🌼
سیره و اخلاق شهید ردانیپور
مصطفی، عارفی شجاع و سلحشور بود؛ عشق و محبت به خداوند و لقای او وجودش را فراگرفته بود.
وی در جریانشناسی گروههای منحرف، بصیرت کامل داشت و هنگامی که احساس کرد اختلافات سیاسی شهرها به جبهه آمده، پیشنهاد داد که فرماندهان چند هفته یک بار به قم نزد علمای اخلاق بروند و در درس اخلاق آیتالله بهاءالدینی، آیتالله مشکینی و آیتالله بهجت شرکت کنند؛ شهید خرازی نیز با پیشنهاد وی موافقت کرد و فرماندهان لشکر، از اهواز با قطار به قم میآمدند و پس از شرکت
در درس اخلاق و زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) مجدداً به اهواز بازمیگشتند.
عاشق شهادت بود. ضجه میزد و با گریه طلب شهادت میکرد. به برکت تربیت دینی و حوزوی و وجود امام خمینی نوری در وجود او تابیده بود که با پای برهنه بر خاکهای «محمدیه» و «عینخوش» حرکت میکرد و آقا را صدا میزد.
چنان با حال و هوایی خاص دعای کمیل میخواند که رزمندهها پای دعایش ضجه میزدند. پای برهنه راه میافتاد در بیابانها؛ روی رملها میدوید و مدام یابنالحسن یابنالحسن تکرار میکرد، بچهها هم به دنبالش بودند؛ بیهوش میشد و دوباره که به هوش میآمد میدوید و ضجه میزد و صبح که میشد دعای ندبه را با بچهها زمزمه میکرد.
مصطفی در خودسازی کارکشته بود و مورد عنایت خداوند قرار گرفته بود.
پست و مقام برای او ارزشی نداشت. فرمانده تکتیراندازی که تنها در اجرای وظیفه و مجاهدت برای اسلام و حفظ انقلاب اسلامی سر از پا نمیشناخت، زهد و بندگی وی چنان بود که در هوای گرم تابستان خوزستان روزه میگرفت.
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
خاطرهای از زبان شهید
«موقعی که مجروح بودم پولی نداشتم که به جبهه برگردم؛ در بیمارستان متوسل به آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدم.
چیزی نگذشت فردای آن روز سیّد بزرگواری برای عیادت مجروحین وارد بیمارستان شد و با همه احوالپرسی کرد.
در آخر به من مفاتیحی داد و گفت: «تو را تا اهواز میرساند.» آن را که باز کردم مقداری پول لای آن بود که وقتی به اهواز رسیدم چیزی از آن نمانده بود.
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
با اصرار مادر و درخواست خود با یکی از سادات که همسر شهید بود ازدواج کرد.
برای امام رضا (علیهالسلام) دعوتنامه برد و داخل ضریح انداخت. یک کارت دعوت نیز برای حضرت زهرا نوشت و در ضریح حضرت معصومه سلام الله علیهما انداخت.
شبی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در خواب دید که به عروسیاش آمده است؛ در خواب به ایشان گفت: «خانم؟! قصد مزاحمت نداشتم و فقط میخواستم احترام کنم!» حضرت زهرا (سلام الله علیها) پاسخ داده بودند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیاییم به کجا برویم؟!»
مصطفی آن شب دیگر تا صبح نخوابید و نماز و دعا خواند؛ گریه میکرد و میگفت: «من شهید میشم!» دوستش گفته بود: «این همه گریه و زاری میکنی و میگی میخوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه؟!» جواب داد: «خانمم سیده! میخوام اون دنیا به حضرت زهرا(سلام الله علیها) محرم باشم، شاید به صورتم نگاه کنه!»
در سالگرد ازدواج حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و خدیجه کبری (سلام الله علیها) ازدواج کرد و گفت: «عروسی واقعی من وقتیه که در خون خودم بغلطم. فکر نکنید من با ازدواج، به دنیا چسبیدهام، این وظیفه من بود و حضور در جبهه هم وظیفه دیگه منه.»
تازه سه روز از عروسیاش گذشته بود که دست زنش را گذاشت تو دست مادرش و سرش را انداخت پایین و گفت: «دلم میخواد دختر خوبی برای مادرم باشی!» بعد هم آرام و بیصدا رفت منطقه و چند روز بعد از آن، در عملیات والفجر ۲ در منطقه حاج عمران به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت در راه خدا رسید.
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
وصیتنامه شهید مصطفی ردانیپور 📝
بخشهایی از وصیتنامه سردار شهید حجهالاسلام مصطفی ردانیپور که در تاریخ دهم مرداد ماه ۱۳۶۲ قبل از مرحله دوم عملیات والفجر۲، به رشته تحریر در آمده است را باهم میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم؛ «اَشهَدُ اَن لااِلله اِلا الله وَاَشهَد اَنَ مُحَمَداً رَسول الله وَ اَنَ علیاً ولیُ الله وَاولادِه اَلمَعصومین حجَج الله صَلَواتُ الله عَلیهِمُ اَجمَعین».
برداشتم از زندگی: آنچه خواندهام و لمس کردهام خلاصهاش این است که تنها راه سعادت رسیدن به کمال، بندگی خداست و بندگی او در اطاعت از اوامرش و ترک نواهیاش میباشد. همه دستورات اسلام در این دو جمله خلاصه میگردد: فرمانبرداری از خدا و نافرمانی از شیطان برای انسان شدن. این برنامه اسلام است، با غیر اسلام کاری ندارم که انسان را با انسان کار است نه با حیوان که هرآنکه مسلمان و تسلیم خدا بود انسان است و بقیه فقط از انسانیت، حیوانیتش را دارند.
سفارشم: مردم به یاد خدا و روز جزا باشید، پیرو ائمهاطهار علیهمالسلام باشید که «والّازم لکم لاحق و المارق عنکم زاهق». مردم امام زمان «عج» را فراموش نکنید، مردم دنباله رو روحانیت باشید که چراغ راه هدایتند. از امام اطاعت کنید که عصاره اسلام است او را تنها نگذارید که نماینده حجه ابن الحسن «عج» است، از وجودش بهره گیرید که عصاره اسلام است.
آرزویم: پیاده شدن احکام اسلام و بیداری مسلمین و گسترش حکومت اسلامی و سرنگونی مستکبرین، فرج حضرت مهدی«عج»، زیارت آن حضرت و شهادت در رکابش.
امیدم: عفو و بخشش خدای متعال و شفاعت پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» و ائمه هدی علیهمالسلام و شهدای راه حق و همنشینی با بندگان مخلص خدا و رضوانالله.
وصیتم: مادرم حلالم کن! شما خیلی در زندگی زجری کشیدهاید. رنجها و سختیها متحمل گشتهاید. برای ما هم پدر بودهاید و هم مادر! انشاءَالله خدا شما را از کنیزان حضرت زهرا سلامالله علیها قرار دهد. از خدا بخواهید دومین قربانی در راه خودش را از شما قبول فرماید و در این راه صبر کنید «اِنَ الله مَعَ صابِرین».
برادران و خواهرانم! به یاد خدا باشید و زندگی خودتان را با اسلام وفق دهید. از اسلام پیروی کنید و فرزندانتان را برای خدمت به جامعه اسلامی و سربازی امام عصر «عج» تربیت کنید.
برادرم علی جان! با علی «ع» باشید و هادی خانواده و اقوام و دوستان، راهت را که همان نوکری امام حسین «ع» است ادامه بده و مرا از دعا و طلب مغفرت فراموش مکن.
دوستان! مرا حلال کنید و هر وقت به یادم افتادید برایم طلب مغفرت نمایید، هرگاه سر قبرم آمدید تلاوت قرآن و دعا و زیارت و روضه را فراموش نکنید که نیازم زیاد است و دستم کوتاه ....
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
«اگر شهید شدم جنازهام را جلوی در گلستان شهدای اصفهان دفن کنید؛ دلم میخواهد وقتی پدر و مادرها میآیند زیارت بچههایشان پاهایشان را روی قبر من بگذارند، شاید خدا از سر تقصیرات من هم بگذرد!»
ولی پیکر پاکش هیچگاه پیدا نشد.
برای او سنگ یادبودی در گلستان شهدای اصفهان، قطعه کربلای ۵، در کنار سردار شهید حاج حسین خرازی گذاشته شده است.
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
«اگر شهید شدم جنازهام را جلوی در گلستان شهدای اصفهان دفن کنید؛ دلم میخواهد وقتی پدر و مادرها میآیند زیارت بچههایشان پاهایشان را روی قبر من بگذارند، شاید خدا از سر تقصیرات من هم بگذرد!»
ولی پیکر پاکش هیچگاه پیدا نشد.
برای او سنگ یادبودی در گلستان شهدای اصفهان، قطعه کربلای ۵، در کنار سردار شهید حاج حسین خرازی گذاشته شده است.
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
PAR11.MP3
زمان:
حجم:
17.89M
🌺🌼💐🌴💐🌼🌺
#امام_رضا_علیه_السلام
هر کس در #ماه_رمضان یک آیه از کتاب خدا را #قرائت کند، مثل این است که در ماههاى دیگر #قرآن را #ختم کرده باشد.
ترتیل خوانی
#قرآن_کریم
استاد پرهیزکار
💐 #جزء_یازدهم 💐
ثواب تلاوت قرآن هدیه میشودبه روح
🕯
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون بشه
🌺🌼💐🌴💐🌼🌺
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
🌺🌼💐🌴💐🌼🌺
#التماس_دعای_فرج
AUD-20220714-WA0022.mp3
زمان:
حجم:
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با صدای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
💚💚💚💚💚
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
به نیت شهیدمصطفی ردانی پورهدیه میشودبه حضرت سکینه خاتون (س)
🕯
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_یازدهم
ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون بشه
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
🌷
نام و نام خانوادگی شهید: قاسم عابدی درچه
تولد: ۱۳۳۴/۱/۳، درچه، از توابع خمینیشهر، اصفهان.
مجروحیت: ۱۳۶۷/۵/۵، عملیات مرصاد.
شهادت: ۱۴۰۰/۶/۱، بیمارستان شرکت نفت تهران.
گلزار شهید: اصفهان، خمینیشهر، درچه، امامزاده جزین، ورودی اصلی گلزار شهدا.
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_قاسم_عابدی_درچه
#شهید_قاسم_عابدی
#شهدای_جانباز
#جانباز
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_۱۲
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
4.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍🏻نوشته: الهه قهرمانی
🎨🖌نقاشی دیجیتال: بشری مهدیان
🎞تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: کوثر راد
🖼💻طراح کاور: الهام رسولی، لیلا غلامی
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_قاسم_عابدی_درچه
#شهید_قاسم_عابدی
#شهدای_جانباز
#جانباز
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_۱۲
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌷
📚 مهمان ویژه
جهیزیه مرضیه که چیده شد، اشک در چشمان مادر حلقه زد.
نگاهش که با نگاه معصومانه مرضیه گره خورد، قطره اشکش فروریخت و گفت: «همه رو اول از خدا داری و بعد هم کمک حاجی! حاج قاسم عین پدر دومته! تا عمر داری مدیونشی...»
مرضیه از اهالی محل شنیده بود که حاجی از همون جوونیش دلش برای کمک به مردم بیقرار بوده.
از زمان جبهه که بارها رزمندهها را از دل خطر نجات داده، تا بعد از جنگ، که یک پالایشگاه رو با رشادت بینظیرش از انفجار رهانیده بود. الان هم، شده با یک شکلات کوچک، دل بچهها را شاد میکرد.
