eitaa logo
مَرَج البَحرین
1هزار دنبال‌کننده
52 عکس
99 ویدیو
1 فایل
🌹اشعار، سرود و سبک های زیبا، سنتی، محلی و... 🌹مولودی و عروسی🌹 👇کانال روضه و نوحه @noaheh_khajehpoor 👇کانال مولودی @marajalbahrain 👇گروه محفل مداحان https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e شماره تماس: 09173426998 خواجه پور
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین بوی گل سوسن و.mp3
زمان: حجم: 858.9K
شماره 24 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بوی گل سوسن و یاسمن آمد مژده که ابن‌الرضا،ماهِ من آمد برعلی‌موسی‌الرضاجان‌وتن‌آمد منبع جودِ خدایِ ذوالمنن آمد.. 🌹یاعلی موسی الرضا چشم تو روشن شهر مدینه شده، غرق تلاطم شد لب مولا رضا، وا به تبسم روی جوادش مثالِ گل گندم غرق تَحیّر ازاو شده دَمِ مردم.. 🌹یاعلی موسی الرضا چشم تو روشن این قمر کاظمین، نورِ جهان است... عمه‌ی خودرا به‌قم،دلبر و جان است زائرِ او حضرتِ، صاحبْ زمان است درحرمش‌ امشب‌ این‌ نوایِ زبان‌است 🌹یاعلی موسی الرضا چشم تو روشن بوی گلِ لاله و، یاس دمیده... زینتِ آغوش عباس رسیده... علیِ‌اصغر اومد،دل پُر اُمیده... ارباب‌حسین‌به‌همه‌داره‌عیدی‌میده 🌹یا علی اصغر مدد باب الحوائج جانِ رُباب آمده، دل پُرِ نور است... حضرت ارباب ما، غرقِ سرور است هاشمیان را به او،فخر و غرور است این‌پسر‌ از کودکی،دلیر و غیور است 🌹یا علی اصغر مدد باب الحوائج یاعلی‌اصغر بگو، درد و دوا کن یا علی اصغر بگو، دفعِ بلا کن حاجتی داری آقا،مون‌و صدا کن مرغِ دل و زائرِ شهرِ کربلا کن... 🌹یا علی اصغر مدد باب الحوائج شاعر: مجتبی دسترنج @marajalbahrain 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین ترکی و فارسی.mp3
زمان: حجم: 1.88M
شماره 29 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مژده مژده یاران محبان جواد آمده گشته شهر یثرب چو رضوان جواد آمده بند قلب مولا امام رضا آمده کان بذل و جود و عطا و سخا آمده بهر دردمندان دوا و شفا آمده چهره رضا گشته خندان جواد آمده عاشقان بشارت رسیده رضایی دگر نور پاک ایزد در این طفل شده جلوه گر شد رخ وجهیش نمایان چو قرص قمر یاوری رسیده به قرآن جواد آمده شاد اولوب اورَکْ لَر مَلَک لَر نَواخاندیلار مُنتَظِر قالانلار باخانلار ثَنا خاندیلار یِرمی اِیل دؤزَنلَر سویؤنجَکْدی شاداندیلار ایتدی سجدۀ شُکر رضاجان گلوبدی جواد دوق قوزومْجی نورِ دِرَخْشانَ خِلقَت گلوب مَظهَرِ عَطا وُ سَخا وُ کِرامَت گلوب یَثرِبی اِیدوبدی وُجودی چو جِنَّت گلوب شادماندی حوری لَه غِلمان گلوب @marajalbahrain 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اگر دست و بالت کمی خالی است اگر حال و روز تو بی حالی است اگر آسمان در قفس میکشی اگر قسمتت بی پَر و بالی است اگر کار و بارِ تو پیچیده و... اگر چند وقتی بد اقبالی است اگر تار و پودت گره خورده است اگر غصه‌ها نقشِ این قالی است اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد اگر مثل پائیز یک شالی است علاجش فقط یک نفس یا علیست خدا هست با آنکه او با علیست خدا در شکوهِ جلال علیست خدا در ظهورِ جمال علیست خدا در نزولش علی می‌شود خدا در مقامش کمالِ علیست حرام خدا و حلالِ خدا حرام علی و حلالِ علیست پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت که ما هرچه دیدیم مالِ علیست علی چارده مرتبه آمده علی عین میلادِ آلِ علیست علی گفته و غرق عینَش شدیم همه راهیِ کاظمینش شدیم مرا فارغ از قیل و قالم کنید مرا راحت از خشکسالم کنید محال است لب را به مِی تر کنم مرا تشنه‌ی این محالم کنید مرا بشکنید و بسازید باز تَرَکهای روی سفالم کنید فقط روی چشمان خود میکشم از این خانه هرچه"حوالم"کنید مرا می‌کشاند دو گنبد طلا شبِ رفتنم شد حلالم کنید ببینید رویایِ جبریل را مبارکترین کودکِ ایل را شلوغ است اگر آستانِ جواد پُر از برکت است آسمانِ جواد گدایی به شاهی مقابل نشست چه‌ها می‌کند تکه نانِ جوادr پیمبر پدر با خدیجه شد و... رضا نیز با خیزران جواد علی‌اکبرش را ببین بعد از این... رضا می‌شود میهمان جواد شبیه نماز حسین و علی است نماز رضا با اذانِ جواد فقط شانه‌ات را به دیوار نِه فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد تو را می‌دهد تا قیامت مُراد گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد خدا خواست تا بی کرانش دهند و در یک افق سه جوانش دهند علی جان آقای کرببلاست حسین آمده تا سه جانش دهند فقط دوست دارد ببیند علی فقط دوست دارد همانش دهند علی در سه صورت تماشایی است علی را سه جلوه نشانش دهند علی اصغرش هم علی‌اکبر است اگر فرصتِ امتحانش دهند به صف فطرس و جبرئیل و رُباب که نوبت به نوبت تکانش دهند زمین خوردها را که جان می‌دهند به باب الحوائج نشان می‌دهند اگر بارِ ما از کَرَم می‌کشد برای پدر بارِ غم می‌کشد رسیده بگوید اگر قد کِشَد شبیهِ عمویش عَلَم می‌کشد غریبی ببین  تشنگی‌اش ببین که کارِ پدر بر قسم می‌کشد گمانم به دنبال گهواره است کسی که به آتش حرم می‌کشد فقط مادرش آه دنبال او در آن راهِ پُر پیچ و خَم می‌کشد بِبَر نامِ او را خدا بعد آن به حجم گناهت قلم می‌کشد رباب است یک فاصله تا حسین چها کرده این حرمله با حسین شاعر: حسن لطفی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/marajalbahrain
عروسی خوانی مرج البحرین طلاطمه.mp3
زمان: حجم: 1.95M
شماره 326 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 تلاطمه روو لب اهل آسمون تبسمه خنده رو لبهای امام هشتمه کوری چشای دشمنای پست و ابتر سعادته شور و شعف توو دلا بی نهایته تو خونه ی امام رضا قیامته این سبیکه خاتونه از امشب شده مادر امشب شبه باب المراده شبه آقام جواده کنار قنداقه ش گدا زیاده سر مستم و میزنم امشب پیمونه لبالب از جام علی ساغر و باده 🌹الحق نداره تو کرامت همتا 🌹لاحول و لا قوة الا باالله جود و کرم می باره از دست امام محترم کدوم آقایی داره این قَدَر کَرم سفره ش برای شاه و گدا همیشه بازه قلبه منه که داره واسه ی تو هر دم میزنه همون آقا که ماه هر اَنجمنه اسمش بخدا خیلی قشنگ و دل نوازه از کوچیکیم همیشه بستم حرزشُ رو دستم شد بیمه تمومه خونواده م گفته رضا هوا شو داره اونکه رو بیاره قسم بده من و جانه جوادم شاعر: مجید مرادزاده هشتک کانال حذف نشود ❌ @marajalbahrain
عروسی خوانی مرج البحرین لبا خندونه شادی فراوونه.mp3
زمان: حجم: 2.31M
شماره 328 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 لبا خندونه شادی فراوونه دهم رجب شده دنیا گلستونه بارونِ یاس و اقاقی می باره جبرئیل تو آسمون ترانه می خونه علی اکبرِ امام رضا رسیده بادا مبارک جشنِ میلادش مثِ عیدِ سعیده بادا مبارک دومین محمد از نسل بتوله معدنِ نوره که خدای با کرامت آفریده بادا مبارک رو لبای ملائک طنین یا جواده می سازن باهم امشب یه شب فوق العاده 🌹یا جواد ابن الرضا فدای نامت 🌹همه ی ایل و تبار من غلامت 🌹فدای نامت خیلی شیرینه مثل نبات و قند عمه معصومه براش دود میکنه اسفند دل ریحانه میشه پر از شادی وقتی رو لب جوادش میشینه لبخند نوگل امام رضا شبیه ماهه هزار ماشاالله روشنی بخش شب تارُ سیاهه هزار ماشالله تو چشاش تصویرِ فردوس بَرینه به دل می شینه یوسف از خجالتش تو قعر چاهه هزار ماشاالله داره این آقازاده نفساش بوی جنت می بوسن هی ملائک روی ماهشُ به نوبت 🌹یا جواد ابن الرضا فدای نامت 🌹همه ی ایل و تبار من غلامت 🌹فدای نامت میرسه آوا از عالم بالا عاشقا کف بزنید حسین شده بابا اومده بابِ حوائجِ عالم علی اصغر نوه ی علی ولی الله می خونه و إن یکاد ساقی برایِ علی اصغر داداش اکبرش میگه جونم فدایِ علی اصغر تویِ آغوشِ ربابه می درخشه صورت ماه گل می ریزه هی سکینه سر تا پای علیِ اصغر گلِ رویِ علیُ می بوسه عمه زینب بیت ارباب شده از شور و شادی لبالب 🌹علی اصغر حسین فدای نامت 🌹همه ی ایل و تبار من غلامت 🌹فدای نامت شاعر: امیرحسین حجتی هشتک کانال حذف نشود ❌ @marajalbahrain
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 دوباره سَرَم در هوایِ شماست تمامِ دلم سر سرایِ شماست به سویِ خدا رفتم و دیده‌ام فقط ردِ پا ردِ پایِ شماست خدا هم فقط از شما گفته است گمانم خدا هم خدایِ شماست گدایی برازنده‌یِ ایلِ ماست برازنده بودن برای شماست ندارد تفاوت کجا می‌رسی که هر انتها ابتدای شماست خیالم از این و از آن راحت است گره‌هام دست دعای شماست مرا پای حیدر هلاکم کنید به عشق رضا سینه چاکم کنید دلی دارم و خانه‌زادِ رضاست فقط یاد دارد که یادِ رضاست کم اینجا ندیده برایش بد است دلم مستحقِ زیادِ رضاست فقط می‌نویسد رضا تا ابد و شُکرِ خدا بی سوادِ رضاست نجف ، کربلا رفتم و گفته‌اند که راهش دهید از بلادِ رضاست گره می‌خورَد زندگی‌ام ولی همین نا مُرادی مُرادِ رضاست به خود آیم و باز بینم سرم رویِ خاکِ بابُ الجوادِ رضاست جوادش درِ بسته را باز کرد گره‌های من را رضا باز کرد خبر را مسیح از مسیحا شنید خبر را زِ جبریل موسیٰ شنید اگر گوشِ دل را دهی می‌توان... ...که از کعبه هم ذکر مولا شنید زمین خشکسالی تَرک خورده بود ولی ناگهان بویِ دریا شنید دلِ انبیا بر دری می‌تپید که از آن صدایِ شما را شنید خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد شبی که رضا ذکرِ بابا شنید تو هم مادری هستی و می‌شود که از قلبِ تو نامِ زهرا شنید فدایِ نفسهایِ بابایی‌ات فدایِ تپش‌هایِ زهرایی‌ات زِ تو کوچه‌ها تا معطر شدند حسودانِ این شهر ابتر شدند به کوریِ چشمان ناباوران همه محوِ رویِ پیمبر شدند عسل‌های کندویِ لبهای توست گر این روزها شهد و شِکر شدند برای تماشای لبخند توست علی‌اکبری‌ها کبوتر شدند کریمی، کرامت، جوادی و جود چه خوش کُنیه‌هایت مکرر شدند شبی که اذان گفت بابا ، همه پُر از یادِ میلادِ اصغر شدند خدا دید چشم پُر احساس تو از آن ابتدا غرقِ مادر شدند کسی را نگاهت معطل نکرد دو دست مرا هیچ معطل نکرد تو دریایی و در تماشا رُباب تو در خوابی و غرقِ لالا رُباب تو تا آمدی آبرو دادی‌اش که خندید با تو به زهرا رُباب شبیه حسینی و ماتِ تو اند همه دورِ گهواره حتی رُباب تو ذات بزرگی و جایت بلند تو را داده بر دوشِ سقا رُباب تبسم کن و خیمه را شاد کن بیا زنده کن عمه را با رُباب به دستان بابا حواسَت نبود که چشمش به راه است آنجا رُباب نگو مادرت را صدا می‌زدی به دست پدر دست و پا می‌زدی شاعر: حسن لطفی @marajalbahrain 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اسمی گره گشا تر از اسم جواد نیست پایان هرچه خواستم ازاو "نداد"نیست بین تمام صحن و سراها طلوع صبح جایی به باصفائی باب المراد نیست شاعر: قاسم نعمتی @marajalbahrain 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 دوباره سَرَم در هوایِ شماست تمامِ دلم سر سرایِ شماست به سویِ خدا رفتم و دیده‌ام فقط ردِ پا ردِ پایِ شماست خدا هم فقط از شما گفته است گمانم خدا هم خدایِ شماست گدایی برازنده‌یِ ایلِ ماست برازنده بودن برای شماست ندارد تفاوت کجا می‌رسی که هر انتها ابتدای شماست خیالم از این و از آن راحت است گره‌هام دست دعای شماست مرا پای حیدر هلاکم کنید به عشق رضا سینه چاکم کنید دلی دارم و خانه‌زادِ رضاست فقط یاد دارد که یادِ رضاست کم اینجا ندیده برایش بد است دلم مستحقِ زیادِ رضاست فقط می‌نویسد رضا تا ابد و شُکرِ خدا بی سوادِ رضاست نجف ، کربلا رفتم و گفته‌اند که راهش دهید از بلادِ رضاست گره می‌خورَد زندگی‌ام ولی همین نا مُرادی مُرادِ رضاست به خود آیم و باز بینم سرم رویِ خاکِ بابُ الجوادِ رضاست جوادش درِ بسته را باز کرد گره‌های من را رضا باز کرد خبر را مسیح از مسیحا شنید خبر را زِ جبریل موسیٰ شنید اگر گوشِ دل را دهی می‌توان... ...که از کعبه هم ذکر مولا شنید زمین خشکسالی تَرک خورده بود ولی ناگهان بویِ دریا شنید دلِ انبیا بر دری می‌تپید که از آن صدایِ شما را شنید خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد شبی که رضا ذکرِ بابا شنید تو هم مادری هستی و می‌شود که از قلبِ تو نامِ زهرا شنید فدایِ نفسهایِ بابایی‌ات فدایِ تپش‌هایِ زهرایی‌ات زِ تو کوچه‌ها تا معطر شدند حسودانِ این شهر ابتر شدند به کوریِ چشمان ناباوران همه محوِ رویِ پیمبر شدند عسل‌های کندویِ لبهای توست گر این روزها شهد و شِکر شدند برای تماشای لبخند توست علی‌اکبری‌ها کبوتر شدند کریمی، کرامت، جوادی و جود چه خوش کُنیه‌هایت مکرر شدند شبی که اذان گفت بابا ، همه پُر از یادِ میلادِ اصغر شدند خدا دید چشم پُر احساس تو از آن ابتدا غرقِ مادر شدند کسی را نگاهت معطل نکرد دو دست مرا هیچ معطل نکرد تو دریایی و در تماشا رُباب تو در خوابی و غرقِ لالا رُباب تو تا آمدی آبرو دادی‌اش که خندید با تو به زهرا رُباب شبیه حسینی و ماتِ تو اند همه دورِ گهواره حتی رُباب تو ذات بزرگی و جایت بلند تو را داده بر دوشِ سقا رُباب تبسم کن و خیمه را شاد کن بیا زنده کن عمه را با رُباب به دستان بابا حواسَت نبود که چشمش به راه است آنجا رُباب نگو مادرت را صدا می‌زدی به دست پدر دست و پا می‌زدی شاعر: حسن لطفی @marajalbahrain هشتک کانال حذف نشود ❌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🔰 هیچ مولودی با برکت تر از جوادم برای شیعیان متولد نشده است... يحيى صنعانی گوید: 🗓 در مكّه خدمت حضرت رضا عليه‌السلام رسيدم و ديدم كه آن حضرت براى فرزندش امام جواد عليه السلام موز را پوست مى كند و به او مى خوراند. به ايشان عرض كردم: فدايت شوم ايشان آن نوزاد مبارك است؟ حضرت فرمودند: 📋 یَا یَحْیَی هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَةً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْهُ 🔻 اى يحيى، اين نوزادى است كه در اسلام بابركت تر از او براى شيعيان فرزندى به دنيا نيامده است. 📚 الكافى ج ۶ ص ۳۶۰ @marajalbahrain هشتک کانال حذف نشود ❌
عروسی خوانی مرج البحرین بوی گل و گلاب اومد.mp3
زمان: حجم: 5.71M
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 حاج محمدرضا طاهری🎤 بوی گل و گلاب اومد نور ابوتراب اومد هم کوثر امام رضا هم غنچه رباب اومد ماه رجب قشنگ و قشنگ تر شد شادی اهل بیت دو برابر شد دنیا با جشن این دو تا شاهزاده آماده ولادت حیدر شد شب ولادت جواد و علی اصغر بریم زیارت جواد و علی اصغر ذکر و دعای نشأتین راه نجات عالمین باب المراد کاظمین باب الحوائج حسین امشب امام حسین دلش آرومه ذوق رضا تو خنده ها معلومه پرواز بدید دلا رو دمشق و قم تبریک بگید به زینب و معصومه علی سوم شه کربلا اومد علی اکبر آقامون رضا اومد شب ولادت جواد و علی اصغر بریم زیارت جواد و علی اصغر از قلب مشهد الرضا تا کاظمین و کربلا وقتی میخنده فاطمه کل میکشن فرشته ها هم از دل حسین و رضا دوره جشن دو نوره نور علی نوره بار سفر ببند خیالت راحت امشب ان شاء الله کربلامون جوره دخیل عشقو به گهواره تا بستم یه مرتبه دیدم تو باب الجواد هستم شب ولادت جواد و علی اصغر بریم زیارت جواد و علی اصغر @marajalbahrain هشتک کانال حذف نشود ❌
امیر برومندآسمونا ستاره بارونن.mp3
زمان: حجم: 1.57M
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کربلایی امیر برومند🎤 آسمونا ستاره بارونن فرشته ها همه غزل خونن اومده گل پسر امام رضا علی اکبر امام رضا ما مریدیم و او همیشه مراده او جواد و دنیا هم عبد جواده بارها پشت پنجره فولادش به جوادش رضا برات مو داده 🌹مولانا یا امام جواد ... دلم براش چقدر بی تابه نور دل و عزیز اربابه اومده گل پسر امام حسین علی اصغر امام حسین از بهشت اعلا گوهر ناب اومد از پس پرده آره آفتاب اومد جان ارباب و آبروی آب اومد ضربان قلب بی بی رباب اومد 🌹شهزاده علی اصغر ... @marajalbahrain هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 📜 میوه درخت سدر بی دانه 🔸شیخ مفید و ابن شهر آشوب و دیگران روایت کرده اند که: چون حضرت جواد علیه السّلام با امّ الفضل زوجه خود از بغداد به مدینه مراجعت می فرمود چون به شارع کوفه به دار مصیب رسید فرود آمد و آن هنگام غروب آفتاب بود، پس داخل مسجد شد و در صحن آنجا درخت سدری بود که بار نمی داد، پس حضرت کوزه آبی طلبید و در زیر آن درخت وضو گرفت و ایستاد به نماز مغرب و جماعت گذاشت و در رکعت اوّل بعد از حمد سوره نصر و در ثانی حمد و توحید خواند و پیش از رکوع قنوت خواند، پس رکعت سیم را به جا آورد و تشهد و سلام گفت و از نماز فارغ شد. پس لحظه ای نشست و ذکر خدا به جا آورد و برخاست و چهار رکعت نافله مغرب به جا آورد، پس تعقیب نماز خواند و دو سجده شکر به جا آورد و بیرون رفت. 🔹پس چون مردم نزد درخت آمدند دیدند که بار داده میوه نیکویی را، پس تعجّب کردند و از سدر آن خوردند یافتند شیرین است و دانه ندارد پس مردم با آن حضرت وداع کردند و به مدینه تشریف برد. و در مدینه بود تا زمان معتصم که آن حضرت را به بغداد طلبید در اوّل سال دویست و بیست و پنج و در بغداد توقّف فرمود تا آخر ماه ذی القعده همان سال که وفات یافت، و در پشت سر مبارک جدّش امام موسی علیه السّلام مدفون شد. و از شیخ مفید نقل شده که فرموده: من از میوه آن درخت سدر خوردم و یافتم آن را بی دانه.[1] 📜 شفای چشم 🔸قطب راوندی روایت کرده از محمّد بن میمون که در ایامی که حضرت جواد علیه السّلام کودک بود و جناب امام رضا علیه السّلام هنوز به خراسان نرفته بود سفری به مکه نمود، من نیز در خدمت آن حضرت بودم، چون خواستم مراجعت کنم خدمت آن حضرت عرضه داشتم که من می خواهم به مدینه بروم کاغذی برای ابو جعفر محمّد تقی علیه السّلام بنویسید تا من ببرم. 🔹حضرت تبسّمی فرمود و نامه ای نوشت من آن را به مدینه آوردم و در آن وقت چشمان من نابینا شده بود پس موفّق خادم، حضرت محمّد تقی را آورد در حالی که در مهد جای داشت، پس من نامه را به آن جناب دادم، حضرت به موفّق فرمود که مهر از نامه بردار، کاغذ را باز کن، پس موفّق مهر از کاغذ برداشت و آن را گشود مقابل آن جناب، پس حضرت آن را ملاحظه کرد آنگاه فرمود: ای محمّد! احوال چشمت چگونه است؟ عرض کردم: یا بن رسول اللّه! چشمم علیل شده و بینایی از او رفته چنانچه مشاهده می فرمایی. 🔸پس حضرت دست مبارک به چشمان من کشید از برکت دست آن حضرت چشمان من شفا یافت پس من دست و پای آن جناب را بوسیدم و از خدمتش بیرون آمدم در حالی که بینا بودم.[2] پی نوشت ها: [1] بحارالأنوار، ج 50، ص 89 به نقل از الارشاد. [2] الخرائج، ج 1، ص 372؛ کشف الغمه، ج 2، ص 365؛ اثبات الهداة، ج 6، ص 184؛ حلیة الابرار، ج 2، ص 396؛ مدینة المعاجز، ص 531. @marajalbahrain هشتک کانال حذف نشود ❌