eitaa logo
معرفت مهدوی
746 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
به امید روزی که همه پیامهای دنیا یکی شود: «مهدی آمد» شروع: 99/9/18 https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ انداخت و قلبم را از جا کَند که هم رگ‌های بدنم از هم پاره شد. 💠در شلوغی ورود عباس و حلیه و گریه‌های کودکانه یوسف، گوشه اتاق در خودم مچاله شده و حتی برای نفس کشیدن باید به گلویم التماس می‌کردم که نفسم هم بالا نمی‌آمد. 💠 عباس و عمو مدام با هم صحبت می‌کردند، اما طوری که ما زن‌ها نشنویم و همین نجواهای پنهان، برایم بوی می‌داد تا با صدای زهرا به حال آمدم :«نرجس! حیدر با تو کار داره.» 💠 شنیدن نام حیدر، نفسم را برگرداند که پیکرم را از روی زمین جمع کردم و به سمت تلفن رفتم. پنهان کردن اینهمه وحشت پیش کسی که احساسم را نگفته می‌فهمید، ساده نبود و پیش از آنکه چیزی بگویم با نگرانی اعتراض کرد :«چرا گوشیت خاموشه؟» 💠همه توانم را جمع کردم تا فقط بتوانم یک کلمه بگویم :«نمی‌دونم...» و حقیقتاً بیش از این نفسم بالا نمی‌آمد و همین نفس بریده، نفس او را هم به شماره انداخت :«فقط تا فردا صبر کن! من دو سه ساعت دیگه می‌رسم ، ان شاءالله فردا برمی‌گردم.» 💠 اما من نمی‌دانستم تا فردا زنده باشم که زیر لب تمنا کردم :«فقط زودتر بیا!» و او وحشتم را به‌خوبی حس کرده و دستش به صورتم نمی‌رسید که با نرمی لحنش نوازشم کرد :«امشب رو تحمل کن عزیزدلم، صبح پیشتم! فقط گوشیتو روشن بذار تا مرتب از حالت باخبر بشم!» 💠خاطرش به‌قدری عزیز بود که از وحشت حمله و تهدید عدنان دم نزدم و در عوض قول دادم تا صبح به انتظارش بمانم. گوشی را که روشن کردم، پیش از آمدن هر پیامی، شماره عدنان را در لیست مزاحم قرار دادم تا دیگر نتواند آزارم دهد، هر چند کابوس وحشیانه‌اش لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت. 💠 تا سحر، چشمم به صفحه گوشی و گوشم به زنگ تلفن بود بلکه خبری شود و حیدر خبر خوبی نداشت که با خانه تماس گرفت تا با عمو صحبت کند. 💠 اخبار حیدر پُر از سرگردانی بود؛ مردم تلعفر در حال فرار از شهر، خانه فاطمه خالی و خبری از خودش نیست. فعلاً می‌مانَد تا فاطمه را پیدا کند و با خودش به بیاورد. 💠 ساعتی تا سحر نمانده و حیدر به‌جای اینکه در راه آمرلی باشد، هنوز در تلعفر سرگردان بود در حالی‌که داعش هر لحظه به تلعفر نزدیک‌تر می‌شد و حیدر از دستان من دورتر! ادامه دارد... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام حضرت پدر، مهدی جان شما آن خوبترین پدرید و من آن یتیم چشم به‌ راه شما آن سبزترین بهارید و من آن شاخه‌ی خشکیده شما آن زلال‌ترین چشمه‌اید و من آن تشنه‌ترین عابر شما آن موعود نجات بخشید و من آن شبگرد کوچه‌های انتظار باز می‌آیید و من در آیینه‌باران نگاهتان ، سبز می‌شوم ، سیراب می‌شوم ، لبخند می‌زنم و زندگی می‌کنم ... به همین زودی ، به همین نزدیکی🏝 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام🥀 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
029-baghare-ar-menshawi.mp3
1.07M
سوره مبارکه قاری: 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
◀️ پیوند دو دریا ✍ پایان عقد روزی عقیل به دیدار برادرش رفت. گفت:« تو نمی‌خوای همسرت را به خانه ات ببری، دل ما را هم شاد کنی»؟ دوست دارم؛ اما از رسول خدا(ص) خجالت می کشم. با من بیا. خودم این مسئله را با رسول خدا(ص) میان می‌گذارم. عقیل کمی به فکر فرو رفت. بعد دست بردار را گرفت و گفت:«برویم که راه چاره را یافتم!» 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🌀احمد کاظمی بود، سردار شهید احمد کاظمی. 🌀 قاسم سلیمانی بود، سردار شهید قاسم سلیمانی. 🌀 بقیه سرداران ... 🌀جلسه ی مهمی بود و حضور فرماندهان! طول کشید. 🌀 سر سفره که رفتند، رنگینی غذا به چشم می‌آمد. دوستان ارتش سنگ تمام گذاشته بودند. 🌀احمد کاظمی نشست سر سفره و با نان و پنیر و سبزی مشغول شد و همین! 🌀اشاره کردند به سفره و گفتند: این همه غذا هست چرا نمی‌خورید! 🌀 گفت: نه ما به این سفره‌ها عادت نمی‌کنیم بهتره از خودمان مراقبت کنیم و از این تشریفات خالی باشیم. 🌀 حاج قاسم هم همین طور عمل کرد، یاد بچه‌های جنگ بود و شرافتی که باید حفظ می‌شد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ الناس؛ مردم ... علی؛ بر دین و روش... ملوکهم؛ بزرگانشان هستند. 🌀 بزرگانشان، بزرگان نظامی. حاج قاسم وارند, همت, زین الدین, کاظمی... 🌀 همین است که سپاهیان بعد از ۴۱ سال هنوز هم مایه امیدند، در صف مجاهدتند، خان بر کفند. 🌀ایران امن‌ترین کشور دنیاست. 🌀 این امنیت را چه کسی تامین کرده است؟ 🌀 دشمن همین را فهمیده؛ 🌀 و اگر بتواند در دل مردم ما بی‌اعتمادی نسبت به پاسداران و حافظان امنیت ایجاد کند. 🌀بزرگترین گام را برای ناامن کردن ایران برداشته است. 🌀 زلزله، سیل، مرز ...سپاه 🌀 حفاظت، امنیت، فرامرز... سپاه 🌀 سازندگی، سپاه 🌀بیخود نیست آمریکا و بدبخت‌های جیره خور داخلی در فضای مجازی این طور سپاه را می‌کشند... 🔴 عزت، اما نزد خداوند است... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
دفتر اول 💢آیا نصرت آنان که یاری می طلبند، امری عقلانی است؟ ⚜اگر انسانی، فارغ از شخصیت و جایگاهش نزد خدا، طلب یاری کند، عقل حکم می کند بی تفاوت نمانیم. پس اگر خدا و جانشینان خدا یاری بخواهند، حکم عقل چه خواهد بود؟ ⚜ اگر مسلمانی که تسلیم امر خداست، نصرت بخواهد، عقل حکم می کند او را اجابت کنیم. حال، اگر خدا و برترین مخلوقاتش، فریاد نصرت طلبی برآورند و کسی لبیک نگوید، حکم عقل چه خواهد بود؟ ⚜مردم، نعمت وجود امیر مؤمنان علی، امام حسن، امــام حـسـیـن و تــک تــک ائمه ی پس از ایشان را قدر ندانستند. به جای آنکه از این سرچشمه های رحمت، علم، عقل و برکت الهی بهره جویند، ایشان را کفران کردند، آزار دادند و به شهادت رساندند. و اینچنین ندای استنصار خدا و جانشینانش را بی پاسخ رها ساختند. ⚜چه غم انگیز است این کلام حجت خدا امام سجاد علیه السلام که فرمودند:«به خدا سوگند که اگر رسول خدا به جای آن سفارش ها (که در حق ما به مردم کردند)، به جنگ با ما فرمان می داد، بیش از این نمی توانستند کاری انجام دهند»! ⚜بدین ترتیب خدا طبق سنتش، آخرین بازمانده از این نعمات بزرگ الهی را از دسترس مردح خارج نمود و مردم ماندند و غضب خدا! ⚜اما هنوز راه امید باقی است. می توانیم سرنوشت خویش را دگرگون کنیم و به استنصار آخرین جانشین خدا پاسخ مثبت دهیم. ⚜به حکم عقل اگر کسی ندای استنصار همنوع خود را بشنود و بی تفاوت بماند، دیگر لایق نام انسان نیست؛ چه رسد زمانی که درخواست یاری خدا را بشنود و بی تفاوت باشد. پس وای بر زمانی که خدا یاری بخواهد و ما بی تفاوت باشیم! ❌وای بر لحظه ای که بین در و دیوار، صدای نصرت طلبیدن زهرای مرضیه بر خیزد و کسی اجابت نكند!😭 ❌وای بر روزی که علی نصرت طلبد و پاسخ نشنود! ❌وای بر آن دم که پسر ارشد رسول الله یاری بخواهد و مذل المؤمنین خطاب گردد! ❌ وای بر آن دم که طفلی شش ماهه، تنها اجابت کننده ی استنصار غريـب کـربلا باشــد و بـدين جرم، گوش تا گوش سرش بریده شود!😭 ❌وای بر آن هنگام که خدا فریاد برآورد، آیا کسی نیست که آخرین جانشین مرا یاری رساند وما بیش از هزار سال در سکوت غفلت، به تماشای اضطرار آخرین حجت او نشسته باشیم! ❌مگر او که ندای استنصارش بی پاسخ مانده انسان نیست؟ مسلمان مؤمن نیست؟ كَريمُ مِنْ أولادِ الكرام نیست؟ ⛔️آیا سزاست تنهاترین جانشین خدا در زمین را در غربت رها سازیم؟ ادامه دارد... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━