«خداحافظ سالار»
کتابی پر از زیباییهای ظاهری و باطنیست.
هم در مضمون، هم در لفظ.
قلم توانمند و همیشه زیبای «حمید حسام» این بار از کسی نوشته، که سالها آشنایش بوده.
در این کتاب، «حاج حسین همدانی» را از زبان همسرش و از قلم دوست قدیمیاش میخوانید.
کتاب از دوران کودکی همسر شهید تا شهادت سردار همدانی و پس از آن را در قالب داستانی جذاب، روایت میکند.
۳۹۶ صفحه متن و ۵۲ صفحه عکس، حجم مناسبی از آشنایی و دلبستگی را میان شما و سردار بزرگ ایران، حاج حسین همدانی حاصل خواهد کرد.
کتابی که بیش از هفتاد بار تجدید چاپ شده است، حتماً ارزش خواندن دارد. ☺️
نشر بیست و هفت بعثت، ناشر این کتاب ارزشمند است.
🔹🔹🔶🔹🔹
#معرفی_کتاب #خداحافظ_سالار
#شهید_حسین_همدانی #مدافعان_حرم
#گروه_فرهنگی_تبار
@mangenechi
سردار شهید حاج حسین همدانی که از او به عنوان «بزرگترین فرمانده جنگ سوریه»، «نابغه جنگهای ناهمتراز در غرب آسیا» و «مرد شماره ۲ سپاه» ياد ميشود، در کنار حاج احمد متوسلیان، شهید محمدابراهیم همت و شهید محمود شهبازی از بنیانگذاران تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) شناخته ميشود. حاج حسین همدانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در امر مبارزه فعال بود، در دوران پس از جنگ تحمیلی، مسئولیتهای متعددی در سپاه و بسیج داشته است؛ فرماندهي سپاه پاسداران استان همدان، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) و سپاه پاسداران تهران و مشاور فرمانده کل سپاه، بخشی از مسئولیتهای اوست. سردار همدانی در سال ۱۳۹۰ به عنوان فرمانده راهبردی در ميدان نبرد سوريه حاضر شد. او در آنجا به «ابووهب» معروف بود. تشکیل گروههای دفاع مردمی ایدهی موفق او برای نجات سوریه از بحران بوده است. حاج حسین همدانی سرانجام روز ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در مسیر استان حماء در جنوب شرقی حلب توسط گروههای تکفیری تروریست به شهادت رسید.
روحش شاد و راهش پررهرو باد!
🔹🔹🔶🔹🔹
#عباسهای_زینب سلام الله علیها
#شهید_حسین_همدانی #مدافعان_حرم
#گروه_فرهنگی_تبار
@mangenechi
🔹🔶 گزیدهای از کتاب 🔶🔹
(فتنه ۸۸)
امین گفت:
حاج آقا مصوبهی شورای امنیت ملی رو گرفت که نیروهای نظامی و انتظامی و مردمی از سلاح گرم استفاده نکنن. وقتی که درگیریها اوج میگرفت و بسیجیها کارد به استخوانشون میرسید، باز حاج آقا اجازهی شلیک نداد. اگه کسی غیر از حاج آقا بود، کم میآورد یا از کوره در میرفت و حکم تیر میداد.
مهدی هم که وقت ورود حسین برای مدیریت بحران تهران، به باباش گفته بود که این کار ترکش زیادی داره، از ورود پدرش اظهار خرسندی میکرد و میگفت:
کنار بابا بودم که یه جوان که صورتش رو پوشونده بود، سنگ برداشت و به طرف ما پرتاب کرد و خورد به سر بابا. بلافاصله چند تا بسیجی رفتند و اون رو از بین دوستاش بیرون کشیدن. به حضرت آقا فحش داد! یکی از بسیجیها گرفتش زیر مشت و لگد. بابا با صدای بلند نهیب زد که: نزنش! نزنش! اما بسیجی که حسابی غیرتش به جوش اومده بود، طرف رو کت بسته آورد پیش بابا.
بابا با ترشرویی به بسیجی گفت: مگه نگفتم ولش کن؟!
بسیجی گفت: همین بود که با سنگ زد توی سر شما!
بابا گفت: نه، این نبود. بذار بره!
طرف خجالتزده سرش رو پایین انداخت. وقتی داشت میرفت رو کرد به بابا و گفت: میدونستی که کار من بود، اما آزادم کردی. هیچ وقت این کارت رو فراموش نمیکنم حاج آقا!
🔹🔹🔶🔹🔹
#گزیده_کتاب #خداحافظ_سالار
#شهید_حسین_همدانی #مدافعان_حرم
#گروه_فرهنگی_تبار
@mangenechi