eitaa logo
گاهی وقت‌ها
3.8هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
90 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼🍂 همون طور که می‌بینید، اینا رو ما نمی‌گیم. خودشون دارن اعتراف می‌کنن. 🌼🍂 @mangenechi
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. دلیل علاقه‌مند شدنش به اسلام رو ببینید! آیا ما هم این جوری هستیم؟ 🔴🍃 @mangenechi
🔹🍃 تازگی‌ها دریافته‌ام وقتی از کسی رنجش و کینه‌ای به دل می‌گیرم، درحقیقت برده‌ی او می‌شوم! او افکارم را تحت کنترل خود می‌گیرد؛ اشتهایم را از بین می‌برد؛ آرامش ذهن و نیات خوبم را می‌رباید و لذت کار کردن را از من می‌گیرد؛ اعتقاداتم را از بین می‌برد و مانع از استجابت دعاهایم می‌گردد! او آزادی فکرم را می‌گیرد و هر کجا که می‌روم، برایم مزاحمت ایجاد می‌کند! هیچ راهی برای فرار از او ندارم! تا زمانی که بیدارم، با من است و وقتی که خوابیده‌ام، وارد رؤیاهایم می‌شود؛ وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنارم است؛ هرگز نمی‌توانم احساس شادی و راحتی کنم. او مجبورم می‌کند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛ او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من می‌دزدد!... بنابراین دریافته‌ام *اگر نمی‌خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم! خود را در آیینه نگریستم و دریافتم ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است* 🔹🍃 @mangenechi
و خدایی که در این نزدیکی‌ست: لای این شب‌بوها، پای آن کاج بلند... @mangenechi
•••❈❂🌿🌼🌿❂❈••• پنج‌شنبه‌ها با شهدا 💛
┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄ وقتی هشت ساله بودم، حرفی به من زد که همیشه به یادم ماند. یک روز با خانواده به دربند رفته بودیم و من هم مثل همیشه چادر سر کرده بودم. روی یکی از تخت‌ها کنارش نشسته بودم که خانم بدحجابی از کنارمان گذشت و لبخند تمسخر آمیزی به من زد. دلم شکست. با ناراحتی نگاهی به حمید کردم و گفتم: ببین این خانومه چه طوری بهم نگاه کرد و خندید! فکر کنم به خاطر چادرم بود! لبخندی زد و گفت: عیب نداره نرگس. مهم اینه که حضرت زهرا س بهت لبخند می‌زنه!» حرفش به دلم نشست. اخم‌هایم را باز کردم و لبخند زدم. از آن روز هر بار که چادر سر می‌کردم، احساس می‌کردم حضرت زهرا (س) به من لبخند می‌زند. برای همین احساس، رویم را بیشتر می‌گرفتم. 📚شاهرگی برای حریم، شهید محمد رضا اسداللهی، ص۱۵ 🍃 شهید محمدرضا اسداللهی @mangenechi ┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄
. جز کربلا این دل تمنایی ندارد 😭 ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔༅═┅─ ─┅═༅𖣔༅═┅─ @mangenechi ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔༅═┅─