eitaa logo
دعوت‌نامه
269 دنبال‌کننده
16 عکس
1 ویدیو
0 فایل
اشعار و خوشنویسی های مریم کرباسی نجف آبادی
مشاهده در ایتا
دانلود
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
بسم الله الرحمن الرحیم
برای غزّه و کودکان بی پناهش؛ ای کاش آبادی کنی ویرانه ها را کاشی کنی ویرانه کاشانه ها را ما آرزو داریم نقاشی کنی زود دیوارهای خاکی غمخانه ها را باید "عروسک‌های تو قرمز بپوشند" در قلبشان احیا کنی افسانه ها را هم "رختخواب مخمل آبی بدوزی" هم نو کنی ظرف و ظروف خانه ها را باید به موهای عروسک‌های زخمی در باد آویزان کنی پروانه ها را مدفون شده در خاک "صدها دانه یاقوت" از خاک خونینت برویان دانه ها را دیگر کسی ای‌کاش از موشک نترسد برخیز و محکم کن ستون شانه ها را هرشب پدرها کاش برگردند خانه از شهر کم کن سایه بیگانه ها را در صبحِ تو ای‌کاش مادرها بچینند یک‌بار دیگر سفره صبحانه ها را ۱۴۰۲/۸/۲۶ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
گنه از جانب ما نیست اگر مجنونیم گوشه چشم تو نگذاشت که عاقل باشیم
نذر آستان مقدس حضرت رضا علیه السلام؛ این حرم در طول سال از بس که زائر داشته خاطرات خوب و شیرینی به خاطر داشته فرق شهرت با تمام شهرها اين است که؛ شهر زیبای تو هر فصلی مسافر داشته هر کسی یک بار اگر حتی به مشهد آمده دائما حال خوشی با آن مناظر داشته آسمانت،گنبدت،صحن و سرای مرقدت؛ جایگاهی ویژه در شعر معاصر داشته چون هوای غربت ما شاعران خسته را با هوای غایبین، در حال حاضر، داشته من یقین دارم به تعداد تمام خادمان بارگاهت تا همین امروز، شاعر داشته جالب است آقا! خیابان های اطراف حرم نیمه شب ها هم شبیه روز عابر داشته هر کسی مهر تو باشد در دلش،انگار که؛ در ميان سینه صندوقی جواهر داشته باطن هر زائری با دیدنت شد روسپيد رو سياهي را اگر حتی به ظاهر داشته هر که با من بوده است از ابتدای این غزل مطمئنم حال خوبی تا به آخر داشته از مجموعه https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
تو شاد بودی و من آمدم غمت باشم اجازه هست که یک عمر همدمت باشم؟ من آن غمم، غم شیرین دوست داشتنت که لازم است از امروز محرمت باشم تو تکیه کن به من و فکر هیچ چیز نباش اراده کرده ام آن کوه محکمت باشم به هر کجای دل نازکت اگر داری_ خدا نکرده کمی زخم، مرهمت باشم نخواه خوب و بدت را جدا کنم از هم بخواه عاشق ابروی درهمت باشم قبول کن بنشینم مقابل چشمت و باز منتظر خیر مقدمت باشم هنوز عشق مقدّس ترین کلام خداست تو عاشقانه بخوانم که مريمت باشم از مجموعه https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
عطر نابی به سرم زد که به قمصر بروم شاید از حوصله ی این همه غم سر بروم مدّتی هست که دلتنگ بهارم، باید بیش از این دیدن گل های معطّر بروم مدّتی هست که پائیز حواسش به من است باید از چنگ زمستانی او در بروم بهترین مرحله از زندگی ام شاعری است شعر باعث شده یک گام جلوتر بروم زندگی شعر زیادی به من آموخت، ولی دوست دارم به غزل های خودم ور بروم گر چه مبهوت غزل گفتن سعدی هستم بهتر این است که در شعر به قیصر بروم همه گفتند که اصلم پدر است اما من گفتم از هر نظر ای کاش به مادر بروم https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
به بزرگ بانوی دو عالم حضرت زهرا(س)؛ گُل گفت و گُل شنید و گُلی پرپر آفرید آن کس که از نخست تو را مادر آفرید در چشم های پاک تو باغ بهشت را در دامنت بنفشه و نیلوفر آفرید شمعی برای روشنی خانه ی پدر نوری برای عالم سرتاسر آفرید از هر گُلی که بوی خوشش بوده بیشتر دقّت اگر کنیم خدا کمتر آفرید هجده بهار رفت و زمستان برای تو باران اشک و هق هق و چشم تر آفرید مردی همیشه شانه به شانه کنار تو تصویری از صبورترین همسر آفرید حتما بهشت زیر قدم های مادر است حتما به این دلیل خدا دختر آفرید https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
به قاب عکس مادرم از قاب عکست دلخورم،از بس که دلگيرست هرچند قاب کهنه اش محتاج تعمیرست یک بار دیگر چارچوبش را عوض کردیم مشکل ولی از خنده ی غمگين تصویرست پشت سرت آن شاخه ی سرسبز خرمالو جای ربان از گوشه عکست سرازيرست آن شاخه در قید حیاط است و حواسش نیست حالا تو در قید حياتت نیستی... دیرست؛ دیگر بخواهم شکوه از دنیا کنم، وقتی این زود رفتن ها فقط تقصیر تقديرست از قاب عکست دلخورم،این روزها انگار از دست من،از گریه های هر شبم سيرست آن سوی شیشه هیچ تغییری نخواهی کرد این سوی شیشه دخترت در حال تغييرست مادر! تو در آن قاب همواره جوان هستی یک روز می بینی چقدر این دخترت پيرست از مجموعه؛ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
ای عشق! بریز و برسان چایی ما را تا شرح دهی قصه شیدایی ما را با یک غزل از سعدی و با عطر دو چایی پر کن همه خلوت تنهایی ما را ای عشق! مدارا کن و نگذار بپاشد از هم کسی این جمع تماشایی ما را با ما دو نفر هم شده این خانه گلستان از بس به خودش دیده شکوفایی ما را این خانه دلگیر نود متری کوچک بُرده ست چه راحت دل ویلایی ما را ای عشق! به امّید تو و چایی گرمت! یکریز سحر کن شب یلدايی ما را https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi