#حکایت_شبانه 🌿
#آه_ثمربخش_تائب😔
♻️در زمان یکی از اولیای حق، مردی بود که عمرش را به #بطالت و #هوسرانی و لهو و لعب گذرانده بود و برای #آخرت آن چنان که باید، #اندوخته ای آماده نکرده بود.
💠خوبان و نیکان، پاکان و صالحان از او دوری جستند، در حلقه نیک نامان راه نداشت،
⏰ نزدیک #مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته #عمر را به بازبینی کشید، رقم #امیدی در آن نیافت، باغ #عمل شاخی برای دست آویز نداشت، گلستان اخلاق گلی برای زنده کردن مشام جان نشان نمی داد، از عمق دل #آهی کشید و بر چهره تاریک اشکی😢 چکید و به عنوان #توبه و #عذرخواهی از حریم مبارک دوست، عرضه داشت:
💫یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَ الآخِرَةُ ارْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَ الآخِرَةُ. 💫
✅پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادی😁 کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانی انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند!
🔰مردی الهی در خواب دید به او گفتند:
او را غسل بده و کفن کن و در کنار #اتقیا به خاک بسپار.
🌀عرضه داشت: او به #بدکاری معروف بود، چه چیز او را به نزد تو #عزیز کرد و به دایره #عفو و #مغفرت رساند؟
🗣 جواب شنید:
خود را #مفلس و #تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او #رحمت آوردیم. کدام #غمگین از ما خلاصی خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم؟
📚منهج الصادقین/۸/ ۱۱۰.
✍#فدایی_مولا
#مبلغه_م_پناهی
#متوسطه_اول_شهید_میثمی