eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
3.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
375 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 3.9k→4k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
خدایا برایم ننگ است که شهادت همرزمانم را ببینم و به مرگِ طبیعی بمیرم! 🌱|@martyr_314
نمازتون سرد نشه رُفقا...🙂🌿
‏خدایا! در‌ شهادت چه لذتی است که مخلصان‌ِ تو به دنبال‌ِ آن اشک‌ شوق‌ می‌ریزند :)❤ 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
[🕊] 🌿فرازی از وصیت نامه💌 امیدوارم‌هر‌عملۍ‌‌را‌که مۍ‌خواهیدانجام‌دهید‌فکر‌کنید و‌بـایادخدا‌وبـراۍ‌‌خدا‌انجام‌دهید..☝️🏼 🌱|@martyr_314
Poyanfar - Ey Eshgh Avalo Akhare Man.mp3
3.75M
[🌸🍃] ای عشق اولو اخر من💚🍃 ای مهربان تر از مادر من السلام علی ساکن کربلا 🌱|@martyr_314
۶۷ عدد شیشه با کمک شما رُفقا تهیه شد🙃❤️ بعلاوه تربت کربلا و مشهد ، ان شاءالله چند روز دیگه به دستمون میرسه خیلی ممنون که تو اولین نذر فرهنگی کانال کمکمون کردید اجرتون با شُهدا🙂💚🍃 پ ن:بعد از کامل شدن دوباره براتون عکس میزاریم 🌱|@martyr_314
~🕊 بـھ جبھـھ ڪھ رسید ، ڪفشاشو داد بـھ یڪۍ از رزمنده‌ها ! تو جبھہ دیگـھ ڪسۍ اونو با ڪفش ندید! میگفت : اینجل جـٰاییـھ ڪھ خون شھدامون ریختـھ شده ، حرمت داره..:))💔 و معروف شد بـھ سیدپابرهنـھ..!(: ♥️🕊 🌱|@martyr_314
~🕊 🌿 💌 درزمان‌غیبت‌امام‌زمان‌عج . . ‌چِشم‌و‌گوشتان‌به‌ولـۍفقیه‌باشد تاببینیدازآن‌کانون‌فرماندهۍ‌چه دستور‌ۍصادر‌مۍشود! 🌱|@martyr_314
نمازتون سرد نشه رُفقا...🙂🌿
به قطره قطره سرکش دخیل می بندد بر آن ضریح کبود و شکسته و بی تاب 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
~🕊 🌿فرازی از وصیت نامه💌 راضـے‌نیستم‌که‌فردۍ‌درزمان ‌وقـت‌ادارۍ‌و‌وقت‌بیـت‌المـال‌ درمراسم‌خاکسپارۍ‌من‌شرکت‌کند :)' 🌱|@martyr_314
نمازتون سرد نشه رُفقا...🙂🌿
~🕊 🌴✨ 🍁در طول سه سالی که با هم بودیم شاید صد روز در کنار هم نبودیم تازه برای هر روز فقط یک تا دو ساعت در خانه بود که اتاق را هم مقر فرماندهی کرده بود. به منطقه تلفن می‌زد یا نیرو جمع می‌کرد، متن سخنرانی را آماده می‌کرد و یا دوستانش را می‌دید حتی موقع خواب هم آرامش نداشت. کلاش را مسلح بالای سرش می‌گذاشت چون منافقین در شهر شب نامه پخش می‌کردند و برای ترور محمود لحظه شماری می‌کردند. 🍁لحظه‌ای هم که می‌خواست بخوابد می‌گفت: من این جا راحت توی این جای گرم و نرم خوابیده‌ام و بچه‌ها آلان توی سرمای سنگرهای کردستان خوابشان نمی‌برد. بلند می‌شد و اشک‌هایش را پاک می‌کرد انگار تقدیر هم به بی قراری‌اش عادت کرده بود از قضا تلفن زنگ می‌خورد. محمود هم خوشحال می‌گفت می‌خواهم بروم کردستان، همین امشب. بعد هم می‌گفت: مرا ببخش که مرد خانه نیستم. 🌱|@martyr_314
نمازتون سرد نشه رُفقا...🙂🌿
شب خوش🌱