⭕️کار نتانیاهو و گالانت باز هم به جر و بحث کشید
🔹رسانههای مختلف رژیم صهیونیستی از بروز جر و بحث جدید بین نخستوزیر و وزیر جنگ رژیم بر سر راهبردهای کلی در جنگ غزه در نشست دیشب کابینۀ امنیتی خبر دادهاند.
🔸طبق گزارش تایمز اسرائیل مجادله بین دو طرف زمانی شروع شد که نتانیاهو بدون اطلاع گالانت گفت که تصمیم گرفته مسئله استقرار نظامیان ارتش در طول محور فیلادلفیا در مرز بین غزه و مصر را به رأی بگذارد.
🔹از گروهی از وزیران ارشد خواسته شد دربارۀ نقشههایی که نحوه استقرار نیروهای ارتش اسرائیل در محور باریک ۹ مایلی موسوم به کریدور فیلادلفیا را نشان میداد اظهار نظر کنند.
🔸اعضای کابینه با ۸ رأی موافق، ۱ رأی مخالف و ۱ رأی ممتنع با طرح نتانیاهو برای حفظ نظامیان اسرائیل در طول مرز مصر-غزه به عنوان بخشی از توافق آتشبس موافقت کردند.
🔹گالانت تنها مخالف این طرح بود و ایتمار بنگویر هم در اعتراض به کاهش نظامیان اسرائیلی در این کریدور رأی ممتنع داد.
🔸منابع حاضر در این جلسه گفتند که گالانت از کوره در رفت و نتانیاهو را به تلاش برای مجبورکردن ارتش جهت پذیرش این نقشهها متهم کرد.
🔹گالانت گفته است: «نخستوزیر میتواند همۀ تصمیمها را خودش بگیرد و تصمیم بگیرد همۀ گروگانها را به کشتن بدهد.»
🔸طبق گزارش کاننیوز یکی از وزرا به گالانت خرده گرفت و پرسید: «چطور میتوانی با نخستوزیر اینطور حرف بزنی؟»
🔹یکی از وزرای حاضر در جلسه به یدیعوت آحارونوت گفت که این شدیدترین درگیری بین نتانیاهو و گالانت بود.
📲سه توییت صفحهٔ رئیسجمهور از مهمترین بخشهای گفتوگوی تلویزیونی شب گذشته
🔹برای تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی علاوه بر منابع و سرمایههای داخلی به جذب سرمایه خارجی نیاز داریم که در تعامل با دنیا اتفاق میافتد.
🔸برای کنکور باید معیارهای جدیدی وضع شود تا رقابت عادلانه و برابر باشد. بازنگری در کنکور ضروری است.
🔹برای راحتی مردم ضوابط مربوط به فضای مجازی را در شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی فضای مجازی تعیین تکلیف خواهیم کرد.
⭕️جهش ترانزیتی ایران در دولت سیزدهم
🔹دولت سیزدهم از روز نخست فعالیت خود دیپلماسی اقتصادی با کشورهای همسایه و بلوک شرق را در دستورکار خود قرار داد و تفاهمنامههای همکاری مشترک ریلی، جادهای و دریایی را در راستای فعالکردن ظرفیتهای ترانزیتی کشور امضا کرد و هفته گذشته کریدور ترانزیتی کشور فعال شد.
🔸توجه دولت سیزدهم به مسئله کریدورها از آنجا سرچشمه میگرفت که امروزه حمل ونقل به عنوان یکی از مهمترین راههای درآمدزایی و پیشرفت اقتصادی درجهان به شمار میرود و ایران از این نظر در منطقهای ویژه و موقعیت استثنایی قرار دارد. در واقع ایران در چهارراه ترانزیت جهانی قرار گرفته که از یک سو به شرق دور و از سوی دیگر به کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) میرسد.
🔹ایران علاوه بر ارتباطات دریایی، از ظرفیت ریلی خوبی هم برخوردار است به طوری که از چهار مسیر تعریف شده برای ترانزیت ریلی در جهان، سه مسیر از ایران میگذرد.
🔸ایران به تمام راههای حملونقلی اعم از دریا، جاده، ریل و آسمان دسترسی دارد. برآورد شده که اگر کشور به درآمد ترانزیت ٥٠ میلیون تن کالا دست پیدا کند، میتواند از درآمدهای نفت بینیاز شود.
⭕️شکاف در اردوگاه اصلاح طلبان
🔹سابقه نشان میدهد حضور اصلاح طلبان همیشه در قدرت با افزایش تندروی همراه بوده است و این جریان همواره در قدرت توانسته با حل اختلافات درونی به سمت اهداف خود پیش برود. اما چرا این بار رویکرد متفاوتی در پیش گرفتند؟ این تفاوت را باید پیش از هر چیز برآمده از فضای منحصر به فرد دولت منتخب دانست؛ دوری جستن از مشی رادیکال و در دستور کار قرار دادن رویهای که رئیس جمهور آن را «وفاق ملی» میخواند، باعث شده احتمال طغیان بخشی از چهرههای شناسنامهدار اصلاحات علیه دولتی که با حمایت رسمی اصلاحطلبان وارد انتخابات شد، افزایش یابد.
البته این تنها دلیل نیست، انتخابات اخیر نشان داد همسویی اصلاحطلبان با جریانهای فاقد اصول و برانداز نه تنها نتوانسته چیزی به سبد رأی این جریان بیفزاید. از همین رو بازی در چارچوب قانون و دوری از تندروی کور و ساختارشکن را امنترین نسخه برای صیانت از فرصتهای گشوده شده برای اصلاحطلبان میبینند.
⭕️جبهه مقاومت؛ الگوی بدیع در ترسیم نظم نوین منطقه
🔹ایجاد چالش های مختلف امنیتی برای آمریکا، تحمیل طرح های مختلف خروج اجباری نظامی آمریکا از منطقه، شکست پروژه های خاورمیانه بزرگ و اختلال در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و البته تبدیل مسئله فلسطین به مسئله اول جهان، از جمله دستاوردها و خون آوردهای جبهه مقاومت در منطقه بوده که نشان از تحول و ترسیم دقیق نظم نوین از شکل گیری قدرت و نقش آفرینی جبهه مقاومت در سیاست بین الملل است که کاملاً متفاوت از آثار علمی آینده پژوهی قدرت توسط جامعه شناسان سیاسی و استراتژیست های مطرح غربی و شرقی می باشد، به طوری که مبانی فکری و روابط میان عوامل انسانی این جبهه، به دور از لیبرالیسم و در مقابل اصول اومانیستی، با شکاف جدی ماهوی از مبانی غربی، سرشار از آموزه های اسلامی – شیعی، پرورش فضائل انسانی و کنش هایی برآمده از ایمان، توکل، ایثار، اخلاص و شهادت به عنوان رستگاری؛ برگ های برنده و مختصات منحصر به فرد این جبهه نسبت به سایر ائتلاف های سیاسی، اجتماعی و امنیتی دنیا است.
⭕️پنج سیاست و یک راهبرد اصلی اسرائیل در برابر محور مقاومت
▫️اخیرا برخی اندیشکده های عبری و غربی همچون مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل و موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل در گزارش هایی به سیاست های اسرائیل در برابر محور مقاومت پرداخته اند که خروجی این گزارش ها را می توان در ۵ سیاست ذیل تعریف کرد:
1️⃣ انجام اقدامات نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی علیه محور مقاومت؛
2️⃣ استفاده از سیاست محاصره اقتصادی در برابر حماس؛
3️⃣ اقدامات اطلاعاتی و امنیتی علیه گروه های مقاومت در قالب حمله به برخی مناطق سوریه یا لبنان؛
4️⃣استفاده از ظرفیت های بین المللی در جهت فشار بر گروه های مقاومت. به عنوان نمونه معرفی کردن این گروه ها به عنوان گروه های تروریستی.
5️⃣ همکاری با برخی کشورهای عربی در جهت محدودکردن فعالیت های حماس در این کشورها.
▪️ حال با بررسی این گزاره ها می توان سه مولفه مهم و کلیدی را از این گزارش ها استنباط کرد:
🔹اول؛ محور مقاومت از هر نظر چه ابعاد نظامی و چه سیاسی یک وضعیت کاملا متفاوت را دارد که بنابر اذعان خود صهیونیست ها، حزب الله امروزه یکی از پنج قدرت اصلی موشکی در جهان است.
🔸دوم؛ سطح مقابله ای صهیونیست ها همانند گذشته و جنگ های چهارگانه با اعراب نیست و این نشان دهنده فرسایش این رژیم در ابعاد مختلف در برابر مقاومت است.
🔹سوم؛ با توجه به ۵ سیاست مطرح شده و گزاره های فوق، صهیونیست ها قائل به استراتژی بازدارندگی با مجازات برای محور مقاومت هستند. یعنی بدین گونه که هر اقدام مقاومت را پاسخ دهند و قبل از هرگونه اقدام به مقاومت پاسخ دهند. زیرا این رژیم نیز به این مساله پی برده است که توانایی جنگ نظامی مستقیم با همه ی اضلاع مقاومت را ندارد. در نتیجه سیاست فعلی صهیونیست ها در مقطع کنونی در برابر محور مقاومت سیاست بازدارندگی با مجازات است.
🖊محمدرضا فرهادی
⭕️طی ۲ روز تعطیلی در یک هفته از سال:
🔹حدود ۵ درصد مردم ایران به مشهد سفر کردند
🔸و حدود ۴ درصد به شمال کشور!
🔹ازدحام در فرودگاه امام خمینی به حدی بود که برخی به سختی به پرواز هایشان رسیدند.
🔸طی دوهفته قبل، مردم ۱۲ میلیارد دلار برای خرید خودرو در بانکها پول مسدود کردند.
🔹مجموع خودرو تولید داخل در سال به ۱۶۰۰,۰۰۰ دستگاه رسیده.
🔸ظرفیت کنسرت ها با بلیط ۲ و ۵ میلیونی به سرعت تکمیل می شود.
🔹طی هفته قبل اعلام شد مردم ایران چهارمین دارنده ارز دیجیتال جهان هستند.
🔸بالاترین سرانه مصرف بنزین، نان، برق، آب و لوازم آرایش جهان مربوط به کشور ما است.
🔹پس از روسیه، بالاترین میزان توریست ترکیه مربوط به ایران است
🔸اورژانس اعلام کرد یک نفر ۴۲۰۰۰ بار مزاحمت تلفنی داشته اما چون ممکن است روزی برایش مشکل پیش بیاید تلفنش را مسدود نمی کنیم!
🔹مغازه های محلات عموما یا هایپرمارکت شده اند، یا املاکی و یا فست فود های متعدد که تا نیمه های شب شلوغ هستند.
✍اما رسانه کاری کرده که عموم مردم احساس کنند فقیرترین و بدبخت ترین ملت دنیا هستند.
🔹️ آیتالله خامنهای، مقصر است؟
✍ #مهدی_جمشیدی
1️⃣ روی سخن این یادداشت با آقای زیدآبادی نیست. ایشان به دلیل صداقت و بساطتی که دارد، بیاحتیاطی کرده و نظر قلبی و ناگفتهاش را بازگفته و تصریح کرده که فتنۀ سال هشتادوهشت را آیتالله خامنهای به فتنه تبدیل کرد؛ وگرنه تودۀ مردم به دنبال یک اعتراضِ سیاسیِ ساده به نتیجۀ انتخابات بودند، و آیتالله خامنهای را نیز نیروهای امنیتیِ فرصتطلب فریفتند و از کاه، کوه ساختند و یک مسألۀ عادی را به یک شکاف اجتماعی تبدیل کردند. این نظر، تفسیر جریان «اصلاحات» و «اعتدال» از فتنۀ سال هشتادوهشت است و خاص آقای زیدآبادی نیست، و اگر جز این بود، اندک موضعی در نقد و نفی فتنه میداشتند و از آنچه که کردند، عذر میخواستند. نه هاشمیرفسنجانی و نه خاتمی، هیچیک عذر نخواستند؛ چه رسد به موسوی و کروبی. همگی معتقدند که در سال هشتادوهشت، درست عمل کردند و این آیتالله خامنهای بود که با معترضان – و به تعبیر ما، فتنهگران و اغفالشدگان – مدارا نکرد. حتی کسیکه هماکنون بر جایگاه ریاستجمهوری نشسته نیز تاکنون، هیچ سخنی در برابر فتنه نگفته و از مواضع دیگرش، روشن است که با فتنه، همداستان است؛ چنانکه با خاتمی، نشستوبرخاست دارد و او را میستاید. سخنی که آقای زیدآبادی در اثر سادهدلی بر زبان جاری ساخته، حرف مکتومِ قطعیِ همۀ اینان است و چهبسا اگر در موقعیّتی، دوباره بتوانند بخشی از جامعه را برانگیخته کنند و نظام را در تنگنا قرار بدهند، تعارفی با آیتالله خامنهای نخواهند داشت و دوباره بر ایشان خواهند شورید. رسم و قاعدۀ سیاستِ ماکیاولیستی همین است که با «صداقت» و «اخلاق»، بیگانه است و سودایی جز «قدرت» ندارد.
