🌀 سکوت؛ اشتباهی که نباید ادامه یابد
📝 وظیفه صاحبنظران و حوزه علمیه در مساله بدحجابی
🖋 یعقوب مددی
#یادداشت_وارده
🔹 این روزها مسئله حجاب و هنجار شکنی تبدیل به یک دغدغهٔ عمومی و شاید در آیندهٔ نه چندان دور به مُعضل اجتماعی تبدیل شود .
🔹 تحلیل دقیق این هنجار شکنی ها ، جایگاه پلیس ، طیف بندی بد حجاب ها ، چگونگی برخورد با هنجار شکنان از جانب مؤمنین و مسئولین ، چگونگی حل این معضل و درنهایت نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب همگی در هاله ای از ابهام به حال خود رها شده اند !
🔹 عمده تحلیل گران وسط میدان به کلی گویی بسنده کرده ، برخی قضیه را صرفآ امنیتی و برخی دیگر در این وسط دنبال مقصّر می گردند . برخی بطور عجیبی فضا را خوب پنداشته و صرفآ از رشد نسبی عفاف در جامعه سخن می گویند .
برخی دیگر هم رسمآ اعلام نادانی از پاسخ کرده اند .
🔹 حال سؤال اینجاست وقتی از طرفی هم مؤمنین دچار حیرت شده اند که آیا با وجود این پرخاشگری ها و یا عدم احتمال تأثیر ، هنوز وجوب نهی از منکر در چنین مواردی باقیست و هم آنطور که استشمام می شود مسئولین حکومتی دچار تردید و بعضآ درست ندیدن مسأله شده اند (همانند تردید پلیس در نوع برخورد با نیروی خود ) دقیقآ نهادهای فرهنگی ذیربط چرا چلّهٔ سکوت گرفته اند ؟!
🔹 آیا دفتر تبلیغات اسلامی وظیفه ای بر دوش خود احساس نمی کند که پاسخ و راهکاری برای مردم و مسئولین ارائه دهد ؟!
چه نهادی بایستی نسبت به راه حل این حوادث ، آتش به اختیاران و مجموعه های خود جوش حزب اللهی را آگاه کند ؟!
🔹 بنظر بی راه نباشد اگر از آقایانی که مدعی نظریه پردازی در عرصهٔ علوم انسانی _ اجتماعی هستند انتظار سخن داشته باشیم . خب این حوادث هم بُعد اجتماعی دارند پس چرا به تحلیل و ارائه راهکار نسبت به این کُنِش اجتماعی نمی پردازند ؟! البته شاید هم آقایان فقط هنگام همایش ها نظریه پرداز می شوند !!
🔹بد نیست اگر آقایان بزرگواری که مدّعی اند در عرصهٔ فقه حکومتی صاحب نظرند از کلی گوئی فاصله گرفته و راهکاری ارائه دهند . مگر فقه حکومتی منحصر در اثبات ولایت فقیه و شئونات آنست که تا ابد خود را با این کُلی گوئی ها سرگرم و دلخوش کنیم ؟! مؤمنین نسبت به تکلیف شان دچار تردید شده اند چه کسی بایستی پاسخ گو باشد ؟!
🔹 جریانات فرهنگی نظیر سازمان تبلیغات ، صالحین ، اوقاف و ...مشخصآ چه وظیفه ای در این زمینه دارند که هیچ کدام اقدام به یک گفتمان سازی و مطالبهٔ هوشمند و کارشناسانه ضمن ارائه راهکار نمی کنند ؟!
🔹 حوزه منزوی است چون خود را نسبت به واقعیات جامعه مسئول نمی داند. بسیاری از نهادهای حوزوی به فعالیت عادی و اداری رو آورده اند و خبری از جوشش انقلابی در آنها نیست.
حوزه متناسب انقلاب اسلامی با برگزاری چندین همایش به دست نخواهد آمد بلکه ناچار از حلّ معضلات انقلاب و زیست انقلابی در زمینهٔ های مربوط به خود است.
#نهی_از_منکر
#حجاب
#مناهج
@Manahejj
🌀 آنتن زنده ملک طلق پدرمان نیست!
📝 #یادداشت_وارده
🖋 محمدهادی سمتی
🔹 کارشناس برنامه آفتاب شرقی مشغول صحبت است که مجری اعلام می کند وقت تمام شده است.
روحانی محترم نگاهی به ساعتش می اندازد و بعد ضمن اعتراض به کمبود وقت،برنامه را ترک می کند.
ایشان مانند سایر روحانیون رسانه ای، کارشناس همیشگی رسانه ملی است و این برنامه اولش نبوده است. بنابر این با قواعد برنامه زنده هم باید آشنا باشد.
ولی چرا این حرکت نادرست را مرتکب می شود؟
🔹 پاسخش این است که برخی از روحانیون ، گویا رادیو و تلویزیون را ملک طلق خود می پندارند و به خودشان حق می دهند هرگونه رفتاری را انجام بدهند.
🔹 دیده شدن زیاد در تلویزیون یک آسیب جدی دارد که به مرور افراد را دچار توهم می کند. توهم این که من می توانم و حق دارم هرطور خواستم حرف بزنم و رفتار کنم و ریشه این توهم تخریب گر هم دیده شدن بیش از اندازه است.
🔹 این برخورد ناصحیح هیچ توجیهی ندارد و به مخاطب می فهماند که من باید تمام و کمال حرفم را بزنم و یک واو هم نباید کم شود.
اسم این کار را کودتای رسانه ای می گذارم که از فقدان آستانه تحمل و صبر نشأت می گیرد.
❓ نظر شما چیست؟
#مناهج
@Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 حوزه آزاداندیش هست یا نیست؟ 📝 نظر رهبر انقلاب درباره وجود و عدم آزاداندیشی در حوزه علمیه 🖋 رضا حسی
#یادداشت_وارده
🌀 نگاهی آزاداندیشانه به آزاداندیشی حوزوی!
📝 ناظر به یادداشت آقای رضا حسینی
🖋 صادق بابایی
🔹 گاهی آدرس غلط میدهیم! مثل آنچه دوست فاضلمان _رضا حسینی_ در راستای اثبات وجود آزاداندیشی در حوزهی علمیهی کنونی، مرقوم داشتهاند.
🔹 این قلم اگرچه در اینجا بر نقطهی نقد میچرخد، اما خود را همواره دغدغهمند حوزه و انقلاب میداند، و البته این اصلاً توجیه خوبی نیست بر اینکه مجاز باشیم چشمهایمان را بروی حقایق ببندیم؛ حقایقی مثل غیر واقع بودن این ادعای نگارندهی محترم: "فرمایشات رهبر معظم انقلاب برای تمام طلاب موافق و مخالف، فصلالخطاب است." باری، اگر تعارفات رایج را کمی عقب بنشانیم، روشن است که حقیقت امر، اینچنین نیست. در موضوعاتی بله، ولی در آنچه خودِ طلبه آنها را لمس میکند _سلباً و ایجاباً_، فصلالخطابها اغلب رنگ میبازند. بگذریم از اساتید و طلابی که اصولاً با شخص رهبر معظم انقلاب، دلشان هم آنچنان صاف نیست. و خود رهبری نیز مقبولیت و عدم مقبولیت شخص شریف خودشان را از جمله خطوط قرمز نظام نمیدانند (جملهی ایشان راجع به مصطفی معین را بخاطر بیاورید.)
🔹 بهرحال، باید گفت که جان سخن و نزاع طرفین درین مقوله، اصولاً بر سَر آزاداندیشی نیست. باب علمی حوزههای تشیع _بجز معدود توقفهایی که پس از امثال شیخ طوسی و شیخ انصاری و در مواردی آیتالله خویی رحمهمالله صورت پذیرفته_ همواره بر پایهی " أبناءالدلیل " بودن چرخیده و میچرخد، ازینروی میتوان مدعی شد که آزادی اندیشی علمی همواره در حوزهها پررنگ بوده است. لکن در طول تاریخ، محدودیتها، اغلب از آنجا شروع میشده است که جوهر قلم علما، پَر ردای شاهان و حکومتیان را لکهناک میکرده است. بعبارت دیگر نزاع همواره بر سر آزادی بیان بوده است نه آزاداندیشی. آزادی بیان بدین معنا که اجازه و بستر سیاسی و اجتماعی برای پاگیری گفتمانهای همسو و غیر همسو فراهم باشد. امروز البته به یُمن وجود نظام اسلامی، حاکمیت جوری زمامدار حکومت نیست که علما بخواهند در صدد مقابلهی سخت برآیند، اما اختلافات ریز و درشت میان اهل علم و اهل شوکت، همواره جاریست.
🔹 عرض شایستهی التفات دیگر آنست که جامعهی ما و منجمله جامعهی حوزوی ما، متاسفانه در مواردی، بیش از حد سیاستزده شده است. مثلاً وقتی رهبری در بیاناتشان، از حوزهی انقلابی دم میزنند و یا میفرمایند: "استاد و مرجع تقلید غیر انقلابی بدرد کشور نمیخورد" برخی طلاب انقلابی گمان میکنند که با برچسبزدنهایی چون حوزویهای سکولار و مشابه آن، بایستی عدهای را در بایکوت و انزوا قرار دهند و همهجوره از دور خارج کنند. یعنی ولو من حیث لایشعر، میخواهند کار را بهنحوی پیش ببرند که آن اشخاصِ برچسبخورده _چون غیر انقلابی هستند_، دیگر حتی توان مخالفت علمی که لازمهی رشد است را هم نداشته باشند چه رسد به انتقادات روبناییتر.
🔹 کوتاه سخن آنکه آزادی بیان یک سطح طیفمانند است. آنچه زیبندهی حوزههای علمیهی ماست، قرار گرفتن در قسمت پررنگ اینطیف است. من همواره تعجب میکنم که چطور یک خبرنگار ایرانی با گرایشهای مارکسیستی همچون علی علیزاده، از قلب لندن، به نوادگان ملکهی انگلیس لقب حیوان نجسالعین را نسبت میدهد و راستراست برای خودش میچرخد، اما ما در اینجا، در دل حوزهی علمیمان که أسّس علیالتقوی است، نسبت به شخص یا اشخاصی که _با تمام قوّت و ضعفهایشان_، دغدغهی امام حوزههای انقلابی را پی گرفته اند، اینچنین بر سر بیمهری مشی میکنیم و تا بدانجا پیش میرویم که عرصه بر ایشان تنگ میشود و دست به یارکشی، تحصن و این قبیل مسائل میزنند. در مجموع من گمان میکنم نمرهی بطن حوزه در مقولهی آزادی بیان، اگرچه احتمالاً نمرهی قبولیست اما چندان ممتاز نیست.
〰〰〰〰〰
🗂 پرونده #ادب_آزاداندیشی
#مناهج
@Manahejj
#یادداشت_وارده
🌀 اعتدال در آزاداندیشی
📝 از احترام تا عدالت
🖋 علی بهادرزایی
🔹 زنجیرهای از بعضی رفتارها که در حوزه با آنها مواجه میشویم را تصویر کنیم:
- تحقیر در جلسات امتحان شفاهی
- تعاملات سرد و دستوری کادر مرکز مدیریت
- برخوردهای زننده در برخی مراجعههای مالی
- عدم سماع (فضلا از استماع و در پله بالاتر ترتیب اثردادن) به نقدهای بنیانی در بعضی بزرگان
و بسیاری مثل اینها. معتقدم این نوع تعاملات را میشود در یک عنوان وسیعتر جا داد: محترم ندانستن طلاب!
طبیعی هم هست وقتی که گروهی از صاحبمنصبان حوزوی ولو در ناخودآگاهشان خود را ارباب بدانند و ما را رعیت، تقویت آزادی در اندیشه و بیان سخت است و تلاش برای خروجی گرفتن از آن سخت تر.
🔹 ناگفته نماند نگارنده آزادی فعلی در ساحت علوم متعارف را ضعیف نمیداند و سخن در بسط و تعمیق آن است.
❓اما تکلیف ما چیست؟ «عزم راسخ، حرکت پرانگیزه و مبارزه» (امام خامنهای، ۶ شهریور ۱۳۹۶)
❓ خط قرمز در این مبارزه کدام است؟ این که در مقابل جفا و سختیها از عدالت در گفتار یا رفتار خارج شویم: «لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى» (سوره مائده/آیه8)
🔺 طلبه «محترمی» که:
- در نقد منهج علمی اعضا شورای نگهبان میگوید: «نقش ما در فرآیند قانونگذاری چیست؟ جز یک شورای نگهبان با چهار تا فقیه پیر و «فقهی حداقلی» که عمدهاش با برائت پیش می رود! یعنی فقه ما فقه لیبرال است.»
- و در مقام نقد کاستیهای سیاسی-اجتماعی میفرماید: «این نظام را اسلامی نمیدانم.»
- همچنین گاه و بیگاه نامهی با سر و ته گشاد به مراجع مینویسد تا از خجالتشان در آید!
هر چند نیت صادق و عزم راسخ داشته باشد، اما نمیتواند مسیرش را صحیح و عیب را یکسره متوجه سایرین بداند.
🔹 بنابراین مسیر آزاداندیشی جادهای است که از یک جهت محدود به «احترام» است و از طرف دیگر مقیّد به«عدالت»؛ شاید بتوان تازهترین بیانات رهبری در دیدار با حوزویان را هم اینچنین تفسیر کرد: «در حوزه از یک طرف طلبه های جوان باید ادب را، اطاعت را نسبت به بزرگان حوزه، نسبت به مراجع تقلید حفظ کنند، همین طور که در همین منشور روحانیت امام (رضوان الله علیه) همین ها هست. آن بزرگان حوزه هم باید حلم را و تحمّل را نسبت به جوان ها در نظر داشته باشند.» (۱۸/اردیبهشت/۱۳۹۸)
🔹 راه تحقّق اندیشههای آزاد هم منحصر در بلند دادزدن نیست، حوزه در «آزادی عملکرد» سعه صدر بسیاری دارد که ما غافلیم و «دیگران» به خوبی از آن بهره میبرند؛ دانشگاه مفید، دانشگاه ادیان و مذاهب، مؤسسه فهیم و بسیاری مجموعههای «دگراندیش» در حال تربیت طلبه و قبضه مناصب روحانیت در پست های کلیدی کشورند، حتی شیعیان انگلیسی هم تنها در بعد رسانهای مشکل دارند و الا از قوت فعالیتشان در حوزه ها و هیئات چندان کاسته نشده. این سخن جاودانه امام صادق علیهالسلام را فراموش نکنیم که «اذا اتّسع الزمانُ فَأبرارُ الزّمانِ أولی بِهِ».
〰〰〰〰〰
🗂 پرونده #ادب_آزاداندیشی
#مناهج
@Manahejj
#یادداشت_وارده
🌀 احترام در نقد یا محافظه کاری!
🖋 ناصر نجفی
🔹 از متحجرین حوزه که بگذریم تقریبا بقیه طلاب و نخبگان حوزوی بر پالایش و تحول در روند جاری حوزه اتفاق دارند؛ اگرچه با تحلیلها و تبیینهای متفاوت. برخی از دوستانِ مخالفِ تحجر، در نقد تحولخواهان(جریان مشهور تحول خواهی در قم) میگویند باید انتقاد کرد و مطالبه آزاداندیشی داشت؛ اما با دیده احترام به بزرگان و آوردههای ایشان. اما آنچه که در این میان در پناه احترام و حفظ حرمتها، عملاً مسکوت میماند همین تحولخواهی است. این آقایان توضیح نمیدهند که اگر «احترام» به معنای اشکالنکردن به محتوا و سبک متون درسی باشد، یا اگر زوائدی در علم اصول باشد که هست(بنابر بیانات خود علما و فقها) نباید آن را بیان کرده و برای آن همایش گرفت، یا اینکه «احترام» یعنی نباید خردهای بر منهج یا مکتب علمی(مانند مکتب اصولی مرحوم شیخ انصاری) داشت و برای اثبات ادعاهای خود نبایستی از مخالفین و منتقدین تقاضای مناظره یا کرسیهای آزاداندیشی کرد، یا اینکه انتقاد بر طولانیشدن روند اجتهاد و رسیدن به دینشناسی صحیح، خلاف «حفظ حرمتها» باشد، پس منظورشان از تحول در حوزه(تحول از نظر ایشان) چیست؟
🔹 اینکه حفظ حرمت بزرگان حوزه واجب است بر کسی پوشیده نیست و جریان تحولخواهی نیز نافی آن نبوده است اما اگر این امور مذکور را خلاف احترام بدانیم دیگر گفتن از تحول، بیمعنا خواهد بود. نتیجه همین وضعیتی است که چهل سال بعد از انقلاب هنوز مطلوب خود دوستانِ مخالف متحجرین و منتقد جریان تحول خواهی نیست.
🔹 سوالی که باید پرسیده شود اینکه آیا طلاب پیش از جریان تحولخواهی، نشاط علمی مطلوبی داشتند که بعد از سر و صدای این جریان، مأیوس شدند؟ آیا نسبت به متون و دروس راضی بودند که این جریان آنها را وادار به عصیان کرد؟ تنها نقش تحولخواهی در این زمینه، شکستن فضایی بود که نقد دروس حوزه در آن، برای طلبه ممکن نبود و بعد از آن بود که طلاب جرأت و جسارت انتقاد و بیان باورهای خود نسبت به روند آموزشی حوزه را پیدا کردند.
🔹 آیا بیانکردن واقعیتهای حوزه(اعم از خوب و بد) برای طلاب جدیدالورود، پشیمانکردن آنهاست یا همان کاری است که بیش از این باید گفته میشد آنهم نه از زبان افراد دغدغهمند بلکه از زبان خود حوزه؟ به جای استفاده از عناوینی نظیر پشیمانکردن طلبههای جدیدالورود، گفته شود کدامیک از مسائلی که بعنوان واقعیتهای حوزه از زبان این جریان گفته شده است، غیرصحیح بوده است؟
📌 نشر یادداشتهای وارده، به معنای تایید آن نیست.
〰〰〰〰〰
🗂 پرونده #ادب_آزاداندیشی
#مناهج
@Manahejj
#یادداشت_وارده
🌀 مقایسه عملکرد دفتر حمایت از جامعه نخبگانی مرکز خدمات با عملکرد امور نخبگان حوزه علمیه
🖋 هادی محمدی
چگونه نخبه حوزوی را با بوروکراسی عریض و طویل خسته میکنند؟ عاملین #نهال_فروشی چه کسانی هستند؟
🔹 جالب است دفتر جامعه نخبگانی که سه چهار سالی است تأسیس شده، خیلی تلاش میکند تا:
✅ با نخبگان ارتباط برقرار کند؛
✅ و حرف آنها را بشنود؛
✅ و حتی وقت حضوری برایشان در نظر میگیرد؛
✅ و بعضی وقتها به خانههایشان سر میزند.
🔹 ولی در مقابل مرکز امور نخبگان حوزه که مسئولیت مستقیم امور نخبگان حوزه را بر عهده دارد:
🔻 میگوید: ما ستاد هستیم نه صف و ارتباط مستقیم با نخبگان بر عهده ما نیست.
🔻 و در عین حال به سیستم آموزشی حوزه که علیالقاعده صف محسوب میشود اعتماد ندارد یا آنها را کارآمد نمیداند و مستقیما برای شناسایی، امتحان شفاهی میگیرد، در حالیکه قبلا همه امتحانات شفاهی حوزه را ۱۸ به بالا شدی و حکم تدریس داری و معدل امتحانات کتبیات هم بالای ۱۸ هست!
🔻و از طرف دیگر در همان کار ستادیاش هم دچار اختلال است؛ مثلا امسال لیست نخبگان را به موقع به مرکز خدمات نفرستاد و باعث شد بن معیشت، دو ماه با تاخیر واریز شود.
🔻 و حتی علیرغم وعدههای مکرر درباره سهمیه شهرک مهدیه نتوانست کاری بکند و مسئولین مرکز گفتند: آییننامه عوض شده و امتیازات نخبگان کاهش پیدا کرده است.
🔹 ممکن است اشکال شود: مرکز خدمات بودجه دارد و مرکز نخبگان بودجه ندارد! در جواب عرض میکنم وقتی یک مرکز نه بودجه برای حمایت دارد و نه نفوذ خاصی برای جلب حمایت از سایر معاونتهای حوزه و ماحصل همه جلساتشان هم #حرف_درمانی است پس این بروکراسی عریض و طویل برای چیست؟!
بماند که گاهی حتی طرز برخورد با یک طلبه را هم بلد نیستند!!
🔹 لذا پیشنهادم این است که مرکز نخبگان منحل شود و کار را بسپارند به همین آقای فولادی و جوانان کارآمدی که در مرکز خدمات با ایشان کار میکنند؛ به این ترتیب، هزینههای حوزه علمیه نیز کمی کاهش پیدا میکند!
#مناهج
@Manahejj
#یادداشت_وارده
🌀 فاعتبروا یا اولی الالباب
📝 در حاشیه نزاع حضرات آملی لاریجانی و یزدی
🖋 مجتبی کرمی
🔹 حضرت آقا بارها فرمودهاند باید از سختترین حوادث و تهدیدها، فرصتسازی کرد.
🔹 استفادههایی که میتوان از وقایع این دو روز و نزاع میان حضرات آملی لاریجانی و یزدی کرد:
۱- پی بردن به قدرت و نفوذ رسانه که چطور علمای انقلابی اسلام را به جان هم انداخته است.
۲- پی بردن به عملیات اطلاعاتی قوی که پشت پرده رخ داده است.
۳- بیش از اصل انتقاد، لحن انتقاد و رعایت ادب نقد مهم است.
۴- اینکه انسان هر حرفی را نباید در هر زمانی بزند، و حتی بعضی حرفها را اساسا نباید بگوید، ولو درست باشد.
۵- اینکه انسان نباید به هر کسی اعتماد داشته باشد و سفره دل را پیش او باز کند، حتی در مجالس خصوصی و حتی بین بسیجیها، چون شاید بعضی به خاطر ندانستن شرایط حساس زمانه یا ندانستن اثر پخششدن یک حرف، یا خدایی نکرده از روی عمد، کتمان سرّ نکنند و آن حرف را پخش کنند. که امیرالمؤمنین فرمود: تا وقتی کلام در دهان توست، در گرو توست و اگر از دهان تو خارج شد، دیگر تو در گرو آن هستی.
۶- اینکه انسان نباید خیلی از حرفهایی را که شنیده نشر بدهد، چون بعد از آن موجسواری رسانهای میشود، گاهی یک حرف، سرّی است که اگر پخش بشود به اسلام ضربه میزند.
۷- اینکه هر چقدر مسؤلیت سنگینتر باشد، توان و آستانه تحمل بیشتری میطلبد، لذا طلاب انقلابی باید به خودسازی خیلی خوبی بپردازند تا انشاءالله در آینده بتوانند با ظرفیت و تحمل بالا خدمات بزرگی به اسلام بکنند، در عین اینکه از خود دفاع کنند؛ ولی دیگران را تخریب نکنند.
۸- چه بسیار که تخریب یک فرد، محدود به وی نمیشود و از اساس جایگاههای حقوقی را زیر سؤال میبرد و موجب هتک حیثیت ارکان نظام خواهد شد.
۹- چرا عاقل کند کاری
که باز آرد پشیمانی...
🔹 امیدواریم طلاب بصیر و انقلابی هوشیاری خود را حفظ کرده و بدانند که تخریب هیچ یک از طرفین، به نفع نظام و انقلاب نیست. امروز ضد انقلاب کاری با شخص آقای آملی لاریجانی یا آقای یزدی ندارد؛ بلکه مهم زیر سؤال بردن صلاحیت ارکان نظام، بالاخص شورای نگهبان است...
انتخابات نزدیک است...
#ادب_نقد
#تهذیب
#مناهج
@Manahejj
#یادداشت_وارده
🌀 عامل اختلافات اخیر
📝 خلأ سواد رسانهای
🖋 محمد دانش پژوه
🔹 ناخن انداختن عالمان حوزه بر چهره یکدیگر و اختلافات و رد و نقدهای نابهنگام، نمود خلأ سواد رسانه در حوزه علمیه است.
🔹 رسانه قدرت اعجاب آوری دارد که توانسته حتی افکار بزرگان حوزه را نیز مهندسی و مدیریت کند و به نفع جریان معاند نظام، نیروهای انقلابی و ارزشی را به جان هم بیاندازد تا از آب گل آلود، ماهی منفعت خود را صید نماید.
🔹 پژوهش و آموزش تفصیلی رسانه در حوزهها امری بایسته و ضروری است تا طلاب و فضلای حوزه به این سلاح کارآمد مجهز گردند تا افزون بر تبلیغ و ترویج معارف اسلامی، از پر کردن پازل معاندان نیز ایمن باشند.
#مناهج
@Manahejj
#یادداشت_وارده
🌀 فصل تبلیغ و مشکلات لا ینحل همیشگی
📝 دفتر عریض، اما کمثمر تبلیغات
🖋 محمد دانش پژوه
🔸 در همه نهادها و ادارات و مراکز، نیروها و اعضا با توجه به سابقه سنوات خدمت و تخصص و تحصیلات و... رتبهبندی شده و در چینش افراد و تقسیم محل خدمت آنها همگی لحاظ میگردد.
🔸 اما در نهادهای تبلیغی مرتبط با حوزه علمیه مثل دفتر تبلیغات، سازمان تبلیغات و اوقاف و ... ساز و کار مناسب و عادلانهای در تقسیم مبلغان وجود ندارد و شوربختانه این خلأ، موجب راهیابی رابطه بجای ضابطه و آشنابازی در مکانهای تبلیغی شده و معمولا زمینه مناسب برای نیروهای برتر فراهم نمیشود.
🔸 همچنین، هیچ اطلاع مدوّنی از وضعیت فرهنگی و نیازها و آسیبهای روستاها و محلهای تبلیغی وجود ندارد!! معلوم نیست مبلّغ پیشین چه مباحثی ارائه کرده و چه مباحث ضروری ناگفته مانده و چه کار فرهنگی مؤثر و مثبتی انجام داده و چه کار زمین ماندهای هست تا اقدام لازم توسط مبلغ تازهوارد انجام پذیرد!!
🔸 برخی نارسائیهای جدی دفتر تبلیغات:
1⃣ اینکه هر روستا و محل چه فرصتهایی دارد و نوع همکاری هیئتهای مذهبی و جلسات قرآن با مبلغان چگونه است و چگونه باید باشد؟ هیچکدام مورد توجه دفتر تبلیغات و ادارات همگون نیست.
2⃣ اینکه در سطح هر منطقه آیا رصد شده تا نوع سوالات دینی و شبهات اعتقادی در اذهان جوانان چیست و گروه ها و کانال های مجازی منتسب به منطقه تبلیغی به چه میزان به مباحث دینی و مطالب مذهبی تقید دارند؟ همه اینها مواردی است که پرداختن به آنها و رعایت عدالت در تقسیم نیروها باعث رشد روند ترویج احکام و معارف بلند اسلامی خواهد شد.
3⃣ و در آخر تسویه حق تبلیغ مبلّغ با کیست، چقدر است و چه تضمینی برای پرداخت آن وجود دارد "در صورت پرداخت، از چه منابعی است و با چه توجیهی پرداخت میگردد؟ اینها سوالاتی است که به تجربه، ذهن مبلغ را در هالهای از ابهام فرو برده و چه بسا اخلاص واقعی او را نیز تحت الشعاع قرار میدهد.
#دفتر_تبلیغات
#مناهج
@Manahejj