⭕ هرهری مذهبان سیاسی!
🔺امروز بزرگترین خطر در درون جریان انقلاب وجود جریانی دوزیست وار، آفتاب پرست و اصول سوار است. روزی اصول را پله و روزی دیگر از آن عبور می کند. این جریان صحنه را یک بازی دانسته و لازمه حضور در بازی را طراحی برای بُردن میداند. باید پیروز شوی که اگر نشوی، حذف می شوی! باید بمانی که اگر نمانی بهرهای نخواهی برد. پدرخوانده ها و راست های جوان اهل چرخش اند، چرخش های گفتمانی، هویتی و کارکردی. چرخشی برای چرخاندن کلید قدرت. راست های جوان راه پدران خود را خوب یاد گرفته اند. اینان پای درس کسانی بزرگ شده اند که مبانی و اصول تذبذب و نفاق سیاسی را نه خورده اند بلکه بلعیده اند.
🔺این جریان خطرناک آنقدر عملگرا و روزمرهاندیش بوده که بهتدریج، دامنۀ تجدیدنظرهایش به قلمرو ارزشهای اساسی نیز رسیده و از درون، استحاله و مسخ شده است. او خویشتن انقلابیاش را باخته و جز پوستۀ نمادین و شعاری، چیزی از هویتش باقی نمانده است. او چون در مواجهههای عملی و عینی، احساس کرده است که منطق انقلابی، شکست میخورد و او را ناکام میگذارد، هستۀ انقلابیگری را وانهاده و پوستۀ انقلابی را حفظ کرده است تا در عین این عبور هویتی و چرخش فکری، دستکم برخی از ظواهر را نگاه داشته باشد. در واقع، رندانه و زیرکانه چرخش کرده است، نه صادقانه و شفاف.
🔺 جریان مذکور حرفهای ناگفتۀ زیرمیزی دارد که تعهد به منافعش، اجازه بازگویی آنها را نمیدهد. چون میخواهد در ساخت قدرت بالا برود و بماند و منزلت سیاسیاش تثبیت شود، جسارت ساختارشکنی ندارد. در پی جایابی ساختاری است نه طرد شدن. بدینجهت، در جاده محافظهکاری و کلیگویی، شبروی میکند تا مبادا حاشیهای ساخته شود. در خلوت به گونهای سخن میگوید که احساس میکنیم تفاوت او با رقیب سیاسیاش، فقط «سیاسی» است و مسأله، بودن شخص او است نه استقرار ارزشها. او فقط در ظاهر و بهنام، نمایندۀ ارزشهاست نه در واقع. واقع و واقعیت، چیزی جز منافع شخص او نیست و باقی، پوششها و توجیهها و نقابهایی برای پنهان نگاهداشتن این راز هستند.
🔺راست های جوان بویی از خامنه ای و خمینی نبرده اند. مرزبندی های مکتبی شان مشخص نیست! چادر وحدت را به روی همه می گسترانند! بینش ها و ارزشها را به کناری انداخته اند و تجویز وحدت بر روی روشها را نسخه پیچی می کنند! خزیده خزیده راه می روند اما برای طی کردن ره صدساله برنامه های یک شبه دارند! از خامنه ای عزیز دم می زنند تا سربازان خمینی را تخریب کنند و از آرمانهای خمینی کبیر یاد می کنند تا جان فدایی های خامنه ای را منفعل و حذف کنند. عافیت نشینان کوچه مصلحت، شیران معرکه تقسم غنائم اند. تقسیم قدرت و ثروت برای چاکران و مخلصان و مریدان. همان مریدان و چاکران حلقه به گوش له له زن برای کسب جایگاه و مقام و عرصه ای برای خدمت! خدمتی خناسانه برای جماعتی تخدیر گشته و مزور مآب.
🔺این دسته از کنشگران سیاسی را رهبر انقلاب تعبیر به هرهری مذهب های سیاسی می کنند:«بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطه ی مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست. نقطه ی مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ #آدم_هرهری_مذهب_است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می کند که بشدت ضد سرمایه گذاری و سرمایه داری حرکت کند، یک روز هم منافع اش یا فضا ایجاب می کند که طرفدار سرسخت سرمایه داری شود؛ حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطه ی مقابل اصلاح طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو. ما باید روش ها را اصلاح کنیم. در روش ها اشتباه و نقص وجود دارد.»
🔺راست های جوان بیایدئولوژی اند ؛ چون همیشه سیال و شناور بوده اند و بر اساس اقتضاهای شکنندۀ روزمره ، هویت خود را تعریف میکنند. در هر زمانی به رنگی درمیآیند و این رنگ نیز برآمده از جو و فضا است؛ همچون آفتابپرست، این زمینه ای است که رنگ و لعاب او را تعیین میکند. خودش، همان بیرون است و اگر خودی در میان باشد، جز منافع و تمنیات و لذت قدرت نیست. بهاینترتیب، ایدئولوژیاش به تعبیری، منفعت پرستی، جوزدگی و خودخواهی و به استحمار کشاندن این و آن است، البته با نام موجه مردم و جامعه و مصلحت و عقل سیاسی و...
🔺در واقع،ایدئولوژی شان تابع جهت وزش باد است نه حقیقت. اینها از ارزشها، آنچنان خواجهگانی ساخته اند که در حرمسرای نفس پرستی و رسیدن به قدرت و ثروت، بیتوته کرده و بی هیچ تنش و تلاطمی، به خدمت سلطنت لذت گمارده شده اند. خطر هرهری مذهب های سیاسی امروز بیخ گوش حزب الله است. تا دیر نشده باید زلف اینان را از زلف انقلاب برید که اگر نبریم، سر انقلاب را خواهند برید.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat