eitaa logo
مرقومات/علی ریاحی پور
1.8هزار دنبال‌کننده
468 عکس
519 ویدیو
60 فایل
📝 مرقوماتی سیاسی و تاریخی... 🔴 کارشناس ارشد علوم سیاسی محقق و پژوهشگر انقلاب اسلامی 📲 ارتباط با ادمین ایتا: @Aliriahipoor
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ عیدی منافقین به خلق ایران 🔺در حال تورق صفحات روزنامه جمهوری اسلامی در سال 60 بودم که به این تیتر برخوردم. حامیان خلق در این کشور بارها به ملت عیدی داده اند. روزی پیکر کودکی که از جنازه‌اش جز زغالی نمانده بود و روزی دیگر به آرتین عزیز جنازه مادر، پدر و برادرش را. 🔺کودکان و خردسالان این سرزمین همیشه قربانی تروریست بوده اند. از آرشام سرایداران، محمد رضا کشاورز و علی اصغر لری گویینی در شاهچراغ شیراز تا محمد طاها اقدامی در رژه نیروهای مسلح اهواز. شاید باورش سخت باشد اما ۹۲۵ نفر از کل شهدای ترور در کشور را کودکان و خردسالان تشکیل می‌دهند.  🔺برای داعش،منافقین،الاحوازیه و جیش الظلم و... سنی و شیعه،صغیر و کبیر،پیر و جوان، باحجاب و بدحجاب، روحانی و مکلا، پاسدار و دانشجو، خادم و زائر و... چه فرقی می کند؟ وقتی بستر داخلی توسط پادوهایشان فراهم شود، جوی های خون است که جاری می شود. 🔺گزارش روزنامه جمهوری اسلامی در 25 مهر 1360 را بخوانید:«در ساعت 4 بعدازظهر دیروز،عوامل مزدور امریکا یعنی منافقین ضد خلق،یک اتوبوس شرکت واحد را در حوالی میدان جمهوری اسلامی شیراز(فلکه نمازی سابق)به آتش کشیده و سرنشینان این اتوبوس را که در حدود 30 تا 40 نفر بودند به علت سوختگی مجروح و مصدوم نمودند.بنا به همین گزارش از این عده که 10 تن آنان زن میباشند به شدت مجروح شده و در حال حاضر در بیمارستان تحت مراقبت شدید پزشکی قرار گرفته‌اند.گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر حاکیست 2 کودک خردسال نیز در این واقعه به شهادت رسیده‌اند که از جسد یکی از این 2 کودک بیش از قطعه زغالی باقی نمانده است.» @marghoomat
8-Manshoore Azadi.pdf
889.9K
🔺جزوه « منشور آزادی» ⬅️ تبیین وجوه مختلف مفهوم آزادی در بیان رهبر انقلاب @marghoomat
⭕ برای عمامه... یک. 🔸می خواهی در جُرگه عمامه بوسان باش یا عمامه پراکنان، فرقی نمی کند. مهم آن است که هنوز عمامه زنده است. چه بوسیده شود و چه پرتاب. عمامه زنده است چرا که هنوز محل نزاع است. هنوز، هم جاذبه دارد و هم دافعه. عمامه هنوز هم حرف دارد، عمامه خنثی نیست، عمامه ای که در کنار عشق آفرینی اش، کینه ی خود را به دل کفر و شرک و نفاق نیندازد مگر اصالتی دارد؟ عمامه ای که جدال آفرین نباشد که عمامه نیست، جدال دو اسلام یا جدال حق و باطل. 🔸از کدام عمامه سخن می گویم؟ کدام عمامه است که تمییز حق و باطل است و محل نزاع؟ همان عمامه ای که به خون فرق سر امام عدالتخواهان خضاب شد همان که «قُتِلَ عَلِیٌّ فِی مِحْرَابِ عِبَادَتِهِ لِشِدَّةَ عَدْلِهِ». همان عمامه ای که در گودال قتلگاه به یغما بردند و بر تن صاحبش تاختند و تکبیر گفتند و از عامل بودن به فتوای عمامه به سرانشان خشنود بودند. از همان موقع ام دعوا بر سر عمامه بود. عمامه ای که می تواند قیام به عدل نکند و در حجره اش به ذکر و دعا بپرداز و یا عمامه ای که در کنار دین خدا و رسولش شمشیر بزند و جامه خونین را بر اندام فقاهت نشاند. 