eitaa logo
مدارس امین
21.6هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
7.1هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر کوتاه به مناسبت روز بسیج مناسب دروه متوسطه بسیجی بنده خاص الهی است بسیجی در حقیقت یک سپاهی است بسیجی گلشن دین را گلاب است بسیجی آرمان شیخ و شاب است شعر کوتاه درباره بسیج مناسب متوسطه بسیجی بنده شایسته اوست بسیجی سر به سر وابسته اوست بسیجی دل به این عالم ندارد دلش را بر خدای خود سپارد بسیجی مخلص دین مبین است بسیجی پیرو مولای دین است شعر کوتاه درباره ی بسیج همه مقاطع بسیجی ها گل ایام هستند ز هر قشری ز خاص و عام هستند در اوج آسمان ها می درخشند اگرچه در زمین گمنام هستند دوبیتی در مورد بسیج مناسب متوسطه بسیجی را خلوصی ناب بینند شهادت را چو گل بیتاب بینند دوباره کوفه، با یک لشکر از عشق؟ مگر ضد ولایت خواب بینند یاعلی باز از خدا دستی به همراه بسیج جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج یا علی خون حسینت کی رود از یادها گو ببیند زینب این غوغای خون خواه بسیج رهبر از نصر من الله داد فرمان جهاد تا رسد فتح قریب از نصرت الله بسیج منافق ها ملامت کارشان است فراوان کذب و تهمت کارشان است بسیجی؛ مرد میدان های دشوار مرنج این قوم راحت کارشان است شعر در مورد روز بسیج به دنیا پشت پا ! دارد چه معنی؟ بسیجی! بی ریا! دارد چه معنی؟ نمی فهمند بدبختان سکه تجارت با خدا ! دارد چه معنی؟
متن زیبا و جذاب برای روز بسیج مناسب متوسطه بسیج ما ماندیم... روز خاطره های دلتنگی هم کلاسی هایی است که دیگر نمی بینی شان؛ خاطره هایی که حماسه شدند، اسطوره شدند. همان هایی که خوب می دانستند راز ماندگاری را، عشق را، بودن را، دریا بودن را و آفتاب شدن را. به احترام آنهایی که رفتند تا ماندگار شوند. تا ما بمانیم و ما ماندیم با کیف های تنبل مدرسه که پر از خاطره سیب های دوستی اند. ما ماندیم و تلخی روزهایی که می آیند. ما ماندیم و سنگینی کوله بار دینی که ادا نشده. ما ماندیم و راه های طولانی نرفته، بی همسفرانی که راهمان را از آنها جدا کردیم. [«رفتیم اگر نامهربان بودیم»... رفتند اما مهربان بودند رفتیم اگر بارگران...» اما بارگرانی بر زمین مانده ست.] ما در مدرسه ماندیم و آنها بسیجی شدند و لباس های خاکی را پوشیدند تا راحت تر از خاک دل بکنند؛ تا عاشقانه در مدرسه عشق چگونه مردن را... نه! زنده بودن را بیاموزند. بیاموزند که آب و بابا و نان نوشتن، امنیت هم می خواهد و خیال راحت. بفهمند انار داشتن خوب است؛ ولی آزادی بهتر و واجب تر و بدانند که می شود پدر نداشت و حتی زنده نبود؛ اما آزاده بود. حالا ما به یاد خاطرات سبزشان با دانش آموزانی هم سن و سال خودشان، با سلاحِ قلم، بسیج می شویم تا سنگر مبارزه را خالی نکرده باشیم، تا با دانش و هنر خود، دشمن را به زانو درآوریم، تا فرهنگمان زنده بماند. از گلوی کوچک شهیدشان فریاد می زنیم شعرهایی را که در دبستان با هم یک صدا و بلند می خواندیم؛ «خوب و قشنگی ایران زیبا...» تا بدانند ایران را مثل صورت های زیبا و دوست داشتنی شان دوست داریم و به یادشان همیشه بسیجی می مانیم تا در سنگر دانش خون گرمشان، دلگرمی مان باشد در آبادانی و سرافرازی ایران عزیز. منبع مطلب : bsyj.blogfa.com