گاهی اوقات برای هیئتها
صحبت میکنم انگار این
جمعیتی که روبهروی من
نشسته گردان غواصهاست؛
اونامُحرِمشدنبهلباسغواصی،
شمامُحرِمشدیدبهلباسعزاداری
برایارباب .
اونا قشنگ شرایط اِحرام رو
رعایت کردن؛
حواستون باشه بچهها،
خوشگلمُحرِمبشیمَحرَممیشی!
مَحرَم بشی، مِنّا میشی!
مِنّا بشی وارد حرم میشی،
مدافع حرم میشی!
دیدی با یه گل بهار شد؟
بایهحججیهمهدلهابهاریشد؟
دیدی ما خار شدیم؟!
گل نشی خار میشی . .
_حاجحسینیکتا
بابالجوادتمالمن ؛
٫میانعاشقومعشوقهیچحائلنیست توخودحجابخودینوکرازمیانبرخیز✨٫
عاشقان با رسم رسوایی به میدان میروند ..
درجواربارگاهامامرئوف′ع′
کهبودم؛ نگاهیبهآشفته
گیسویِ ضریح کردم،
سپیدیها و سیاهیها
در هم آمیخته بودند و
آقا درهم میخریدند !
ازدلمیادامامعصر′عج′
گذر کرد و با خود گفتم
بهگمانمهیچکساینجا
ایشانرابهخاطرنمیآورد،
صدایی شنیدم و
سر برگرداندم
بآنویی فرزند در حصار
دعایفرجرازمزمهمیکرد :)
نقلشدهازعلامهطباطبایی′ره′
کهازمسیریگذرمیکردند و
آقایقاضی′ره′ایشانراصدا
میکنندومیگویند : پسرم،
اگردنیامیخواهینمازشب
بخوان، اگرآخرتمیخواهی
نمازشببخوان .
هرگاه کسی به تو گفت :
اگریکیبگویی، دهتامیشنوی؛
به او بگو : اگر دهتا بگویی،
یکی هم نمیشنوی !
_حدیثعنوانبصری
بابالجوادتمالمن ؛
عاشقان با رسم رسوایی به میدان میروند ..
[بهجفاییوقفایینرودعاشقِصادق
مژهبرهمنزندگربزنیتیروسنانش🍃]
آقایِ اباعبدالله !
تویشهریکهشلوغبود
حالا دیگه تنها موندم؛
امایادمنمیرهشماهستید
زندگیبدونلطفشمانمیگذره
نعمالأمیرِ ما :)
فرمودهاند که إِنَّ الحُسِینْ
مِصْبَاحُ الهُدیٰ وَ سَفِینَةَ
النَّجَاةِ ؛
حسین′ع′ کشتی نجات
است و اینگونه میلیونها
غریق را رهایی بخشیده !
بهزیارتروزجمعههمکه
نگاه میکنم، میخوانیم
اَلسَّلَامُ عَلَیْكَ یَا سَفِینَةَ
النَّجَاةِ ؛
مهدی′عج′ هم همانند
جدش نجاتبخشِ
عالمیان است و پناهِ
دلخستگان !
آقایِ اباعبدالله!
منم نگاه کن از دور
قربون چشمات؛
إهدناالصراط ِما :)
آقایِ اباعبدالله!
إنّا إلیك الراجعون،
هوامونروداشتهباشید
دلامون گم نشن؛
آب ِحیات ِما :)