🔸مگر دشمن می تواند به عمامه ای که در کنار دین و مردم است کاری نداشته باشد؟ مگر دشمن می تواند به عمامه ای که در سیل و زلزله و کرونا و هشت سال جنگ تحمیلی کنار مردمش قرار دارد بی تفاوت و غضبناک نباشد؟ او کینه دارد. کینه عمامه. کینه عمامه ای که نماد دین و شرافت است. عمامه ای که پیگیر مشکلات و درد و رنج مردمش باشد مگر قابل تحمل است؟ به زندگانی شهدای این ایام روحانیت نگاه کنید. از شهید حرم رضوی تا امام جماعت سیستانی و مجروح اتوبان تهران_کرج. همگی یک ویژگی مشترک داشتند. پیگیر درد و آلام محرومین و مستضعفین. دشمن حق دارد از این عمامه بترسد، عمامه ای که آلوده به زخارف دنیا نشده است و زی علی وار را انتخاب کرده است و نه کاخ نشینی و اشرافیت عمامه به سران اسلام آمریکایی. 🔸عمامه و چادر نمادند. نماد غیرت و شرافت. اگر روزی رضاخان چادر را ممنوع کرد، قبل از آن با قانون استعماری لباس متحد الشکل، لباس روحانیت و عمامه را قدغن اعلام کرد. قانونی که 7دی 1307 اجرایی شد و البته با مقاومت بسیاری از علما همراه بود. همانند مقاومت زنان ایرانی. مادران و خواهرانی که حاضر شدند بیش از هشت سال در خانه بمانند، اما تن به قوانین ذلت بار آتاتورک مآبانه رضاخان ندهند. 🔸در خاطرات صدر الاشراف می خوانیم: « در اتوبوس زن با حجاب را راه نمی دادند و در معابر پاسبان ها از اهانت و کتک زدن به زن هایی که چادر داشتند، با نهایت بی پروایی و بی رحمی فرو گذار نمی کردند. حتی بعضی از مأمورین، به خصوص در شهرها و دهات، زن هایی که پارچه روی سر انداخته بودند، اگر چه چادر معمولی نبود، از سر آنها کشیده، پاره می کردند و اگر زن فرار می کرد، او را تا توی خانه اش تعقیب می کردند و به این مهم اکتفا نکرده، اتاق زن ها و صندوق های آنها را تفتیش کرده، اگر چادر از هر قبیل می دیدند، پاره می کردند یا به غنیمت می بردند.» 🔸انگار دعوای این روزها تازگی ندارد؛ انگار بی حجابی اجباری مرام اینان است. نوادگان رضاخانی زنده اند. همانها که این روزها در خیابان و دانشگاه چادر از سر ناموس این کشور درآوردند و نظاره گران کف و سوت زدند. دعوا از آغاز بر سر چادر و عمامه بوده است. اتفاق جدیدی نیفتاده است. 🔸عمامه عادت دارد. عادت به دار رفتن، همچون شیخ فضل الله نوری و شیخ باقر النمر ، عادت به تیرباران شدن، همچون نواب صفوی، عادت به تبعید شدن، همچون سید حسن مدرس، عادت به فحش شنیدن، همچون مصباح یزدی، عادت به جانبازی، همچون سید علی خامنه ای، عادت به شهادت، همچون شریف قنوتی و مصطفی ردانی پور و عبدالله میثمی و هادی ذوالفقاری و آرمان علی وردی. 🔸عمامه خار چشم استعمار است. همان عمامه ای که بساط قرار داد ننگین ترکمنچای را بهم می زند. میرزای شیرازی را می گویم. همان که با فتوایش آرامش را از کاخ قاجاری گرفت. همان عمامه ای که شریعتی در وصفش گفت:«من بعنوان کسی که رشته کارش تاریخ و مسائل اجتماعی است، ادعا می کنم که در تمام این دو قرن گذشته، در زیر هیچ قرارداد استعماری، امضاء یک آخوند نجف‌رفته نیست، در حالیکه در زیر همه این قراردادهای استعماری، امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ‌رفته هست.» @marghoomat
