#راه_هشتم 🦋 بندرعباس یک جلسه بود برای ثبت نام و اعزام نیرو به جبهه‌های مقاومت! 🦋جلسه دیر وقت تمام شد و قرار شد که حاج قاسم سلیمانی شب را بمانند! 🦋 خانه ما شد پر از نور حاج قاسم. 🦋 چون دیر وقت بود، من یک پذیرایی مختصری کردم و بعد هم رختخواب آوردم تا سردار بخوابد. 🦋حاج قاسم نگاهی به تشک و پتو کردند. 🦋 سری تکان داده و گفتند: ❌ اینا چیه! یعنی من روی تشک و پتوی گرم و نرم بخوابم؟ شما این‌ها را جمع کنید. من روی زمین می‌خوابم. همین بالش کافیه! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅ اتاقی پر از وسایل راحتی؟ ✅ خانه پر از امکانات رفاهی؟ ✅ حاج قاسم اگر دل‌ها را تسخیر کرد چون خودش، راحتی‌اش، امکاناتش و لذتش، اولویتش نبود! 🔴 جانش برای خدا! 🔴 توانش برای خدا! 🔴 داراییش در راه خدا... #حاج_قاسم #سردار_دلها #امام_زمان 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

میلاد با سعادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام تبریک و تهنیت باد. #میلاد_امام_حسن_عسکری #امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

#علی_از_زبان_علی ✍ قسمت بیست و یکم:دوران مدینه 🌱ده سند افتخار از رسول خدا(ص) به یادگار دارم که هر یک از آنها نزد من محبوب تر است از هر آنچه خورشید بر آن می تابد. 🌱 رسول خدا(ص) به من فرمودند: ✅ ای علی، تو در دنیا و آخرت برادر من هستی. ✅روز قیامت در پیشگاه خداوند جبار، تو نزدیکترین خلایق به من هستی. ✅ منزل تو در بهشت مقابل منزل من است؛ چونان که منزل دوستان خداروبه روی هم است. ✅ تو وارث من هستی. ✅ پس از من، تو وصی من در ادای وعده ها و انجام کارهایم خواهی بود. ✅ در غیاب من، تو حافظ و سرپرست خانواده من هستی. ✅ تو امام و پیشوای امت من هستی. ✅ تو برپادارنده ی عدالت در میان امت من هستی. ✅ تو دوست من هستی و دوست من دوست خداست. ✅ دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خداست. #رزق_علوی #فقط_به_عشق_علی #امام_زمان 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

دفتر دوم#غربت ☘معنای غربت 🍁 غربت واژه ی غریبی است که حس تنهایی، دوری و بی کسی را در ذهن آدمی، تداعی می کند. 🍁 در میان اهل بیت علیهم السلام، سه تن، به صفت غربت شهره اند: ☑️امام حسین، ☑️ امام رضا ☑️و پدر غریب مان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف. 🍁بسیاری از مردمان، لااقل در لحظاتی از عمرشان، غربت را درک کرده اند. می دانند تحمل غربت، چه سخت و درناک است. 🍁 ولی برای فهم معنای دقیق واژه ی «غریب» که به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف نیز اطلاق می شود، بهتر است به منابع اصیل این کلمه یعنی فرهنگ لغت عرب و روایات مراجعه نماییم. 🍁در زبان عرب، «غریب» چنین معنا شده است: ✅ معنای نخست: «بعید عن وطنه» به کسی که از وطنش دور است. ✅معنای دوم: «الوحید الذی لا اهل له عنده» یعنی فرد تنهایی که هیچ یک از خانواده و دوستانش، نزد او نیستند. ✅معنای سوم: «کمی یاران و یاوران» ادامه دارد... #امام_زمان #غربت #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج‌ 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

🌸مژده بر اهل خرد    🎊باز به تن جان آمد  🌸حجت یازدهم    🎉رحمت رحمان آمد 🌸خلف پاک    🎊نبی زاده ی زهرای بتول  🌸از گلستان علی    🎉 نو گل خندان آمد 🎊میلاد امام حسن عسکری (ع) مبارکباد🎊💐 #امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

🔰#او_،می_آید🔰 ✅ قسمت هفتم خوب حالا از شما می پرسم، اسم یکی از پیامبران الهی رو بگو که عمر زیادی کرده بود؟ علی رفت تو فکر و نتونست جواب بده. خواهرش گفت: من می تونم بگم. گفتم: بفرمایید. نرگس گفت: حضرت نوح علیه السلام که بیش از ۹۵۰ سال عمر کردند و مردم رو به راه راست هدایت کردند. گفتم: خوب از بین ستمگران یکی رو نام ببر که عمر زیادی کرده. نرگس هم رفت تو فکر و نتونست جواب بده. مادر علی گفت: آقا مرتضی! اگر می شه من پاسخ بدم. گفتم: بفرمایید. می تونیم به شدّاد بن عاد اشاره کنیم که حدود ۹۰۰ سال عمر کرد، و خیلی های دیگه از خوبان و یا از ستمگران که عمرهای طولانی داشتند. سخنان مادر علی، کاملا درست بود. من در ادامه گفتم خوب از صحبت هایی که شد نتیجه می گیریم که بحث طول عمر امر غیر ممکن و محالی نیست و تا به حال خیلی ها دارای عمرهای طولانی بوده اند. #ماه_تابان #امام_زمان 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

#آخرین_منجی 📝 تبار موعود ✨ صبر و بردباری✨ ♻️در حالی که پرندگان دریانی از این سو به آن سوی خلیج فارس پرواز می کردند و آواز دلنشینی را برای ساکنان هیله و بندرگاه به ارمغان می آوردند، نام سانگ فکری کرد و خطاب به شهریاری گفت: ♻️جناب شهریاری! با این همه مشکلات و دشواری هایی که حاکمان عباسی برای پدرمهدی به وجود آورده بودند، ایشان چگونه با مردم ارتباط برقرار می کردند؟ ♻️️ شهریاری، آهی از نهاد خود بر کشید و با صدایی نسبتا گرفته پاسخ داد: ♻️امام حسن عسکری علیه السلام همراه پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام ناراحتی های زیادی را متحمل شدند و بیشتر زندگانی خود را در پایتخت عباسیان سپری ساختند. او در حالی که بیست و در سال بیشتر از عمرش نگذشته بود. همه رنج ها و گرفتاری هایی را که پدر بزرگوارش با آن روبرو بود، احساس کرده و امامت را پس از پدر به عهده گرفتند. ♻️شهریاری، لختی مطالب داخل لپ تاپ خود را مرور کرد و ادامه داد: ♻️کارها و مواضع او به عنوان مرجع فکری و روحی اصحاب که ادامه راه و موضع پدر بزرگوارش بود، ضمن در نظر گرفتن مصالح عقیدتی و اجتماعی آنان، برای غیبت فرزندش حجت خدا، مهدی موعود علیه السلام، برنامه ریزی و مقدمه چینی می کرد. ♻️شهریاری، پس از تأملی افزود: در عصر امام حسن عسکری علیه السلام، دشواری ها و گرفتاری هایی پیش آمد که از قدرت عباسیان کاست، تا جایی که موالی و ترکان بر حکومت دست یافتند. ♻️در آن محیط و جو حاکم که حکومت ناتوان شده بود، این انتظار می رفت که فشار و شکنجه و آزار به امام علیه السلام و يارانش تخفيف يابد، اما چنین نشد. ♻️ بلکه موج سختگیری و فشار و آزار بالا گرفت و با دست خلیفه معتمد، به اوج خود رسید. البته، این بیم و وحشت از فعالیت امام حسن عسکری علیه السلام تنها منحصر به خلیفه عباسی نبود، بلکه در خط عمومی اجتماعی نمودار گردید. ♻️راجو، بی صبرانه حرف شهریاری را قطع کرد و پرسید: این خط عمومی اجتماعی که اشاره کردید چیست؟ ممکن است توضیح بیشتری بدهید؟ ♻️شهریاری، لحظه ای فکر کرد و پاسخ گفت: این خط اجتماعی همه گیر و پیوسته، حرکتی بود در مقابل خط فکری امام و برنامه سیاسی او که با برنامه ریزی حاکمان عباسی طراحی شده بود. ♻️ این جریان فکری به گونه ای طراحی شده بود که پیوسته میان دو خط متناقض، کشمکش وجود داشت و کوشش های حاکم برای دورداشتن طرح و برنامه امام علیه السلام و رهبری او از صحنه اجتماعی وسیاسی و بازخواست از او در هر عمل فعالانه و یا هر حرکت، دخالت می کرد. ♻️حتی برای کوچکترین فعالیت و تحرک یا سخن چینی بی معنی یا خبری بی اهمیت قدرت حاکم به دست و پا می افتاد. ♻️جانسون که با دقت زیاد به حرفهای شهریاری گوش سپرده بود، ناخودآگاه حرف او راقطع کرد و پرسید:نتیجه این مخاصمه چه بود؟ ♻️شهریاری به علامت تأثر سری تکان داد و پاسخ گفت: سرانجام، متوکل عباسی امام حسن عسکری علیه السلام را به زندان انداخت، بی آنکه سبب کارش را بگوید. تردیدی نیست که سببش، همان دشمنی، حسد و افترای سخن چینان بود. ادامه دارد.... #امام_زمان #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج‌ 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

🔶 مبانی معرفتی مهدوی🔶 🔺انسانیت از مقوله وجود است ✨حال از آنجایی که انسانیت درخود انسانها نیزشدّت وضـعف بردار است، مثلامی گوییم فلانی انسانیتش بیشتر است، لذا انسانیت از مقوله وجود است،چون وجودشـدّت وضـعف بردار است و در همین راسـتا است که ثابت می شود انسانیت،خود یک وجود است، برعکس«ماهیت»که شدت وضعف بردار نیست و مقوله ای عدمی است. ✨نکته دیگر اینکه همان طورکه عرض شد؛ هرچیزي که صفتی را دارد یا بایدآن چیز، ذاتاً دارای آن صفت باشدیا به چیزی ختم شودکه آن ذاتاً دارای آن صفت باشد. ✨مثلاًهرچیزشوری بایدیاخود عین شوری باشدیا به عین شوری ختم شود. هر انسانی نیز یا بایدتمام انسانیت را داشته باشدیا انسـانیت او به عین الانسـان ختم شود وچون انسـانهـا تمـام رفتارهایشـان انسـانی نیست و رفتارهـای حیوانی ازخود نشان می دهنـد، و تـاحـدّی شـهوت و غضـبشان جنبه حیوانی به خود می گیرد وصورت عقل کامل نیسـتند، پس عین انسانیت نیسـتند. ✨آری؛ نمودهای غیرانسانی در رفتارهاي انسانها دیده می شود و این نشان می دهدکه عین الانسان نیسـتندو ازطرفی تاحدّی از انسـانیت برخوردارنـد. پس از نظر انسانیت بایـدبه یک عین الانسان ختم شونـدو این عین الانسان همان انسان کامل و یا به فرمایش دین، امام زمان عجل الله تعالی فرجه است. 🎙استاد طاهر زاده #مبانی_معرفتی_مهدویت #قسمت_چهلم 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━

📝رمان #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_دوم 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار می‌کردم. 💠عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را می‌پوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد. 💠 جریان خون به سختی در بدنم حرکت می‌کرد، از دیشب قطره‌ای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم. 💠درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت. 💠 بین هوش و بی‌هوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم می‌شنیدم تا لحظه‌ای که نور خورشید به پلک‌هایم تابید و بیدارم کرد. 💠میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراری‌اش بادم می‌زد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمی‌آمد دیشب کِی خوابیدم که صدای #انفجار نیمه‌شب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد. 💠 سراسیمه روی تشک نیم‌خیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق می‌چرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید. 💠چشمان مهربانش، خنده‌های شیرینش و از همه سخت‌تر سکوت #مظلومانه آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بی‌رحمانه به زخم‌هایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم می‌خواستم. 💠 قلبم به‌قدری با بی‌قراری می‌تپید که دیگر وحشت #داعش و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم به‌جای اشک خون می‌بارید! 💠از حیاط همهمه‌ای به گوشم می‌رسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. به‌سختی پیکرم را از زمین کندم و با قدم‌هایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم. #امام_زمان #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج‌ 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━