🌟باب شرایط استجابت دعا و اذکار
فرمایشات_حضرت_امیر_علیه_السلام👇👇👇👇
✳️علل عدم اجابت دعاها از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام
✳️مردى به حضرت عرض کرد: خداوند میفرماید: «ادعونى استجب لکم» پس چرا ما دعا میکنیم، ولى اجابت نمیشود، حضرت فرمود: چون دلهاى شما در هشت مورد خیانت و بى وفایى کرد:
1⃣ 🍁خدا را شناختید، ولى حقش را آن گونه که بر شما واجب بود، ادا نکردید. از این رو آن معرفت به کار شما نیامد.
2⃣🍁به پیامبر خدا ایمان آوردید، ولى در عمل با سنت و روش او مخالفت کردید، پس ثمره ایمان شما چه شد؟
3⃣🍁کتاب خدا (قرآن) را خواندید، ولى در عمل با آن مخالفت کردید.
4⃣🍁گفتید ما از آتش دوزخ می ترسیم، ولى در همه حالات به واسطه گناهان خود به سوى جهنم میروید.
5⃣🍁گفتید ما به بهشت تمایل و رغبت داریم، ولى کارهایى انجام میدهید که شما را از بهشت دور میسازد.
6⃣🍁نعمتهاى خدا را استفاده میکنید، ولى شکر و سپاس گزارى نمیکند.
7⃣🍁خداوند فرمود: شیطان دشمن شما است، شما نیز او را دشمن گیرید. شما به زبان او را لعن میکنید، ولى در عمل با او دوستى مینمایید و از او اطاعت مىکنید.
8⃣🍁عیبهاى مردم را برابر دیدگانتان قرار دادید و عیبهاى خود را پشت سرانداختید، در نتیجه کسى را ملامت میکنید که خود به ملامت سزاوارتر از او هستید.
✳️با این وضع چه دعایى از شما مستجاب گردد، در صورتى که شما راهها و درهاى دعا را به روى خود بستهاید؟!
✅«پس تقوا پیشه کنید؛ کارهایتان را اصلاح کنید؛ امر به معروف و نهى از منکر کنید تا خداوند دعایتان را مستجاب کند.
✍
@Masafe_akhar
‼️امام_على(علیه السلام):
به درگاه خداوند عزّوجلّ توبه بَريد و به محبّت او درآييد؛ زيرا خداوند عزّوجلّ توبه گران و پاكيزگان را دوست مى دارد. مؤمن، توبه گر است.
ميزان الحكمه ج2 ص121
🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶
✍ @Masafe_akhar
🌺 تقدیم به مادرها:
#از_زبان_یک_مادر🤱🏻
تا میخواهم تلفن☎️ را بردارم پایم روی دانه های انگور 🍇میرود. حواسم به پشت خط است، له میکنم و رد میشوم.🤦♀️
خداروشکر روی خیسیِ فرشی که تازه نجسکاری اش را آب💦 کشیدم پایم تمیز میشود و رد میشوم. 🙂
دم آشپزخانه، پایم روی تاس منچ میرود، چقدر سر پنج وشش، 🎲 همدیگر را میزنند، 👊حق هم دارند، همه دوست دارند بی نظیر باشند و برنده.
دیشب خیلی دیر خوابیدند.😴 پایم روی خرمایی میرود که تازه خورده و چون دوست نداشته، بقیه اش را به فرش چسبانده🤦🏻♂️
وقتی حالم خوب است، هربار پایم👣 روی جسم نامتعارفی میرود و چندشم میشود🤢، به خانه هایی🏠 فکر میکنم که تر و تمیز ولی سوت و کور و بی روح است،
اما حالا که کوه خستگی ام، با خودم نق میزنم، من هم دوست دارم خانه ام مرتب باشد، بههمریختگی، کلافه ام میکند 😩، لکه دست های کوچک و کوچکتر روی شیشه و آینه و درهای کابینت مدام روی مغزم🧠 راه میرود
🔰 راستش را بخواهید من هم گاهی احساس میکنم. ارزش جان و جوانی ام🧕🏻 بیشتر از این است که از این طرف جمع کنم از آن طرف بریزند .😒
چندبار گفتم من؟
🤔 بله دقیقا، با بچه داری👦🏻👧🏻 من پایم را روی "منیت"خودم میگذارم. بزرگ میشوم و رد میشوم .💪
✅ آنقدر باید نفسم را زیر پا کنم🤜 تا قدم به بهشتی که خدا وعده داده بگذارم، و الا این تک و توک بچه های ما👦🏻👧🏻، کجای بحران جمعیتی کشور را چاره کنند؟
مگر اینکه دست بالاسری باشد🤲🏻، خدایی که به زنبور، عسل🐝 شفابخش عنایت کرد ، چون با دهانش قصد خاموش کردن آتش🔥 ابراهیم را داشت، پس یکی دوتای ما هم در رشد امت اسلامی مؤثر خواهند بود🙏
حتی اگر در نمودارها 📊تغییری حاصل نشود.
اگر دست بالاسری باشد، که هست، کلاف نخی هم از ما میخرند💰 چه برسد به این که ما همه زندگی مان را به پای قد کشیدن اینها میریزیم ، حتی اگر غم کوچکی از دل آقایمان بردارند، می ارزد.😊
❤️ برای فرزند بعدی، دل دل نکن شیرزن!👍 دست بالاسری هست... 😇🤲🏻
پیر👵 که همه میشوند، مهم این است کوله بارت 🎒خالی نباشد. از تو، ذره ذره رنج هایت را، گران میخرند.💎
🌸🍃 از کانال مادرانه های حسینی
@Masafe_akhar
1400-11-30(hosseinighomi).mp3
13.19M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_حسینی_قمی
📚 موضوع: سیری در نهج البلاغه امیرالمومنین ( حکمت ۱۵۰ )
🗓 پنج شنبه سی ام بهمن ماه ۱۴۰۰
🗂 حجم : ۱۲ مگابایت
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی عليه السلام:
✍️ لا تُشْعِرْ قَلبَكَ الهَمَّ على ما فاتَ، فيَشْغَلَكَ عَمّا هُو آتٍ
🔴 براى آنچه از دست رفته است اندوه به دلت راه مده، كه تو را از آنچه مىآيد باز مىدارد.
📚 غررالحكم حدیث ۱۰۴۳۴
#حدیث_روز
✅ @Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
Part14_انسان 250 ساله.mp3
12.85M
📗کتاب صوتی
#انسان_دویست_و_پنجاه_ساله
قسمت 4⃣1⃣
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره عجیب راننده تاکسی ...
چرا ذکر اثر نداره ...؟!
@Masafe_akhar
📚#نفرین_پدر
امام حسن علیه السلام همراه پدر ارجمندش علی علیه السلام برای طواف به مسجدالحرام رفتند ، نیمه های شب بود ، ناگاه شنیدند شخصی در کنار کعبه به سوز و گداز خاصی مناجات می کند ، امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود : پیش او برو و به او بگو نزد من بیاید . امام حسن علیه السلام پیش آن شخص رفت ، دید جوانی است بسیار مضطرب و هراسان ، که سرگرم دعا و راز و نیاز با خدای بزرگ است به او گفت : امیرمؤ منان ، پسر عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گوید نزد من بیا .
آن جوان با شور و اشتیاق وافر برخاست و به حضور علی علیه السلام آمد ، حضرت به او فرمود : حاجت تو چیست که این گونه خدا را می خوانی ؟
عرض کرد : من جوانی بودم بسیار عیاش و گنهکار ، پدرم مرا از گناه و آلودگی نهی می کرد ولی من به حرف او گوش نمی دادم ، بلکه بیشتر گناه می کردم تا اینکه روزی پدرم مرا در حال گناه دید ، باز مرا نهی کرد ، ناراحت شدم ، چوبی برداشتم او را طوری زدم که به زمین افتاد ، در نتیجه مرا نفرین کرد ، نصف بدنم فلج شده (و با دست لباس را عقب زد و قسمت فلج شده بدنش را به امام علیه السلام نشان داد)
از آن به بعد خیلی پشیمان شدم ، نزد پدرم رفتم با خواهش و گریه و زاری ، از او معذرت خواستم ، و از او خواستم که برای نجاتم دعا کند ، او حاضر شد که با هم برویم در همان مکانی که مرا نفرین کرد ، در حقم دعا کند تا خوب شوم ، با هم به طرف مکه رهسپار بودیم ، پدرم سوار شتری بود ، که در بیابان مرغی از پشت سر ، شتر را رم داد و پدرم از روی شتر بر روی زمین افتاد ، تا به بالینش رسیدیم از دنیا رفته بود ، همانجا دفنش کردم و اینک خود تنها به اینجا برای دعا آمده ام .
حضرت فرمود : از اینکه پدرت با توبه طرف کعبه آمد تا دعا کند تو شفا یابی معلوم می شود ، از تو راضی شده است ، اینک من در حق تو دعا می کنم .
آنگاه امام علیه السلام دست به دعا بلند کرد و سپس دستهای مبارکش را به بدان آن جوان کشید ، جوان در دم شفا یافت . و بعد علی علیه السلام به فرزندان توصیه کرد به پدر و مادر خود نیکی کنند .
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍آیت الله بهجت (ره):
استادم سيدعلي قاضي را در خواب
ديدم ...
به او گفتم چه چيزي حسرت شما در
دنياست كه انجام نداده ايد ؟!
ايشان فرمودند:
حسرت ميخورم كه چرا در دنيا
فقط روزي يك مرتبه "زيارت عاشورا"
ميخواندم.
وحشتناك ترين لحظه زماني است
كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند.
شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت:
من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟
امام صادق (ع) فرمودند:
"زيارت عاشورا" را زياد بخوان.
آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت
عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟
امام صادق فرمود:
مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد؛
اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟
يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام
ورود به قبر روزى من كن.
زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين
(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.
@Masafe_akhar
‼️خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت (ره)
📜این طرف حیاط، کنار حوض یک درخت انار بود. کنار انار، بوته گل محمدی. آن طرف حیاط هم 🍂یک درخت خرزهره بزرگ که مدام گلبرگهاش میریخت؛
👤 و یک نفر باید هر روز جارو به دست، به داد حیاط میرسید.
جمعه بعد از روضه داشت کنار حوض وضو میگرفت.
🗣 گفتم: آقا! اجازه بدهید این خرزهره را ببُریم. درخت میوه که نیست؛ فقط حیاط را کثیف میکند.
❤️با مهربانی و خنده گفت: نه! این را علی آقا (فرزند ایشان) کاشته؛ نباید بِبُرید. مهربانی، از چشمهایش میبارید.
📚به شیوه باران، ص45
🔶🔸راه های گناه نکردن 🔸🔶
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣#بهانە_های_شیطانی
طرف نماز نمی خونه ،میگه عبادت جز خدمت به خلق نیست
صدقه و زکات نمیده میگه چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامه
نگاه به نامحرم میکنه ،میگه یه نگاه ضرر نداره
حجاب رو رعایت نمیکنه،میگه یه تار مو عیبی نداره
امر به معروف و نهی از منکر نمیکنه میگه مراقب خودم باشم جونم سلامت
میگیم طلا برای مرد حرامه ،میگه دلت باید صاف باشه
جشن عروسی میگیره هزاران نفر عریان میبیننش میگه یه شب که هزار شب نمیشه
شاید اینجا بتونیم با این بازی ها از زیر خیلی از کارها شونه خالی کنیم و خودمون و گول بزنیم،،
اما امان از روزی که در محضر الهی حاضر بشیم و تمام اعضا و جوارحمون بر ضد ما شهادت بدن و پرونده تمام نمای افکار و گفتارمون رو جلوی چشمامون ورق بزنن،.عجب روزیه روز محشر،چه بد روزیه برای کسایی که یک عمر رو با دروغ و فریب گذرونده و به متاع دنیا دل خوش کرده.. اومده در محضر الهی و دستاش خالیه. هیچی با خودش نیاورده آبروش رفته و زمانو از دست داده.
مواظب باشیم به هرکی بتونیم دروغ بگیم به خودمون و خدامون نمیتونیم دروغ بگیم
مواظب قدم هایی که روی زمین بر میداری باش!
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : حرف و عملی که تناسب ندارد!
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : عهدشکنی، انسان را به نفاق میکشاند!
#حجت_الاسلام_والمسلمین_حسینی_قمی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : بصیرت پیدا میکنی اگر ...
#حجت_الاسلام_والمسلمین_حسینی_قمی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : زهد امام صادق علیه السلام
#حجت_الاسلام_والمسلمین_حسینی_قمی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : منظور از زهد و بالاترین مرتبه آن
#حجت_الاسلام_والمسلمین_حسینی_قمی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
❤️ما آمَنَ بى مَن باتَ شَبعانَ وَجارُهُ طاوِيا، ما آمَنَ بى مَن باتَ كاسيا وَجارُهُ عاريا؛
به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان نياورده است آن كس كه شب پوشيده بخوابد و همسايه اش برهنه باشد.
📙مستدرك الوسائل، ج8، ص429، ح9897
🎙#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
@Masafe_akhar
#حدیث
✨پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
🌺همانا نمازگزار
درب خانه خداوند را مى كوبد
و هركس پيوسته درى را بكوبد
عاقبت به روى اوبازخواهد شد.🙏🏻
📚نهج الفصاحه ص 827
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️علت نداشتن آرامش !
🎙#استادقرائتی
قالَ الصادِق (ع) :
لحاسدُ یَضُرُّ بِنَفسِه قَبلَ أَن یَضُرَّ بِالمحَسودِ .
امام صادق(ع) :
آدم حسود پیش از آنکه به طرف مقابل زیان برساند به خودش زیان رسانده است .
📙مستدرک، ج ١٢، ص ١٨
@Masafe_akhar
📚 چرا برای اموات حمد میخوانیم؟
قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت: ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت، سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ، و آن هفت حرف عبارتند از: « ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف »
ما هر چه بررسی کردیم ، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور و انجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سوره ای را دیده اید؟
خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد، و این مسئله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سرانجام این سوال را از امام هادی علیه السلام پرسیدند.
🔶آن حضرت در پاسخ فرمودند:
آن سوره ، سوره « حــمد » است، که این حروف هفتگانه در آن نیست... پرسیدند: فلسفه ی نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟
🔶حضرت فرمودند:
❶ حرف «ث» اشاره به «ثبور» (هلاکت)
❷ حرف «ج» اشاره به «جحیم» (نام یکی از درکات دوزخ)
❸ حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک)
❹ حرف «ز» اشاره به «زقوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ)
❺ حرف «ش» اشاره به «شقاوت» (بدبختی)
❻ حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی)
❼ حرف «ف» اشاره به «آفت» است
خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت.
قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد ، و به اسلام گروید ، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.
📔شرح شافیه ابی فراس
، مطابق نقل منتخب التواریخ ، ص 795
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️نماز کافی نیست ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالی
حضرت صادق (ع) فرمود: روزى
على بن ابيطالب (ع) مردى را مشاهده
كرد كه همانند كلاغ ، منقار به زمين
مى زند و نماز مى خواند، به او فرمود:
چند وقت است كه اينگونه نماز
مى خوانى؟
عرض كرد: از فلان زمان .
حضرت فرمود: عمل تو نزد خدا مانند
كلاغى است كه منقار بر زمين مى زند، اگر با همين وضع بميرى ، بر غير ملت
حضرت محمد (ص) خواهى مرد
آنگاه فرمود :
دزدترين مردم كسى است كه از
نمازش بدزدد !
📚 پند تاريخ ، ج 5، ص 240-241،
محاسن برقى ، ج 1، ص 82.
✍
@Masafe_akhar
✨﷽✨
🔴عاقبت مردی که به زیارت امام حسین (علیهالسلام) نمی رفت!
✍شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد.در این مدت هیچگاه داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت قصد زیارت داشت، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام میکرد و او را زیارت مینمود.
تا اینکه سرگذشت او را به «سید مرتضی» که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیبالاشراف» بود رساندند.سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهل بیت (علیهالسلام) این است که داخل حرم شوی و عتبه و ضریح را ببوسی.این روشی که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد.»
آن مرد چون این سخن را شنید گفت: ای «نقیبالاشرف»، از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت میدانم و نهی از منکر واجب است.»وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پردردش کشید.
سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید...نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود میلرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت میکرد تا اینکه وارد کفش کن شد.
دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟»
«آیا اینجا جای افتادن امام حسین(علیهالسلام) است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است...؟»پس از شدت غم و اندوه فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست...»
مَن مات مِن العشق فقد ماتَ شهیدا ...
بأبي أنت و أمي یا أباعبدالله الحسین ...
📘 داستانهای علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Masafe_akhar
‼️روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از محلی میگذشتند، دیدند مردی غلامش را میزند، در آن حال غلام میگوید: اعوذ بالله؛ پناه میبرم به خدا. ولی او مرتب میزد. وقتی که غلام حضرت را دید گفت: اعوذ به محمد؛ پناه میبرم به محمد (صلی الله علیه و آله و سلم). آن مرد فوری دست از غلام بر داشت و دیگر به او کتک نزد.
حضرت فرمودند: ای مرد! این غلام به خدا پناه برد، او را پناه ندادی، هنگامی که به من پناه برد، دست از او برداشتی، در صورتی که سزاوار آن است که هر کس به خدا پناه برد، باید او را پناه داد. مرد گفت: یا رسول الله! برای جبران این تقصیرم، او را در راه خدا آزاد کردم.
حضرت فرمودند: سوگند به آن خداوندی که مرا به پیامبری فرستاده است، که اگر او را آزاد نمیکردی، به طور یقین حرارت آتش جهنم چهرهات را میسوزاند و با آتش شکنجه میشدی. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با این گفتارشان به ما آموختند که مسلمانان باید همه کارهایشان را برای رضای خدا انجام دهند نه برای رضای دیگران.
📚بحارالانوار، ج16، ص282
@Masafe_akhar
🟣 تقسیم 17شتر به وسیله امام علی(ع)
گویند شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف آنها را و فرزند دومم یک سوم آنها را و فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند.
وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟
و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به آنها کمک کند، بنابراین آنها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند
حضرت فرمودند: رضایت می دهید که من شترم را به شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم. گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم،
پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد. به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود، شش شتر داد و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود، دو شتر داد و در آخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود.
@Masafe_akhar
‼️آیتالله بهجت(ره):
✨در بالای ایوان طلای حضرت امیر (علیه السلام) نوشته شده است:
🌹✨«رسول خدا (ص) فرمود: اگر همه مردم بر محبت علی علیهالسلام گِرد میآمدند، هرگز خداوند آتش جهنم را نمیآفرید».
📚در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۲
🔶🔸راه های گناه نکردن 🔸🔶
@Masafe_akhar
✍داستان تشرف جناب شیخ علی حلاوی
در شهر حله
#حکایت
شیخ علی حلاوی، مردی عابد و زاهد بود که همواره منتظر بوده است. آن جناب در مناجات هایش به مولایمان می گفت: «مولا جان، دیگر دوران غیبت تو به سر آمده و هنگامه ظهور فرار رسیده است. یاوران مخلص تو به تعداد برگ درختان و قطره های باران در گوشه و کنار جهان پراکنده اند. اینک بیا و بنگر که در همین شهر کوچک حله یاوران پا به رکاب تو بیش از هزار نفرند. آقا جان، پس چرا ظهور نمی کنی تا دنیا را لبریز از عدل و داد نمایی؟»
شیخ علی حلاوی، عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان می گذارد و ناله کنان به امام زمان (عج) می گوید: «غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد. همه آماده ظهورند. پس چرا نمی ایی؟»
در این هنگام، مردی بیابان گرد را می بیند که از او می پرسد: «جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست؟»
او پاسخ می دهد: «روی سخنم با امام زمان(عج) حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فراگرفته است، ظهور نمی کند.»