⭕ برای عمامه... دو. 🔸 عمامه فریاد می زند. امام(ره)علت این عمامه پراکنی ها را دقیق توصیف می کند: «قضیه برداشتن عمامه روحانی- که نمی‌توانست یک آخوند از توی خیابان بیاید، برای اینکه می‌ریختند و عمامه‌اش را می‌خواستند بردارند و یا بر می‌داشتند- این یک چیزی نبود که مِن باب اتفاق شده باشد، یک نقشه‌ای بود که می‌دیدند که این عمامه خیلی کار از آن می‌آید؛ مردم عقیده دارند به اینها و اینها وقتی یک چیزی را بگویند، از آنها گوش می‌کنند. از اول، دنبال این افتادند که اینها را به زمین بزنند تا وقتی که بخواهند همه نفت ما را ببرند و همه چیزهای زیرزمینی ما را ببرند و جوانهای ما را هم به نابودی بکشند، یک کسی نباشد بگوید: چرا. اینها دیدند که «چرا» از دهان روحانی هی در می‌آمد. توی مجلسش هم که بود، یک روحانی بود پا می‌شد می‌گفت: چرا؟ زمان رضا خان هم که همه نَفَسها قطع شده بود، باز روحانی بود(مدرس) که هی قیام می‌کرد و چرا می‌گفت.» 🔸اما دلها بسوزد برای عمامه. عمامه ای که قربانی عمامه می شود. عمامه ای که چوب عمامه به سرها و عابدان اسلام آمریکایی را می خورد. همان‌ عمامه ای که به جای حرب در محراب، عیش و نوش و کاخ نشینی و پرادو سواری را انتخاب می کند. همان عمامه ای که نام انقلاب را یدک می کشد و بویی از آن نبرده است، همان عمامه ای که دین را لقلقه زبان کرده است و عمل را خالی از آن. 🔸آری، هزاران عمامه به سر ساده زیست، مردمی و صادقی که با سختی و مشقت در حال گذران زندگی هستند باید فحش و کتک و چاقوی کینه ی کسانی را بخورند که دروغ و تزویر عمامه به سران اسلام اموی، عباسی و سلطنتی را دیده اند و نه اسلام علوی، حسینی و زهرایی. طلبه ها و روحانیونی که بر خلاف تصور بسیاری از مردم، با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته اند و مثل بسیاری از مردم، با شدید ترین فشارهای اقتصادی دسته و پنجه نرم می کنند. 🔸 برگردیم به آغاز سخن، تا زمانی که عمامه محل نزاع است، یعنی اسلام هنوز زنده است و نفس می کشد. پوشیدن لباس سربازی امام زمان لیاقت می خواهد، لباسی که همچون جامه سبز پاسداری، حکم کفن را دارد و چه کفنی زیباتر از عمامه به خون آغشته شده. @marghoomat
aviny-21.mp3
2.97M
🔺چه میجویی عشق همین‌جاست! @marghoomat
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 قاب انقلاب اسلامی 🔸پرسش و پاسخ صريح صادق قطب زاده وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به صورت زنده با نمایندگان برخی از روزنامه های کشور. صحنه ای که امروز جایش خالیست. قاب تلویزیون با همه سادگی خود در آن سال‌ها، ولی جذاب و ماندگار است. 🔸این قاب را به سیما برگردانید. مدیران و مسئولین را بنشانید و پرسش کنید. صدا و سیما بسترساز باشد و نمایندگان افکار عمومی پرسشگر. یک میزانسن واقعی. @marghoomat
🔴 شهدا اهل وحدتند، اما با شما نه! 🔻شهدا نقطه وفاقند، شهدا منشا وحدت هستند، شهدا را سیاسی و جناحی نکنید و... این سخنان و کلمات گوهر بار! پیرامون شهدا را بارها شنیده ایم. ▪️کما فی السابق این روزها ام این جملات را می شنویم. جملاتی که هر موقع شهید، خونش روشنگر و تمییز دهنده حق و باطل می شود به گوش می رسد. فرقی نمی کند، از اول انقلاب این جماعت همین روضه را خوانده اند. از ترور شهدای هسته ای که ماهیت ضد بشری و ضد پیشرفت ایران قوی را برای مردم نمایان کرد و ماجرای تشییع شهدای دسته بسته غواص در اوج مذاکرات هسته ای که با خود پیام مقاومت آوردند تا قصه پُر غصه ترور حاج قاسم که خط بطلانی بود بر خط سازش و بستن با کدخدا و امروز هم شهدای امنیت از آرمان علی وردی و روح الله عجمی آن تا محمد زارع مویدی و شهدای مظلوم شاهچراغ. حرف یکی است. شهید را خنثی روایت کنید و حرفی از چرایی شهادت و آرمان هایش و ظلم ظالمان و پشتوانه هایشان نزنید. ♦️متاسفانه باید گفت امروز در جامعه ما، وفاق و اتحاد ترجمان خنثی بودن، بی موضع بودن، بی تفاوت بودن، اثربخش نبودن، در تاریخ ماندن و انفعال است. شهید به هیچ عنوان نقطه اتحاد نیست، شهید نقطه افتراق است. شهید نقطه جدایی و افتراق با همه کسانیست که در جبهه مستکبرین ایفای نقش می‌کنند. شهید نقطه جدایی سالکان الی الله و مقربین درگاه شیطان است. شهید خونش فریاد می زند. شهید احیاگر است. احیاگر چشم های خواب زده و زبان های دوخته شده. از شهید ترور و امنیت و حرم و دفاع مقدس تا شهید سلامت و علم؛ هر کدام روایتی دارند. روایت مظلومیت، شجاعت، اقتدار، پيشرفت و... 🔸شهید یعنی خط جدایی اسلام ناب از اسلام آمریکایی. مرز مبارزه با متحجرین لایشعر و مرفهین بی درد و علمای بی موضع و جاهلان متنسک و عالمان متهتک. شهادت یعنی در مسیر مبارزه با تمام مظاهر فساد جانت را فدا کنی. وقتی مظاهری که شهدا برای آن جانفدا شدند هنوز به قوت خود اما به اشکال دیگری پا بر جا هستند، چگونه میتوان شهدا را نقطه اشتراک شمرد؟ شهید اساسا شهید شد که نقطه افتراق معلوم شود. افتراق با مزورین، منافقین، معاندین، مستکبرین، متذبذیین و مستحمرین. 🔸مگر می شود شهید با ظالمین، عاملین، ساکتین و نظاره گران هتک کنندگان حیثیت و شرف اسلام و ایران اشتراک و وحدتی داشته باشد؟ وحدت با کسانی که به اسم آزادی، آزادی را لگدمال کردند و امنیت را هدف قرار دادند؟ وحدت با کسانی که زندگی را بهانه کردند و صدها زندگی را به پایان رساندند؟ وحدت با کسانی که دیدند و شنیدند که عده ای شنیع ترین الفاظ و مطالبات، برخلاف تمامی اصول اسلامی و وطنی بر زبانشان جاری شد و دم بر نیاوردند؟ همانها که در زیارت وارث فرمود:«فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ» 🔸شهدا اهل وحدتند اما نه به سبک قبایل سیاسی و کیسه دوزان از آرای ملت. وحدت سر اصول را می پذیرند و نه وحدت حول غنائم. وحدت حول شاخص و نه اشخاص. وحدت حول اهداف و نه احزاب. وحدت واقعی و نه تصنعی. وحدتی اصولی و نه زوری. وحدتی تکلیف مدارانه و نه منفعت مدارانه. وحدتی گفتمانی و دینی و نه سلیقه ای و سقیفه ای. وحدتی عاقلانه و نه سفیهانه. وحدتی صادقانه و نه سالوس مابانه. 🔸اولین راه مسخ و تحریف یک اصل مترقی و متعالی، این است که آن را تبدیل به مفهومی کلی، انتزاعی و مبهم کنی. شهدا با هیچ شخص و جناحی اتحادی کور و بی هدف ندارند. بهترین راه حبس شهدا در تاریخ، دقیقا همین جمله است: شهدا نقطه وفاق همه احزاب و جناح ها و گروه ها و جریانات هستند. شهدا در خط مقدم مبارزه با ظلم و استکبار فدا شدند. ظلم و خودگنده پنداری(استکبار) داخلی و خارجی ندارد. 🔸حضرت امیر چه زیبا فرمود: زیادی وفاق و اتحاد، نشان از نفاق دارد.كَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ. شهدا برای تحقق حکومت عدل و اسلام به مثابه مکتب(نه صرفا مذهب) قیام کردند و جان دادند. شهدا زنده اند و نفس می‌کشند. نشانه موجود زنده اثرگذاری است. بل احیا عند ربهم یرزقون. 🔸همانطوری که جریان غربگرا و کدخداپرست و همیشه نق زن حق ندارد از شهدا حرف بزند، به همان مقدار، تمام کسانی که عمریست از قیام و مبارزه و جهاد و هزینه دادن بر حذرند و استاد توجیه و محافظه کاری و مصلحت سنجی و سکوت و قعود هستند، حق ندارند دهان کثیف خود را آغشته به نام مقدس شهدا کنند.حق ندارند از شهدا دم بزنند و اهمال کاری ها و کوتاهی های خود را به اسم شهدا رفو کنند. @marghoomat
هدایت شده از هفته نامه ۹ دی
💠 ۵۰۰ امین شماره هفته نامه ۹دی منتشر شد 👈یکشنبه روی دكه‌های مطبوعات 🔻شورش غربگراها علیه ایران اسلامی 🔹 نگاهی تاریخی به دشمنی غرب با جمهوری اسلامی و پرده جدید آن در آشوبهای اخیر 🔻 آغوش باز دولت برای گفتگو 🔹 گفتگوهای داغ اکثریت در دانشگاه‌ها جایگزین فحاشی اقلیت شد 🔸 زندگی معصومانه، مرگ عاشقانه 🔸 باز هم اشتباه قالیباف ♨️ فروش نسخه pdf هفته نامه ۹ دی ♨️ با توجه به درخواست مکرر برخی علاقمندان داخلی و بویژه عزیزان خارج از کشور، از سال ۹۸ فروش نسخه دیجیتال ۹دی آغاز شد. برای خرید نسخه PDF روی لینک زیر بزنید: ‏jaaar.com/kiosk/archives/9day هفته نامه ۹ دی 👇 @noheday مدیر مسئول 👇 @rasaee ...
16.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺بخش هایی جذاب از دادگاه تاریخی و ماندگار برخی از اعضای اتحادیه کمونیست های ایران موسوم به سربداران جنگل. کسانی که فاجعه خونین آمل را رقم زدند و صدها نفر را به خاک و خون کشیدند. دبیرکل وقت تشکیلات حسین تاجمیر ریاحی است که اینجا مورد خطاب آقای گیلانی قرار می‌گیرد. دادگاه به ریاست آیت الله گیلانی و با حضور دادستان انقلاب اسلامی سید اسدالله لاجوردی برگزار می شود. در این بخش دادگاه به اتهامات محمد نوروزی از اعضای مرکزیت اتحادیه که اصالتا خوزستانی است رسیدگی می شود. 🔺این دقایق دادگاه چقدر شبیه صحبت ها و فرافکنی های برخی دستگیر شده های اغتشاشات اخیر است. همانطوری که به راحتی محمد نوروزی جنایات خود را کتمان می کند، برخی از دستگیر شده های فعلی ام فرار به جلو می کنند و انگار که نه انگار جان و امنیت و آسايش کشور را به مخاطره انداختند. پ.ن: ای کاش دادگاه های این روزها، همانند آن روزها، عمومی و رسانه ای برگزار می شد. @marghoomat
⭕ اعتراض و چرخه منتقد، مخالف و معاند یک. 🔺یکی از موضوعاتی که معمولا بعد از تمام شدن و یا فروکش کردن بحران ها و اعتراضات اجتماعی و سیاسی، محل بحث و نظر قرار می گیرد، مسأله جایگاه و چگونگی اصل مترقی اعتراض و بیان مطالبات مردم است. اصل و گفتمانی که جزئی لاینفک از امهات پارادایم نظری انقلاب اسلامی بوده و هست. سوژه ای که هم در ادبیات دینی ما و هم در ادبیات حکمرانی مدرن از جایگاه مهمی برخوردار است. 🔺قبل از آنکه به عملکرد جمهوری اسلامی در نسبت با مساله اعتراض بپردازیم باید تقسیم بندی دقیقی از معترضان داشته باشیم تا بتوانیم چگونگی عملکرد آنان و چگونگی مواجه با آنان را ارزیابی کنیم.از منظر نگارنده اساسا در تمامی موضوعات اقتصادی،صنفی، سیاسی، فرهنگی و... معترضین به سه دسته تقسیم می شوند. یک) منتقدین: این افراد کسانی هستند که ساختار، حاکمیت و موجودیتی به نام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اش را قبول دارند اما به برخی تصمیمات، سیاست‌ها، رویه ها، راهبرد ها، تاکتیک ها،کارگزاران و مجریان نقد دارند. دو) مخالفین: این افراد مخالف کلیتی به نام جمهوری اسلامی با تمام ویژگی های مثبتش و منفی اش هستند اما نه به صورت نظری و نه به صورت عملی فعالیتی ندارند.اصطلاحا یک مخالف خنثی هستند و لاغیر. سه) معاندین: در اینجا با افرادی مواجه ایم که علاوه بر مخالفت با اصل و اساس جمهوری اسلامی،هم فعالیت نظری و هم فعالیت عملی جهت براندازی و نابودی نظام مستقر می کنند و حتی برای این مهم حاضرند دست به اسلحه ببرند. 🔸آنچه واضح و مبرهن می باشد آن است که انتقاد در حکومت بسیار متفاوت است با انتقاد بر حکومت.جمهوری اسلامی طبق آرمان‌های انقلاب و اصول قانون اساسی موظف است بسترهای قانونی اعتراض را برای منتقدین خود فراهم کند و این انتقادگری سیاسی و اجتماعی را یک فرصت بداند و نه تهدید. مطابق با مبانی دین اسلام خصوصا در نگاه شیعی، انتقاد،اعتراض و پرسش گری علاوه بر آنکه حق است،یک تکلیف می باشد و این اساسا یکی از حقوق حاکم بر مردم است که مردم بدون ترس و واهمه ای حاکم را نقد،نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر کنند. 🔸فلذا دسته اول باید از حمایت حداکثری حاکمیت بهره مند شوند و حاکمیت موظف است بسترهای لازم را جهت احقاق حقوق و بیان اعتراضات منتقدین فراهم کند.این حمایت خود را در اصل 27 قانون اساسی نمایان می کند. اعتراضات مسالمت‌آمیز و تجمعات خودجوش مردمی طبق اصل ۲۷ قانون اساسی آزاد است و منوط به گرفتن مجوز از هیچ ارگانی نیست: "تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح ،به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است". یعنی هیچ گونی الزامی به مجوز برای تجمعات خودجوش مردمی نیست.‏ 🔸الزام به اخذ مجوز کتبی در قانون احزاب و آیین نامه اجرایی آن(تبصره 2 ماده 6 و ماده 10 قانون احزاب وآیین نامه اجرایی)صرفا ناظر بر گروه‌ها،احزاب،جمعیت‌ها و سازمان‌هایی است که قصد برگزاری تجمعات و راهپیمایی دارند.ولی عموم مردم،طبق اصل۲۷ میتوانند تجمعات مسالمت آمیز خود را داشته باشند.