قسمت 15
کنارش می نشینم و مگر میشود خط و نشان های مادر را فراموش کرد؟ مجرد بودن محمد را بهانه می دانم و حرف های سطحی نگر و رسم و رسومات قدیمی شان را شکافی برای جدایی من از متین. صبوری می کنم و نفس عمیق می کشم و اجازه نمی دهم که حرف های مادر، مرا از معشوقه ام دور کند. باز فشار انگشتانش در پهلویم هست که غم از جان بر می برد و مرا در دریای محبتش غرق می کند. غرق می شوم و غرق می کنم تمام حسی که به او دارم و به ثانیه ایی نمی کشد که مرا در بوسه های تند و تیز و گرم و سوزانش به آتش می کشد. آتش می گیرم و به آتش می کشم تماممحبت های معشوقه ام را. می دانم که باید امشب را به بوسه های جانسوزش دلخوش شوم و برای موقعیت های دیگر با بهانه تراشی هایم مانعش شوم. می دانم که او می داند غزاله با حیایش، زود عجین نمی شود و فرصت نیاز دارد. می دانمکه او خوب مرا می شناسد ولی امان، امان از روزی که بخواهد پایش را در جای قدم های خانواده ام بگذارد و به تمام حکم و قوانینشان آری بگوید.
شام را دو نفره می خوریم و این می شود اولین محرمیت ما. اولین شامی که می دانم چشمانش نه، ضربان قلبش نه، تمام وجودش مال من است و خلاصه می شود در من.
غذا را با ولع می خورد و من با چشمان براقم طوری نگاهش می کنم که انگار یعقوبی در پس من نهفته است و برای دیدار یوسف گمگشته اش سال های هجرانی را کشیده است. با همان چشمان عاشق پیشه نگاهش می کنم و با تمام وجود خواستنش را تمنا می کنم. دلم می خواهد کل دوربین های دنیا زوم شوند روی حرکات زیبای او و او را برایم به نمایش بگذارند. دلم می خواهد دنیا که نه...، کل هستی به تعظیم او در آید که بهتر و لایق تر از او هرگز نیافتم و نمی یابم.
سرمرا روی سینه اش قرار می دهم و دستش را به بازویم می گیرد.
-غزاله، می دونی از کی عاشقت شدم؟
چه خوب می داند من چه موجودی هستم؟ چه خوب می داند من عاشق دلبری هایش هستم. چه خوب می داند که من عاشق یاد آوری های این لحظات زیبا و ناب هستم. عاشقانه گوش می دهم و تبسم بر لب صورتم را به پیرهنسفید اتو کرده اش نوازش می دهم.
-نه، بگو متین.
-از همون روز. همون روزی که...
چشمانم را می بندم و غرق در خاطرات زیباترین ساعت نه، دقایق نه، مندلم می خواهد بگویمثوانی، همان روزی که ثوانیش برایم تداعی بهترین لحظات عمرم را داشت.
آواره ی بن بست های چشمانش می شوم. لب تکان می دهد و غزل عاشقی می خواند و من نیز گاها با لبخند و تایید و تاکید، همراهش می شوم.
طوری که نمی فهمم زمان چگونه می گذرد.
عقربه های ساعت سریع می گذرند و با شنیدن تقه در، چشمانم مات می ماند رویش. آه خدای من، ساعت ۳ بامداد!
مانند فنر از جایم بر می خیزم و به طرف در می روم. می دانم مادر است و برای نشان دادن وضعیت ساعت آمده است. در را آرام باز می کنم و با دیدنش لبخندی کمرنگ به چهره اممی نشانم.
بدون صحبتی اشاره به ساعت مچی اش می کند و با فشار لب هایش به منمی فهماند که فرصتت تمام شده است و طوری متین را دست به سر کن تا به خانه باز گردد.
سرم را تکان می دهم و در را می بندم.
-چیزی شده نفسم؟
خدایا چطور بگویم؟
مکثی می کنم و ریه ام را از هوا خالی می کنم.
-مامانم بود. گفت مزاحمت نشم، گفت که تو هم خسته ایی.
لبخندی کشدار روی لب هایش نقش می بندد.
-مگه تو مزاحمی؟ خواستی بگی من مرحم قلب همسرمم.
ثانیه ایی سکوت می کند و من از اینکه نتوانستم حرف دلم را راحت به او بزنم بیشتر اذیت می شوم. گیرم که حرفم را به او بزنم؛ با قلب پرپر شده ام چه کنم که باید بدون او نیمه شب را به صبح برساند!
خودش را جا به جا می کند و دست به دکمه های پیرهنش می برد.
-فک کنم نور اتاقت اذیتشون می کنه. من لباسامو عوض کنم تا کم کم چراغ اتاقو خاموش کنیم.
وای نه خدای من! وضع بدتر شد. هیج بدم نمی آید که پیشم بمانی و در آغوش گرمت غرق شوم ولی نمی توانم.
نفسم را در سینه حبس می کنم و با صدای خفه و آرام مطلب را ادا می کنم.
-متین نمی شه.
نویسنده : ملودی
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨یارب
✨شرمندۀ
✨لطف بیکرانت هستم
✨شرمنده ترین بندگانت هستم
✨«یا رب اَنا سَائِل الَّذِی اَعطَیتَه»
✨عمریست دخیل آستانت هستم
✨در این شب های گران قدر التماس دعا
@maleke_beheshty
🌹🕊🌹🕊
#قرار_عاشقی
روایـت اسـت کـه :
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج ِ مـهـدی (عـج) را زمـزمـه کـند.. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای ِ آن جـوان دعـا مـیـفـرمـایند...
چـه خـوش سـعـادتـن کـسـانـی کـه حـداقـل روزی یـک بـار دعـای ِ فـرج را زمـزمه می کـنند ..🌹
@maleke_beheshty
🌹بسم الله الرحمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
معنی دعای فرج 👇👇
خدایا بلا عظیم گشته ودرون آشکارشد و پرده از کارها برداشته شد وامید قطع شد وزمین تنگ شد از ریزش رحمت اسمان جلوگیری شد وتویی یاور و شکوه بسوی توست واعتماد وتکیه ما چه در سختی وچه اسانی برتوست خدایا درود فرست بر محمد وآل محمد آن زمامدارانی که پیروشان را بر ما واجب کردی وبدین سبب مقام ومنزلتشان را به ما شناساندی به حق ایشان به ما گشایشی ده فوری و نزدیک مانند چشم بر هم زدن یا نزدیکتر ای محمد وای علی ای علی ای محمد تا کفایت کنید که شمایید کفایت کننده ام ومرا یاری کنید که شمایید یاور من ای سرور ما ای صاحب الزمان فریاد فریاد فریاد دریاب مرا دریاب مرا دریاب مرا همین ساعت همین ساعت همین ساعت هم اکنون زود زود زود ای خدا ای مهربانترین مهربانان به حق محمد وآل پاکیزه اش
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ 💕دعای سلامتی امام زمان (عج)💕
🌹 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹
ِ
<< اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا >>
@maleke_beheshty
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌱👈آیت الکرسی می خوانیم به نیت سلامتی آقا امام زمانمان (یاصاحب الزمان عج)🌱
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌴آیت الکرسی🌴
بسم الله الرحمن الرحیم
الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ
إلا بِإذنِهِ یَعلَمُ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض
وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله
فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور
وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون.
@maleke_beheshty
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍀دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود🍀
🌹اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
👈فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🌹 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
👈فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🌹 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
👈تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
🌹اللهم عجل لولیک الفرج
@maleke_beheshty
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا!
یک صبح زیبای دیگر رابا ترنم دلنشین پرندگانت آغاز نمودم
شکر برای یک روز زیبای دیگر
شکر برای سلامتی جسم و جان
شکر و هزاران شکر
برای وجود ارزشمند عزیزانم.
صبح بخیر🌸
💞@maleke_beheshty💞
کاش دستانم آنقدر بزرگ بود که میتوانستم چرخ دنیا را
به کامت بچرخانم
اما کسی را میشناسم
که بر همه چیز تواناست
تو را به او میسپارم
صبح زیباتون بخیر
💞@maleke_beheshty💞
باورم نیست که خیبرشکن از پا افتاد
حضرت واژه ی برخاستن از پا افتاد
💞@maleke_beheshty💞