❇️ تعبیر عجیب ابنسینا دربارۀ شخصیّت امیرالمؤمنین(ع)
آیتالله جوادی آملی:
🔹 ابنسینا در رساله «معراجنامه» به زبان فارسی بیانی در وصف امیرالمؤمنین علیهالسلام دارد که چنین وصفی از غیرِمعصوم دربارۀ منزلت امیرالمؤمنین بینظیر است! جناب بوعلی میگوید:
🔹 «علیبنابيطالب (عليهالسلام) در بين ديگر صحابۀ رسول خدا (صلیاللهعليهوآلهوسلم) مانند معقول در ميان محسوس بود؛ «كَالْمعقول بين المحسوس». او عقل است و ديگران حسّ. حواس به عقل نيازمندند و عقل رهبر آنهاست؛ علی رهبر صحابه است و صحابه به او نيازمندند.
📖 حكمتعلوی، ص ۴۰
✅ متن سخن ابنسینا در معراجنامه:
🔹 شريفترين انسان و عزيزترينِ انبياء و خاتمِ رسولان (صلىاللهعليهوآلهوسلم) با «مركز حكمت» و «فلك حقيقت» و «خزينۀ عقل» اميرالمؤمنين (عليهالسلام) چنين گفت كه: «يا على! اذا رأيتَ الناسَ يَتَقَرَّبونَ إلَى خالِقِهِم بأنواعِ البِرِّ تَقَرَّب ألَيهِ بأنواعِ العَقلِ تَسبِقُهُم» و اينچنين خطاب، جز به چون او بزرگى صحیح نمیبود...
«كه او در ميان خلق، آنچنان بُوَد كه معقول در ميان محسوس است»
فرمود: يا على! چون مردمان در كثرت عبادت رنج برند، تو در ادراكِ معقول رنج بَر تا بر همه سبقت گيرى. لاجرم چون به ديدۀ بصيرتِ عقلى به درک اسرار نائل گشت، همۀ حقايق را دريافت و ديدن يك حكم دارد كه گفت: «لَو كُشِفَ الغِطاءُ ما ازدَدتُ يقيناً» که آدمى را مقامی هيچ برتر از درکِ معقول نيست.
📙 معراجنامه، ص ۱۵
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از مؤسسهٔ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران شعبهٔ قم
🔴ابنسینا و عیاشی!
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برخی از گزارشگران زندگی #ابنسینا سعی کردهاند او را فردی عیاش و خوشگذران و به ویژه شرابخوار و در نتیجه بیاعتنای به احکام شرعی و حتی نامتشرع معرفی کنند. شهید مطهری نیز درباره ابنسینا میگوید: افزون بر مشغلههای سیاسی، اهل عیش و بزم هم بود! «و مقدارى از وقتش صرف اين كارها شده است و بالاخره جانش را روى اين دو كار- عياشى و وزارت- گذاشت.»
بنده نمیدانم منبع #شهید_مطهری برای چنین انتسابی به ابنسینا چه بوده است؛ گویا منبع اصلی چنین انتساباتی به ابنسینا، دو بخش از زندگینامه کوتاهنوشت اوست که بخش اول آن را خودش و مابقی آن را شاگرد همراه و وفادارش ابوعبید جوزجانی نوشتهاند:
خود ابنسینا میگوید: «شبها به خانه میآمدم و چراغ را روشن میکردم و مشغول خواندن و نوشتن میشدم و هرگاه خواب به سراغم میآمد یا احساس ضعف میکردم، ظرفی «شراب» مینوشیدم و قوت خود را باز مییافتم و دوباره مشغول خواندن و هرگاه دیگر توان مقاومت در برابر خواب را نداشتم و اندکی خواب میرفتم، خواب آن مسائل را میدیدم تا جایی که پاسخ بسیاری از آنها را عیناً در عالم رؤیا مییافتم»
به نظر میرسد چنین عباراتی هرگز دال بر عیاشی و شرابخواری ابنسینا نیست؛ «شراب» در عربی یعنی «نوشیدنی» و ابنسینا در این عبارات میگویید یک «نوشیدنی خوابزدا» و «نیروزا» مینوشیدم تا بتوانم با قوت بیشتر به فعالیتهای علمی و فلسفیام ادامه دهم و این غیر از میخواری و میگساری است!
افزون بر این، خود ابنسینا در جملاتی قبل از آن جملات پیشگفته، چنین مینویسد: «هرگاه در پاسخ مسألهای میماندم و نمیتوانستم حد وسط قیاس آن را بیابم، به مسجد میرفتم و نماز میگذاردم و به درگاه خالق هستی تضرع و زاری میکردم تا آنکه گره آن گشوده میشد و مشکل بر من آسان میگشت» و چنین باوری و رفتاری با عیاشی و شرابخواری و مستی و میگساری نمیتواند سازگار باشد.
بخش دیگری از زندگینامه ابنسینا که مستند ادعای شهید مطهری و دیگران بوده است گزارشی است که ابوعبید #جوزجانی از ملاقات شیخ ابوالقاسم کرمانی با ابنسینا نقل کرده است. وقتی کرمانی در یک روز تابستانی و خیلی گرم، مجموعه نقدهای اهل علم شیراز درباره کتاب الاصغر فی المنطق ابنسینا را در کتابچهای به ابنسینا تقدیم کرد، «شیخ از من خواست تا برای او کاغذ سفید حاضر کنم» پنجاه ورق را در پنج دسته دهتایی برای او آماده کردم «سپس نماز عشاء را خواندیم و شمعی را جلوی خود گذاشت و دستور داد «شراب» را آماده کنند. من و برادرش نشستیم و از ما خواست تا شراب بنوشیم و خودش مشغول نوشتن پاسخ آن مسائل شد. پیوسته مینوشت و مینوشید تا نیمههای شب. تا آنکه خواب بر من و برادرش چیره شد. شیخ از ما خواست که به خانه برویم و استراحت کنیم. صبحهنگام، فرستاده شیخ آمد و گفت شیخ با تو کار دارد. من خدمتش رسیدم دیدم که در «نمازخانه» و مصلای خود نشسته» و پاسخ نقدهای منطقدانان شیرازی را در پنجاه صفحه آماده کرده بود و «به من گفت اینها را بگیر و به شیخ ابوالقاسم کرمانی بده!»
دقت در این داستان و توجه به صدر و ذیل آن نیز نشان میدهد که منظور از «شراب» در اینجا نیز نوعی نوشیدنی خوابزدا و نیروافزا بوده است و نه خمر و می مستکننده!
وصیتنامه مشهور او که خطاب به عدهای از دوستانش و طبق برخی از گزارشها خطاب به ابوسعید ابوالخیر نوشته است گویای شدت التزام او به احکام شرعی است:
«بدان که برترین حرکات، نماز است؛ و عالیترین سکنات روزه است و نافعترین خیرات، صدقه داده و کمک به مستمدان است و ... برترین کارها کاری است که با خلوص نیت انجام گرفته باشد و ام الفضائل، حکمت است ...»
حالات شیخ در واپسین روزهای عمر پر برکتش نیز از شدت التزام عملی او به شریعت تا واپسین نفسهای زندگیاش حکایت میدهد:
«هنگامی که ضعف و ناتوانی او شدید شد، غسل کرد و به درگاه الهی از ناکردهها یا بدکردههای خود طلب مغفرت کرد و همه اموالش را به مستمندان و نیازمندان بخشید و خدمتکاران خودش را آزاد کرد و رد مظالم کرد و پیوسته مشغول تلاوت قرآن شد تا اینکه جان به جان آفرین تسلیم کرد.»
🌐#موسسه_حکمت_و_فلسفه
#شعبه_قم
🆔@irip_ir
💠 عرفانِ شورانگیز
آیتالله خامنهای (سایهاش مستدام) :
❓از شيخ صفىالدّين -آن عارفِ عالمِ مفسّر و داناى معارف دين- پرسيدند:
شيخنا! پيغمبر فرموده است كه من هر روز هفتاد بار استغفار مىكنم؛ چرا؟ پيغمبر كه گناه نمىكرد؛ و حتّى خدا در سورهى فتح در مورد ترك اولاى پيغمبر فرمود: «لِيَغْفِرَ لَكَ اَللّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ» ؛ او كه بار وزر و وبالى بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟
☑️ شيخ در جواب گفت:
پيغمبر با مجاهدت خود، با ذكر و با تلاش عظيم معنوى خود، هر روز مرحلهاى از مراحل قرب به خدا را طى مىكرد. پيغمبر هم بااينكه انسان كامل است، متوقّف نيست؛ اما ساحت قدس قرب الهى پايان ندارد. او هم بايد هر روز يك مرحله پيش برود و هر روز يك مرحله جلو مىرفت. پيغمبر وقتى به مرحلهى ديروز نگاه مىكرد، آن را به صورت حجابى، بُعدى و دورىاى مشاهده مىكرد؛ لذا از دورىِ ديروز استغفار مىكرد. هر روز يك مرحلهى نو مىگشود و از حضور در مرحلهى قبلى كه نسبت به موضع امروز، دورى بود از خدا آمرزش مىطلبيد.
🔹 اين درس بزرگى است؛ عمق معنا و بطن اين سخن مثل اقيانوسهاست. يكلحظه توقّف در راه كمال انسانى جايز نيست. دراين اقيانوس عظيم كه بعضى از ما در آغاز راه تا قوزك پا و بعضى تا زانوانمان وارد شديم، كسانى «دل به دريا زده» شنا مىكنند و كسانى مرحلهها پيش رفتند، خود را نورانى كردهاند، از فراز مادّيات عالم و از فراز خواستهاى حقير و آرزوهاى كوچك پرواز مىكنند. دنيا را نديده نمىگيرند، اما دنيا را هدف قرار نمىدهند. آن بلندپروازان اين آسمان لايتناهى هم هر روز براى پروازى بلندتر، همّت تازهترى را بهخرج مىدهند.
🗓 ۰۵/۰۵/۱۳۷۹
@Maktabkhaaneh
1.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هزار سال به عرش است پرچم این شاه
هزار قرن دگر نیز پرچمش بالاست...
@Maktabkhaaneh
دکتر رهدار.mp3
زمان:
حجم:
21.01M
💢 رقبای تمدّنیِ جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام
✔️ نکات مهم دربارهی ظرفیتهای تمدّنیِ انقلاب اسلامی
🎙 حجتالاسلام دکتر احمد رهدار
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
🔻بنیاميه مانع نشر توحيد نشدند، بلکه جلوی معرفی شرک را گرفتند.
🔰 #استاد_میرباقری:
⚡️ در روايت آمده است بنیاميه مانع نشر توحيد نمیشدند، بلکه جلوی معرفی شرک را میگرفتند؛ چرا که وقتی شرک شناخته نشد، میتواند خودش را به عنوان توحيد معرفی کند! (إِنَّ بَنِي أُمَيَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِيمَ الْإِيمَانِ، وَ لَمْ يُطْلِقُوا تَعْلِيمَ الشِّرْكِ، لِكَيْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَيْهِ لَمْ يَعْرِفُوه).
⚡️ این يعنی اسلامِ یکبعدی. اسلامی که در آن #تولّی باشد، اما #تبرّی نباشد! محبت باشد اما غضب نباشد! اگر اينطور شد، همه مکاتب، کمکم، توحيدی پنداشته میشوند!
⚡️ انسان بايد هر دو دستگاه را بشناسد: يکی، معارف اهل بيت(ع) و دستگاه عظيم آنهاست و دوم دستگاه ظلمانی شیاطین و طواغیت و بهتبعش کفار و مشرکين و منافقین تا دنيای امروز، که شايد سازمانيافتهترينش حجاب تمدن مادی است که بر معارف دينی و دستگاه حق، سنگينی میکند.
انسان بايد آن حجاب را بشناسد و بشناساند و راه برونرفت از اين فضا به سمت تمدن دینی برتر و کارآمدتر را برای جامعه تبيين و طراحی کند.
همچنین انسان باید معارف اهل بيت(ع) را بشناسد و راه زندگی کردن «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» را به ديگران بياموزد.
#عرفان_اصیل
☑️ @mirbaqeri_ir
🎙 #کتاب_صوتی
📗 «صلح امام حسن (علیهالسلام)؛ پرشکوهترین نرمشِ قهرمانانهی تاریخ»
📝 تألیف آیتالله شیخ راضی آلیاسین (ره)
✍️ ترجمه حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّظلّلهالعالی)
1️⃣ بخش اوّل
2️⃣ بخش دوم
3️⃣ بخش سوم
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
Khamenei.irکلیپ صوتی پیامبر(ص)، برترین مخلوق خداوند.mp3
زمان:
حجم:
2.92M
🎙 کلیپ صوتی | پیامبر(ص)، برترین مخلوق خداوند
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «پیغمبر بزرگوار اسلام اوّلشخص و برترین انسانِ مخلوقِ پروردگار است؛ از همهی انبیا، از همهِی اولیا، از همهی خلق عالم در طول تاریخ، نبیّ مکرّم اسلام برتر و بالاتر و باعظمتتر است.
فاق النّبیّین فی خَلق و فی خُلُق
و لم یدانوه فی علم و لا کرم
و کلّهم من رسول الله ملتمس
غرفاً من البحر او رشفاً من الدّیم
به معنای واقعی کلمه، وجود مقدّس پیغمبر قلّهی عالم وجود و برترین نقطهی عالم امکان است.»
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از مجمع عالی حکمت اسلامی
#کلام_اساتید
✅روش صحیح تحصیل فلسفه
استاد حسن رمضانی:
🔹باید #فلسفه را با خواندن یک دوره حکمت متعارف #مشائی - که با فهم و استعداد افراد مبتدی مناسب است - شروع کنیم و بعد از آن به فراگیری حکمت #اشراق، که ناظر به حکمت مشاء است، بلکه نقدی است بر آن حکمت، بپردازیم و در کنار اینها باید مباحث کلامی را نیز پیگیری کنیم.
#استاد_حسن_رمضانی
#مجمع_عالی_حکمت_اسلامی
🆔@hekmateislami
هدایت شده از مکتبخانه
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ ماجرای ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام برای حکومت مأمون احتمالاً پیچیدهترین و بغرنجترین ماجرای دوران امامت است...
🔖 متن یادداشت + معرّفی مقاله
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
———————-
در همه تاریخ ساختن بت و توتم وقتی در یک ملتی-با هر معنایی از خدا و زندگی- رواج یافته که مردم راه و رسم رجوع به خداوندگاران اجتماعی خود را فراموش کرده اند.
در چنین موقعیت هایی بوده که کارمندهای دیوانی و کاهنان معابد، ساده ترین راه را انتخاب کرده اند و با خود گفته اند که حالا که مردم بلد نیستید خداوندگاران خود را یاد کنید و برای رفع مشکلات به آنها رجوع کنند -و این نگران کننده است!- پس عکس و تجسم خداوندگاران را در چشم ها فرو می کنیم تا اگرچه هیچ فایده ای ندارد، اما ما فکر کنیم خیلی هم جامعه به فکر آنهاست و حداقل جامعه ریاکاران حول این توتم ها جمع شوند و یک آبروداری بشود!
⚠️ پی نوشت: اگر برای ما مردم پرستیدن بت ها حرام است، شاید تکرار روند دیوان سالاران و کاهنان معابدِ معنا و معنویت اجتماعی، نیز بر مسئولین محترم حرام باشد! یعنی توتم تراشی برای آنها هم حرام باشد!
بارها قران گفته است که این بت ها بی هنر و قدرت هستند و هیچ قدرتی ندارند برای حفظ فرهنگ و معنای جامعه! همه تاریخ همین بوده است! باور کنید آقایان کارمند نهادهای بی هنرِ حفظ و نشر!
🆔 @social_theory
هدایت شده از انجمن علمی ژرفا
📌«آیا مکانیک کوانتومی اصل علّیت را نقض میکند؟»
🔸در مکانیک کوانتومی استاندارد، قبل از اندازهگیری نمیتوان از مقدار کمّیتهایی چون مکان و تکانه برای جسم سخن گفت. برای مثال، فرض کنید میخواهیم اسپین (تکانه زاویهای ذاتی) الکترونی را در راستای مشخّصی اندازه بگیریم. نتیجه آن ممکن است 1/2+ یا 1/2- باشد. طبق مکانیک کوانتومی استاندارد، ذرّه پیش از اندازهگیری هیچ یک از این دو مقدار را ندارد. در واقع، تابع موج الکترون در حالت برهمنهی (Superposition) از حالتهای مربوط به 1/2+ و 1/2- قرار دارد. در لحظه اندازهگیری، تابع موج الکترون به صورت کاملاً تصادفی به یکی از این دو حالت رُمبش میکند و ما مقدار مربوط به آن را مشاهده میکنیم.
🔹اینکه گفته میشود «به صورت تصادفی»، بدین معنا نیست که اطّلاعات ما درباره الکترون قبل از اندازهگیری ناقص بوده است، بلکه بدین معناست که درست در لحظه اندازهگیری، الکترون یکی از این دو مقدار را به صورت تصادفی کسب میکند. در واقع اینکه اسپین الکترون در لحظه اندازهگیری 1/2+ شد و 1/2- نشد، هیچ علّت خاصی نداشته است و تصادف محض بوده است. بنابراین بعضاً گفته میشود که مکانیک کوانتومی اصل علّیت را زیر سؤال میبرد چون شامل رویدادهایی بدون علّت است.
برای ارزیابی دقیقتر این ادّعا باید با دو اصطلاح آشنا شویم:
🔺اصل موجبیت علّی (Causal Determinism): طبق این اصل، وضعیت جهان در هر لحظه، وضعیت آن را در لحظه بعد به طور کامل متعیّن و مشخّص میسازد. به عبارت دقیقتر، علّت شرط کافی برای تحقّق معلول است. یعنی اگر این رویداد خاص رخ دادهاست، امکان نداشته است که رخ ندهد، زیرا وجود علّت برای تحقّق آن کافی بوده است و آن را وجوب بخشیده است. طبق مکانیک کوانتومی استاندارد، در هنگام اندازهگیری این اصل نقض میشود. زیرا اگر خروجی اندازهگیری 1/2+ بوده است، بر حسب اتّفاق اینگونه بوده است و میتوانسته است 1/2- باشد. در واقع، چیزی در لحظه پیش از آن نبوده است که این نتیجه را برای اندازهگیری قطعی و متعیّن سازد.
🔺اصل عام علّیت (General Causal Principle): طبق این اصل، هر رویدادی در جهان دارای علّتی است. به عبارت دقیقتر، شرط لازم برای تحقّق هر رویداد وجود علّت آن است. دقّت کنید که در اینجا از شرط لازم سخن گفته شده است و نه شرط کافی. یعنی از وجود آن علّت خاص لزوماً نمیتوان وجود این معلول خاص را نتیجهگرفت، امّا برعکس آن ممکن است: از وجود معلول میتوان نتیجه گرفت که علّت آن وجود داشته است. در اینجا علّت به معلول وجوب نمیبخشد و آن را قطعی نمیسازد. در مکانیک کوانتومی این اصل عام همچنان برقرار است. زیرا اگر نتیجه اندازهگیری ما یک الکترون با اسپین 1/2+ (معلول) را نشان دهد، به طور قطع میتوانیم نتیجه بگیریم که در لحظه پیش از اندازهگیری، الکترونی وجود داشته است که تابع موج آن بر حالت اسپین 1/2+ عمود نبوده است(علّت). به عبارت دیگر، اگر علّت وجود نداشت، تحقّق معلول ناممکن بود.
🔵 خلاصه بحث و جمعبندی: در تفسیر استاندارد از مکانیک کوانتومی، اگرچه موجبیت علّی (لااقل در سطح جهان فیزیکی) زیر سؤال میرود امّا همچنان اصل عام علّیت برقرار است. لازم به ذکر است که آنچه در برخی براهین اثبات وجود خدا در فلسفه (مثل برهان کیهانشناختی کلام) نیاز است همین اصل عام علّیت است و نه موجبیت علّی. نکته دیگر اینکه، برخی تعابیر مهمّ دیگر مکانیک کوانتومی مثل مکانیک بوهمی و تفسیر چندجهانی، حتّی موجبیت علّی را نیز محترم میشمارند.
🔴 کانال علم، فلسفه و الهیات
🆔@TheoCosmology