eitaa logo
واگویه‌های مامان چهار فرشته🇵🇸🇮🇷
409 دنبال‌کننده
817 عکس
586 ویدیو
8 فایل
اینجام تا از مادرانه‌هام و لذت نابش بگم،دل به لطافتِ کودکانه‌ی فرزندانم بدم،همراهشون بزرگ بشم و از نشاط و انگیزه‌ای که از بودنشون میگیرم برات واگویه کنم.شاید تو هم علاقه‌مند شدی مظهر صفت خالقیت خداوند بشی. ارسال مطالب بدون منبع مورد رضایت نیست @meshkat_99
مشاهده در ایتا
دانلود
وقت مسافرت یا مهمونی یا خونه تکونی و خرید لیست وسایلی که باید بردارم یا بخرم و یا کارایی که قراره انجام بدم می‌نویسم اینجوری ذهنم منظم میشه و سردرگم نمیشم چیزی یادم نمیره و با آرامش یکی یکی به کارام رسیدگی میکنم @mamanjoona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. امان از وداع🥺 صدای قل قل سماور و اذان صبح در خانه پیچیده بود وضو می‌گرفتم که (نیایش) جلوی پایم سبز شد. کسی که برای بیدار کردنش از اذان صبح تا دم طلوع آفتاب هر چند دقیقه باید صدایش می‌زدم تا بیدار شود حالا بدون هیچ تلاشی بلند شده بود. بعد از نماز در حال آماده شدن برای حرکت بودم که محمد و هم بیدار شدند ته تغاری خلاف عادت ، سحر بیدار شده بود آب و غذا خورده بود و تازه به خواب رفته بود. وقت خداحافظی شده بود و دل‌ دخترها بیقرار و محمد که مردانه لب برمی‌چید... بُغض گلویشان با در آغوش گرفتنشان اشک شد و از چشم‌هاشان چکید با صدای لرزان و چشمانی که هر لحظه ممکن بود عنان از کف دهند و ببارند خداحافظی کردم و سپردمشان به خدا رفتم بالای سر سه ساله دختر شیرین زبان و پر نازِ ۳ ساله‌ زورش زیاد آمد و آخر نشد که چشمم نبارد در خواب بوسیدمش امان از ۳ ساله‌ها... به جنگ نمی‌رفتم نمی‌رفتم که برنگردم تشنگی و گرسنگی در کار نبود فحش و دشنام هم نبود هر چه بود عزت و مشایعت و التماس دعا مقصدم مواجهه با حسین(ع) و ابوالفضل(ع) و پدرشان علی(ع) بود نه شمر و خولی و ابن زیاد و عمرسعد می‌رفتم به پابوسی بهترین خلق خدا و دلیل آفرینش جهان نه به جنگ اشق الاشقیا ره‌توشه‌ام کوله‌ای سبک‌بار از جامه و خوراک بود و نه ابزار و زره جنگی میزبانم خادمان حسین بودند نه دشمنانش فرزندانم هم بعد از رفتنم نه به اسارت می‌رفتند نه مورد اهانت و کتک قرار می‌گرفتند بالعکس تا بازگشتم مورد تفقد و دلسوزی و مهربانی اطرافیان خواهند بود و همه در هواداریشان از هم سبقت می‌گیرند بالاتر از همه پدر بالای سرشان هست سایه امن و تکیه‌گاه محکم پدر چیزیست که از جهان بی‌نیازشان می‌کند پس چرا اینقدر تلخ و بغض‌آلود بود وداع!؟ گویا خاصیت وداع و فراق دلتنگی و غم است سه ساله‌ی ارباب ، جان عالم به فدای تو و دلتنگی‌ات من و فرزندانم قربان وداع آخرت با پدر و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون @mamanjoona
دیروز به مناسبت رفتنم برام کیک درست کردن با گِل و گُل😂 @mamanjoona
در مسیر تا مرز اولین توقف لاسجرد امامزاده سيدرضا و سيد علی‌اكبر، از فرزندان امام موسی كاظم(ع) @mamanjoona
به یاد تمام شهدا شهید خدمت رئیسی عزیز🥺 و شهدای گمنام💔 قطعا ستون به ستون مسیر را مدیون قطره قطره خون شهیدائیم... آن ها که پشت پیراهن خاکی نوشتند تا کربلا رسیدن یک یاحسین دیگر شهدا راه کربلا را با خونشان باز کردند ، آنها کربلا نرفتند ، اما امام حسین علیه السلام خود به دیدارشان آمد و سر آنها را به زانو گرفت و خریدارشان شد زیارتمان را مدیون شهداییم @mamanjoona
موکب بین راهی حضرت زینب (س) (امزاجرد)جاده همدان دلت نخواد هندونه شیرین و خنک بود چسبید😅 @mamanjoona جای استراحت داشت نیم ساعتی کمر صاف کردیم.(دراز کشیدیم) ما از خونه ناهار برداشته بودیم ولی خیلی‌ها نون و سیب زمینیِ موکب شد ناهارشون تو اتوبوسمون فقط یه پسر بچه ۱۰_۱۱ ساله داریم ولی توی موکب مسافرای دیگه خانوادگی بودن و بچه تو همه سنی هم دیده میشد از نوزاد ۶_۷ ماهه تا بزررگتر
برای نماز مغرب یه موکب ایستادیم. مهمان میزبانان کرمانشاهی اباعبدالله شدیم عمريست به خوان تو نمك گير شدم دائم سر سفره‌ی شما سير شدم هر كس به رهی جوانی خود را داد من هم دم خانه‌ی شما پير شدم @mamanjoona