#پیشواز_عشق
روزگاری می شود با گریه و غم زنده ام
من همین که مجلس روضه بیایم زنده ام
چند ماهی می شود چشم انتظارش بوده ام
با امید نوکریِ در محرم زنده ام
کام من را مادرم با خاک تربت باز کرد
سال ها با تربت شاه دو عالم زنده ام
چای روضه، باطنا آب بقایم می شود
تا که می نوشم از این کوثر دمادم زنده ام
جامه های زینتی اصلا نمی خواهم، فقط
در لباس مشکی و شال عزایم زنده ام
در تعارض بین مرگ و زنده بودن مانده ام
در خیابان مرده ام، در زیر پرچم زنده ام
آمده ماه محرم محتشم می خوانم و
باز هم با مقتل ابن مقرم زنده ام
با لب تشنه میان قتلگاه افتاده بود
تا ابد با گریه بر این داغ اعظم زنده ام
#محمد_جواد_شیرازی
مرا خرابِ خودت کن، خرابِ غیر نکن
ز محضرت بروم هر کجا، خراب شوم
خودت کشیدی ام از چاه معصیت بیرون
نخواستی که زمینگیرِ منجلاب شوم
بیا که سوختم از درد دوری ات عمری
بگو چقدر، بگو تا به کی عذاب شوم؟
به برکت نظرت، در عزای فاطمیه...
دوباره نوکر این خانه انتخاب شوم
زمان روضه ی سخت بتول، چون اسپند
میان شعله ی آتش پر التهاب شوم
#محمد_جواد_شیرازی
#امام_زمان_عجل_الله
#شعر
#فاطمیه
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110