_تو کشو پاکت داریما برات بیارم؟
+نه اونا بدرد بچه نمیخوره ، این بهتره ! ماشین کشیدم که پسرونه بشه.
(وی بخشی از عیدیهایش را در پاکت خلاقانهای که خودش درست کرده به برادرش هدیه داد)
[طبیعیه من این چیزا رو که میبینم از ذوق میخوام قورتشون بدم!؟]
#جوجهی_کلاس_اولی
#خواهر_برادری
#خواهرانه
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
@mamanjoona
❤️🔥❤️❤️🔥
برای دسترسی راحت به مطالب بزن روی هشتگ
#سرگذشت /بیوگرافی
#معرفی_بچهها
#فرزند_پروری
#تبعات_کم_فرزندی
#فرزند_آوری
#رزق_و_روزی
#مادرانه
#خواهرانه
#خواهر_برادری
#الحمدلله
#جوجهی_معلم
#بازیگوشی
#نوجوانه
#سوال
#ارسالی_مامانجونا
#بازی
#آشپزی
#کاردستی
#سقط_جنین
#مبحث_رنج۱
#مبحث_رنج۲
#مبحث_امتحان
#ویار
#حمام_نوزاد
#بد_غذایی
#اختلاف_سنی
#تجربه
#اشتغال_زنان
#دعوای_بچهها
#کم_صبری
#بی_حوصلگی
#ناخن_جویدن
#غذای_کمکی
#از_شیر_گرفتن
#افزایش_شیرمادر
#مامان_خودکفا
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
#جدا_کردن_جای_خواب_بچهها
#همکاری
#غذای_زائو
#تلنگر
#برای_فرزنددارشدن
#هدف_تربیت_فرزند
#فواید_بارداری
#اسلام_و_یهود
#جوجهی_کلاس_اولی
#کلاس_دومی
#داستان
#جنگ_جمعیتی
#خاطرات_سفر
#سفرنامه_اربعین
@mamanjoona
دومین باره که کلاس اولی مانتو شلوار مدرسهاش رو خودش اتو میکنه.(با درجه مطمئنه)
پسرک پیله کرده بود اتو رو بگیره ، سر همین دعوا شد ؛ یکم جیغ و داد کردن قرار شد نوبتی اتو بزنن.
کار آبجی که تموم شد داداشش اتو کرد.
داشتم غذای جوجه رو میدادم که دیدم بغلش کرده و بهش میگه ببخشید سرت داد زدم.
منم که همیشه آماده شکار لحظهها😁
راستی سر بغل محکم و فشار زیاد ، مراسم آشتی کنون با دعوا خاتمه یافت🤦♀😂😂
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
#خواهر_برادری
@mamanjoona
دیشب شام نخورده خوابش برد.
چند بار صداش زدم بیدار نشد و چون عصرانه خورده بود اصرار نکردم.
نشستیم سر سفره بعد چند دقیقه دیدم گیلاسِ مامان داره صداش میزنه: داش پو(داداش پاشو)
هر چند دقیقه میرفت بیدارش کنه.
وقتی خواستم پسرک رو ببرم تو جاش که بخوابه دیدم چند تا از لقمههایی که برای خودش گرفته بودم کنار داداشی گذاشته.
اینقد تو بغلم چلوندمش دلبرو که نگو😍🤗🥰
#خواهرانه
#خواهر_برادری
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
@mamanjoona
میرم آشپزخونه میاد ، تو اتاق میاد ، تو سالن ..
مثل جوجه جیکجیک کنان دنبالم راه میفته!
پسرک اما مردانه لمیده روی مبل و مشغول تماشای شبکه پویا.
خم میشم بسته بیسکوییت که بعد از خوردن بین مبلها جاساز شده بردارم که تربچه بی هوا یه ماچ آبدار رو لپ داداشی میکاره و میره!
و بعد داداشی بلند و کشدار میگه بوووووس
برمیگرده ، داداش به تلافیِ یکی ، دوتا بوس میچسبونه رو گونههاش.
و من غرق در لطافت و مهربونی این دوتا 😍😍🥰
واقعا خوشبختی چیه!؟
لذت دنیا به چیه!؟
از این صحنههاخالصتر و قشنگتر چیه!؟
#فرزند_آوری
#خواهر_برادری
@mamanjoona
هر چی برا ته تغاری لقمه گرفتم میداد به محمد و میگفت: داداش بوخول
بعد هم لپشو میبوسید.😍
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
#خواهر_برادری
#خواهرانه
@mamanjoona
پسرک پیش مامانم چند صف جلوتر نشسته بود
یکم که گذشت اومد؛
_خانمها بهم شکلات دادن برا شما هم آوردم.
مُشتشو باز کرد هیچ کدوم مثل هم نبودن اجازه داد آبجیها هر مدلی دوست دارن بردارن اونی که موند خودش خورد.
یکم قبلتر هم که یکی از صف جلو یه شکلات مدادی به طهورا داد، گفت: حنیفا چی؟ نداره؟
بعد نصف کرد و بهش داد.
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
#جوجهی_معلم
#خواهر_برادری
#ماشاءاللهولاقوةالاباللهالعلیالعظیم
@mamanjoona
دیدم آروم و بی صدا با هم مشغولن یه عکس گرفتم و رفتم آشپزخونه
در حال درست کردن غذا از صحبتهاشون فهمیدم دارن برای آبجی بزرگه نقاشی میکشن
حسابی دلتنگش شدن☺️
به عکس که دقت کردم متوجه شدم #کلاس_دومی پاکت درست کرده اون دو تا هم نقاشی کشیدن🥰😄
#شیرینیهای_تموم_نشدنی
#خواهر_برادری
@mamanjoona
دیروز:
🧒:مامان اینو نگه دار برای جشن نیایش(خوراکیهای عصرونهاش)
+جشن نیایش چیه؟
_"جشن آمدن" دیگه😀
+اینقدر بهتون سخت گذشته که برا اومدنش میخواین جشن بگیرین؟😂😂
#خواهر_برادری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز خونهی ما🤣😂😂
هم محبت و عشق #خواهر_برادری هم دعوا و دست نوازش😉🥰🥲
@mamanjoona