✨عمه بیا گم شده پیدا شده
🌾شهیدی را در منطقه طلائیه تفحص کردیم.
میان وسایلش دفتری کوچک و قطور مثل دفتر مداحان بود. صفحه اولش را که نگاه کردم، نوشته بود: «عمه بیا گم شده پیدا شده. »
راوی: محمد احمدیان
📚 خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۲۵ به نقل از (آسمان مال آنهاست (کتاب تفحص)، ص ۵۵)
#سیره_شهدا
#شهید_گمنام
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨شهیدی که می خواست با خدا آشتی کند
🍃گروهی به جبهه آمده بودند که نشانی از رزمندگی نداشتند. نه نماز می خواندند و نه در مراسمات شرکت می کردند. حس کار فرهنگی مان گل کرده بود. یکی از آنها را که عاقل تر و مظلوم تر بود، آوردیم سنگر خودمان.
🌾شب بچهها داخل سنگر به مناجات و عزاداری پرداختند. حسن خاصی پیدا کرده بود. بعد از مراسم با حمید رجب نسب بیرون رفتند و تا ساعت.ها مشغول صحبت بودند. بعد از نماز صبح مشغول استراحت بودیم. حوالی ساعت هشت، صدای انفجاری ما را بیدار کرد.
☘خمپاره به آبهای میان ما و دشمن خورده بود. تازه وارد سنگر ما، در حال شنا شهید شده بود. حمید می گفت: «آن شب از این که جوانیاش را در راه باطل سپری کرده بود، خیلی شرمنده بود. میگفت: «می خواهم با خدا آشتی کنم.»
💫خدا می داند! شاید در حال غسل توبه بوده است. خدا میخواست او داخل آب شهید شود تا لباسی همراهش نباشد که آبرویش برود. همان لباسی که بعدها در گوشه سنگر پیدا کردیم و در جیبش عکس نامناسبی قرار داشت.
📚کتاب تو شهید می شوی؛ خاطرات شفاهی حجت الاسلام سجاد ایزدهی، نویسنده: سید حمید مشتاقی نیا، ناشر: مؤسسه روایت سیره شهدا، نوبت چاپ: اول- ۱۳۹۵؛ صفحه ۱۳۳ و ۱۳۴
#سیره_شهدا
#شهید_گمنام
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir