eitaa logo
خودکاوی
126 دنبال‌کننده
271 عکس
208 ویدیو
53 فایل
الهی ، ... در شگفتم از آنکه کوه را می‌شکافد تا به معدن جواهر دست یابد و خویش را نمی‌کاود تا به مخزن حقایق برسد ... علامه ذوالفنون حسن زاده آملی
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز آخر شعبانه ، این روز را دریابیم. . . . ولی اول نوروز هم خبرهااااااا هست .... طبیعت آیینه ی عارف است... شکوه ها را بنه خیز و بنگر که چگونه زمستان سر آمد جنگل و کوه در رستخیز است عالم از تیره رویی در آمد چهره بگشاد و چون برق خندید توده برف از هم شکافید قله کوه شد یکسر ابلق مرد چوپان در آمد ز دخمه خنده زد شادمان و موفق که دگر وقت سبزه چرانی است عاشقا! خیز کامد بهاران چشمه کوچک از کوه جوشید گل به صحرا در آمد چو آتش رود تیره چو توفان خروشید دشت از گل شده هفت رنگه آن پرنده پی لانه سازی بر سر شاخه ها می سراید خار و خاشاک دارد به منقار شاخه ی سبز هر لحظه زاید بچگانی همه خرد و زیبا ... از بهار است آنگونه رقصان آفتاب طلایی بتابید بر سر ژاله صبحگاهی ژاله ها دانه دانه درخشند همچو الماس و در آب، ماهی بر سر موج ها زد معلق تو هم ای بینوا! شاد بخرام که ز هر سو نشاط بهار است که به هر جا زمانه به رقص است تا به کی دیده ات اشکبار است؟ بوسه ای زن که دوران رونده است دور گردان گذشته ز خاطر روی دامان این کوه، بنگر بره های سفید و سیه را نغمه زنگ ها را، که یکسر چون دل عاشق، آوازه خوان اند بر سر سبزه و بیشه ، اینک نازنینی است خندان نشسته از همه رنگ، گل های کوچک گرد آورده و دسته بسته تا کند هدیه ی عشقبازان نیما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر ماه مبارک 🌙🌙🌙
ranaa.mp3
6.89M
با صدای استاد شجریان
monajat afshari.mp3
1.34M
مناجات《مثنوی افشاری》 خواننده: شاعر: حضرت این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د تا خورن‍‍دهٔ لق‍‍مه‌های راز ش‍‍د لب فروب‍‍ند از طعام و از شراب سوی خوان آسمانی ک‍‍ن شتاب گر تو ای‍‍ن ان‍‍بان ز نان خالی کن‍‍ی پر ز گوهرهای اج‍‍لالی کن‍‍ی طفل جان از شیر شی‍‍طان باز ک‍‍ن بعد از آن‍‍ش با مل‍‍ک انباز ک‍‍ن چ‍‍ند خوردی چرب و شی‍‍ری‍‍ن از طعام امتحان ک‍‍ن چ‍‍ند روزی در صیام چ‍‍ند شب‌ها خواب را گ‍‍شت‍‍ی اسی‍‍ر یک شب‍‍ی بی‍‍دار ش‍‍و دول‍‍ت بگی‍‍ر
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
28.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 علی یا علی نه فقط خلیل، تبر به کف به مصاف بتکده یاعلی نه فقط کلیم، عصا به دست، میان شعبده یاعلی، به رکوع آیه‌ی إنّما، به وفای سوره‌ی هَل‌أتی به حدیث قدسی لافَتی، که خدا صدا زده یاعلی! نه کسی شبیه تو تا ابد، که یَکن لکَ کفواً أحد نه کسی شبیه تو از ازل، به جهان نیامده یاعلی! تو همان‌که فاتح خیبری، تو همان‌که ساقی کوثری که بدون اینهمه دلبری، دو جهان چه‌فایده یاعلی! پسر عدالت مرتضی، همه اولیا همه انبیا لِتُرابِ مقدمِه الفِدا، تو بشارتش بده یاعلی! ضربان میکده یاحسین و سکوت میکده یاحسن صلوات میکده یامحمّد و ذکر میکده یاعلی... @mehdi_jahandar
هدایت شده از سیداحسان
🔰 موسسه علمی تربیتی آوای توحید_شعبه اصفهان و شیراز برگزار می کند: ❇️دوره جامع آنلاین رمضانیه با رویکرد عرفان و معنویت ✅با حضور اساتید برجسته حوزه و دانشگاه ❗️هزینه کل دوره ۳۵۰ تومان هر دوره جداگانه نفری ۱۲۰ تومان 🕰دوره به صورت آنلاین برگزار می شود زمان هر کلاس اعلام خواهد شد. 📌شعبه اصفهان: @Syedehsan 📌شعبه شیراز : @ava122 🛑مدرسه حضوری شعبه اصفهان https://eitaa.com/joinchat/4209574047C81bb274f7a
سلام طاعات قبول موسسه اوای توحید اصفهان ، اقدام به برگزاری دوره جامع و خوبی کرده که از امروز شروع شد با ارسال پیام و ثبت نام ، از مطالب خوب این دوره ها استفاده ببرید
هو ‌‏اَلا یا ایُها الساقی ز می پُر ساز جامم را‏ ‌‏که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را‏ ‌‏از آن می ریز دَر جامم که جانم را فنا سازد ‏بُرون سٰازد ز هستی هسته نیرنگ و دامم را‏ ‌‏از آن می ده که جانم را ز قید خود رَها سازد ‏بخود گیرد زمامم را فرو ریزد مقامم را‏ ‌‏از آن می ده که در خلوتگه رندان بی حرمت ‏بهم کوبد سجودم را بهم ریزد قیامم را‏ ‌‏نبودی در حَریم قدس گلرویان میخانه‏ ‏که از هَر روزنی آیم گلی گیرد لجٰامم را‏ ‌‏روم دَر جرگه پیران از خود بی‌خبر شاید بُرون سٰازند از جانم بمی افکار خامم را‏ ‌‏تو ای پیک سبک باران دریای عَدم از من ‏بدَریادارِ آن وادی رَسان مدح وَ سلامم را‏ ‌‏بسٰاغر ختم کردم این عَدم اندر عَدم نامه‏ ‌‏به پیر صُومعه برگو ببین حُسن ختامم را‏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آدینه شما بخیر طاعات مورد قبول حق متعال داریم می‌رسیم به داستان بالاخره قبل از این داستان هدهد توضیحاتی درباره ی مرتبه ی می‌دهد که استاد ، در این فایل توضیح می‌دهند فایل بعدی شرح داستان شیخ صنعان هست 🙏 📚🕊 جلسه چهاردهم پاسخ هدهد و شرح عشق هدهد رهبر چنین گفت آن زمان کانک عاشق شد نه اندیشد ز جان چون بترک جان بگوید عاشقی خواه زاهد باش خواهی فاسقی چون دل تو دشمن جان آمدست جان برافشان ره به پایان آمدست سد ره جانست، جان ایثار کن پس برافکن دیده و دیدار کن گر ترا گویند از ایمان برآی ور خطاب آید ترا کز جان برآی تو که باشی ، این و آن را برفشان ترک ایمان گیر و جان را برفشان منکری گوید که این بس منکرست عشق گو از کفر و ایمان برترست عشق را با کفر و با ایمان چه کار عاشقان را لحظه‌ای با جان چه کار عاشق آتش بر همه خرمن زند اره بر فرقش نهند او تن زند درد و خون دل بباید عشق را قصهٔ مشکل بباید عشق را ساقیا خون جگر در جام‌کن گر نداری درد از ما وام‌کن عشق را دردی بباید پرده‌سوز گاه جان را پرده‌در گه پرده‌دوز ذرهٔ عشق از همه آفاق به ذرهٔ درد از همه عشاق به عشق مغز کاینات آمد مدام لیک نبود عشق بی‌دردی تمام قدسیان را عشق هست و درد نیست درد را جز آدمی درخورد نیست هرکه را در عشق محکم شد قدم در گذشت از کفر و از اسلام هم عشق سوی فقر در بگشایدت فقر سوی کفر ره بنمایدت چون ترا این کفر وین ایمان نماند این تن تو گم شد و این جان نماند بعد از آن مردی شوی این کار را مرد باید این چنین اسرار را پای درنه همچو مردان و مترس درگذار از کفر و ایمان و مترس چند ترسی، دست از طفلی بدار بازشو چون شیرمردان پیش کار گر ترا صد عقبه ناگاه اوفتد باک نبود چون درین راه اوفتد