دیدم آروم و بی صدا با هم مشغولن یه عکس گرفتم و رفتم آشپزخونه
در حال درست کردن غذا از صحبتهاشون فهمیدم دارن برای آبجی بزرگه نقاشی میکشن
حسابی دلتنگش شدن☺️
به عکس که دقت کردم متوجه شدم #کلاس_دومی پاکت درست کرده اون دو تا هم نقاشی کشیدن🥰😄
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
#خواهر_برادری
@mamanjoona
🍒
_بچهها کی میدونی چجوری آلبالو چیدن ِ ما میتونه باعث خوشحالی و رضایت #امام_زمان (عج) بشه؟
#کلاس_دومی: اگه به کسایی که باغ ندارن آلبالو بدیم...
_آفرین! همین کار چیدنِ میوه چی؟
محمد: داریم کمک بابا میکنیم دیگه
_ماشاءالله پسرم! با کمک کردن ما بابا خوشحال میشه و چون امام زمان(عج) از خوشحالی بندههای خدا خوشحال میشه ما ایشون رو هم شاد میکنیم
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
@mamanjoona
تقریبا ۱۰ _۱۲روزی هست که روزها آب قطع میشه
داشتم از دبهای که دیشب آب برداشته بودم تو پارچ میریختم و با خودم غر میزدم و از بی آبی و گرمای هوا گله میکردم که
#کلاس_دومی گفت: مردم غزه خونههاشون خراب شده ، غذا ندارن ، برق ندارن هر روز هم شهید میدن ما فقط آب نداریم
با شرمندگی گفتم: اونا آب هم ندارن
گفت:واقعا!؟ خب حالا ما واسه آبِ تنها چقدر غر میزنیم و سختمونه!!
#جوجهی_معلم
#مادربزرگ_حنیفا
@mamanjoona
نشستم بودیم پای اخبار #انتخابات که اعلام شد آقای روحانی نامهای نوشته و چند سوال مطرح کرده و گفته کسی که میخواد رئیس جمهور بشه باید بتونه به این ده سوال پاسخ بده!
یهو #کلاس_دومی با پوزخند گفت : کسی ندونه خیال میکنه وقتی خودش رئیس جمهور بود هر روز میرفت در خونههای مردم میپرسید آب دارین؟ برقاتون قطع نمیشه؟ کار دارین!؟
بچه از همین الآن در حد خودش تحلیل سیاسی داره😄
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
@mamanjoona
پ.ن:چیزی که امیرالمومنین علیهالسلام را آنطور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آنگونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود و الا همه مردم که بیدین نبودند ، تحلیل سیاسی نداشتند.
[نائبالامام]
#کلاس_دومی و محمد رو فرستادم یکم از محصولات کشاورزی برای همسایهها ببرن
ته تغاری شروع کرد به گریه
چون خطرناک بود و لب خیابون اجازه ندادم بره
حواسشو به مورچهها پرت کردم کلا یادش رفت
نشستیم کنار لونه مورچهها و کار کردنشونو میدیدیم
بقیه که اومدن یکم درباره مورچه ها صحبت کردیم
اینکه همه چیز میخورن(گوشت خوار و گیاه خوار و همه چیز خوار رو توضیح دادم)
اینکه قویترین موجود روی زمین هستن و صدای بلندی دارن که ما نمیشنویم.
_بچهها میدونیم که اگه گندمها رو بذاریم توی زمین جوانه میزنن کی میدونه پس چرا گندمایی که مورچهها میبرن تو لونهشون سبز نمیشن!؟
+چون آب نمیدن بهشون
/چون تو انباریشون میذارن
×چون اگه بپزیم دیگه درنمیان
.
.
.
😄
_نه اینا نیست! اگه گندمها چه اتفاقی براشون بیفته دیگه سبز نمیشن؟
+بخوریمشون
😄
_اگه نصفشون کنیم جوانه نمیزنن
خدای مهربون به مورچهها یاد داده که گندمها رو نصف کنن تا تو لونه شون سبز نشه
تازه یاد داده چجوری ذخیره کنن که تا زمستون خراب نشه
حتی بهشون یاد داده هر چیزی رو ذخیره نکنن چون بعضی چیزا فاسد میشه
#طبیعت_گردی
#خداشناسی
@mamanjoona
#کلاس_دومی : آبجی اگه تو میتونستی رای بدی به قالیشویی رای میدادی یا جلیلی!؟
+اولا اون قالیبافه نه قالیشو بعدشم رای من مخفیه نباید بگم😌😎
😂😂
گفتگوهای سیاسی #خواهرانه
#انتخابات
@mamanjoona
#کلاس_دومی : یه دختر کلاس پنجمی تو باشگاه هست ازم پرسید شما چند تا بچهاین؟ تا گفتم ۴ تا چشماش ۴ تا شد!
بهش گفتم یه جوری تعجب کردی انگار خیلی زیادیم
گفت: خب من تنهام
منم بهش گفتم آخیییی تو خونه حوصلهات سر نمیره؟
من که همهی روز سرم گرمه با آبجیها و داداشم یا بازی میکنیم یا دعوا😎😌
😂😂
همینقدر صادق😄
#فرزند_آوری
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
@mamanjoona
.
_ وای بچهها بیاین ببینین ماه چقدر تپله چقدر نور داره
ماه شب چهارده که میگن اینهها
÷یعنی چی؟
(براشون خیلی ساده توضیح دادم )
_اگه گفتین به کی میگن ماه بنی هاشم
+حضرت عباس(ع)
_میخواین یه ماجرای قشنگ درباره ماه و حضرت محمد(ص) براتون بگم
#کلاس_دومی :من بلدم من بگم
(ماجرای شق القمر رو تعریف کرد )
هم حواسشون از سروصدا و داد و فریاد پرت شد و چند دقیقه آرامش برقرار شد هم چند تا چیز جدید یاد گرفتن
@mamanjoona
.
پشت چرخ خیاطی مشغول کار خودم بودم که شنیدم #کلاس_دومی داره به دختر عموش میگه:
بیا از کوزه برات آب بریزم خنکه
آب سرد یخچالی برا کبد خوب نیست
بسم الله بگو و ایستاده با ۳ نفس بخور
ولی شبا نشسته باید بخوری
#سبک_زندگی
#شیرینیهای_تموم_نشدنی 😍
پ.ن: تو یخچال آب داریم بچهها آزادن چه آبی بخورن
هیچ وقت اجبار نکردم آب سرد نخورن خودم نمیخورم و براشون توضیح دادم طرز صحیح نوشیدن آب چطوریه و آب سرد چه مضراتی داره
(مثلا لک و جوش پوست که واسه #نوجوانه خیلی مهم بود😁 )
@mamanjoona
.
با سیمهای فشفشهی استفاده شده برا همه برادر خواهراش حبابساز درست کرده
😄
نگم برات از وضعیت آشپزخونه و مایع ظرفشویی 🤦♀🥴
خلاقیتهای #کلاس_دومی
#کاردستی
@mamanjoona
دعواشون شده در حد...
محمد: الان میپیچونمت ،پیچ گوشتیت میکنم لهت میکنم الان چرخ خیاطیت میکنم الآن حنات میکنم چنگت میزنم آلماقهی (قابلمه)مسواک دندونیت میکنم😠
#کلاس_دومی : خیلی بدی بووووووووووووووق
_نخیرم من اَقبَم(قلبم) خوبم
نمیدونم بخندم یا سواشون کنم😂😂
فقط اون جوجه ته تغاری که بیخیال دراز کشیده نگاه میکنه😌🙃
مرزهای فحش جابه جا شد.
آلماقهی مسواک دندونی نمیدونم دقیقا یعنی چی ولی فحش خیلی رکیکیه🤪
#بازیگوشی
@mamanjoona
.
امان از وداع🥺
صدای قل قل سماور و اذان صبح در خانه پیچیده بود وضو میگرفتم که #نوجوانه(نیایش) جلوی پایم سبز شد.
کسی که برای بیدار کردنش از اذان صبح تا دم طلوع آفتاب هر چند دقیقه باید صدایش میزدم تا بیدار شود حالا بدون هیچ تلاشی بلند شده بود.
بعد از نماز در حال آماده شدن برای حرکت بودم که محمد و #کلاس_دومی هم بیدار شدند
ته تغاری خلاف عادت ، سحر بیدار شده بود آب و غذا خورده بود و تازه به خواب رفته بود.
وقت خداحافظی شده بود و دل دخترها بیقرار و محمد که مردانه لب برمیچید...
بُغض گلویشان با در آغوش گرفتنشان اشک شد و از چشمهاشان چکید
با صدای لرزان و چشمانی که هر لحظه ممکن بود عنان از کف دهند و ببارند خداحافظی کردم و سپردمشان به خدا
رفتم بالای سر سه ساله
دختر شیرین زبان و پر نازِ ۳ ساله زورش زیاد آمد و آخر نشد که چشمم نبارد در خواب بوسیدمش
امان از ۳ سالهها...
به جنگ نمیرفتم
نمیرفتم که برنگردم
تشنگی و گرسنگی در کار نبود
فحش و دشنام هم نبود
هر چه بود عزت و مشایعت و التماس دعا
مقصدم مواجهه با حسین(ع) و ابوالفضل(ع) و پدرشان علی(ع) بود نه شمر و خولی و ابن زیاد و عمرسعد
میرفتم به پابوسی بهترین خلق خدا و دلیل آفرینش جهان نه به جنگ اشق الاشقیا
رهتوشهام کولهای سبکبار از جامه و خوراک بود و نه ابزار و زره جنگی
میزبانم خادمان حسین بودند نه دشمنانش
فرزندانم هم بعد از رفتنم نه به اسارت میرفتند نه مورد اهانت و کتک قرار میگرفتند بالعکس تا بازگشتم مورد تفقد و دلسوزی و مهربانی اطرافیان خواهند بود و همه در هواداریشان از هم سبقت میگیرند
بالاتر از همه پدر بالای سرشان هست سایه امن و تکیهگاه محکم پدر چیزیست که از جهان بینیازشان میکند
پس چرا اینقدر تلخ و بغضآلود بود وداع!؟
گویا خاصیت وداع و فراق دلتنگی و غم است
سه سالهی ارباب ، جان عالم به فدای تو و دلتنگیات
من و فرزندانم قربان وداع آخرت با پدر
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
#اربعین
#خاطرات_سفر
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona