eitaa logo
گاهی وقت‌ها
4.2هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
خانواده شهید مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه الغبیری بود. همه‌ی بچه‌ها و نوه‌ها به مناسبت ولادت حضرت رسول -صلی الله علیه و آله- دور هم جمع بودند. از همه‌ی نوه‌ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه‌هایی دارند. همه‌ی نوه‌ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به جهاد مغنیه. جهاد فقط گفت:  طرحم برای سال بعد را هفته‌ی آینده می‌گویم!... همه شروع به اعتراض کردند. می‌گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض می‌کند. بعضی‌ها می‌گفتند کارش را آماده نکرده است! وسط خنده و اینکه هر کسی به شوخی چیزی می‌گفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته‌ی بعد می‌گوید. 🔹 درست یک هفته بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار، در بین خیل گسترده‌ی کسانی که برای تسلیت آمده بودند! طرح جهاد، شهادت بود. ✍راوی: مادربزرگ شهید ┅═🌟🍀🌟═┅ 🔗 ╭┅═ 🍀🌟═┅──╮ @mangenechi ╰──┅═🍀🌟 ═┅╯