2️⃣ حدود پانزه سال از فتنۀ سال ۸۸ گذشته است و اینک میشنویم که آیتالله خامنهای، مقصر و متهم آن ماجرا بوده است. هنوز نسلی که فتنه را به چشم خویش دیده، در صحنه است و روایت مستقیم دارد. نگارندۀ این سطور در وقایع فتنه، حضور خیابانی داشت و از نزدیک، آنچه را که رخ داد، مشاهده کرد و شناختنش از آن، بیواسطه و عینی است. بااینحال، واقعیّتها اینچنین «جابجا» و «وارونه» میشود و شاکی، متهم معرفی میگردد. فتنهای که به تعبیر آیتالله خامنهای، «دیرینه» و «پیچیده» و «مهلک» بود، در روایت لیبرالهای شبهمذهبی، آنچنان وارونه میشود که به اعتراضِ سیاسیِ عادی، فروکاهیده میشود، درحالیکه میدانیم انتخابات، فقط یک بهانۀ سیاسی برای «استحالۀ انقلاب» و «معارضه با شخص رهبر انقلاب» بود. آن معمّمی که دیروز، مارکسیست بود و بعدها لیبرال شد و در هستۀ سخت جریان اصلاحات قرار گرفت، تصریح کرد که باید آقای خامنهای را از کرسی قدرت به زیر بکِشیم. مسألۀ اینان، «سبک حکمرانیِ آیتالله خامنهای» بود و هست و خواهد بود؛ اینان نمیتوانند تعهد و تقیّد آیتالله خامنهای را نسبت به «ایدئولوژی انقلابی» تحمّل کنند و معتقد به چرخش از «انقلاب» به «نظام» هستند. تنها کسیکه سرسختانه و تمامعیار در برابر دو جریان اصلاحات و اعتدال ایستاد و در برابر عادیسازی و استحالهگریشان مقاومت کرد، آیتالله خامنهای بود. ازاینرو، تلاش داشتند که در فتنۀ سال هشتادوهشت، در لفافۀ اعتراض به نتیجۀ انتخابات، قدرت ایشان را تضعیف و زمینه را برای زوال ولایتفقیه یا شوراییسازی آن فراهم نمایند. مسأله، بههیچرو فروتر و کمتر از این نبود. تدبیر آیتالله خامنهای، موافق طبع و تمایل اینان نیست و از این جهت، در رنج و عذاب هستند و میخواهند سنگر ولایتفقیه را فتح کنند. بهروشنی نیز میدانند تا هنگامیکه آیتالله خامنهای در قدرت است، دچار امتناع و فروبستگی خواهند بود و هیچ چارهای جز دراز کردنِ دست تصرّف و تعدّی به سوی نظم ولایی ندارند.
3️⃣ همۀ شواهد حاکی از آن است که فتنه، از پیش طراحیشده بود؛ ماهها قبل، کمیتۀ صیانت از آراء راهاندازی شد و در سلامت انتخاباتی که هنوز برگزار نشده بود، تردیدافکنی گردید و در نهایت نیز نتوانستند در برابر قانون و محکمه، هیچیک از ادعاهای خویش را اثبات کنند. انتخابات سال هشتادوهشت، درست بود و هیچ تقلبی در میان نبود؛ اصحاب فتنه نیز میدانستند، اما عامدانه و آگاهانه، به جانِ ذهنیّت تودۀ مردم افتادند و بدبینی آفریدند و تحریک و تهییج کردند تا بهواسطۀ ابطال نتیجۀ انتخابات، آیتالله خامنهای را وادار به عقبنشینی و انفعال کنند. اگر آیتالله خامنهای، تسلیم طغیان اینان میشد، به یک رهبرِ تضعیفشده تبدیل میگردید که بهراحتی در محاصرۀ بیشتر و تنگتر نیروهای سیاسیِ سکولار قرار میگرفت و چندی بعد نیز باید قدرت را به آنها واگذار میکرد تا لیبرالیسم، جایگزین ایدئولوژی انقلابی بشود. حماقت و سفاهت موسوی به کنار، اما بهراستی، چرا بقیۀ اصحاب فتنه با وجود اطلاع از ناممکنبودن تقلب در انتخابات، شوریدند و در جامعه، فتنهگری کردند؟!