‏لذا شهروندان بر مبنای اصل 27 قانون اساسی می‌توانند بدون الزام به اخذ مجوز کتبی از وزارت کشور و به شرطی که تجمعات‌شان توأم با حمل سلاح و یا مخل مبانی اسلام نباشد،نسبت به راهپیمایی وتشکیل تجمعات اعتراضی اقدام کنند. 🔸پس آنچه به یقین می توان گفت آن است که منتقدین سیاست‌ها و عملکرد کارگزاران نظام جمهوری اسلامی باید به راحتی بتوانند خصوصا در حیطه نظر،اتفاقات و رویداد های مختلف را نقد کنند و نظام سیاسی موظف است علاوه بر شنیدن مطالبات مردم،به آنان تریبون دهد و بستر بیان مطالبات قانونی آنان را فراهم کند.فهم نگارنده آن است که غالب مشکل در همین‌جاست.اغلب صداهایی که به عنوان اعتراض به گوش می رسد در همین دسته منتقدین می گنجند.کسانی که به فقر، فساد،تبعیض،عدم پرداخت حقوق و عدم به سرانجام رسیدن مطالبات صنفی خود اعتراض دارند. 🔸با این دسته نباید به صورت امنیتی برخورد کرد.مواجه امنیتی با این دسته بزرگترین آسیب نظام است.جمهوری اسلامی، خود باید تریبون و صدای هزاران تجمع بحق کارگری،صنفی و... باشد.کسی نمی تواند منکر این شود که در طول سالیان گذشته هزاران تجمع محدود صنفی،اداری و اقتصادی از معلمان و کارگران تا دانشجویان و بیماران و.. مقابل دهها نهاد از بنیاد شهید و آموزش و پرورش تا مجلس و شرکت های اقتصادی برگزار شده و کسی هم به آنان کاری نداشته و برخوردی هم صورت نگرفته،اما مساله این است که این مهم تبدیل به یک رویه و ایجاد ظرفیت قانونی مشخص و معینی نشده و معمولا بنا به شرایط و تشخیص مجریان است که یا تاب آوری و تساهل را شاهدیم و یا برخورد و قوه قهریه.اعتراضاتی که بسیاری از آنان مثل اعتراضات کارگران هفت تپه و هپکو و کشاورزان اصفهانی و مطالبه معلمان مبنی بر طرح رتبه بندی معلمان به نتیجه می رسد و بسیاری به سرانجام مشخصی ختم نمی شود. @marghoomat
⭕ اعتراض و چرخه منتقد، مخالف و معاند دو. 🔸ما اگر اصل و اساس را برای خود آرمان‌ها، ارزش‌ها و اهداف انقلاب اسلامی بدانیم، قطعا اعتراضات این دسته، فرصت است اما اگر اصل را جریان‌ها، دولت‌ها، گروه ها و احزاب و اشخاص بگذاریم، قطعا یک تهدید است. مساوی انگاشتن افراد و کارگزاران نظام با اصل انقلاب و نظام یکی از بزرگترین آفت های گفتمانی تقریر شده توسط بخشی از حاکمیت ذیل بحث اعتراض مردم است که باید هر چه سریعتر از این انگاره غلط فرار کرد. 🔸کاش نمایندگانی می‌داشتیم که برای یکبار که شده، مکانیزمی طراحی کنند برای اعتراضات مسالمت‌آمیز مردم. تا مردم وقتی به مسئله‌ای معترض هستند طبق آن مکانیزم قانونی عمل کنند. در هر شهر مکانی برای این قضیه در نظر گرفته شود. تا قبل از اینکه این‌ مکانیزم طراحی نشود هر اعتراضی توسط آشوب طلبان و مخلان نظم و آسایش مردم به آشوب تبدیل می‌شود. 🔸مجلس مکانیزم قانونی برای برگزاری تجمعات صنفی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... در نظر بگیرد، در هر شهر مکانی برای این قضیه هم در نظر بگیرند. قطعاً این آشوب‌ها را نخواهیم داشت. وقتی کسی خارج از آن مکانیزم و خارج از آن مکان قصد داشت کاری انجام دهد و بانک یا اتوبوس یا اموال مردم را به آتش بکشاند آن موقع به لحاظ قانونی با آنها برخورد شود. دیگر همه هم قبول می‌کنند. 