eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
7.1هزار دنبال‌کننده
762 عکس
810 ویدیو
149 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کیست تا درک کُند «فاطمه» تا نفخهٔ‌ صور هر نظر با غمِ «پیراهنِ» تو گریه کُند ... ⚡️ رویای صادقه حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها در شهر شام ... سید بن طاووس می‌نویسد: از حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها نقل شده است که آن بانوی مکرّمه فرمود: چهارمين روزى كه ما در شام بوديم، خوابى طولانی‌ ديدم. زنى ديدم كه بر هودجى سوار و دست بر سر گذاشته است. پرسيدم: «اين زن كيست؟» به من گفتند: «اين زن، فاطمه دختر محمد صلي الله علیه و آله است و مادرِ پدر تو است.» گفتم: «به خدا كه بايد به نزدش بروم و بگويم كه چه با ما كردند.» 🩸 شتابان به سويش دويدم و خود را به او رساندم و در برابرش ايستادم و گريه كنان مى‌گفتم: «مادر جان! به خدا كه حق ما را انكار كردند. مادر، به خدا كه جمعيت ما را پراكندند. مادر جان! به خدا كه حريم ما را مباح دانستند. مادر جان! به خدا كه حسين، پدر ما را كشتند.» 🩸چون اين سخنان از من شنيد، فرمود: کُفِّی صَوْتَکِ یَا سَکینَةُ فَقَدْ قَطَعْتِ نِیَاطَ قَلْبِی هَذَا قَمِیصُ أَبِیکِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام لَا یُفَارِقُنِی حَتَّی أَلْقَی اللَّهَ ▪️سكينه جانم! بيش از اين مگو كه بند دلم را پاره کردی .اين پيراهن پدر تو است كه از خودم جدايش نخواهم نمود تا با همين پيراهن، خدا را ملاقات كنم. 📚اللّهوف، ص ۱۸۸ 📚بحارالانوار ج ۴۵‌ ص ۱۴۱ 📚نفس المهموم، ص۴۵۳
❤️ روایتی از نبی اکرم (صلی اللّه علیه و آله) هست که می فرماید در بهشت عدن، درخت بسیار بزرگی است که از آن درخت، اسب‌هایی خیلی چابک و زین کرده خارج می شوند. که زین، لجام و افسار آن‌ها از یاقوت و زمرد سبز است این اسب‌ها بال دارند و شما نماز شب خوان‌ها سوار آن‌ها می شوید و آن‌ها پرواز می کنند اهل بهشت می گویند «پروردگارا! اين‌ها مگر چه کرده‌اند که به این مقام و مرتبه رسیده‌اند❓ ملِکی از طرف حضرت حق جواب می دهد: «ای مؤمنينی که در غرفه های بهشتی هستید، این اشخاصی که این عنایت به آن‌ها شده، شب‌ها بلند می شدند، نماز شب می خواندند؛ در حالی که شما خوابیده بودید اين‌ها علاوه بر ماه مبارک، در بقيه روزها روزه می گرفتند. شما آن روزها را افطار می کردید اين‌ها با مال خود به فقرا، زیردست‌ها و بیچاره ها احسان می کردند؛ ولی شما بخل می ورزیدید به واسطه این اعمال، خداوند این عنایت را به آن‌ها کرده است (إرشادالقلوب، ج۱، ص۸۶) حالا ممکن است کسی بگوید: آقا چطور می شود از درخت، اسب بیرون بیاید؟ این، دیگر اراده خداست. مگر شتر صالح را از دل کوه بیرون نیاورد؟ چقدر روایت داریم که حضرت امام حسن مجتبی (علیه الاف التحیه و الثناء) دست دراز می کردند و از سنگ عسل بیرون می آوردن؟ ( دلائل الإمامة، ص۶۴) ❤️ التماس دعا فرج ‎‌https://eitaa.com/manbarmajma
D1737222T17791086(Web).mp3
15.56M
🔖منبر کامل صوتی 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠سیره عبادی امام رضا علیه السلام علیه السلام
D1737585T13455917(Web).mp3
16.31M
🔖منبر کامل 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠 رحمت موصوله، آیه مخزونه و باب الله بودن ائمه علیهم السلام علیه السلام
1_1072168111.mp3
13.06M
🔖منبر کامل 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠 اخلاق اجتماعی امام رضا علیه السلام علیه السلام
1_513266260.mp3
10.28M
🔖منبر کامل صوتی 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠آثار زیارت امام رضا علیه السلام علیه السلام
مداحی آنلاین - گرچه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم - استاد عالی.mp3
1.73M
🏴ویژه حسینی ♨️گرچه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام https://eitaa.com/manbarmajma ─┅─═🍃🌹🍃═─
بسیاری از مورخان و مقتل‌نویسان هنگام بیان فرزندان امام حسین (ع) به دو دختر به نام‌های فاطمه و سکینه، اشاره نمودند[1]؛ برخی نیز نام «زینب» را بدان‎ها افزوده‌اند،[2] برخی دیگر نیز در کتاب‎هایشان، شرح حال دختر کوچک امام حسین (ع) و قصّۀ جان ‌سوز او در خرابه شام بیان نموده اند.[3] بیشتر این نویسندگان این جریان را از کتاب «کامل بهایی» ـنوشته قرن هفتم هجری- روایت کرده‌اند. در منابع روایی و تاریخی ما شواهدی نیز بر این مطلب وجود دارد، ما به عنوان نمونه به یک مورد آن اشاره می نماییم: زمانی که زینب (س) در کوفه با سر بریدۀ برادرش امام حسین(ع) مواجه شد، اشعاری سرود که در ضمن آن گفته است: «ای برادرم! با فاطمه کوچک سخن بگو که نزدیک است قلبش تهی گردد.»[4] که نشان از وجود چنین دختر خردسالی که در فراق پدر بی‌تاب بوده، دارد.[5] با دقّت و تحقیق در کتاب های تاریخی و مقاتل می‌بینیم که، تاریخ‌ نویسان شیعی و سنّی وجود دختری به نام سکینه را برای امام حسین(ع) ثبت کرده‎اند. شیخ مفید می‎نویسد: سکینه از جمله دختران امام حسین(ع) و نام مادرش «رباب» است.[6] شیخ طبرسی نیز با ذکر این مطلب، می گوید: امام حسین(ع) وی را به عقد عبدالله بن ‌الحسن، ـ برادر زاده‌اش ـ درآورد که در روز عاشورا به شهادت رسید،[7] و در کتاب مقتل ‎الحسین آمده است: ایشان با پسر عمویش (عبدالله بن‌الحسن) ازدواج کرد که در روز عاشورا، قبل از این که بین آن‎ها وصلتی صورت بگیرد، به شهادت رسید و هیچ بچه‌ای از ازدواج آن‎ها به دنیا نیامد.[8] هم چنین طبرسی نقل می‌کند: سکینه بنت الحسین(ع)، در روز عاشورا ده ساله بوده است.[9] ذهبی نیز در کتاب «تاریخ الاسلام»، سکینه را دختر امام حسین(ع) می‌داند و فهرستی از کتاب هایی را که از سکینه ـ بنت الحسین(ع) ـ نام آورده‌اند، ذکر می‌کند[10] که حدود بیست کتاب است؛ بنابراین، کتاب های بسیاری از سکینه ـ دختر امام حسین(ع) ـ یاد کرده‎اند، که نام برخی از آن‎ها را، افزون بر آن‎چه در متن آمده، در پی‌نوشت آورده ‎ایم![11] امّا دربارۀ سنّ آن بزرگوار، سخن روشنی وجود ندارد و از مجموع اقوال مورّخان استفاده می‌شود که ایشان در جریان کربلا ازدواج کرده بود، یا دست کم در سنّ ازدواج بوده است. از روایات استفاده می‌شود که دختر دیگر امام حسین(ع) سکینه است که در آن زمان ـ قبل از جریان کربلا ـ به سن ازدواج رسیده بود. [12] از مجموع مطالب ارائه شده چنین نتیجه گرفته می شود، یکی از دختران امام حسین (ع) (رقیه یا فاطمه) در شام کنار خرابه کنار سر مبارک پدرش امام حسین (ع) به شهادت رسید و این دختر غیر از سکینه است که سال ها بعد از شهادت پدرش زنده بوده است. گفتنی است که بر اساس برخی از منابع، امام حسین(ع) علاوه بر دخترانی که همراه خود به کربلا بردند، دختری به نام فاطمه صغری داشت که در مدینه باقی ماند.[13]
گرچه بسیاری از مورخان در منابعشان از دختری خردسال برای امام حسین(ع) که رقیه، فاطمه صغری و یا نام دیگری داشته باشد نام نبرده‌اند، ولی در برخی از کتاب‎ها  شرح حال این دختر کوچک و قصّه جان ‌سوز او در خرابه شام بیان شده است. در منابع روایی و تاریخی ما شواهدی نیز بر این مطلب وجود دارد و ما به عنوان نمونه به دو مورد آن اشاره می نماییم: شاهد اول: زمانی که زینب (س) در کوفه با سر بریده برادرش امام حسین(ع) مواجه شد، اشعاری سرود که در ضمن آن آمده است: «ای برادرم! با فاطمۀ کوچک سخن بگو که نزدیک است قلبش تهی گردد.» شاهد دوم: امام حسین(ع) در آخرین لحظات حیات خویش، هنگام مواجهه با شمر، چنین فرمود: "زینبم! سکینه‌ام! فرزندانم، بعد از من چه کسی سرپرست شما خواهد بود؟ رقیه‌ام! ام کلثومم! شما ودیعه و امانت پرروردگارم هستید! امروز وعده نزدیک شده است. از مجموع مطالب ارائه شده چنین نتیجه گرفته می‌شود، یکی از دختران امام حسین (ع) (رقیه یا فاطمه) در شام کنار خرابه کنار سر مبارک پدرش امام حسین (ع) به شهادت رسید و این دختر غیر از سکینه است که سال ها بعد از شهادت پدرش زنده بوده است.
[1].مفید محمد بن نعمان ،الارشاد، سلسلة مؤلفات شیخ مفید، ج 2، ص 135، دارالمفید، بیروت، 1414 هـ. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج 4، ص 77، موسسه انتشارات علامه، چاپ علمیه قم. طبرسی، اعلام الوری، ج 1، ص 478، موسسه آل‌بیت، چاپ اول، 1417 هـ. الزبیری مصعب ا، نسب قریش، ص 59، دارالمعارف، قاهره چاپ سوم. بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 1288، دارالفکر، بیروت، چاپ اول 1417 هـ. سبط‌ بن جوزی، تذکرة الخواص، ص 249، موسسه اهل البیت، بیروت، چاپ اول، 1401 هـ. [2]. الاربلی،کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج 2، ص 38، تحقیق رسولی، تبریز، سوق مسجد الجامع. [3]. قمی شیخ عباس، نفس الهموم، ص 415 و 416، انتشارات مکتبه الحیدریه، چاپ اول، 1379 ش. الایقاد، شاه عبدالعظیمی، ص 179، تحقیق رضوی، منشورات فیروزآبادی، چاپ اول، 1411 هـ.؛ حائری، معالی السبطین، ج 2، ص 170، موسسه النعمان، بیروت، 1412 هـ. قمی شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 1، ص 807، موسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، 1411 هـ. طبری عمادالدین کامل بهائی، ج 2، ص 179، مکتبه المصطفوی. [4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 45، ص 115، « …یا اخی فاطم الصغیرة کلمّا فقد کاد قلبها ان یذوبا»؛ القندوزی، ینابیع المودة، ج 2، ص 421، انتشارات الشریف الرضی، چاپ اول 1371 ش. [5]. برای اطلاع بیشتر به نمایه شمارۀ 7235(رقیه دختر امام حسین) مراجعه نمایید. [6]. مفید محمد بن نعمان، الارشاد، ، ج 2، ص 37، انتشارات علمیه اسلامیه. [7]. طبرسی، اعلام الوری ، ج 1، ص 418، نشر آل‌البیت، مفید محمد بن نعمان ، الارشاد ص 25، اربلی، کشف الغمة ، ص 157. [8]. موسوی عبدالرزاق ، مقتل الحسین(ع)، ، ص 397، منشورات بصیرتی. [9]. همان. [10]. الذهبی،تاریخ الاسلام، ج 7، ص 371. دارالکتاب العربی، بیروت، لبنان. [11]. ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبین، ص 94، 119، 133، 167؛ البلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 362. ؛ ابن حنان، الثقات، ج 4، ص 351، مؤسسة الکتب الثقافه.؛ البخاری، التاریخ الصغیر، ج 1، ص 273، دار المعرفه، لبنان، بیروت.؛ العصفری، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 274، دار الفکر، بیروت.، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج 8، ص 475، بیروت. ؛ المزنی، تهذیب الکمال، ج 6، ص 397، مؤسسة الرساله.، ابن عامر، تاریخ المدینة، ج 2، ص 52، و ج 29، ص 69 در صفحات مختلف، دمشق دار الفکر.؛ ابن ماکولا، اکمال الکمال، ج 4، ص 316، و ج 7، ص 107، دارالکتاب الاسلامی، القاهره.؛ مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج 45، ص 169، ص 47، بیروت.؛ قمی شیخ عباس، منتهی الآمال، ، ج 1، ص 547، مطبوعات حسینی. [12] . مفید محمد بن نعمان، الارشاد، ، ج 2، ص 22، ترجمه، رسولی محلاتی، انتشارات علمیه اسلامیه؛ نک: 51089 (فرزندان امام حسین(ع)). [13]. ر. ک: فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)، 116451. https://eitaa.com/manbarmajma
فضائل امام حسن مجتبی .mp3
1.05M
منبر_کوتاه علیه السلام 📝فضائل وجود نازنین امام حسن مجتبی علیه السلام 🎤استاد_رفیعی ◾️ویژه شهادت امام علیه السلام
📘 💠جاذبه امام حسن علیه‌السلام 🔹مردی از اهل شام در اثر تبلیغات دستگاه معاویه گول خورده بود و خاندان پیامبر را دشمن می‌داشت وارد مدینه شد در شهر امام حسن را دید و شروع به ناسزا گفتن کرد و هرچه از دهانش می‌آمد به آن بزرگوار گفت. حضرت با کمال مهر و محبت به وی می‌نگریست چون آن مرد از سخنان زشت فراغت یافت امام به او سلام کرد لبخندی زد و سپس فرمود: 🔹ای مرد! من خیال میکنم تو در این شهر مسافر غریبی هستی و شاید هم اشتباه کرده‌ای در عین حال اگر از ما طلب رضایت کنی ما از تو راضی می‌شویم اگر چیزی از ما بخواهی به تو می‌دهیم اگر راهنمایی بخواهی، هدایتت میکنیم. اگر برای برداشتن بارت از ما یاری طلبی بارت را برمیداریم، اگر گرسنه هستی سیرت میکنیم، اگر برهنه‌ای لباست میدهیم، اگر محتاجی بی‌نیازت میکنیم، اگر آواره‌ای پناهت میدهیم، اگر حاجتی داری برآورده میکنیم و چنانچه با همه وسایل سفرت بر خانه وارد شوی تا هنگام رفتنت مهمان ما می‌شوی و ما میتوانیم با کمال شوق و محبت از شما پذیرایی کنیم چرا که ما خانه‌ای وسیع و وسایل پذیرایی از هر جهت در اختیار داریم. 🔹وقتی مرد شامی سخنان پر از مهر و محبت امام را شنید سخت گریست و با شرمندگی عرض کرد: گواهی می‌دهم که تو خلیفه خدا بر روی زمین هستی و خداوند داناتر است به اینکه رسالت خویش را در کدام خانواده قرار دهد و تو ای حسن و پدرت دشمن‌ترین خلق خدا نزد من بودید و اکنون تو محبوب‌ترین خلق خدا پیش منی. سپس به خانه وارد شد و تا وقتی که در مدینه بود به عنوان مهمان آن حضرت پذیرایی شد و از ارادتمندان این خاندان شد. 📚بحار ج۴۳ص۳۴۴