هق هقِ هرشب من تا به ثریا رفته
حیف... دیگر خوشی از زندگی ما رفته
از دوصد ضربهی شمشیر مرا بدتر کشت
آن لگد که به روی چادر زهرا رفته
هردم و بازدم فاطمه زحمت دارد
چه کنم من؟! نفسش باز خدایا رفته!
چشم در چشم علی دست به پهلو نگرفت
تا که من فکر کنم دنده او جا رفته
به روی آن در چوبی که نبی میبوسید
غاصب حق من و فاطمه با پا رفته
در و همسایه ز من حال تورا میپرسند
که بگو فاطمه زندهست علی یا رفته...؟!
#سیدپوریا_هاشمی
#شعر
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قران_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#مناجات_با_خدا
#دعای_مجیر؛ #ایام_البیض
هرچه عمرم رفت و شد مویم سپید
چشم تو از من به جز غفلت ندید
قصهی من هم به پایانش رسید
ناامیدم ناامیدم ناامید
آمده عبد فراری سر به زیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
گرچه من نان علی را خوردهام
دل به دست او، ولی نسپردهام
صاحبم را سالها آزردهام
آخر کارم شده، افسردهام
شرم بر من! توبه کردم دیر دیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر
رفت از یادم که نوبت میرسد
این شلوغیها به غربت میرسد
لحظهی مرگم به سرعت میرسد
نوبت آن قبر خلوت میرسد
دوملک هستند آنهم سختگیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
دیگر این پرونده پیش قاضی است
حضرت صاحب ز من ناراضی است
من نماز و روزههایم بازی است
سالها کارم فقط لفاظی ست
تو بزرگی و من آن عبد فقیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
آخر از امروز و فردا کردنم
بوی معصیت گرفته این تنم
دوستیها میکنم با دشمنم
آنکه عمرش را هدر داده منم
حضرت باران! بزن بر این کویر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
غُصه دارم، غُصههای بی حساب
مستحقم تا بسوزم در عذاب
مانده بهر من فقط یک انتخاب
ناله از دل میکشم یا بوتراب
من علی دارم! امامی بی نظیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
مستم و هشیار میگویم علی
هرکه گفت از یار، میگویم علی
یکصدو ده بار میگویم علی
جای استغفار میگویم علی
او گرسنه، نوکرانش سیرِ سیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر
گرچه ما خاریم، گلشن کربلاست
خاک ما گفتهست میهن کربلاست
جنت عشاق اصلاً کربلاست
راهِ آدم گشتن من کربلاست
کربلا! راهم بده، ای دلپذیر!
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
در شلوغیهای آن گودال تنگ
گیسویی از پشت سر میخورد چنگ
نیزه بود و تیغ بود و چوب و سنگ
پیش زینب خورد طبل ختم جنگ
ماند بی سر پیکری بین حصیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📚مفاتیح الجنان :
هر كه دعای مجیر را در «ایام البیض» (روزهاى سیزدهم و چهارهم و پانزدهم ماه رمضان) بخواند، گناهش آمرزیده مىشود، هرچند به عدد دانههاى باران و برگهاى درختان و ریگهاى بیابان باشد. و خواندن آن براى شفاى بیمار و اداى دین و بی نیازى و توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است.