~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
صحبت های ما خیلی کوتاه بود اما در همان فرصت کوتاه روی یک چیز خیلی تاکید کرد، او بارها گفت که یک همسنگر میخواهد...
شاید کسی که به خواستگاری میرود همسر و همدم میخواهد اما گفت که همسنگر میخواهد
بعد از چندسال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم، علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده است؟؟!
او گفت: جنگ ما جنگ نظامی نیست، جنگ الان ما جنگ فرهنگی است. اگر همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی هست تا وقتی من کار فرهنگی انجام میدهم، همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند...
✍🏻به روایت_همسر
#شهید_مصطفی_صدرزاده♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314
آن روز در عاشورا
به فرزندش زینالعابدین(ع) فرمود:
فرزندم!
تو پاکترين ذريّه و برترين عترت منى
و تو جانشينِ من بر اين بانوان و كودكانى.
آنان غريب و بىكساند كه تنهايى و يتيمى
و سرزنش دشمنان و سختىهاىِ دوران
آنان را فرا گرفته است.
هرگاه كه ناله سر دادند آنان را آرام كن،
و چون هراسان شدند مونسشان باش
و با سخنان نرم و نيكو، خاطرشان را تسلّى بخش.
چرا كه كسى از مردانشان جز تو نمانده است
تا مونسشان باشد و غمهايشان را به وى باز گويند.
بگذار آنان تو را ببويند و تو آنان را ببويى
و آنان بر تو گريه كنند و تو بر آنان.. :)
#سلامبرآنکشتهیغریب
🌱|@martyr_314
~🕊
#شهیدانه
اسیر شده بود
15سال بیشتر نداشت؛
حتی مویی هم در صورتش نبود
سرهنگ عراقی آمد یقهشو گرفت، کشیدش بالا
گفت: اینجا چکار میکنی؟؟؟
حرفت نمیزد ؛
سرهنگ عراقی گفت جواب بده
گفت ولم کن تا بگم ؛
ولش کرد خم شد از روی زمین
یک مشت خاک برداشت، آورد بالا...
گفت اینجا خاک منه ، تو بگو اینجا چه کار میکنی؟؟
#شهید_عامری♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314
~🕊
🌿شهیدی که بین زمین و آسمان درحال عبادت بود..
🍀#آیتالله_حقشناس تعریف کردند:
🍁من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی #مسجد شدم. به جز بنده و خادم مسجد،
این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت.
به محض اینکه در را باز کردم دیدم
شخصی در مسجد مشغول #نماز است.
دیدم که یک جوانی در حال سجده است.
اما نه روی زمین
بلکه بین زمین و آسمان .
مشغول تسبیح حضرت حق است.
🍁جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است!
بعد که نمازش تمام شد
پیش من آمد و گفت :
تا زنده ام به کسی حرفی نزنید..
#شهید_احمدعلی_نیری♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314
همیشه دلش میخواست
به دیدنِ حضرتآقا برود.
هیچوقت فکرش را نمیکرد
که روزی حضرتآقا به دیدنش برود..!
#شھید_محسنقوطاسلو
🌱|@martyr_314