روزمرِگی های من و مامان
🌸سوال شما از مشاور محترم👇 سلام وقت بخیر ازتون یه مشورت میخواستم من شوهرم خیلی نسبت به نماز کاهله ق
در مورد پاسخ مشاوره قبل 👇
سلام خانم قربانی عزیز
ممنون از شما بابت کانال خوبتون
در رابطه با خانمی که در مورد کاهلی نماز همسرشون گفتن من هم همین مشکل را دارم
ماه های مبارک رمضان سحر ها خودم تنها بیدار می شدم خودم تنها شبهای قدر به مسجد می رفتم ومی روم خیلی برام سخت بود وهست 😔
سالها به همین منوال گذشت و تشویق وترغیب هیچ فایده ای نداشت
وخسته شدم ودیگر هیچ نگفتم
واما حالا
الحمدلله یک دختر 13 ساله دارم که از 9 سالگی هم نماز می خونه وهم روزه هاش را گرفته وسه ساله که باهم سحرهای ماه رمضان بلند میشیم خیلی لذت می برم
یک پسر 8 ساله دارم که هردو تا از بچه هام را از 5 سالگی باهاشون روخوانی وحفظ قران را باهاشون کارکردم و الان بسیار زیبا قرآن را می خوانند دخترم تجوید یک هم گذرانده
احکام را هم باهاشون کار کردم
خیلی سخته چون دست تنها هستم اما از خدا خواستم اگر همسرم در این زمینه کاهل است در فرزندانم برایم جبران کند وبه نظر من مادر نقش خیلی خیلی مهمی در این زمینه دارد ان شاء الله که خداوند هم همسر من وهم همسر این خانم را به راه راست هدایت کند وعاقبت خودم وبچه هایمان را ختم به خیر بگرداند
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
درمورد حجامت بخوانید👆
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
#تیکه_کتاب📚
همه تار و مار می دویدند انگار دیوانه ای گالن بنزینی ریخته جلوی لانه مورچه ها و کبریت را تا ته کشیده.
مغزم انگار فلج شده بود.
از اطراف، سر و صدا و فحش می شنیدم ولی مبهم. وقتی اسرائیل حمله میکند هیچ جای امنی در غزه نیست نه پناهگاهی نه ،زیرزمینی، نه تونلی، در و پنجره ها تندتند باز می شدند. یاد گرفته بودیم اگر پنجره بسته باشد موج انفجار شیشه ها را خرد و خاکشیر میکند. آمبولانسی آژیرکشان رد شد. جلوی تاکسی رهگذری را گرفتم. ستاره دیوید آویزان از گردن راننده برق زد. در عقب را باز کردم. خودم را انداختم داخل لال شدم نفسم دودستی گلویم را فشار می داد راننده تاکسی با صورت جوش جوشی داد زد «کجا؟» از توی آینه بالاسرش چشمانم را دیدم. از ترس گرد شده بود با دست اشاره کردم خیابان عمر المختار را مستقیم برو پایین.
تا خانه مان ده دقیقه راه بود؛ با ماشین؛ بدون ترافیک. به سکسکه افتادم؛ از ترس دلیل انفجار را از رادیو شنیدم ترور یکی از فرماندهان حماس کی و کجایش را گذاشت برای بعد راننده تاکسی گاز میداد بوق میزد صلیب میکشید و فحش میداد.....
از کتاب تاوان عاشقی 🪻⚘️🪻
✍️کانال روزمرگی من و مامان
http://ble.ir/join/ZGFiODBlYz
#انرژی_مثبت
فرقی نمی کند آغازِ هفته باشد یا پایانش …
صبح باشد یا شب …
بذرِ امید ؛
نه وقت می شناسد ،
نه موقعیت …
هر وقت بکاری ؛
شبیهِ لوبیایِ سحر آمیز ،
با اولین طلوعِ آفتابِ خواستن ؛
جوانه می زند …
و تا آسمانِ موفقیت و توانستن ،
اوج می گیرد …
هرگز نا امید نباش … !!!
نا امیدی ، تیشه ی بی رحمی ست ؛
به جانِ ریشه ی شعور و خوشبختی ات …
پس تا دیر نشده ،
بذرِ جادوییِ امیدت را بکار ،
و معجزه هایت را درو کن … !
🪴🌸
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این ترکیبات یه املت خیلی باحال درست کن گوجه فرنگی +سیر + تخم مرغ+ساقه پیازچه + آرد+نمک
نوش جان💛
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
بسم الله الرحمن الرحیم🍃
.
- أليست كُل أمورك بين يدي الله؟
+ نعم.
- إذن، فلْيطمئِنّ قلبُك.
- آیا تمام کارهایت دست خداوند نیست؟
+ بله.
- پس آروم باش.»
#سلام_صبحتون_روشن و پر امید
🪴🪴
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
سلام و احترام دوستان گرامی امروز با مطالب
🌵 مطبخ :طرز تهیه حلوای زنجبیلی
🌷همسرانه
🌴پاسخ به سوال آشپزی
🌿ارسالی
و.....در خدمت شما هستیم
#مطبخ
طرز تهیه حلوای زنجبیلی در خواستی از اعضای محترم
مواد لازم👇
آرد قنادی:دو لیوان
آرد نخودچی:۱/۲لیوان
کره یا روغن جامد:۲/۳لیوان
پودر قند: یک لیوان
پودر زنجبیل: دو قاشق غذاخوری
طرز تهیه👇
ابتدا آرد قنادی را درون یک تابه الک کرده روی حرارت قرار میدهیم بخوبی تفت میدیم تا بوی خامی آن گرفته شود
سپس آرد نخودچی الک شده را به تابه افزوده و ۵ دقیقه تفت میدیم تا خامیش گرفته شه
در ادامه کره را به تابه اضافه کرده و ۳ دقیقه تفت میدیم تا کره جذب آرد شده
و حالت پودری پیدا کند.
بعد تابه را از روی حرارت برمیداریم ،پودر زنجبیل و پودر قند را درون قابلمه الک کرده و با قاشق مخلوط میکنیم تا مواد ترکیب شود،اجازه میدیم کمی از داغی حلوا کاسته شود سپس ورز میدیم
زمانی که حلوا حالت خمیر نرم و منسجم به خود گرفت حلوا را داخل ظرف میریزیم و با قاشق یا کفگیر چوبی صاف و یکدست میکنیم،و به دلخواه با خلال بادام و پسته تزئین میکنیم.
داخل قالب هم میتونین بریزین یا مستطیلی برش بزنید
نوش جان❤️
✍روزمرگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
.
این دوستمون راهنمایی خواستن از شما👆
کسی که در این مورد تجربه داشته لطفا راهنمایی کنه
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
#برای_خودم
تو فوق العاده ای!
تویی که با همه سختی ها ادامه دادی،
تویی که خیلی جاها دست خودتو گرفتی،
تویی که زیبایی های درونتو دیدی و شناختی،
و تویی که زخم خوردی و رنج کشیدی ولی باز هم بلند شدی و ادامه دادی..
میخوام بدونی من بهت افتخار میکنم..✨
تو هم به خودت افتخار کن 🌸🍃
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
#همسرانه
مرد می شنود: از این بی پولی همیشگی خسته ام
حق با شماست! دوره زمانه عوض شده و شما هم در این زندگی به اندازه همسرتان در مسائل مالی درگیر شده اید. به همین دلیل استرس پس انداز و فراهم کردن هزینه های زندگی را پا به پای همسرتان به جان می خرید و می دانید که بی پولی مشکل او نیست بلکه مشکل ۲نفره شماست اما همسرتان گرچه مشارکت شما را پذیرفته اما هنوز هم در دلش با شما هم عقیده نیست. برای او که مردانگی و مدیریت پدرش را در خرید مایحتاج منزل و کادو های گاه و بی گاه دیده است، بی پولی یعنی یک ضعف مردانه و نه یک مشکل خانوادگی. اگر شما بگویید خسته شدم! دلم یک مسافرت خوب می خواهد یا اگر روزی که حسابی از فشار های مالی اول زندگی به تنگ آمده اید بگویید این قسط ها حالم را به هم می زند، تمام حقوق یک ماهم یک روزه از دستم رفت! او می شنود خسته ام کردی، تو حتی نمی توانی زنت را به یک مسافرت ببری یا حتی عرضه پرداخت قسط هایت را هم نداری؛ من این همه جان می کنم تا جور بی عرضگی تو را بکشم. حالا که این جملات را به زبان مردانه برای تان ترجمه کردیم، یک بار دیگر به حرف های تان فکر کنید؛ هنوز هم فکر می کنید دلیلی ندارد که او از حرف های تان برنجد؟
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
دوستمون یک روزه کتاب را تموم کردن
👇
سلام
خدا قوت
تو لیگ کتاب شرکت کردم
هر ۶ کتاب رو سفارش دادم و نقد خریدم
دیروز سه تا کتاب اول لیگ بدستم رسید
امروز صبح کتاب اول،تاوان عاشقی رو شروع کردم و تا بعدازظهر تمام کردم.خوب در کنارش کار خونه ناهار درست کردن و.....هم بود.
آخرای کتاب رو با گریه تمام کردم
خیلی غمناک بود😔
چه سرگذشت ناراحت کننده ایی 🖤
خیلی خوبه که یه رمان با سرگذشت واقعی خوندم.
خوشحالم که کتاب خوب خوندم.🌺