🔸علاوه بر پیشنهاد بالا، نباید از دو ظرفیت مهم صدا و سیما و دانشگاه غفلت ورزید. صدا و سیما باید تریبون و بستری باشد برای شنیدن صدای تمامی معتقدین به جمهوری اسلامی با هر نگاه و سلیقه ای. از کسانی که با حجاب اجباری و حصر سران فتنه و سیاست های ایران در سوریه و عراق مخالفند تا کسانی که مطالبات کارگری و صنفی و عدالتخواهانه دارند. انتقاد در چارچوب جمهوری اسلامی هیچ خط قرمزی ندارد. همگان باید بتوانند از عالی ترین مقامات نظام تا پایین ترین آن را نقد کنند. خط قرمز یک چیز بیشتر نیست، تمامیت و کلیت حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی ایران. 🔸از طرف دیگر صحنه و ظرفیت دانشگاه را داریم. دانشگاه زنده بودنش به تضارب آرا است. مطالبه ای که رهبری نظام تحت عنوان کرسی های آزاداندیشی فکری بارها مطرح کرده اند. مسئولین مختلف چه انتخابی و چه انتصابی، چه معمم و چه مکلا، چه نظامی و چه غیر نظامی موظف اند که در دانشگاه حاضر شوند و پاسخ گوی سوالات دانشجویان باشند. بسیاری از گره های ذهنی را همین حضور می تواند باز کند. دانشگاه باید آزادانه عرصه ی بروز و ظهور اندیشه های گوناگون باشد. البته با حفظ شأن و جایگاه دانشجویی و نه با فحش و ضرب و شتم و به کار بردن الفاظ رکیک و چاله میدونی. در کرسی دانشگاه می باید ریزترین مسائل کشور به نقد و ارزیابی و بررسی گذاشته شود، دانشجو باید تحلیل بکند ولو به غلط، اگر دانشگاه این ظرفیت بالقوه خود را بالفعل نکند یقین بدانید که سرریز آن در کف صحنه خیابان و درگیری و آشوب خواهد دید. 🔸و اما در ارتباط با دسته دوم، یعنی مخالفین خنثی. اعتقاد نگارنده آن است که این گروه باید از تمامی حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و شهروندی و... برخوردار باشند و می توانند از تمامی امکانات رفاهی و آموزشی و... نظام اسلامی استفاده بکنند، البته تا زمانی که قصد براندازی و نابودی نظام جمهوری اسلامی را نداشته باشند. این دسته از معترضین را می توان مخالفین نجیب و بی خطر نامید. امثال داریوش فروهر و همسرش و یا تیپ افرادی چون یدالله سحابی و برخی از عناصر باقی مانده از جبهه ملی و انجمن حجتیه از این جنس اند. 🔸دسته سوم را معاندین نامیدیم. کسانی که هدفی جز براندازی و نابودی جمهوری اسلامی ندارند و در این راه دست به هر جنایت و ناامنی و دروغ و اتهامی می زنند و صریحا اذعان به آن دارند که نه قانون اساسی را قبول دارند و نه موجودیتی به نام جمهوری اسلامی ایران. در هر کجای دنیا با این دسته چه رفتاری می شود؟ گل و شیرینی تقدیم شان می کنند؟ کدام نظام سیاسی را سراغ دارید که در مقابل کسانی که می خواهند او اساسا نباشد و وجودی نداشته باشد، تساهل و تسامح کند و صرفا نظاره گر باشد که او هر کاری که دلش خواست انجام دهد؟ از حکومت پیامبر اسلام و امیرالمومنین تا حکومت بایدن و نتانیاهو؛ با این جماعتی که دست به سلاح می برند و نظم و آسایش و امنیت جامعه را به مخاطره می اندازند و با هر دروغ و تهمتی سعی در پنجه کشیدن بر صورت نظام سیاسی را دارند، یک برخورد صورت می گیرد و آن چیزی نیست جز تقابلی سخت و خشن. @marghoomat