیردادن به مسعود که 6 ماهه بود، داشتم تعزیه می‌دیدم. یهو دلم شکست و اشکم جاری شد. گفتم: خدایا! کاش فرزندی داشتم که در راه امام حسین(ع) فدا شود... اشک چشمم ناخواسته به دهان مسعود چکید ... سال ۶۶ مسعود شهید شد و بدنش مثل امام حسین(ع) تکه تکه گردید. آن شب خوابِ تعزیۀ سالها پیش را دیدم، در عالمِ خواب مسعود توی آغوشم بود که ناگهان پر کشید و به یاران امام حسین(ع) پیوست... شهید مسعود اصلاحی🌷 📚منبع: کتاب حدیث عشق
بخشی از متن وصیت‌نامه شهید سید مجتبی علمدار : وصیت می‌کنم مرا در گلزار شهدا ساری دفن کنند ◇ تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم متبرک شده را بروی صورتم بگذارند.. ◇ قبل از آن که مرا در قبر بگذارند مداحی داخل قبرم برود و مصیبت جده غریبم فاطمه‌ زهرا(س) و جد غریبم حسین (ع) را بخواند. ◇ از مستمعین گرامی می‌خواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود. ◇ این را باور کنید که از اعماق قلبم می‌گویم من از ظلمت قبر و فشار قبر خیلی می‌ترسم! 🌷