✨روی رهبرت تعصب داری؟
🌹هادی روی ولایت فقیه و رهبری آیت الله خامنه ای تعصب خاصی داشت. هر بار که می آمد ایران مقداری پوستر رهبری تهیه می کرد و با خودش به نجف می برد. در حجره اش هم در نجف تصویر آیت الله خامنه ای با عکسی از شهید ابراهیم هادی خودنمایی می گرد.
🌺می گفت: شما مثل ماهی در آب هستید که قدر آب را نمی دانید. مشکل عراق نبود ولی فقیه مستقر است. الان آمریکایی ها بر گرده ملت عراق سوارند و کاری دلشان بخواهد می کنند.
می گفت:
🍃نجف که بودم، یک نفر روحانی نما آمده بود در جمع طلبهها و گویا تنهاترین وظیفه اش ایجاد تفرقه بین شیعیان بود. در هر بحثی مطلب به آیت الله خامنه ای می کشاند و همه کاسه و کوزه ها را سر ایشان می شکست.
☘فردا هم دوباره آفتابی شد و دوباره بحث را کشاند به ولایت فقیه و شروع کرد به توهین به مقام معظم رهبری. من تذکر لسانی داده بودم، اما افاقه نکرده بود. برای برخورد عملی استخاره کردم. خیلی خوب آمد.
🌱هر چه با زبان خوش تذکر دادم فتیله توهین ها را کشید بالا. بسم الله را گفتم و تا می خورد زدمش. همان شد که دیگر در آن جمع طلبه ها آفتابی نشد.
طلبه هااز کارم تعجب کردند.برای آنها توضیح دادم که عالم نمایی چندین شبکه ماهواره ای در انگلیس راه اندازی کرده و تنهاترین کاری که می کند ایجاد وهن در بین شیعه و اختلاف در بین فرق اسلامی است. روشن شان کردم که برخی عالم نماها ابزار ایجاد تفرقه بین مسلمانان هستند و این هم از آن قماش بود.
📚 خانه ای با عطر ریحان؛ زندگی نامه داستانی شهید محمد هادی ذوالفقاری. نویسنده: الناز نجفی.صفحات ۱۵۵-۱۶۰
#سیره_شهدا
#شهید_ذوالفقاری
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ راهکار کسب فیض شهادت
🌷 شهید محمد هادی ذوالفقاری
🌾محمد هادی شدیدا مراقبت چشمش بود. چه در زمانی که نوجوان بود و در فلافل فروشی جوادین کار میکرد و چه در زمانی که مهاجرت به نجف کرد و برای لوله کشی به خانه برخی از اهل نجف می رفت، مراقب چشمش بود.
🍃برش اول:
در آن اواخر اقامت در ایران که در حوزه علمیه حاج ابوالفتح خان درس میخواند، رفتم دیدنش. موقع برگشت قرار شد باهم برگردیم. در مسیر برگشت چند خانم بد حجاب را دید، با صدای بلند گفت که خواهرم حجابت را حفظ کن. در مسیر گفت: «دیگر از اینجا خسته شده ام. این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد. بعد از سفر کربلا دیگر دوست ندارم توی خیابان بروم. من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کند، خیلی از چیزها را از دست می دهد. چشم گناهکار لایق شهادت نمی شود.»
☘️برش دوم:
این اواخر وقتی میآمد ایران، در خیابانها احساس راحتی نمیکرد و چفیهاش را روی صورتش میانداخت. می گفت: «از وضعیت حجاب خانمها خیلی ناراحتم و در رفت و آمدها نمیتوانم سرم را بالا بگیرم.» معتقد بود اگر به نامحرم نگاه کند، از لحاظ معنوی خیلی عقب میافتد و راه شهادت بسته می شود.
📚 پسرک فلافل فروش؛ خاطرات شهید محمد هادی ذوالفقاری؛ صفحات: ۱۹، ۵۴، ۶۰-۶۱، ۶۹، ۸۹، ۱۳
#سیره_شهدا
#شهید_ذوالفقاری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir