eitaa logo
روزمرِگی های من و مامان
57.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
4 فایل
🫶آغوش مادرانه‌ام برایت گستره است🫶 با روزمرگی‌های مادرانه👩‍👧‍👦 آموزش دستپخت مادرانه🍛🍲 آموزش‌ها و سرگرمی ارتباط با من: 🧕 @ghorbani_29 تبلیغات: 🤳 https://eitaa.com/joinchat/520225055Cabc0a1c423
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر شش فرزند هستم زمانی که مثل خانما خیلی خسته و کوفته از کارای خونه بودم و بدتر از همه این که کارای خونه رو بیهوده و آب در هاون کوبیدن می دیدم و تکراری و ..... از طرفی احساس عقب افتادن از دوستام می کردم که اکثرا استاد شدن و محقق و ..... ی شبی خواب دیدم رفتم منزل دوستم و دیدم فرش های قرمز رنگ منزلشونو عوض کرده و سبز ی دست انداخته، برام اهمیتی نداشت و خیلی معمولی از کنارش گذشتم، شب قسمت شدم رفتم جمکران قسمت بالا پر شده بود و درب مسجد پایین رو تازه باز کرده بودن نفرات اول بودیم وارد مسجد شدیم به محض دیدن فرش های سبز مسجد به یاد خوابم افتادم و گفتم: خونه ای که دیدم همین بود! همین فرش ها بود! همین باعث شد که خوابم رو برا دوستم تعریف کنم اول ازم قول گرفت برای دوستانی که می شناسنش تعریف نکنم بعد گفت من خیلی اهل درس و بحث و مطالعه و کلاس و ..... بودم دو تا بچه پشت سر هم باعث شد که از همه چی فاصله بگیرم فقط دستشویی بودم و آشپزخونه ی روز با خودم حرف زدم که: تو موکب ها چکار می کنن؟ مگه غیر از اینه که فقط پخت و پز می کنن و تمیزکاری و مردم میان می خورن و می خوابن و می رن و دوباره اینا از اول تمیز می کنن و می پرن و ..... اصلا هم نمیگن کی هستی که میای داخل و حتی جوراب هاشونم می شورن و نه تنها خم به ابرو نمیارن بلکه لذت می برن و همیشه به این کار افتخار می کنن و با همین کارها شادِ شادن منم همون موقع تصمیم گرفتم موکب حضرت مهدی بزنم و فرزندانم رو سربازای حضرت بدونم و از جون و دل خدمت کنم بعد از اون الان شما هشتمین نفر هستی که برام پیام اوردی! یکی گفته دیدم رفتی ساکن مسجد جمکران شدی یکی گفته خونه تون مسجد جمکران شده بود و..... اما روشم این جوری بوده که؛ به هیچ کدوم از افراد خانواده هیچی نگفتم و فقط در دلم چنین نیتی کردم ثانیا پیش خودم مرتبا نیتم رو برای هر کاری تکرار می کردم مثلا زیر کتری رو که می خواستم روشن کنم، می گفتم: برای موکب حضرت مهدی روشن می کنم و ...... 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
غذای ساده مناسب افطار مواد لازم: سیب زمینیهای کوچک یک کیلو گرم روغن زيتون: یک قاشق غذاخوری خامه ترش: یک چهارم فنجان پیازچه خرد شده: ۵ عدد خرده نان خشک: یک چهارم فنجان فلفل قرمز تند خرد شده یک عدد پنیر پارمزان : یک سوم فنجان یا 2 قاشق غذا خوری طرز تهیه : فر را روی 200 درجه سانتی گراد معادل 180 درجه فارن هایت گرم کنید. سینی فر رابا فویل بپوشانید. ؛ سیب زمینی ها را با روغن چرب کنید و در سینی بچینید و به مدت 30 تا 35 دقیقه در فر قرار دهید تا پخته و نرم شوند.بعد از این زمان ؛ سیب زمینی ها را بیرون بیاورید و پس از کمی خنک شدن ؛ سر سیب زمینی را برش دهید. یک قاشق چای خوری بردارید و داخل سیب زمینی رابه گونه ایی که به بدنه سیب زمینی آسیبی برسد خالی کنید. قسمت هایي از سیب زمینی راکه با قاشق خالی می‌کنید در یک ظرف قرار داده و با قاشق له کنید. ذرت ؛ پنیر ؛ خامه ترش ؛ پیاز و فلفل رابا سیب زمینی له شده مخلوط کنید. نمک و فلفل اضافه کنید و خوب هم بزنید. با قاشق چای خوری از این ترکیب داخل سیب زمینی ها بریزید و روی مواد رابا پنیر و خرده نان بپوشانید. 10 تا 12 دقیقه در فر بپزید تا پنیر ذوب شود و خرده هاي‌ نان تست شوند 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸سوال یکی از اعضای محترم کانال 👇 با سلام و احترام.. خانمی هستم ۴۰ ساله...دارای دختری ۱۸ و پسری ۱۴ ساله.... مشکلات زیاد داشتم ...اما اساسی‌ ترین مشکلم آینه که بعد از کرونا وسواس بدی نسبت به همه چیز بیرون خانه پیدا کردم...یعنی هر چیزی که از بیرون بیاد حتی کاغذ باید شسته شود و یا در کیسه بزارم و بنویسم کثیف هست.... حتی وقتی از بیرون میایم هر ۴ نفر باید دوش بگیرن حتی اگه شده در روز دوبار ...لباسها همه بعد از هر بار بیرون رفتم باید شسته شود... قبلا وسواس داشتم اما نه به این حد... حتی یک نفر مهمان نمیتونه خونمون بیاد چون احساس می کنم کثيف است ...الان میخواد خواستگار بیاد برای دخترم دارم داغون میشم... افسردگی شدید گرفتم و دارو مصرف میکنم و حتی RTMSهم انجام دادم ..میشه کمکم کنید😭😭😭
🌸پاسخ مشاور👇 سلام و احترام دوست عزیز متاسفانه بعد از کرونا خیلی از افراد دچار وسواس و شستشوی افراطی شدن متاسفانه باید بگم که شما نیاز به داروهای قوی برای وسواس دارین و حتما به روانپزشک با تجربه مراجعه کنین ولی اون قسمتی که من میتونم راهنماییتون کنم اینه یه چهارچوب رفتاری برا خودتون ترسیم کنین و تو هر ضلع فقط کارهای ضروری رو که باید در قبال خودتون یا خانواده انجام بدین و بنویسین . باید همزمان با دارو کمی هم رو نفستون کار کنین و تمام تلاشتون رو بکنین از چهارچوب ترسیم شده فراتر نروید . هر روز سعی کنید یکی از باید ها رو کنار بزارید و برای رضای خدا و جلوگیری از اسراف کمتر شستشو انجام بدهید . یادتان باشد که دعا و توسل چقدر در برطرف کردن مشکلات مهم است و اثر دارد . نکته بعد اینکه مراقب باشید در قبال خانواده دچار حق الناس نشوید شاید بقیه دوست نداشته باشن هر روز دوش بگیرن و کارهایی که باعث ارامش شما میشه رو انجام بدن .دقت کنین ارامش شما باعث سلب ارامش بقیه نشود .بعضی از عرفا میگن حق الناس نسبت به خانواده سنگینتر است . امیدوارم اول با تلاش خودتون و کمک روانپزشک هر چه زودتر بهبودی حاصل بشه موفق باشید الخیر فی ما وقع خانی حسینی 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
یه کار فرهنگی برای علاقمند کردن فرزندان به نماز و روزه 🌸
خدا چیز‌هایی رو در شما میبینه که خودتون نمی‌تونید ببینید...برنامه خدا برای زندگی‌تون بزرگ‌تر از برنامه‌ خودتونه!اراده‌ی خداوند در زمان خاصش رخ میده، پس اطمینان داشته باش به زمانبندی فوق‌العاده ش ، به خدایِ مهربون اعتماد كن و صبور و امیدوار باش... سلام صبح بخیر 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸سلام واحترام دوستان گرامی امروز با مطالب 🌺 مطبخ 🌸 تیکه کتاب 🌺 سوال و پاسخ مشاور 🌺 ارسالی و.....در خدمت شما هستیم
طرز تهیه سوپ رشته فرنگی سوپ رشته فرنگی، یکی از سوپ های مقوی و خوشمزه برای افطار است که باید یک بار امتحان کنید. مواد لازم برای ۴ نفر: یک عدد پیاز بزرگ ۲۵۰ گرم سینه مرغ ۲ عدد هویج متوسط یک عدد گوجه‌فرنگی بزرگ یک پیمانه رشته فرنگی خردشده یک قاشق غذاخوری رب گوجه‌فرنگی نمک، فلفل سیاه و زردچوبه به میزان لازم جعفری و لیمو ترش برای تزیین ابتدا سینه مرغ را همراه کمی زردچوبه و نمک بپزید و بعد آن را خرد کرده یا ریش‌ریش کنید. در ادامه پیاز را نگینی یا خلالی خرد کنید و در روغن تفت دهید تا طلایی شود. پیاز که نرم شد، زردچوبه، فلفل سیاه، رب گوجه‌فرنگی و مرغ ریش‌شده را به آن اضافه کنید و تفت دهید. در ادامه چهار پیمانه آب جوش در قابلمه بریزید و وقتی آب جوش آمد، زیر آن را کم کنید. حالا پوست گوجه‌فرنگی را بگیرید و ریز خرد کرده یا رنده کنید. هویج و سیب‌زمینی را نیز پوست بگیرید و به‌صورت مکعبی خرد کنید. پس از ۲۰ دقیقه گوجه، هویج و سیب‌زمینی را در سوپ بریزید. وقتی که هویج و سیب‌زمینی پخت، رشته‌های خردشده را اضافه و سوپ را مخلوط کنید تا مواد آن یکدست شوند و رشته‌ها به هم نچسبند. رشته‌ها در مدت حدود ۱۵ دقیقه می‌پزند و به غذا لعاب می‌دهند. سپس می‌توانید سوپ را در ظرف موردنظرتان بکشید و با لیموی تازه و جعفری خردشده تزیین و سرو کنید 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
نوشته شده توسط یکی از اعضای محترم کانال بنظرم خیلی جالب بود😍😊 مدتی بود به علت شرکت در جهاد فرزنداوری و کثرت اولاد و کمبود فضا دنبال تخت دوطبقه برای چیدمان و جاسازی ۴ فرزند در یک اتاق بودیم.در پرانتز از آنجا که اکثر رفقای بنده از سر طیف پزشکان مرفهند و بودجه و درآمد خانواده از ته طیف پاسداران کمتر مرفه و اینجانب مانند گروه اول به افزایش جمعیت کمک میکنم و مانند گروه دوم دخل و خرج می‌رسانم لذا دست به حساب کتابمان باید اندکی دو دو تا چهار تا گونه باشد.😅البته که خدا رزاق است. جست و جو را از خیابان وصال راسته تخت فروشی ها آغاز کردیم.زیبا بودند و چشم نواز.قیمت ها حدود ۲۵ تومانی میشد.لول ماجرا را پایین تر کشیده به سمساری ها و در نهایت سایت دیوار شیراز رسیدیم.😅در هر گام ۵ تومنی افت قیمت داشتیم تا رسیدیم به دو ملیون و پانصد تومان. حالا خود تعداد گام های رو به عقبمان را حساب کنید.تا اینجا توانسته بودیم یک صفر از رقم ماجرا کم کنیم💪از قضا این بار در دایره دوار تقدیر باز به وصال رسیدیم.البته نه مغازه های شیک و پیک ان بلکه خانه ای قدیمی در ته یکی از کوچه هایش که عزم بر فروختن تخت های چوبی عتیقه شان بعد از ۲۵ سال داشتند. بالاخره در زمان خودش لاکچری طوری بوده.خریدیم و در یک اقدام‌نه به وانت گونه بار زدیم و راهی خانه شدیم.فروشنده مهربان تعدادی میل بافتنی به ما اشانتیون داد.جفت بودند و زیبا. یکی از آن ها اما تک بود و به کار نیا.حکمتش را نفهمیدیم ولی از آنجا که ما استاد تعمیر هستیم نه تعویض به امید روزی که جایی بکار رود خوشحال و پلنگک زنان از سود اضافی که کسب کردیم راهی شدیم و غرق در سرهم بندی تخت ها.مشعوف از این که ۲۰ میلیون نداشته از زندگی جلو افتاده که ناگاه متوجه سکوت مبهمی در خانه شدیم.سرشماري سرانگشتی از بچه ها بحساب آوردیم و دیدیم یکی کم است و سکوت بود و این برای مادران نشانه خوبی نیست🤨یعنی یا باید صدای جیغشان در گوشد باشد یا جلوی چشمت تا آرامش داشته باشی و چه پارادوکس جذابیست جیغی و فریادی که آرامش بخش است. حداقل خیالت راحت است که زنده اند😁از پی اش رفتیم.همان میل بافتنی تک بی حکمت بکار نیا رادر دستانش دیدیم. کم سن بود و بی عقل و در تصوراتش ان را با چوب طبل اشتباهی گرفته بود و گوشی تازه قسط به پایان رسیده مادر را به جای تنبک و ان چنان موسیقی دلنوازی در خلوت برای خود نواخته بود که صفحه ال سی‌دی جیغ بنفشی کشیده بود و به کما فرو رفته بود و اشانتیون ۲۵۰۰ تومنی دو نیم میلیون خرج روی دستمان گذاشته بود و حالا سه صفر جلو زده بودیم🙃.و البته که خدا رزاق است. داشت بادمان پنچر میشد که پدر فهیم ماجرا جوری وارد مدیریت کردن فضا شد در قالب جملاتی از قبیل خداروشکر که به چشمشان نزدند خدارو شکر به چارشان نزدند و خلاصه داشت میل بافتنی را به اقصی نقاطشان فرو می‌کرد که انچنان راضی شدیم و گفتیم بس است دیگر مرد. کله بچه رابوسیده و ضمن تشکر از نزدن آسیب بیشتر همه سجده شکری رفته و شاد و خرم به ادامه ماجرا پرداختیم😁 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات_سفر♡ برای افطار میخوام کشک و بادمجون درست کنم آوردم بیرون گاز کثیف نشه 👌 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🤲الهی اگرچه درویشم، ولی داراتر از من کیست، که تو دارایی منی... 🤲چه عاشقانه ایی بین ماست... و چه ژرفایی دارد این احساس وقتی که هست من از هست توست منی که در تو تمام می شوم  در تومحو می شوم  می میرم و باز از نو در تو می رویم... من با تو  معنایی پر معنا است و من بی تو حتی از هیچ هم تهی است... چه فلسفه ای دارد این احساس و چه عاشقانه ی پر قدری است این ٬ پروردگارم...! 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
خاطرات_سفر♡ امشب از سفره افطارمون عکس انداختم براتون هوا خوب بود سفره رو توی حیاط انداختیم ما برای افطار زیاد غذای پختنی درست نمیکنیم بیشتر نون و پنیر و چایی شیرین میخوریم امشب هوس کردیم کشک و بادمجون درست کنیم کشک وبادمجان که با ۴ قلم ماده درست میشه ۱_بادمجان سرخ شده ۲_پیاز داغ ۳_گوجه ۴_کشک بادمجان و گوجه و پیاز داغ و زردچوبه و نمک را میذاریم با یه استکان آب بپزد وقتی که جا افتاد کشک را اضافه میکنینم یه نکته سیر هم میتونید اضافه کنید من سیر تازه مقدار کمی خرد کردم و اضافه کردم 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ادامه از قسمت قبل دوستانی که فرزندان پر جنب و جوش دارند و بقول خودشون ذله شدن 😫 حتما. پاسخ را مطالعه کنند 👇😊
کودک شما باید از کجا بداند که چه رفتاری در مهمانی درست است و یا چه رفتاری نامناسب است او تنها می بیند که وقتی داد می زند و یا جیغ می زند توجه همه جلب می شود و چه کسی است که از جلب توجه دیگران بدش بیاید!! پس حتما لازم است به عنوان والد او قبل از مهمانی کمی وقت بگذارید و رفتار با کودک در مهمانی را به قبل از مهمانی بسپارید و انتظاراتی که از فرزندتان انتظار دارید با او در میان بگذارید و حتی می توانید فهرستی از قوانینی که ممکن است فراموش کند تهیه کنید و قبل از مهمانی با او مرور کنید که اگر این قوانین را رعایت نکرد در مهمانی قوانین را به او یاداوری کنید لازم است قبل از رفتن به مهمانی به کودک خود بگویید که اگر قوانین را رعایت نکند چه محرومیتی برای او ایجاد می کنید مثلا می توانید بگویید که اگر قوانینی که با هم گذاشتیم را رعایت نکنی اجازه نداری تا دو روز با "وسیله بازی که به آن علاقمند است" بازی کنی یکی از بهترین روش های یاد دادن به کودکان استفاده از روش بازی می باشد به طوری که در یادگیری آن ها تاثیر شگفت انگیزی می گذارد پس هر آنچه از فرزندتان توقع دارید در بازی برای او توضیح دهید مثلا می توانید در قالب شخصیت محبوب او وارد مهمانی شوید و آن آداب مورد نظر خود را اجرا کنید در آداب خود اغراق کنید تا کودک آنها را کاملا واضح درک کند👌 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
کتاب: مثل نهنگ نفس تازه میکنم نوشته:معصومه امیزاده ادامه قسمت قبل👇
♡ - اتفاقاً احمقم به جای اینکه با تو چونه بزنم، باید سقط میکردم. کلی هم گریه و زاری راه مینداختم که آخ بچهم افتاد. من ابله فکر کردم این موجود از خون من و توئه هردومون در وجودش شریکیم درست نیست . بدون رضایت تو این کار رو بکنم نفسش را پرصدا بیرون میدهد. دستم را میگیرد. این بچه امانت من نیست امانت خداست برای من توی وجود این بچه حق قائلی، اما برای خدا در خلقتش حق قائل نیستی؟ میخواهم بلند شوم و به تنهاییام پناه ببرم دستم را ول نمیکند و به طرف خودش میکشاندم. مثل آدم مضطر چنگ میزنم به ضریح سینه اش و گریه میکنم. صدای نم نم باران میآید جانمازم را توی تاریکی و تنهایی پهن کرده ام. غر میزنم و اشک میریزم اینم روی غربت اینم روی عاشقی. اینم روی تنهایی و همهٔ چیزایی که به خاطر امیریل به باد رفت روی مخمل سبز دست میکشم، مثل دامن مادری که مجبوری به آن پناه ببری امروز به یوما گفتم که باردارم کل کشید قربان صدقه ام رفت، گریه کرد و گلایه که چرا دیر به او گفته ام. تندتند سفارش کرد و موقع خداحافظی گفت: «بنتی خدا به هرکسی لیاقت نمیده بهشته زیر پاش بکشن. مستوره خانوم قدر خودته بدون دلم میخواست مثل او بودم، اما نیستم، همان قدر ساده با همان مسائل ساده بزرگترین دغدغه اش این است که خُلق بابا سرجا باشد روی قرآن دست میکشم به همه چیزهایی که از دست داده ام و به دست آورده ام فکر میکنم جایی نوشته بودم این خداست که تصمیم میگیرد تو را کجای قالی زندگی ،ببافد گلی درشت وسط قالی یا برگی ریز در حاشیه . نوشته بودم اما تجربه نکرده بودم چند سالی است که خدا کم کم من را از وسط به حاشیه میکشاند. هر بار در کشمکش بین ماندن و تن دادن به تصمیمهای او، از گل درشت به برگ ریز بیشتر شبیه میشوم اشکهایم جلد قرآن را خیس کرده اند. به سینه می چسبانمش در خودم غرق میشوم از چمباتمه زدن زیر دلم درد میکند. چهارزانو مینشینم تسبیح را دور دستم می پیچم. قرآن میخوانم: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يتركوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» این همه اشک هم نمی تواند آتشی را که در جانم افتاده خاموش کند صدای خروپف امیریل می آید. زمانی این صدا را.. 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
خوشبختی خانه درخدا پرستی است عزت خانه در دوستی است ثروت خانه در شادی وعشق است وگرمی وصفای خانه در محبت است⚘️ سلام صبح بخیر 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸سلام واحترام دوستان گرامی امروز با مطالب 🌺 مطبخ 🌸 زوج درمانی 🌺 انگیزشی 🌸 خاطره ارسالی از دسفرحج 🌺 فرزندانه و.....در خدمت شما هستیم
امروز به در خواست دوست عزیز خوزستانی مون طرز تهیه لیگمات عربی گذاشتم آب ۲ پیمانه تخم مرغ ۱ عدد آرد سفید ۲ پیمانه روغن مایع ۱ پیمانه شیره خرما ۱ پیمانه یا شهد نشاسته ذرت ۲ قاشق غذا خوری مایه خمیر ۱ قاشق چای خوری برای تهیه لگیمات عربی ابتدا آرد سفید را در کاسه ای می ریزیم و خمیر مایه را به آن می افزاییم و کم کم آب را اضافه می کنیم و مخلوط می کنیم تا خمیر شکل بگیرد و بعد روی خمیر بدست آمده دستمال یا پلاستیک می کشیم و به مدت ۳ ساعت در جایی گرم (کنار بخاری) قرار می دهیم تا ور بیاد و پف کند. سپس تخم مرغ را در کاسه ای می شکنیم و نشاسته را به آن می افزاییم و با هم مخلوط می کنیم و به مایه خمیر ور آمده اضافه می کنیم و خوب ورز می دهیم تا خمیر نرم و لطیفی حاصل شود. در قابلمه کوچک یا ظرف گودی روغن به اندازه ای می ریزیم که شیرینی ها در آن شناور باشند و روی حرارت کم می گذاریم تا به مرور زمان روغن داغ شود. سپس خمیر را در قیف می ریزیم و به شکل یک دایره از خمیر را در روغن داغ می اندازیم تا کاملا مغز پخت و طلایی شود و شیره خرما را در ظرفی می ریزیم و روی حرارت کم قرار می دهیم و زمانی که لگیمات های سرخ شده را از روغن بیرون می آوردیم. سپس بلافاصله در شیره خرما فرو می کنیم تا شیره خرما جذب شیرینی ها بشود و بعد بیرون می آوریم و در توری قرار می دهیم تا شیره اضافه آن ها خارج شود.همگی شیرینی ها را به همین صورت آماده می کنیم.در ظرف مورد نظر می چینیم.برای تزئین لگیمات ها می توانید بعد از چیدن در ظرف روی آن ها پودر نارگیل بریزید 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724e
اولین سالی که من روزه گرفتم چون نیمه دوم بودم هیچکدوم ازبچه های مدرسه روزه نمی‌گرفتند واین برام سخت بود سحرها دلم نمیخواست بیدارشم بلکه بگن ضعیف میشی ونذارن روزه بگیرم یادم نمیره خدارحمت کنه مادرم رو با چه زبون وترفندی سحر بیدارم میکردن و مخصوص من تخم مرغ می‌پختن که من ضعف نکنم وهنوز اون خاطره بیداری وسفره سحر فراموشم نشد اخرماه مبارک چون همه روزه هام رو گرفته بودم ی گردنبند الله پدرم خدارحمتشون کنه برام هدیه گرفتن وهنوز که خیلی سال گذشته اون الله رو به یادگار نگه داشتم خدا رفتگان شما روهم بیامرزه ممنون خانم قربانی بااین کانال خوب ودوست داشتنیتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
از روزی که اومدیم اینجا خریدایی که کرده بودیم ته کشیده بود مونده بودم چی درست کنم حدود دو ساعت به سحر مونده بود دیدم چند تا گوجه و دوتا سه تا سیب زمینی و چندتا تخم مرغ داریم دمی گوجه درست کردم برنج را از قبل شسته بودم گوجه ها رو خرد کردم ریختم تو مخلوط کن با ۳ تا قاشق رب و زردچوبه و نمک خوب مخلوط شد یه پیاز متوسط خرد کردم سرخ کردم برنج شسته شده و سس آماده شده و پیاز داغ را در قابلمه ریختم با مقداری لازم آب گذاشتم روی شعله گاز وقتی دم داد شعله گاز کم کردم بعد از ۴۵ دقیقه دمی گوجه مون آماده شد ما معمولا دمی را اگر تخم مرغ داشته باشیم نیمرو درست می کنم باهاش با سالاد شیرازی میخوریم امتحان کنید عالی میشه 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
چرا بچه ها نق می زنند؟ معمولا موقع برخورد با بچه غر غرو واکنش شدید نشون می دیم. مثلا : بسه دیگه غر نزن یا اینکه بدون هیچ حرفی خواسته بچه را برآورده می کنیم و با عصبانیت جلوش می ذاریم که نشون بدیم چقدر از غر زدن بچه عصبانی هستیم. یکی از دلایل اصلی غر زدن بچه ها احساس درماندگی انهاست. وقتی کودکان به چیزی نیاز دارند یا کمک می خواهند غر غر می کنند. گاهی حتی این غر زدن به گریه تبدیل می‌شود تا به شما بفهمانند که دیگه نمی تونم مثل یه آدم بزرگ رفتار کنم. لطفا مثل یه بچه ازم مراقب کنید . وقتی بچه ها استرس دارند گرسنه یا خسته هستند یا در موقعیتی قرار گرفتن که تغییری در روال روزمره زندگی آن ها ایجاد شده صدای شیرین آنها تبدیل می شود به صدای بلند و لجبازی . اول علت غر غر کردن را جستجو کنید و بعد درصدد جستجوی راه حل باشید. عصبانیت مشکلی را حل نمی کند. 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
خاطره یکی از اعضای محترم سفر حجشون🕋 خاطره ای از حج سال گذشته بنده سومین روزی بود که در سرزمین منا بودیم نوبت ما برای رمی جمرات ساعت ۳بعد از ظهر بود هوا خیلی گرم آفتاب آدم را می‌سوزاند حدود۳کیلومتر باید پیاده میرفتیم برای سنگ زدن به شیطان بعد هم حدود ۳کیلومتر تا هتل باید پیاده میرفتیم حوالی ظهر از چادر امدم بیرون برای تجدید وضو گرما خیلی اذیت می‌کرد سرم را بردم به روی آسمان نذر حضرت رقیه دختر سه ساله امام حسین ع کردم گفتم یا حضرت رقیه هوا خیلی گرم هست به خدا بگو این زارها گناه دارن میشه ابرهایت را بفرستی ساعت ۳ مدیر کاروان اعلام کرد همه از چادر بیان بیرون برای رمی جمره همون موقع که میخواستیم راه بیافتیم چنان‌ ابری آمد تو آسمان نسیم خنکی وزیدن گرفت وهمان روز در همان ساعت پدرم در بیمارستان بدون اینکه من خبر داشته باشم به رحمت خدا رفت پدرم پدر شهید بود و تمام حاجیه ها در هتل براش نماز لیله الدفن خوندن و مدیر کاروان براش مجلس ترحیم گذاشت 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ما مدام یادمون میره همین که هر روز صبح بیدار میشیم خودش اولین نعمتیه که باید براش شکرگزار باشیم . . سلام_صبح_بخیر 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸سلام واحترام دوستان گرامی امروز با مطالب 🌺 مطبخ 🌸 زوج درمانی 🌺 انگیزشی 🌸 خاطره ارسالی از سفرحج 🌺 همسرانه و.....در خدمت شما هستیم