#شعر_مربی_امین
#طلبگی_هدیه_ای_مادرانه_است
#ما_عشق_را_به_مدرسه_بردیم
در صبحگاه و زنگ تفریح
پروانه وار از دور می آید
با یک سبد لبخند و شادی
از کوچه های نور می آید
هر روز حرفی تازه دارد
با قصه و شعر و روایت
همراه و همدل وقت بازی
خوش رو و خندان وقت صحبت
در قلب گلها بذر می کارد
بذر خدا و بذر یکرنگی
هرگز ندیدم خسته باشد
از تربیت، از کار فرهنگی
علم و ادب، ایمان و عفت
تبلیغ ارزش های دین است
او را به خوبی می شناسم
او یک مربی امین است
#گیلان_شهرستان_خمام
#نجمه_پور_ملکی
اول مهر ۱۴۰۲
#مناسبتی
#شعر
#اهمیت_علم_و_احترام_به_عالم
#همه_مقاطع
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
🍁ویژه هفته دفاع مقدس
از زخم های پرپر طاووس ها در جنگ
تشکیل شد گرداب اقیانوس ها در جنگ
اصحاب کهف جبهه کاری کرد کارستان
بیدارتر شد عصر دقیانوس ها در جنگ
تا آفت بعثی به جان باغ ما افتاد
گیلاس های شهر ما از شاخه افتادند
من زندگی کردم ولی با ترس بمباران
زخمی شدم با ترکش کابوس ها در جنگ
لالایی شب های ما آژیرها بودند
وقتی که خونها بر در و دیوار می پاشید
ما با هدفهای بزرگی زندگی کردیم
در زیر نور کوچک فانوس ها در جنگ !
من داغ بودم داغ بودم داغ بودم داغ
از خاطرات بچگی چیزی نفهمیدم
بازی، عروسک، حوض ماهی، ظهر تابستان...
تنها برایم مانده این افسوس ها در جنگ
با نخل های سربریده توی خرمشهر
با بوی تند خردل و بی تابی سردشت!
با دستهای بسته غواص ها در رود!
از سکه پر شد کیسه ی جاسوس ها در جنگ
من لمس کردم ایستادنهای مردم را
وقتی که یک عده به فکر عافیت بودند
فرق میان مرد با نامرد روشن شد
وقتی طنین انداز شد ناقوس ها در جنگ !
با عشق رهبر خم به ابرو هم نیاوردیم
با این تحمل ها دفاع ما مقدس شد
داغ جوان دیدند مادرها و خندیدند!
کم نیست از این درس ها...قاموس ها در جنگ
ما با وضو از روی میدان های مین رفتیم
ما مثل زینب غیر زیبایی نمی دیدیم
سر باختن شد کمترین کار شهیدان تا
چادر نیوفتد از سر ناموس ها در جنگ!!
ما نخل های سوخته در زیر خاکستر
هرگز نمی میریم و جان داریم و جان داریم
آتش ببارد یا نبارد ما همین هستیم
پایان ندارد قصه ققنوس ها در جنگ
شعر از مربی امین؛
#نجمه_پور_ملکی