eitaa logo
منگنه‌چی
4.5هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
86 فایل
درباره‌ی منگنه‌چی @mangenechi_ma تبلیغات و تبادل با منگنه‌چی @mangenechi_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔹🔶🔹🔹 تا می‌گویند محسن حججی، نیشِ تا بناگوش بازش جلوی صورتم نقش می‌بندد. وقتی بهش می‌رسیدی ،فقط می‌خندید و می‌خنداند. دفعه‌ی اول که یکی از رفقا در خیابان گل بهار گفت آقا محسن هم رفته سوریه، زدم زیر خنده: «بابا بی‌خیال! ما رو دست ننداز!» اصلاً به این روحیه‌ی طنز و بذله‌گو نمی‌خورد اهل این حرف‌ها باشد. می‌آمد داخل مغازه عطرفروشی که آنجا کار می‌کردم. از بس شوخی می‌کرد، دلم را می گرفتم و ریسه می‌رفتم. از وقتی فهمید فرزند شهید هستم حساب ویژه‌ای رویم باز کرد. با اینکه هفت سال کوچک‌تر از محسن بودم و مربی‌ام بود، خیلی عزت و احترامم می‌گذاشت؛ آن هم به حساب پدرم. 🔹🔶 عید غدیر رفتیم جشن عقدش. وسط جشن رفته بود داخل اتاق نماز می‌خواند.گفتم : «حالا یه روز نخون؛ دیرتر بخون، چی می‌شه مگه؟!» 🔹🔶 کله‌ی سحر بیدار می‌شد که: سید پاشو نماز صبح بریم مسجد جامع! می‌گفتم :دیوانه! توی این سوز سرما کجا می‌خوای بری؟ خب همین جا تو خونه بخون! نماز مغربش را هم کنار شهید گمنام نزدیک خانه‌اش می‌خواند. 🔹🔶 دراز کشیده بودیم .با کلی ذوق و شوق بهش گفتم : «اوج آرزوم اینه که پولدار باشم، یه خونه تو بهترین نقطه‌ی اصفهان، سفرهای خارج، گشت و گذار ... ازش پرسیدم : «خب محسن تو آرزوت چیه؟ نه گذاشت نه برداشت ،گفت: شهادت 🔹🔹🔶🔹🔹 @mangenechi