مرد می گوید: «ای شیخ، منم صاحب الزمان(عج)! با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو می پنداری. اگر در جهان 313 نفر از یاران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور می کنم، اما در شهر حله که می پنداری بیش از هزار نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و مرد قصاب، احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست. اگر می خواهی حقیقت بر تو آشکار شود، به حله بازگرد و خالص ترین مردانی را که می شناسی، به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن. پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانه ات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا حقیقت را دریابی!»
شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به حله باز می گردد و یک راست به خانه مرد قصاب می رود و ماجرای تشرفش را می گوید. این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفر که همه از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود (عج) بودند، چهل نفر را انتخاب و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت می کنند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند.
شب موعود فرا رسید و چهل مرد برگزیده پس از وضو و غسل زیارت، در صحن خانه شیخ جمع شدند و ذکر و صلوات فرستادند و دعا برای تعجیل فرج خواندند، چون شب از نیمه گذشت، به یک باره تمام حاضران نوری درخشان دیدند که بر پشت بام خانه شیخ فرود آمد.
قدری نگذشت که صدایی از پشت بام بلند شد. حضرت مرد قصاب را به بالا بام فرا خواند. مرد قصاب بلافاصله به پشت بام رفت و به دیدار مولای خویش نایل گشت. پس از دقایقی امام زمان(عج) به مرد قصاب دستور داد که یکی از آن دو بزغاله روی بام را در نزدیکی ناودان سر ببرد، به گونه ای که خون آن در میان صحن جاری شود.
وقتی آن چهل نفر خون جاری شده از ناودان را دیدند، گمان کردند حضرت سر قصاب را از بدن جدا کرده است. در همان هنگام، حضرت جناب شیخ را فرا خواند. جناب شیخ بلافاصله به سوی بام شتافت و ضمن دیدار مولایش، دریافت خونی که از ناودان سرازیر شده، خون بزغاله بوده است، نه خون قصاب. امام زمان (عج) بار دیگر به مرد قصاب امر فرمود تا بزغاله دوم را در حضور شیخ ذبح کند.
قصاب نیز طبق دستور بزغاله دوم را نزدیک ناودان ذبح کرد. هنگامی که خون بزغاله دوم از ناودان به داخل حیاط خانه سرازیر شد، چهل نفری که در صحن حیاط حاضر بودند، دریافتند که حضرت گردن جناب شیخ علی را زده و قرار است گردن تک تک آن ها را بزند. با این پندار، همه از خانه شیخ بیرون آمدند و به سوی خانه هایشان شتافتند.
در آن حال، امام زمان (عج) به شیخ علی حلاوی گفت: «اینک به صحن خانه برو و به این جماعت بگو تا بالا بیایند و امام زمانشان را زیارت کنند!»
جناب شیخ، غرق شادی و سرور، برای دعوت حاضران پایین آمد، ولی اثری از آن چهل نفر نبود. پس با ناامیدی و شرمندگی نزد امام بازگشت و فرار آن جماعت را به عرض آن حضرت رساند. امام زمان(عج) فرمود: «جناب شیخ، این شهر حله بود که می پنداشتی بیش از هزار نفر از یاوران مخلص ما در آن هستند. چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندند؟ پس شهرها و سرزمین های دیگر را نیز به همین سان قیاس کن.»
حضرت این جمله را فرمود و ناپدید شد. اینک در خانه جناب شیخ علی حلاوی، بقعه ای موسوم به مقام صاحب الزمان (عج) ساخته شده که روی سر در ورودی آن، زیارت مختصری از امام زمان(عج) نگاشته شده است. مردمان آن سامان، از دور و نزدیک برای دعا و تضرع به بارگاه الهی به سوی این مکان می شتابند.
📚منابع:
➖نهاوندی، شیخ علی اکبر، العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان علیه السلام، ج 2، ص 77-78.
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
⭕️#حدیث_روز
🔸امام رضا (ع):
🔹مَن لَم يَشكُرِ المُنعِمَ مِنَ المَخلوقينَ لَم يَشكُرِ اللّه عَزَّوَجَلَّ؛
🔹هر كس در مقابل خوبى مردم تشكر نكند، از خداى عزّوجلّ تشكر نكرده است/عيون الاخبارالرضا ج۲، ص۲۴
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
Part15_انسان 250 ساله.mp3
10.43M