eitaa logo
🤱🏻مجله زنان، کودک و بارداری🔞
38.2هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
38 فایل
💗کانالی برای سلامتی و بهترین شدن 💗 ادمین تبلیغات @Rahmanian713 ارتباط باما👈 @M_Zeraatkar 🌟تبلیغات مجموعه سِوِن استار🌟 👇 https://eitaa.com/joinchat/2878996876Cd3408e81d4 ⛔️ کپی از مطالب در همه پیام رسان ها حرام است
مشاهده در ایتا
دانلود
سوره النساء صفحه 84 @mama_bardari👶
4_452715601975052493.mp3
1.14M
سوره النساء صوت صفحه 84 @mama_bardari👶
#روشهای_کاهش_سردرد_در_بارداری 💡سردرد حاملگی غیرعادی نیست این اتفاق به خاطر افزایش جریان خون و تغییرات زیاد هورمونی در بدن رخ می دهد ❌در دوران بارداری هر دارویی را نمی توان مصرف کرد ✅ لذا همیشه توصیه می شود شیوه های طبیعی را برای درمان سردرد بارداری انتخاب کنید، مثل: 🔸غذا را در وعده های کوچک تر و به تعداد بیشتر بخورید و گرسنه نمانید 🔸 به اندازه کافی استراحت کنید، مخصوصا در سه ماهه سوم حاملگی 🔸از کمپرس گرم و سرد روی سر و گردن و شانه های تان استفاده کنید 🔸 از ماساژ بدن بهره ببرید 🔸ورزش ها و تمرین هایی که پزشک تان توصیه می کند را انجام دهید 🔸هر وقت که ممکن است دوش آب گرم بگیرید 🔸سعی کنید وضعیت بدن تان را اصلاح کنید تا سردردتان کم شود 🔸هر وقت که ممکن است چُرت بزنید، ترجیحا در اتاق تاریک 🔸بیشتر بیرون بروید و در هوای پاک و تازه تنفس کنید 🔸برای جلوگیری از کم آبی بدن، زیاد آب و آبمیوه تازه بنوشید ✔️اگر این راهکارها جواب نداد با مشورت پزشک میتوانید استامینوفن استفاده کنید اگر این درد تا چند روز ادامه پیدا کرد، شاید پزشک تان داروهای دیگری برایتان تجویز کند @mama_bardari👶
❤️ سلام دوستان: خاطراتتون بسیار زیبا بود. من قلمم به خوبی شما نیست ولی خاطره زایمان طبیعی خودم رو که روز 31 فروردین 88 انجام شد رو براتون می نویسم. اسم دخترمم کاملیا هست. خودم 26 سالمه... من هم نیمه شب دردم گرفت و ساعت 6 صبح زایمان داشتم. درد خیلی زیادی داشتم از سر شبش و زیاد جدیشون نمی گرفتم (این رو بگم که من هفته 38 بودم) و چون خواهرم که آمریکا طبیعی زایمان کرده هفته 40 زایمان کرده بود من هم انتظار داشتم زایمانم دیرتر اتفاق بیفته ، خلاصه از ساعت 12 تا حدود 2 من داشتم با خودم کلنجار میرفتم و عرق نعنا می خوردم چون فکر می کردم درد دلم مال مسمویت یا مثلاً سنگینی هست ولی به تدریج فاصله دردهام کمتر و کمتر شد و ساعت 2 و نیم با بیمارستان تماس گرفتم و اونها هم گفتن خودت رو برسون. مامای خیلی خوبی داشتم. من اولش کم آورده بودم و استرس داشت منو دیوونه می کرد. بخصوص که کیسه آبم هم توی ماشین پاره شد و آب زیادی ازم خارج می شد. شوهرم هم دستپاچه شده بود. من که اونجا منتظر بودم دکتر برسن و ماما داشت دقیقه به دقیقه دهانه رحمم روبررسی می کرد که ببینه چه قدر باز شده ، خانم های سزارینی رو می دیدم که خوشگل و آراسته می اومدن و با ترس و وحشت به من که بیحال افتاده بودم روی تخت نگاه می کردن!  دکتر شادانلو خیلی زود خودشون رو رسوندن و برام عجیب بود که اون وقت شب باز هم خوشگل و مرتب و زیبا بودن. خودشون هم دهانه رحم رو بررسی کردن و گفتن 6 سانت بازه و چیزی نمونده تا نی نی بیاد. دردم هم لحظه به لجظه بیش تر می شد و دکتر دعوام کردن که چرا دیر خودمو رسوندم و باید زودتر می اومدم و چون دیگه دهانه رحم حسابی باز شده بود امکان اپیدورال ازم سلب شد. شوهر خانم دکتر آقای دکتر امینی متخصص بیهوشی هستن و قرار بود متخصص بیهوشی من ایشون باشن که دیگه خانم دکتر باهاشون تماس گرفتن و گفتن نیا! راهنمایی های تنفسی و راهنمایی های زور زدن (ببخشید) که دکتر شادانلو بهم کردن رو توی هیچ کتابی نخونده بودم طوری که وقتی موقع زور زدن شد من همون بار اول کارم رو درست انجام دادم و ماما کلی تشویقم کرد و گفت معمولاً همه خانومها طول می کشه تا راه بیفتن و تو همون بار اول کارت رو خوب انجام دادی. بعدشم دیگه دکتر شادانلو به ماما گفتن تو برو و خودشون بالا سرم بودن. بار ششم زور زدنم بود که احساس خوبی کردم. سر کاملیا رو خانم دکتر دیده بودن و بعد با کمک پرستار و ماما روی ویلچر رفتم اتاق زایمان. درسته درد زیادی داشتم ولی واقعاً احساس آرامش می کردم ، طفلی ماما هم خیلی برام مایه می گذاشت و می گفت هر وقت خیلی درد داشتی دست منو فشار بده. خود خانم دکترم خیلی مهربون بودن و اخلاق خوبشون و ظاهر آراسته و روی گشاده شون زایمان رو برام راحت و دلنشین می کرد.اون روز خانم دکتر قرار بود بعد از من یک خانم دیگه رو هم سزارین کنن .ماما ازشون سوال کرد: حالا خانم دکتر چه طور به اون یکی می رسین؟ خسته نمی شین؟ که خانم دکتر خندیدن و گفتن: من و خستگی؟! و پرستاری هم که اونجا بود و وظیفه خنک کردن پیشانی من با پنبه و آب رو داشت گفت: خانم دکتر واقعاً لنگه ندارن و دکترهای دیگه بعد از کلی استراحت و ...می ان اینجا بازم خسته هستن و همش غر می زنن ولی دکتر شادانلو با یک فنجان نسکافه رو به راه و پرانرژی می شن ( و واقعاً هم همین طور بود...)  دوباره باید زور می زدم. دستم رو ماما گرفته بود و خانم دکتر راهنمایی می کردن که چه طور زور بزنم . منم خیلی جیغ و داد راه انداخته بودم و دکتر شادانلو مدام می گفتن به جای این که انرژیت رو برای جیغ زدن صرف کنی ، صرف زور زدنش کن! :) و حق هم داشتن. بالاخره حس سبکی کردم. احساس کردم یه چیزی از وجود جدا شد. سر کاملیا اومده بود بیرون و دکتر گفتن این بار قوی تر زور بزن تا بدنش کاملاً خارج بشه چون موقعیتش الان خطرناکه و گردنش گیر کرده و این جمله باعث شد با تمام وجودم زور بزنم و بعد یه صدای گریه شنیدم که زیباترین صدایی بود که توی زندگیم شنیده بودم و بعد دیدم خانم دکتر دارن با مهربانی به دخترم خوشامد می گن و کلی بامحبت نوازشش می کنن و بعد گفتن بذار تمیزش کنیم بدیم ببینیش. یه آن دخملی رو توی دستان توانمند خانم دکتر خوشگلمون دیدم و دلم براش ضعف رفت. یه آن هم احساس کردم چه قدر روزای بارداریم خوب بود و چه انس و الفتی با کاملیا پیدا کرده بودم و این که از وجودم جدا شده بود یه جورایی باورش برام سخت بود. بعدم یه سوزن کوچیک بهم زدن و خانم دکتر بخیه های ظریفی رو برام زدن که حقیقتاً هیچ وقت اذیتم نکرد و مطمئناً خیلی بهتر از بخیه های سراسری سزارینی ها بود! وقتی نی نی رو گذاشتن رو سینه ام خیلی حس خوبی بود. دختر خوشگلم با چشمهای درشتش به من خیره شده بود و من هم با عشق نگاهش می کردم .خانم دکتر گفتن اسمشو چی می ذاری؟ قرارمون این بود که بین اسامی نازنین و کاملیا یکی رو انتخاب کنیم.
چه قدر برام زحمت کشیدن و چه قدر بامحبت رفتار کردن. ضمناً کاملاً پیدا بود که خوش سلیقه هستن. دو اسم کاندیدمون رو بهشون گفتم و ازشون خواستم ایشون یکی از این اسامی رو انتخاب کنن (واقعاً نمی تونستیم بین این دو اسم یکی رو انتخاب کنیم و این برامون یه معضل شده بود) ، خانم دکتر خندیدن و گفتن : آخه من که نمی شه انتخاب کنم و بهشون گفتم : اتفاقاً می خوام شما این کارو بکنید...دکتر شادانلو خندیدن و گفتن من کاملیا رو بیشتر دوست دارم و این شد که اسم دخمل گلمون هم شد کاملیا.  این بود خاطره زایمان من....به همه کسانی که تواناییش رو دارن قویاً زایمان طبیعی رو توصیه می کنم بچه ها! واقعاً این امکان رو از دست ندید....البته این رو اضافه کنم که حضور یک دکتر خوب در این شرایط خیلی مهم هست. هم دکتر شادانلو بی نظیر بودن و معلوم بود حسابی به کارشون واردن و هم مامایی که بالا سرم بود و خیلی بارم زحمت کشید. ضمناً بعضی از بیمارستان ها متاسفانه پرسنل خوبی در ساعت های حساس (مثل نیمه شبها یا صبح های زود ندارن مثل بیمارستان لاله که دوستم توش زایمان طبعیی کرد و خیلی اذیت شد) ولی تهران کلینیک از این نظر که همیشه ماماها و پرستار های خوبش در دسترس هستن واقعاً عالیه....  @mama_bardari👶
بسیاری از خانواده ها میخواهند فرزندشان زودتر از موقع بخواند و بنویسد و یا او را فلان کلاس وموسسه ثبت نام کنند تا نابغه شود. این کارها متاسفانه پس از رفت و آمدهای بسیار نتیجه ای جز خشم و اضطراب و افسردگی برای فرزندشان ندارد! گیریم که کودک شما در 2سالگی بخواند و بنویسد! گیریم بتواند یک عدد 8رقمی را در یک عدد 5رقمی ضرب کند و جوابش را در یکصدم ثانیه بگوید و یا کل دیوان حافظ و سعدی را حفظ کند! آیا آن وقت خواهد توانست درست زندگی کند؟ درست تصمیم بگیرد؟دوست پیدا کند؟ کودکانی که قبل از سن مدرسه یعنی7سالگی خواندن و نوشتن را به کودک یاد دادید3اتفاق پیش می آید: اول اینکه با این آموزش های زودهنگام فشار زیادی به مغزکودک وارد میشود! دوم اینکه احتمالا از وقت بازی او کم کرده اید و به این آموزش پرداخته اید! و سوم اینکه این کودک وقتی به کلاس اول میرود همه چیز بلدست ویا بی انگیزه میشود ویا فخرفروشی میکند که بلدست وبچه های دیگر بلد نیستند! هر چیز درموقع مناسب خودش باید باشد، اصلا عجله نکنید! کودکان ما نیازی به نابغه شدن ندارند! کودکان باید اول از همه درست زندگی کردن را یاد بگیرند. خانه محل نابغه پروری نیست! @mama_bardari👶
⁉️آیا جنسیت با به ارگاسم رسیدن خانم مرتبط است برای فرزند : 💞برای پسردار شدن باید زن به ارگاسم برسد. ارگاسم خانم ها باعث قلیایی شدن واژن می شود. اسپرم های حاوی کروموزوم Y محیط قلیایی را بیشتر ترجیح می دهند؛ بنابراین برای داشتن فرزند پسر، بهتر است زن پیش از مرد یا هم زمان با او به ارگاسم برسد. ( چیرگی و غلبه ی گرمی مزاج مرد بر زن نیز ، عامل مهمی است ) برای فرزند : برای دختردار شدن بهتر است زن به ارگاسم نرسد؛ زیرا در این حالت محیط واژن اسیدی تر است و اسپرم های حاوی کروموزوم X محیط اسیدی را ترجیح می دهند و در این محیط، امکان زنده ماندن آن ها بیشتر است. ( چیرگی و غلبه ی گرمی مزاج زن بر مرد نیز ، عامل مهمی است ) @mama_bardari👶
+۱۲ ی ماکارونی خوشمزه و پرکالری واسه کوچولوهاتون مواد لازم: ماکارونی اشیانه ای دوتا تیکه پنیر گودا دو ورق کره نصف قاشق غذاخوری ارد ی قاشق مرباخوری سرپر شیر ی فنجون فلفل سیاه و اویشن ب مقدار لازم نمک ب مقدار لازم خامه ی قاشق غذاخوری جعفری خرد شده ی قاشق غذاخوری گوشت چرخ کرده ۵۰گرم 🚫ماکارونی اشیانه ای رو گذاشتم داخل اب و پونزده دقیقه جوشید و بعد ابکش کردم. بعد گوشت چرخ کرده رو با ی پیاز کوچولو رنده شده و یکم نمک ورز دادم و قلقلی کردم و تو کره سرخ کردم ب مدت بیست دقیقه با شعله ملایم پخت و بعد خارجشون کردم و تو همون روغن اردمو ریختم و یک دقیقه تفت دادم شیر و خاممو قاطی کردم ب ارد اضافه کردم و خوب هم زدم بعدم گوشت و ماکارونی بهش اضافه کردم و جعفری فلفل سیاه نمک و اویشن و پنیر گودا، اگر احساس کردید شیرش کمه بهش کم کم اضافه کنید دوبازه ی پونزده دقیقه دیگه گذاشتم تا طعم مواد ب خورد هم برن . خیلی خوشمزه شد 😋😋😋😋 نوش جون کوجولوهاتون. یکسال و نیم ب بالا بستگی ب بلع نینیتون. ✔ترکیب گوشت قرمز و شیر برای کسایی که دچار ضعف بدنی. هستن ترکیب بسیار مناسبی میباشد حتی ائمه هم بهش تاکید داشتن. @mama_bardari👶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ورزش صبحگاهی فقط این😍😂👆 نگید دیگه با بچه و گرفتاریای خونه وقت نیست ورزش کنما😐😢 به خودتون برسید یه مامان که خوشحال و سالم و خوش تیپ باشه همه حالشون خوبه😍😍 @mama_bardari👶
❤️ سلام من برای دوقلوزایی میخوام سنجد استفاده کنم میشه کسانی که تجربشودارن راهنمایی کنن چطوری مصرف کنم 🌺سلام خسته نباشید،ممنون میشم درمورده موهای زائد چانه هم بپرسین که دیگه خیلی زبر وزیاد شدن و تندتند درمیان ونمیدونم چیکارکنم،؟ 🌺سلام وقتتون بخیر مامانای عزیز کسی بوده که مشکل قلبی داشته باشه و زایمان طبیعی انجام داده باشه؟ در این صورت مشکلی پیش نمیاد؟ @yaali137🆔 @mama_bardari👶
🤱🏻مجله زنان، کودک و بارداری🔞
#سوال_مامانا❤️ سلام من برای دوقلوزایی میخوام سنجد استفاده کنم میشه کسانی که تجربشودارن راهنمایی کنن
❤️ سلام به همه مامان های حال وآینده درجواب خانومی که دوقلومی خوان ،شب هشتم ودهم ودوازدهم پریودشون دم کرده شکوفه سنجد بخورن ان شاءلله که نتیجه میده ،ازهمه مامان میخوام که دعاکنن برام که فرزند صالح وسالم نصیبم بشه🙏 🌺سلام درمورد خانمی که مشکل قلبی دارند نگران نباشن مادر من ناراحتی قلبی داشتن و تنگی دریچه میترا ل و ایشون طبغ دستور پزشک اصلا نباید بچه دار میشدند حتی عمل هم کرده بودند ولی چو ن یک پسر میخواستند حامله شدند و هیچ اتفاقی براشون پیش نیومد حتی ویارهای شدیدی که قبلا برای ما داشتند براشون پیش نیومد و تحت نظر دکتر زایمان کردند فقط کمی زودتر از طبیعی در شش ماهگی خدارا شکر هردو سالم خوبند و داداشم الان بیست پنج سالشه توکل به خدا کنید ولی ایشون سزارین شدند که فشار به قلبشان نیاد 🌺سلام خانوم در مورد موهای زائد چانه خوردن رازیانه به هفته قبل از پریودی،زدن نوره به چانه ،اصلا از بند برای بر داشتن موهای چانه استفاده نکنین چون زیاد میشه با موچین بر دارین ،این راه هاانشاالله باعث کمتر شدن میشه.موهای زائد ارثی هست پس درمان قطعی ندارد ولی میشه باعث کمتر شدن ان ها شد. 🌺سلام در جواب اون خانومی که دوقولو می‌خوان عزیزم شوهرت باید یک روز در میون برگ سنجد رو دم کنه بخوره پیاز سفید رو سرخ کن با روغن زیتون اصل بعد تخم مرغ محلی ترجیحا دو زرده رو توش بشکن شوهرت هفته ای سه چهار بار بخوره هر دوتاتونم باید سویق سنجد بخورید هر روز دوقاشق غذا خوری ناشتا انشالله که نتیجه بده @mama_bardari👶
🔻دانستنیهای در شش ماهه ی اول سال احتمال ابتلای کودکان 2تا6 سال به آبله مرغان زیاده. دونه های آبله مرغان شبیه تاول آب دارن. هر دونه ای به بدن بچه دیدین قلبتون نریزه. راههای کم شدن خارش وبهبود: 🔴به کودکانی که آبله مرغان میگیرند سوپ جعفری بدهید. چون سوپ جعفری سریعتر دانه ها را از بین میبرد. 🔴سوزاندن خاکشیر روی آتش درمحیط خانه اگر کودک آلرژی ندارد 🔴سوزاندن عنبرنسارا برای از بین بردن دانه ها عالیست 🔴شستشوی بدن با آب و جوش شیرین 🔴مصرف شیرخشت 🔴شربت خاکشیر و عرق تمشک هم برای رفع آبله مرغان بسیار مفید است 👈نکته: اگر فرزندتان آبله مرغان گرفت بهتره بعد از بهبود بالش او را دور بیندازین، چون عامل انتقال ویروس آبله مرغان به دیگرانه. برای بزرگسالان در بیماری زونا یا آبله مرغان بزرگسالی همه موارد بالا قابل استفاده اس. به علاوه اینکه استفاده از فلفل در غذا به بهبود زونا کمک میکنه. این پیامو لطفا واسه مامانا بفرستید. چون آبله مرغون اپیدمیه. @mama_bardari👶