🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شهدای_والامقام
#سیدعلی_اکبر_سیدهاشم
عملیات شروع شده بود
گردان ما خط شکن بود
همه چیز داشت خوب پیش می رفت
یه دفعه خوردیم به یه کانال پر از سیم خاردارهای حلقوی
باید هر جور بود از این مانع رد می شدیم
عراقی ها داشتن با تانک بهمون نزدیک میشدن
سید علی اکبر به بچه هایی که عقب بودن دستور عقب نشینی داد و با این که زخمی بود و دستش قطع شده
کاری عجیب کرد
توی فکر بودیم که یه دفعه
سید خودش رو انداخت روی سیم خاردارهای حلقوی
داشتیم از تعجب شاخ در میاوردیم
گفت از روی من رد بشین و برین جلو تا عراقی ها نیومدند خودتونو به کانال برسونید
هیچ که حاضر نبود رد بشه
تا اینکه ما رو به جان امام قسم داد
با گریه از روش رد شدیم
آخرین نفر من بودم دستمو گرفت
غرق خون شده بود و صداش در نمی یومد
پهلوش شکسته بود و...
اشاره کرد به پاکتی که توی جیبش بود و بهم فهموند که بردارم
فکر کردم وصیت نامه اش رو نوشته برداشتم
عراقی ها نزدیک شده بودند
باید میرفتم تا من رو نبینند
وقتی داشتم میرفتم گریه ام گرفته بود
برگشتم و به فرمانده ام نگاه کردم
دیدم آروم داره اشک می ریزه و به سختی دستاش رو به سمتم تکون میده
فکر کردم داره باهام خدافظی می کنه ...
خودم رو انداختم پشت یه خاکریز
پاکت نامه فرمانده رو باز کردم
خشکم زد
به جای وصیت نامه یه عکس دیدم
عکس دخترش بود
دختری به تازه دنیا اومده بود و هنوز ندیده بودش
تازه فهمیدم تکون دادن دستاش برا خدافظی نبوده
میخواسته بگه برگرد یه بار هم که شده عکس دخترم رو ببینم و شهید بشم
راوی :
#علی_فتحی
#خون_شهدا_را
#زیر_پا_نگذاریم
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🕊
🥀💐🌹🕊🌹💐🥀
#شهیدانه
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_کاظم_نجفی_رستگار
من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این #انقلاب گذاشتم به این دلیل است که خود را #بدهکار_انقلاب و اسلام می دانم.
انقلاب اسلامی، برگردن این بنده، حق زیادی داشته که امیدوارم توانسته باشم #جزء_کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد #رضایت خداوند بوده باشم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹
🕊🥀🌹🕊🌹🥀🕊
#عاشقانه_شهدا
#اولین_و_آخرین
#نماز_یک_شهید
یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا، #شهید_چمران دیدش. دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه. به غیرتش برخورد و همراه #شهید_چمران رفت جبهه!
تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق #شهید_چمران .
رضا شروع میکنه به فحش دادن به #شهید_چمران
وقتی دید که #شهید_چمران به توهیناش توجه نمیکنه، یه دفعه داد زد کچل با توام!
#شهید_چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.
رضا که تحت تأثیر رفتار #شهید_چمران قرار گرفته میگه : میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیدهای، چیزی!
#شهید_چمران : چرا؟
رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده .
تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
#شهید_چمران : اشتباه فکر میکنی! یکی اون بالاست، هرچی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده.
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. یکم مثل اون بشم. رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد، رضا اولین #نماز عمرش بود. سر #نماز موقع قنوت صدای گریه اش بلند بود!
وسط #نماز، صدای سوت خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد، رضا اولین و آخرین #نماز عمرش را خواند و پرکشید ...!
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊 🕊🌹
🇮🇷🇵🇸
﷽
🖼 باید به خود جرئت داد ...
🍃🌹🍃
#فلسطین | #آزادی_بیان_دروغین
🕊قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
1403.02.24.pdf
278.9K
🍃
🇮🇷🍃
نشریه اخبار روزانه
دوشنبه 24 اردیبهشت ماه 1403
✔️حرف روز
✔️گزارش روز
✔️ خبر ویژه
✔️اخبار
✔️اخبار کوتاه
#اخبار_روزانه
🕊قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58