eitaa logo
🤱🏻مجله زنان، کودک و بارداری🔞
38.1هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
38 فایل
💗کانالی برای سلامتی و بهترین شدن 💗 ادمین تبلیغات @Rahmanian713 ارتباط باما👈 @M_Zeraatkar 🌟تبلیغات مجموعه سِوِن استار🌟 👇 https://eitaa.com/joinchat/2878996876Cd3408e81d4 ⛔️ کپی از مطالب در همه پیام رسان ها حرام است
مشاهده در ایتا
دانلود
۲ سوپ هویج و چغندر این سوپ منبع غنی ای از ویتامین های A و C، کلسیم، آهن، فولیک اسید و پروتئین است. مواد لازم برای سوپ هویج و چغندر * یک چهارم پیمانه چغندر پوست کنده و خورد شده * یک عدد هویج پوست کنده و خورد شده * دو پیمانه آب تصفیه شده * نصف قاشق سوپ خوری آب لیمو ترش تازه چغندر و هویج را به همراه آب بپزید تا نرم شوند، سپس آنها را له کرده در انتها مقداری آب لیمو به آن اضافه کنید. 👇 نکته: میتوانید به این ترکیب کمی سیب زمینی هم اضافه کنید. یا با آب مرغ یا گوشت بپزید تا مقوی تر بشه 👌 چغندر ( ) . @mama_bardari👼
💕💕 قصه ی دوست های جدید دریانورد گاری، دریانوردی بود که کشتی نو و قشنگی داشت! روزی گفت: «دریانوردی می کنم و تمام دنیا را می بینم!» وقتی دریانورد خود را به عرشه رساند: «هوت… هوت..» کشتی حرکت کرد. او به دوستانش گفت: «خداحافظ ، من به زودی به خانه برمی گردم.» دریانورد هنگام رفتن، آن قدر به فانوس دریایی که با نور درخشانش چشمک می زد نگاه کرد تا اینکه فانوس از جلو چشمش دور شد و دیگر هیچ چیز دیده نشد ناگهان نهنگی آبی دریایی از زیر آب بیرون آمد و فواره ای از آب به هوا بلند کرد و در کنار کشتی شنا کرد. نهنگ گفت: «به زودی خشکی را می بینی. همان جایی که اسکیموها زندگی می کنند.» دریانورد فریاد کشید: «آهای خشکی» وقتی کشتی نزدیک ساحل رسید، خورشید سرخ شده بود و یخ و برف همه جا را پوشانده بود. اسکیمویی که خودش را در لباس های گرم پیچیده بود برای دیدنش فریاد کشید: «خوش آمدی دریانورد. شما حتما از راه دوری آمده اید؟» اسکیمویی هم که بچه اش را به پشتش بسته بود، از راه رسید و گفت: «به خانه ما بیایید. تا سورتمه راه زیادی نیست.» دریانورد با اسکیموهای خندان سوار سورتمه شد. سگ های بزرگ آن را می کشیدند و از روی برف های خشک سر می خوردند. آقای اسکیمو گفت: «این خانه ماست. ما آن را از یخ می سازیم. ما به آن ایگلو می گوییم»کلبه اسکیمویی گرم و نرم بود. دریانورد در کنار آتش نشست و برای دوستان جدیدش از خانه خود که خیلی دور بود، تعریف کرد. سوپ ماهی در دیگ می جوشید. دریانورد دو بشقاب بزرگ پر، از آن خورد و بعد به خواب سنگینی فرو رفت و آن قدر خوابید تا اینکه موقع رفتن شد. اسکیموها او را تا کشتی همراهی کردند. دریانورد از روی عرشه دستش را برای آنها تکان داد و فریاد کشید: «خداحافظ. خیلی متشکرم. من دوباره بازخواهم گشت و باز هم شما را خواهم دید.» دریانورد از آنها خداحافظی کرد و رفت تا برای دوستانش از دوستان جدیدی که پیدا کرده بود، تعریف کند. @mama_bardari👼
‌ 🦊 از اوقات تصور مي‌كنيم فرزند ما اگر چيزي را مي‌خواهد و يا مايل است كاري را انجام دهد، 🦊و يا وقتي كه به او گفتيم "نه" بايد با يك "نه گفتنِ" ما از صحنه خارج شود و آن را بپذيرد. 🦊در صورتی که متوجه نيستيم اگر چنين موجودي را این چنین رشد دهیم، 🦊در زندگي با اولين "نه"، با اولين مخالفت، با اولين شكست از هر راهي برمي‌گردد. 🦊حتي اين فرد دبستان را هم به پايان نخواهد رساند.
💢 لحن قاطع در برخورد با خطای کودک یعنی : وقتی کودك مرتکب خطایی شد به سمتش برید و از همون جایی که ایستادید سرش فریاد نزنید.... خم بشید، هم قدش بشید، مستقیم توي چشمهاش نگاه کنید(برقراري ارتباط چشمی)... اگر کودك خواست رویش رو برگردونه و بره،دستهاش رو بگیرید تا مستقیم به شما نگاه کنه.بهش بگید "لطفا به من نگاه کن" نباید در لحنتون خشونت یا تهدید باشه.... با لحن ارام و قاطع باهاش صحبت کنید... روشن و واضح بهش بگید که چه خطایی کرده مثلا "اجازه نداري کسی رو بزنی و ازت میخوام که دیگه این کار رو تکرار نکنی!" توجه داشته باشید که بین رفتار بد کودك و شخصیتش تفاوت قائل بشید و بهش برچسب نزنید.. مثلا بهش نگید بچه بد یا بچه تنبل.. وقتی شخصیت بچه رو هدف قرار بدید،او احساس بی ارزشی میکنه و خشمگین میشه و میترسه. @mama_bardari👼
💕💕 گنجشک فراموشکار یکی بود یکی نبود،غیر از خدا هیچ کس نبود . سال ها پیش در جنگلی بزرگ و سرسبز، روی بالاترین شاخه ی بزرگ ترین و بلندترین درخت، گنجشکی زندگی می کرد. * گنجشک قصه ما؛ روزی تصمیم گرفت که برای دیدن دوستش به خانه ی او برود. صبح زود به راه افتاد. از جاهای زیادی عبور کرد. اما گنجشک کوچک قصه ی ما یک مشکل داشت؛ و آن هم این بود که ” فراموش کار ” بود. او در راه متوجه شد که خانه دوستش را فراموش کرده کرده است. * او از بالای رودی عبور کرد که آن جا یک قو در حال آب تنی بود . او از قو آدرس خانه دوستش را پرسید اما قو نمی دانست. * او رفت و رفت تا به یک روستا رسید . خیلی خسته شده بود . روی پشت بام خانه ای نشست تا استراحت کند. تصمیم گرفت به خانه ی خودش برگردد. ولی او آنقدر فاصله اش از خانه زیاد شده بود که راه خانه ی خودش را هم فراموش کرده بود. احساس کرد یک نفربه طرف او می آید. ترسید و به آسمان پرید . از بالا دید دختر بچه ای با یک مست(مشت) دانه به طرف او می آید . دخترک به او گفت: « چی شده گنجشک کوچولو؟ » از من نترس. من می خواهم با تو دوست بشوم برایت غذا آورده ام. گنجشک گفت : « یعنی تو نمی خواهی مرا در قفس زندانی کنی ؟ » * دخترک گفت : « معلوم است که نمی خواهم! » گنجشک گفت : « من راه خانه ام را گم کرده ام. دخترک گفت : « من به تو کمک می کنم تا راه خانه ات را پیدا کنی، سپس از گنجشک پرسید : « آیا یادت می آید که خانه ات کجا بود؟ » * گنجشک جواب داد :  در جنگل بزرگ روی درختی بسیار بزرگ . دخترک گفت : « با من به جنگل بیا من به تو کمک می کنم تا آن درخت را پیدا کنی . دخترک و گنجشک کوچولو باهم وارد جنگل بزرگ شدند. * و بعد از ساعت ها تلاش و جست و جو دخترک توانست خانه ی گنجشک کوچولو را پیدا کند. گنجشک کوچولو پرواز کرد و روی بالاترین شاخه رفت و نشست و به دختر کوچولو قول داد که از این به بعد، حواسش را بیشتر جمع کند تا دیگرگم نشود. @mama_bardari👼
كودكان از لذت ميبرند، چون باعث ميشود مركز توجه باشند و به راحتي ميتوانند با تكرار كلمات، بزرگسالان اطراف خود را كنترل كنند. در حقيقت اطرافيان به كلماتي كه كودكان ميگويند قدرت ميدهند. اگر فرزندتان كلمه نامناسب جديدي ياد گرفته تنها يكبار محكم اما آرام و شفاف بگوييد انتظار داريد در خانه كسي كلمات نامناسب استفاده نكند و بعد از آن مطلقا توجه نشان ندهيد. @mama_bardari👼
💕💕 قصه ی دوست های جدید دریانورد گاری، دریانوردی بود که کشتی نو و قشنگی داشت! روزی گفت: «دریانوردی می کنم و تمام دنیا را می بینم!» وقتی دریانورد خود را به عرشه رساند: «هوت… هوت..» کشتی حرکت کرد. او به دوستانش گفت: «خداحافظ ، من به زودی به خانه برمی گردم.» دریانورد هنگام رفتن، آن قدر به فانوس دریایی که با نور درخشانش چشمک می زد نگاه کرد تا اینکه فانوس از جلو چشمش دور شد و دیگر هیچ چیز دیده نشد ناگهان نهنگی آبی دریایی از زیر آب بیرون آمد و فواره ای از آب به هوا بلند کرد و در کنار کشتی شنا کرد. نهنگ گفت: «به زودی خشکی را می بینی. همان جایی که اسکیموها زندگی می کنند.» دریانورد فریاد کشید: «آهای خشکی» وقتی کشتی نزدیک ساحل رسید، خورشید سرخ شده بود و یخ و برف همه جا را پوشانده بود. اسکیمویی که خودش را در لباس های گرم پیچیده بود برای دیدنش فریاد کشید: «خوش آمدی دریانورد. شما حتما از راه دوری آمده اید؟» اسکیمویی هم که بچه اش را به پشتش بسته بود، از راه رسید و گفت: «به خانه ما بیایید. تا سورتمه راه زیادی نیست.» دریانورد با اسکیموهای خندان سوار سورتمه شد. سگ های بزرگ آن را می کشیدند و از روی برف های خشک سر می خوردند. آقای اسکیمو گفت: «این خانه ماست. ما آن را از یخ می سازیم. ما به آن ایگلو می گوییم»کلبه اسکیمویی گرم و نرم بود. دریانورد در کنار آتش نشست و برای دوستان جدیدش از خانه خود که خیلی دور بود، تعریف کرد. سوپ ماهی در دیگ می جوشید. دریانورد دو بشقاب بزرگ پر، از آن خورد و بعد به خواب سنگینی فرو رفت و آن قدر خوابید تا اینکه موقع رفتن شد. اسکیموها او را تا کشتی همراهی کردند. دریانورد از روی عرشه دستش را برای آنها تکان داد و فریاد کشید: «خداحافظ. خیلی متشکرم. من دوباره بازخواهم گشت و باز هم شما را خواهم دید.» دریانورد از آنها خداحافظی کرد و رفت تا برای دوستانش از دوستان جدیدی که پیدا کرده بود، تعریف کند. @mama_bardari👼
به کسانی که تب دارند شربت تمشک بخورانید مخصوصا بچه ها که با میل آنرا می خورند شربت تمشک دمای بدن را کاهش می دهد و جایگزین قسمتی از مایعات از دست رفته می شود @mama_bardari👼
‍ ‍ از مواد لازم🍲 ماهیچه گوسفند: یک تکه خورشتی هویچ: پنج شش حلقه سیب زمینی: هفت هشت مربع برنج: یک قاشق چای خوری جعفری: چند پره ورمیشل (در صورت تمایل) طرز تهیه: گوشت را به همراه برنج و هویج خرد شده و مقداری آب درون قابلمه می گذاریم تا بپزد بعد از مدتی که کاملا پخت به طوری که گوشت به خوبی پخته شده باشد، سیب زمینی خرد شده و جعفری را به آن اضافه کرده می گذاریم تا سوپ کاملا جا بیفتد و آماده خوردن شود. 🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓 @mama_bardari👼
▫️هفت روش درمانی برای کودکان 👈 والدين بايد به طور کلی ناسزاگویی را ترک کنند همچنين به کودک توضيح دهند که رفتار قبلی آن ها صحيح نبوده است. 👈 کنترل محيط و تعاملات کودک بسيار حائز اهميت است بايد با دور کردن کودک از محيط های ناسالم، دوستان و رفت و آمدهای مناسبی را نيز جايگزين کرد. مناسب تر است که والدين به طور ويژه از دو سالگی يعنی زماني که کودک تقليد کلامی رو به پيشرفتی را نشان مي دهد به اين نکته توجه داشته باشند. 👈 والدين با دقت بيشتری کارتون ها، فيلم ها و بازی های رايانه ای را برای کودکانشان انتخاب کنند. 👈 روش های سختگيرانه والدين، رفتارهای پرخاشگرانه به خصوص ناسزاگويي کودک را افزايش می دهد، تغيير شيوه های تعامل با کودک از تثبيت اين رفتار جلوگيری می کند. 👈 در مقابل فحاشی کودک هيچ گونه واکنشی نشان ندهيد و کاملا حرکات او را ناديده بگيريد تا حس کنترل کردن ديگران در او تقويت نشود. 👈 با شنيدن حرف های زشت کودک نخنديد، بلکه با او صحبت کنيد و برايش توضيح دهيد هر روزی که حرف های ناپسند نزند يا درمهمانی ها اين رفتار را نداشته باشد پاداش خواهد گرفت. 👈 بايد در پی ايجاد کردن موقعيت هایی باشيد که کودک احساس نشاط و دوست داشتنی بودن را تجربه کند. در چنين مواردی بايد به درمان حالات افسرده وار او نيز بپردازيم. اين حس را بايد در تمامی تعاملات بگنجانيد تا از افسردگی و اضطراب او بکاهيد. @mama_bardari👼
🍳چگونه يک برنامه غدايي مناسب براي کودک تنظيم کنيم؟ 🍑🍒به گونه اي برنامه ريزي کنيم که کودک ما روزانه از 5 وعده غذايي (شامل سه وعده اصلي ودوميان وعده) مقوي ومغذي استفاده نمايد. صبحانه يکي از وعده هاي غذايي اصلي مي باشد: 🍥🧀*خوردن صبحانه يکي از مهمترين عادات غذايي است که در ابتداي کودکي شکل مي گيرد. 🍯🍞*قسمت مهمي از انرژي کودک از صبحانه تأمین مي شود. 🍝🍕*دادن شام در ابتداي شب به کودک وخوابيدن او در ساعت معيني از شب مي تواند به تحريک اشتهاي او براي خوردن صبحانه کمک کند. 🧀🍞*مهم بودن صرف صبحانه براي اعضاي خانواده مي تواند تشويق کننده کودک براي خوردن صبحانه باشد. ⏰*گذاشتن وقت کافي براي خوردن صبحانه (30- 20 دقيقه) از اهميت زيادي برخوردار است @mama_bardari👼