باورش سخت بود اما حاجی با حقوق ساده کارمندی، جهیزیهی چندین دختر را به انتخاب و سلیقه خودشان خریده و اهدا کرده بود.
در آخر هم ریه شیمیایی حاج قاسم دیگر توان تنفس را نداشت و روز عاشورا او را به دیدار اربابش نائل کرد.
مرضیه با مرور زندگی «حاج قاسم» خوب میفهمید هر جور زندگی کنی، همان جور خریدارت می شوند.
و حالا او مانده و قاب عکس «حاج قاسم» که سالهاست مهمان خانه اوست...
✍🏻نوشته: الهه قهرمانی ۱۴۰۳/۱۱/۶
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_قاسم_عابدی_درچه
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_۱۲
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌷
شهید «حاج قاسم عابدی درچه» در سال ۱۳۳۴، در شهر دُرچه، از توابع شهرستان خمینیشهر استان اصفهان چشم به جهان گشود.
در کودکی پدرش را از دست داد. اما مثل یک مرد مراقب مادرش بود. سرکار میرفت و خرج خانه را درمیآورد. عاشقانه مادرش را دوست داشت و احترام بسیار زیادی برایش قائل بود.
تا قبل از ازدواج، به شغلهای سادهای نظیر کشاورزی، دامپروری، استخدام در کارخانه ریسندگی و بافندگی سیمین مشغول بود.
سال ۱۳۵۴ از طرف پالایشگاه نفت تهران و ذوب آهن دعوت به کار شد. اما به جهت علاقه به صنعت نفت و علم مکانیک، پالایشگاه نفت را انتخاب کرد و پس از استخدام در صنعت نفت، در پالایشگاه تهران مشغول به کار شد.
از پیروزی انقلاب و با توجه به خروج تکنسینهای خارجی و به جهت راهاندازی پالایشگاه تازه تأسیس اصفهان، به این پالایشگاه انتقال داده شد.
با شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به صورت داوطلبانه به همراه نیروهای جهادی نجفآباد، خود را به جبهههای جنوب رساند.
پس از حضور و گذراندن دورههای آموزشی رزمی و چریکی به عنوان فرمانده گردان ضربت ۸ نجف اشرف، همچنین خدمات پشتیبانی و لجستیکی همان لشکر و فرمانده ادوات لشکر ۲۵ کربلا و ۱۴ امام حسین علیهالسلام، در کنار سایر رزمندگان به دفاع از شهرها و مرزهای میهن پرداخت.
پس از آن در عملیاتهای مهمی چون شکست حصر آبادان، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، محرم، والفجر ۸ و کربلای ۵ و مرصاد مشغول به خدمت و نبرد شد.
در اوایل جنگ دچار موجگرفتگی انفجار شد و در اواخر آن شیمیایی شد.
تا آخر عمر شریفش عواقب این دو اتفاق تأسفبار بر جسم نحیفش باقی ماند. مشکلات ریوی و تنفسی بسیار آزارش میداد. اواخر عمر دچار ضایعه مغزی نیز شد و به گفته پزشکان، پس از آن تنها با ۳۰ درصد از مغزش زندگی کرد.
سرانجام در دوران بیماری کرونا، پس از دست و پنجه نرم کردن با آن ویروس منحوس، در عاشورای ۱۴۰۰، همزمان دچار سکته قلبی و مغزی شد و سه روز بعد در بیمارستان شرکت نفت تهران، به لقای پروردگارش شتافت.
از او یک فرزند پسر و چهار دختر به جای مانده است که عاشقانه راه و مسیر او را ادامه میدهند.
روحش شاد و همنشین سرور و سالار شهیدان باد.🌷
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۵
#شهید_قاسم_عابدی_درچه
#شهید_قاسم_عابدی
#شهدای_جانباز
#جانباز
#شهدای_استان_اصفهان
#روز_۱۲
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid