2024_10_05_16_02_02 فقه و قانون گذاری 1.mp3
50.98M
فایل صوتی
فقه و قانونگذاری
جلسه اول
۱۴ مهر ماه ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
كلام الشهيد الشيخ البوطي عن الشهيد السيد نصرالله
هدایت شده از م پورمند (کاری)
📌پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر با همکاری میز "توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی" دفتر تبلیغات اسلامی برگزار میکند:
🔹 یکشنبههای روش!
⚡️نشست نوزدهم
روش کاربردی سازی قواعد فقهی در حوزه نظارت بر بانکداری و مؤسسات مالی
🔶 ارائه دهنده:
🎤 آیت الله احمد مبلغی
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و عضو هیئت امنای پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر
🔷 دبیر جلسه:
حجت الاسلام والمسلمین علی شریفی
دبیر پژوهشکده فقه سیاست و حکومت پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر
🕒 زمان:یکشنبه ۲۲ مهر ساعت ۱۲:۳۰ الی ۱۴
🌐لینک ورود به جلسه :
https://bbb01.dte.ir/b/ggp-aag-qln-1ze
علاقمندان میتوانند برای حضور در جلسه به این آدرس مراجعه نمایند🔻
🏫 مکان: خیابان فاطمی(دورشهر) . کوچه 30. پلاک 53
🔗 www.riicj.com 🖇 eitaa.com//riicj_com
21 mehr.mp3
24.74M
فایل صوتی
درس خارج فقه محیط زیست
(فقه آب)
۲۱/ مهرماه/ ۱۴۰۳
1_14384667844.docx
26.7K
مکتوب
درس خارج فقه محیط زیست
(فقه آب)
۲۱/ مهرماه/ ۱۴۰۳
دیروز در قالب هیئتی در دفتر مجمع فقه اسلامی هند حضور یافته و با برخی از مسئولان این مجمع گفتگوهایی صورت گرفت. در این دیدار، بر سر همکاریهای فقهی توافق شد و مقرر گردید که نشستهایی پیرامون موضوعات مختلف برگزار شود، از جمله بررسی استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند اجتهاد.
در این دیدار کتاب بداية المجتهد با انضمام آراء شیعه به مجمع هدیه شد
همزمان با حضور هیئت ایرانی در این مجمع بیانیهای از سوی نماینده مجمع فقهی هند در جلسه قرائت گردید سپس منتشر شد در بخشی از آن آمده است:
كلمة ترحيبية مقدمة بمناسبة قدوم الوفد الإيراني في مكتب مجمع الفقه الإسلامي الهند
في التاريخ : 24 اكتوبر 2024م
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على محمد سيد المرسلين وعلى آله الطيبين الطاهرين وأصحابه الغر الميامين، أما بعد
أيها الحاضرون الكرام
إن المجمع يرحب بكم جميعا ترحيباً حاراً بقدومكم في هذا اللقاء الكريم ويستقبلكم استقبالا بالغا في مكتب مجمع الفقه الإسلامي (الهند)، ويقدم إليكم تحيات طيبة مباركة وتقديرات زكية خالصة خاصة إلى حضور الضيوف المبجلين الإيرانيين الذين قد شرفونا بزيارتهم السعيدة، وعلى رأسهم فضيلة الشيخ آية الله أحمد مبلغي ممثل جمهورية إيران الإسلامية في مجمع الفقه الإسلامي الدولي بجدة.
أيها الحاضرون
إن مجمع الفقه الإسلامي الهند قد أنشئ في عام 1988م بيد القاضي مجاهد الإسلام القاسمي رحمه الله، ولاشك أن المجمع يتحمل في طيه أهدافا و مقاصد، ومن أهدافه حل القضايا الناشئة من التغيرات الاقتصادية والاجتماعية والسياسية، والبحث عن الحلول المستجدات العصر الراهن الحديث ودراسة وتحقيق الموضوعات الفقهية في ضوء المقتضيات العصرية، وإيجاد الصلات مع المؤسسات العلمية والفقهية داخل الهند وخارجها، وإشعار الناس بالمشكلات المتخلقة في مجالات الاقتصاد والاجتماع والطب والعلم خاصة، وتشجيع العلماء الشباب وتربيتهم للدراسة و التحقيق وإعداد الكتب حول الأسئلة الجديدة والتحديات المواجهة للإسلام في أسلوب الزمن المعاصر، وخاصة بذل الاهتمام بتزويد المتفوقين من خريجي المعاهد والمدارس الدينية بمبادئ ضرورية للعلوم العصرية، وكذلك بتثقيف أذكياء متخرجي الجامعات العصرية بمبادئ العلوم الفقهية والدينية ومن أعظم جهود المجمع وأكبر أعماله أنه أعاد إلى الناس الطمح العلمي الجديد. وذوق البحث والدراسة والاعتدال في الفكر، وهكذا أحيى المجمع الحركة الفقهية الاجتهادية الجماعية.
فالحمد لله إن مجمع الفقه الاسلامي الهند يستمر ويتواصل على دربه لتحقيق إنجازاته وحصول أهدافه، فإن المجمع قد عقد حتى الآن /32 ندوة فقهية وناقش فيها على موضوعات وقضايا شتى مثلا طبية واجتماعية واقتصادية وتجارية، وغير ذلك من القضايا الأصولية.
یادآوری میشود که در این جلسه نمایندگان مجمع فقه اسلامی هند از نقش محوری ایران در مقاومت و دفاع از ملت مظلوم فلسطین در برابر رژیم اشغال گر قدس حمایت نمودند و خطبههای تاریخی مقام معظم رهبری را در نماز جمعه اخیر ستودند و نسبت به آن ابراز احساسات کردند.
💢 فعالسازی مقاصد در فقه الاجتماع با نظریه علامه طباطبایی
در هند، نشستی با عنوان «مقاصد شریعت و همزیستی مسالمتآمیز» برگزار شد.
متنی که در این نشست ارائه شد با تعديلاتى زیر تقدیم می گردد:
بسم الله الرحمن الرحیم
در مسیر فعالسازی مقاصد شریعت، نیازی جدى به برونرفت از چارچوبهای سنتی و گامنهادن در فضایی تخصصیتر، که با پیچیدگیهای عصر حاضر همخوانی داشته باشد، حس میشود.
این دگرگونی نیازمند تمرکزی ویژه بر وارد ساختن مقاصد شریعت در فقه اجتماع است. فقه اجتماع فقهی تخصصی است که به احکام شرعی مربوط به زیربناهای اجتماعی، از جمله کنشگری اجتماعی، نمادهای اجتماعی، نهادهاى اجتماعى، روابط اجتماعی، گروههای مرجع اجتماعى، هويت اجتماعى و.... میپردازد.
اگر بتوانیم مقاصد شریعت را با عمق، پویایی و اصالتی که فقه اجتماع از آن برخوردار است، به این حوزه تخصصی وارد کنیم، قادر خواهیم بود مفاهیم نوینی بیافرینیم که در حل مسائل روز نقشآفرین باشند.
به بیان دیگر، نگاهی تخصصی به مقاصد شریعت، افقهای تازهای از مباحث نو و ابتکارات فکری میگشاید، که میتواند در حل مسائل پیچیده اجتماعی و هدایت سیاستهای عمومی، همسو با منافع جامعه، مؤثر واقع شود و توانایی ما را در مواجهه با چالشهای عصر افزایش دهد.
چالشهای اجتماعی معاصر، ما را به سوی رویکردهای فقهی تخصصی سوق میدهد؛ دیگر رویکرد غیر تخصصی پاسخگوی پیچیدگیهای جامعه نیست. ازاینرو، ضروری است مقاصد شریعت را به گونهای نو بازآفرینی کنیم تا قابلیت تطبیق در عرصههای اجتماعی معاصر را داشته باشند.
چقدر تنگنظرانه است که مطالعات ما با رویکرد غیرتخصصی و عمومی محدود شود و نتواند با پیچیدگیهای عصر حاضر همسو گردد! ما نیازمند مباحثی نو هستیم که روح شریعت را در زندگی امروزی زنده کنند و آن را به ابزاری مؤثر در حل چالشهای اجتماعی بدل سازند. باید مقاصد شریعت را با جامهای از فقه تخصصی ملبس کنیم تا اثرات واقعی آن را در زندگی لمس نماییم.
▪︎ نظریه علامه طباطبایی متضمن لایههای سه گانه مقاصد شرع
علامه طباطبایی، که علاوه بر مقام فقه و تفسیر، فیلسوفی در متافیزیک و اندیشمندی در فلسفه اجتماعی بود، نظریهای در باب ترتیببندی مقاصد ارائه کرده است که با دقت به فعالسازی مقاصد در چارچوب فقه اجتماع میپردازد. این نظریه افقهای گستردهای را میگشاید و ما را از مواجهه کلی با مقاصد به فضایی تخصصیتر منتقل میکند، که مسائل اجتماعی را با عمق بیشتری بررسی کرده و آنها را با نیازهای روز همسو میسازد.
علامه در نظریه خود سه طبقه اساسی مطرح میکند و بر این باور است که هر طبقه بیانگر مقصدی بنیادین در دین است و نیازمند رعایت دقیق در ترتیب و ساختار میباشد؛ چرا که بدون رعایت این ترتیب، نظام کلی اجرای دین دچار اختلال میگردد.
این طبقات عبارتند از:
- طبقه اجتماعیات در اسلام
- طبقه عبادات
- طبقه معرفیات
این الگوی فقهی نیازمند فعالسازی تدریجی و همسو با هم است تا اثرات مثبت آن در جامعه تضمین شود. این سه طبقه به هم پیوستهاند و در صورت عدم رعایت ترتیب در فعالسازی، دین از توانایی خود در مدیریت مؤثر جامعه محروم خواهد شد.
علامه میگوید:
«قوانین اجتماعی در اسلام مقدمهای برای تکالیف عبادی است که به خاطر آنها مقصود شدهاند؛ و تکالیف عبادی نیز مقدمهای برای معرفت به خداوند و نشانههای اوست. هرگونه اختلال، تحریف یا تغییری در احکام اجتماعی اسلام منجر به فساد عبادات و فساد عبادات منجر به اختلال در امر معرفت خواهد شد.»
▪︎ شرح نظریه علامه
در این عبارت، علامه طباطبایی ساختار سهلایهای احکام اسلامی را تشریح میکند و نشان میدهد که هر لایه، مقدمهای برای لایه بعدی است و هرگونه اختلال در لایههای پایینتر، بر لایههای بالاتر اثر منفی خواهد گذاشت.
نخستین لایه، قوانین اجتماعی است که وظیفه تنظیم زندگی جمعی مسلمانان را دارد. علامه بیان میکند که اهمیت این قوانین در نقش زیربنایی آنهاست؛ یعنی برای ایجاد نظم اجتماعی و از خاستگاه این نظم اجتماعی، زیرساختی ضروری برای تحقق عبادت آرمانی در نظر گرفته میشوند. بنابراین، رعایت دقیق این احکام اجتماعی اولویتی اساسی است که باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که بیتوجهی به آنها مانع از تحقق دین در همه بخشهای آن میشود.
در لایه دوم، عبادت قرار دارد که خود مقدمه اى برای رسیدن به معرفت الهی بهشمار میروند. علامه تأکید دارد که عبادات مقدمهای برای دستیابی به سطح بالاتر یعنی معرفت هستند.
در بالاترین لایه، معرفت دینی عمیق به صورت عام و معرفت به خداوند به صورت خاص قرار دارد که غایت اصلی این سلسله مراتب است. این معرفت، شناخت و درک عمیق از خداوند و نشانههای او را شامل میشود.
▪︎ نظریه علامه و فقه الاولویات
به این ترتیب، علامه طباطبایی نوعی فقه اولویات اجتماعی را ارائه میکند که در آن احکام اجتماعی به عنوان پایه و شرط اصلی برای مراتب بالاتر در نظر گرفته شدهاند. رعایت این اولویتها تضمین میکند که ساختارهای اجتماعی صحیح و محکم، زمینه لازم برای انجام تکامل عبادی و سپس معرفتی پدید آید.
▪︎ وحدت اسلامی یکی از احکام اجتماعی اسلام
در این چارچوب، وحدت اسلامی به عنوان عنصر محوری در اجتماعیات اسلامی نقشآفرین است؛ چرا که این وحدت، بنیان هر تلاشی برای ساختن جامعهای پیوسته و عادلانه است. نبود وحدت به فروپاشی ارزشهای اجتماعی و فقدان عدالت، احسان و انصاف میانجامد.
علامه درباره آیات وحدت میگوید:
«یکی از بدترین کوتاهیها، بیاعتنایی محققان ما به بررسی این آیات شریفه است، با وجود فراوانی، اهمیت و پیوند آنها با حال امت و سعادت دنیوی و اخروی آن.»
نادیدهانگاشتن این آیات، ظلم به خویشتن و کوتاهی در حق امت است. هر آیه پیامی برای همبستگی و همیاری دارد. وحدت، حالتی است که باید در هر زمان و مکان تجربه شود؛ وحدتی که امنیت و آرامش را به ارمغان آورده و جامعهای سرشار از محبت و مودت بهپا میدارد.
23 ..mp3
19.19M
فايل صوتی
درس خارج فقه محیط زیست
(فقه آب)
۲۳/ مهرماه/ ۱۴۰۳
2_144244932714932952.docx
18.2K
مکتوب
درس خارج فقه محیط زیست
(فقه آب)
۲۳/ مهرماه/ ۱۴۰۳
💢 مقاصد: بین تکوینی و تشریعی
[سخنرانی ارائهشده در کنفرانس مقاصد شریعت و همزیستی مسالمتآمیز در هند با اندکی تغییرات]
در قرآن کریم، دو نوع اساسی از مقاصد را مییابیم: مقاصد تکوینی و مقاصد تشریعی.
۱. مقاصد تکوینی
مقاصد تکوینی اهداف بزرگی هستند که در کتاب خدا به آنها اشاره شده و به اسرار خلق و جعل مربوط میشوند و نتایج مقدر و حکمتهای بزرگی بر آنها مترتب است. هر خلق و هر جعل دارای هدفی عظیم و غایتی حکیمانه است که از طریق آن حکمت الهی در خلق موجودات و نظم مسائل اجتماعی و کیهانی نمایان میشود و افقهایی برای فهم معانی زندگی و هستی پیش روی عقلها میگشاید.
بهعنوان مثال:
الف. آیه مبارکه «وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلّا لِیَعبُدونِ» نشان میدهد که خلقت، یک واقعیت تکوینی است و غایت و هدف این خلقت عبادت است.
ب. آیه «وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا» اهمیت آشنایی متقابل بین جوامع و قبایل را بهعنوان هدفی از این تنوع قبیلهای و قومی بیان میکند که خداوند آن را برای تقویت ارتباط و تفاهم بین انسانها مقدر کرده است.
ج. در آیه «لِكُلٍّ جَعَلْنا شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً»، روشن میشود که تشکیل امت یکی از مقاصد اساسی در وضع شریعت است. خداوند در حکمت خود اراده فرموده که امت اسلامی شریعتی بلندمرتبه داشته باشد که دلها به دور آن جمع شوند و نفوس بر پایه آن برادری کنند و به مرتبههای عزت و بزرگی برسند؛ غایت بزرگی که همان وحدت امت بر شریعت خاتم پیامبران محمد (صلی الله علیه و آله) است.
۲. مقاصد تشریعی
الف. تقوا
تقوا غایتی شریف و راهی بهسوی رشد و فضیلت است و تحقق عدالت از بلندترین مقاصد شریعت گرانقدر است، همانطور که خداوند میفرماید: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» (المائده: ۸). در این فرمان الهی اهمیت عدالت در زندگی اجتماعی و اقتصادی تجلی مییابد، چراکه در تثبیت تقوا، تقویت پایههای امنیت و استقرار ارکان صلح در جامعه سهم دارد و با نور حق میدرخشد و برای هر انسانی با فطرت پاک، خیر میآورد. همچنین، آیه «وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» (البقرة: ۲۳۷) نشان میدهد که عفو یکی از اصول اساسی است که شریعت بر آن تأکید دارد، چراکه عفو روابط انسانی را تقویت و مؤمنین را به تقوا نزدیک میکند.
ب. جلوگیری از انحصار ثروت در یک گروه خاص
در آیه «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ» (الحشر: ۷)، روشن است که توزیع عادلانه ثروت از مقاصد تشریع است. این اصل مانع انحصار ثروت در یک گروه خاص میشود که این امر در تحقق عدالت اجتماعی و تقویت همکاری و همیاری میان افراد جامعه سهم دارد.
این مقاصد، عمق پیام اسلام را برجسته میسازند که در تلاش است وحدت، عدالت، عبادت، رفاه و ثبات را برای جامعه تحقق بخشد.
ارتباط میان نظام شریعتی و نظام تکوینی، عمیق و استوار است و به هیچوجه نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد یا بین آنها فاصله انداخت. بر این اساس، مقاصد تکوینی، مقاصد اساسی تشریع نیز هستند و شریعت درصدد تحقق و اجرای آنها است.
1_14603501930.mp3
37.54M
فقه مسئولیت اجتماعی
💥 فایل صوتی
فقه الوعد/ جلسه اول
1_14603780830.docx
21.2K
فقه مسئولیت اجتماعی
💥مکتوب
فقه الوعد/ جلسه اول
به زبان عربی
💢 تعریف شریعت از دیدگاه فلسفی علامه طباطبایی
1. تأسیس علم فلسفه شریعت:
فلسفه شریعت علمی است که باید تأسیس شود، زیرا عمیقترین و بزرگترین تأثیرات را به همراه دارد. این علم آثار خود را بر فقه، اصول و فلسفه فقه و اصول میگذارد و نگرشهای عمیقی در ارتباط با شریعت به وجود میآورد. همچنین، معنای حکمت را در هر دلالت تجسم میبخشد و فهمی جامع ارائه میدهد که تفکر جامعه را ارتقا میدهد و مسیرهای دانش را روشن میکند.
2. نقش آن:
در مطالعات فقهی، بسیاری از خللها وجود دارد که راهی برای برطرف کردن آنها نیست. در این موارد، ذهن فقیهان ممکن است از نقاط حرکتی آغاز شود که با واقعیت متون شریعت تناسب ندارد. اما اگر علم فلسفه شریعت مبنای کار باشد، مسائل اساسی و عميق دنبال خواهند شد و هماهنگیهای ژرف و نزدیک به حقیقت ایجاد میشود که فهم را تقویت کرده و ثمرات خود را در ارتقای حکمت و روشنایی ذهنها به بار میآورد.
3. تمایز دیدگاههای فلسفی شریعت از علامه طباطبایی:
اهمیت فلسفه شریعت در کلمات و نگرشهای علامه طباطبایی در این است که:
- وی در این فلسفه گاه به اصول فلسفی مابعد الطبیعی برای بناء اندیشه ای فلسفی راجع به شریعت استناد می کند، مانند بررسی رابطه بین اراده الهی و شریعت ( که آن را امری اعتباری میداند).
- به مبانی فلسفه اجتماعی در تحلیل شریعت میپردازد، مانند وقتی که نقش شریعت را در رابطه با مصلحت اجتماعی یا عدالت اجتماعی توضیح میدهد.
- از فلسفه انسان در فلسفه شریعت استفاده میکند، مانند بررسی رابطه بین فطرت و شریعت یا نظریه اعتبارات و مبنای آن در تبیین ماهیت احکام شریعت.
به هر حال، فلسفه شریعت از دیدگاه علامه و بر اساس دیدگاه او، نوآوریها و زوایای مهمی را به همراه دارد.
4. نگاه فلسفی علامه به شریعت:
آنچه در ادامه ارائه میدهیم، تعریفی است که از اقوال علامه در مواضع مختلف استخراج شده و آنها را در یک چارچوب واحد جمعآوری کردهایم تا دیدگاه فلسفی او در مورد شریعت از تمامی ابعاد بررسی شود. البته، این تعریف که به نام علامه ارائه میشود، نیازمند مطالعات و تحلیلهای عمیق است تا بهطور واضح و عمیق درک شود و دلالتهای آن در زمینه پژوهش و فکر تفصیل یابد:
"شریعت راهی است که برای امت تعیین شده و واضع آن خداوند متعال است. این شریعت شامل احکام و اوضاعی است که امور اعتباری را به فطرت انسانی هدایت میکند. لذا مصالح و ملاکات حقیقی را دنبال میکند که غایات مقصودهای برای آنها وجود دارد. این تبعیت در پیشرفت شریعت به سمت ایجاد اعتدال (یعنی میانهروی عادلانه بین افراط و تفریط) در حال انسانی، از طریق فرآیند اصلاح اخلاق و ملکات نفوس و حفظ عقل و جلوگیری از هر عمل که سبب باطل شدن کار عقل شود، تجلی مییابد. همچنین به وضعیت افراد و جامعه با هم توجه شده و در آن، مراعات جامعه بر وضعیت فرد غالب است. این شریعت به حفظ مصالح اجتماعی و رفع اختلافات بین امت و رهایی انسان از مشکلات زندگی میانجامد. تمام جزئیات این شریعت به عنوان مسائلی از توحید مشترک است و لذا نمایانگر اخلاص و محبت به خداوند متعال است و به دلیل ارتباط واقعی آن با توحید، همواره کلی و ثابت و بدون تخلف و اختلاف است."
همانطور که گفتیم، علامه طباطبایی این نظریه را در یک یا دو موضع خاص بیان نکرده، بلکه آن را در لابلای اقوال پراکنده خود گنجانده است. ما آن لؤلؤهای پراکنده را گردآوری کردهایم و از آن پراکندگیها، دُرّی ساختهایم که بیان جامع نظریه او در مورد شریعت را شکل میدهد و تمامی معانی و افکار او را در قالبی واحد جمع میکند که عمق معنا و زیبایی بیان را در خود دارد.
5. نگاههای علامه، آغاز مهمی:
به نظر میرسد آنچه از علامه نقل کردیم، میتواند مبنای خوبی برای بحث درباره فلسفه شریعت باشد. فلسفه شریعت جهانی بزرگ و پر از مسائل مهم و بیانات ارزنده است، اما برای آغاز، میتوانیم از این نقطه شروع کنیم تا ورودی برای کشف عمق و جوهر این علم باشد و افقهای جدیدی از فهم و درک را برای ما بگشاید.
1_5269886702.mp3
22.28M
🟢 فلسفه شریعت
جلسه ٤ / بخش ١
واضع شریعت کیست؟
دیدگاه ها در پاسخ به این سوال
@manhajah
1_14611951617.mp3
19.05M
🟢 فلسفه شریعت
جلسه ۵
آیا مصالح، مقاصد شریعت هستند؟
آیا مصالح (و مقاصد) علت حکم هستند؟
چهار نظریه در پاسخ به این سوال
@manhajah
🟢 فلسفه شریعت
جلسه ۵
( مكتوب بحث به عربى)
آیا مصالح، مقاصد شریعت هستند؟
آیا مصالح (و مقاصد) علت حکم هستند؟
چهار نظریه در پاسخ به این سوال
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
@manhajah
بسم الله الرحمن الرحیم
في الجلسات السابقة، أتينا بتعريفٍ للشريعة، متضمّن لعبارات مركّبةٍ من كلمات العلامة الطباطبائي، تعريفٌ يعبّر في حقيقته عن نظريته الشاملة حول الشريعة.
▪︎ إعادة تكرار التعريف الفلسفي للشريعة:
نعود فيما يلي إلى استعراض عبارة العلامة الطباطبائي التي تحوي نظريته:
"الشريعة هي الطريقة الممهَّدة للأمة، واضعها هو الله سبحانه، تشتمل على الأحكام والأوضاع التي هي أمور اعتبارية تهدي إليها الفطرة الإنسانية، ولذلك تتبع المصالح والملاكات الحقيقية التي هي غايات مقصودة لها، وقد تمّ تجسيد هذا الاتباع في مسار الشريعة نحو إيجاد الاعتدال (أي الوسط العدل بين الإفراط والتفريط) في حالة الإنسانية، عبر عملية إصلاح الأخلاق وملكات النفوس، والتحفظ على العقل، والمنع من كل فعل يبطل عمل العقل، مع اعتبار حال الأفراد والمجتمع معاً، مع غلبة مراعاة المجتمع على حال الفرد، ونحو حفظ المصالح الاجتماعية ورفع الاختلاف بين الأمة، والخروج بالإنسان من مضائق مشاكل الحياة. وهذه الشريعة تشترك جميع تفاصيلها في أنها من شؤون التوحيد، ولذلك هي تمثّل الإخلاص والمحبة لله سبحانه، وبسبب رجوع واقعها إلى التوحيد، فهي كلية دائمة ثابتة من غير تخلفٍ أو اختلاف."
المقصود من "التعبير المركّب" هو أن العلامة لم يقل هذا الكلام في موضعٍ واحد أو اثنين، بل في مواضع متفرّقة. فقمنا بجمع هذه النقاط المبعثرة وصنعنا منها تعبيرًا يعكس نظريته حول الشريعة، ليجمع جميع معانيه وبياناته في قالبٍ واحد.
▪︎ لماذا ركزنا على العلامة:
إنّ العلامة الطباطبائي، بفضل أفكاره الفلسفية العميقة حول الشريعة، لديه استنتاجاتٌ وأقوالٌ خاصّة. كما أنّه قدّم نظرياتٍ في بعض أفكار الفلسفة الإنسانية والميتافيزيقية. وتنبثق بعض أفكاره في الأحكام من فلسفة الشريعة، وأحيانًا من فلسفة الإنسان، كما في قوله إنّ القوانين اعتبارية، وهو مستمدٌّ من فلسفته الأنثروبولوجية، ليضيف أن الشريعة أيضًا تحمل قوانين اعتبارية. ثم يشير إلى أن إرادة الله لا تتعلّق بالاعتباريات، وهو قول مستوحى من فلسفة الميتافيزيقا. من هنا، وجد حلاً بأن الشريعة، رغم كونها اعتبارية، فإنّها تنبع من الله، وهو ما يتابعه ضمن فلسفة الشريعة.
▪︎ نظریة العلامة أفضل نظرية
أفضل تعريفٍ وأجمل رؤيةٍ للشريعة تجلّت في مرآة أفكار العلامة الطباطبائي، وانعكست بأبهى صورة. فقد تحدّث في كلماته، التي جمعناها في العبارة أعلاه، عن الشريعة بالكمال والتمام، وأشار إلى نقاطٍ بارزةٍ، وكلّ نقطةٍ منها تحمل عبء فلسفةٍ واسعةٍ في نطاق فلسفة الشريعة.
▪︎ منهج البحث:
ما أسّسناه في الجلسات السابقة هو أن نفحص صفةً بصفةٍ في هذا التعبير المركّب للعلامة حول الشريعة، ونبحث فيها. وإذا كان لدى الآخرين قولٌ في هذا الباب، نعرضه، وإذا كان هناك نقدٌ لكلام العلامة، نبيّنه.
▪︎موضوع الجلسة:
في هذه الجلسة، نعتزم شرح العبارة التالية ومناقشتها:
"المصالح والملاكات الحقيقية والتي هي غاياتٌ مقصودةٌ لها."
في "الميزان" نجد إشارةً إلى هذه الفكرة، ومن ذلك هذه العبارة:
"للحكم غاية مقصودة وهي المصلحة التي يستعقبها."
▪︎ أهمية البحث والسؤال الرئيسي:
للبحث، نطرح السؤال: هل تُعدّ المصالح "غايات مقصودة للشريعة" (مقاصد الشريعة)؟ ينبغي تقديم إجابةٍ وافيةٍ وتحليليةٍ عن هذا السؤال في فلسفة الشريعة.
الاهتمام بهذا النقاش بشكلٍ تطبيقي يكشف عن زوايا مظلمة في النظر إلى المقاصد، لأن الحديث عن المقاصد غالبًا ما يكون غير واضح. من هنا، نحاول في هذا النقاش أن نضيء هذه الزوايا ونزيل الغموض. أهمية هذا النقاش تكمن في كونه تطبيقيًا ومقارنًا، وهو مفتاحٌ للدخول في مبحث المقاصد وربطها بالمصالح.
لا شك أن أدبيات علماء الشيعة حول المقاصد مختلفة؛ بعضهم يستخدم تعبير "الغايات"، وبعضهم "المقاصد"، وآخرون "مقصودة للشارع." المرحوم ملا صدرا كذلك له كلماتٌ كثيرةٌ في هذا الباب تحتاج إلى بحثٍ مستقل.
من جهةٍ أخرى، دخل فقهنا وأصولنا ميدان البحث في المصلحة.
ما نقدمه هنا هو نظرةٌ إلى المصلحة والمقاصد وربطهما ببعض، وهي مسألةٌ تقع ضمن نطاق فلسفة الشريعة، على الرغم من أنها تحمل نتائج للأصول وتستند إليها في بعض الجوانب.
لكن الحديث الأصيل، هل الشارع الحكيم له حكمةٌ أم لا، وهل حكمته مصلحةٌ أم لا؟ هو سؤالٌ فلسفيٌ أصيلٌ يدخل في نطاق فلسفة الشريعة.
كما أن هذا النقاش ليس بحثا عن منهجية الاستنباط بشكل مباشر.
▪︎ أهمية فلسفة الشريعة:
فلسفة الشريعة علمٌ بالغ الأهمية والتأثير، تظهر نتائجه في عملية الاستنباط ومنهجيته، ويلقي بظلاله على علم الأصول، وله تأثيرٌ أساسيٌ وجوهري على فلسفة الأصول.
يجب أن نعلم أن فلسفة الدين تختلف عن فلسفة الشريعة. لدينا فلسفة الدين التي تبحث في مسائل مثل: هل الدين له شريعةٌ أم لا؟ ولدينا فلسفة الشريعة التي نناقشها الآن. كما أن لدينا فلسفة الفقه التي هي علمٌ لدراسة الفرضيات المسبقة للفقهاء وبنيته ونظرياته ومنهجه.
كذلك لا يجب إغفال فلسفة أصول الفقه وفلسفة الرجال.
فالحقيقة أن فلسفة الشريعة تحتلّ مكانةً أسمى وتبرز بعد فلسفة الدين. وبمجرّد أن نصل في فلسفة الدين إلى أن للدين شريعة، فإن أي بحثٍ فلسفي حول الشريعة يقع ضمن نطاق فلسفة الشريعة.
أهمية البحث في المصلحة وعلاقتها بالشريعة تكمن في أن المصلحة تعتبر جسرًا بين الشريعة والواقع. النقاشات الأصولية حول المصلحة مفيدةٌ للغاية، لكن يجب أن تسبقها بحوثٌ فلسفيةٌ في فلسفة الشريعة، وهي جزءٌ من الجهد الذي يجب أن يُبذل.
علينا أن نزيد من عمق البحوث الفلسفية حول المصلحة وعلاقتها بالشريعة. فإذا أردنا بناء جسرٍ بين الشريعة والمجتمع، فعلينا البحث عنه في فلسفة الشريعة. في فلسفة الشريعة نقول إن الشريعة تهتم بالمجتمع، وهذه النقطة تجعل من المصلحة نقطة وصلٍ جوهرية.
▪︎ أربع نظريات حول مقصدية المصلحة
النظرية الأولى: نظرية العلية
وهذه للإمام الغزالي والرازي، هما يريان أن المصلحة هي المقصودة للشارع، ودورها العلية لعلة الحكم. وتوضيحه يتم عبر نقاط:
النقطة الاولى: للشارع في كل قضية حكمان:
التوضيح: عندما يُصدر الشارع حكمًا بشأن مسألة معينة، فإنه في الحقيقة يشرّع حكمين: أحدهما هو الحكم الأصلي (مثل الوجوب)، والآخر هو سبب ذلك الحكم. يقول الغزالي:
"وحكم الشرع نوعان . أحدهما: نفس الحكم، والثاني: نصب أسباب الحكم ....والبرهان القاطع على أن هذا الحكم )أي الحكم الثاني) شرعي، أعني نصب الأسباب لإيجاب الأحكام" (المستصفى، 329).
النقطة الثانية: للحكم حكمة:
هناك حكمة للحكم (وطبعا للحكم الأصلي)، والمقصود منها ما انعكس في قوله: " لسنا نعني بالحكمة إلا المصلحة المخيلة المناسبة" (المستصفى، 330) ثم مثل للحكمة بمثالين نذكر أحدهما وهو ما قاله: "كقولنا أن الصبي يولي عليه لحكمة، وهي عجزه عن النظر لنفسه" ( المستصفى، 330). فمصلحة مساندة الصبي لعجزه عن النظر لنفسه هي حكمته.
النقطة الثالثة: الحكمة علة العلة:
إن الذي هو السبب المجعول للحكم، هو نفسه يكون مسبباً عن سبب، وهو تلك التي هي حكمة الحكم، فمثلاً في المثال السابق، أن الحكم بكون الصبي مولّى عليه، سببه الصبا، ولهذا الصبا علة وهي تلك الحكمة، إذ "ليس الصبا سبب الولاية لذاته، بل لهذه الحكمة" ( المستصفى، 330).
النقطة الرابعة: يجوز تعليل الحكم بالحكمة:
إذا كانت الحكمة علة لعلة الحكم، فاعتبارها علة للحكم نفسه مما لا محيص عنه، بل هي الأولى لذلك، يقول الرازي: "الحكمة علة لعلية العلة فأولى أن تكون علة للحكم، بيانه أن الوصف لا يكون مؤثرا في الحكم إلا لاشتماله على جلب نفع أو دفع مضرة فكونه علة معللة بهذه الحكمة فإن لم يكن العلم بتلك الحكمة المخصوصة استحال التوصل به الجعل الوصف علة وإن أمكن ذلك وهو مؤثر في الحكم والوصف ليس بمؤثر كان لإسناد الحكم إلى الحكمة المعلومة التي هي المؤثرة أولى من إسناده إلى الوصف الذي هو في الحقيقة ليس بمؤثر" (المحصول، 5 : 292).
من هذه النظرية تتضح لنا عدة أمور:
1. المصلحة تمثل الحكمة.
2. بما أن الحكمة تُعد مقصدًا، فإن المصلحة أيضًا تُعد مقصدًا.
3. الحكمة هي علة العلة.
4. بما أن الحكمة هي علة العلة، فإن المصلحة تُعد علة للعلة.
5. وبما أن المصلحة مقصد، وفي الوقت نفسه علة للعلة، نستنتج أن المقصد نفسه يتمتع بعلية.
28 .....mp3
28.78M
فايل صوتی
درس خارج فقه محیط زیست
(فقه آب)
٢٨/ مهرماه/ ۱۴۰۳
2_144244932744765555.docx
20.2K
مكتوب
درس خارج فقه محیط زیست
(فقه آب)
٢٨/ مهرماه/ ۱۴۰۳
۱۸ نکته مهم در باره ارتکاز در این درس
1_14386320318.mp3
26.58M
فايل صوتی
درس خارج فقه محیط زیست
(فقه آب)
٢٩/ مهرماه/ ۱۴۰۳
١. نقد صاحب جواهر در ذکر روایتی با مضمون انتقال حق از طریق وراثت
٢. نسبت مذاق شریعت با استحسان