eitaa logo
مسار
342 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
578 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✨پیشرفت 🔹هرگز کسی را که پیوسته در حال پیشرفت است، دلسرد نکنید، ولو اینکه آن پیشرفت به کندی صورت گیرد. 💠 Never discourage the one who is making progress even if his progress is too slow. عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
✨ رسالت دانشگاهیان 🔹دوستان دانشگاهی ام! شما نیز رسالتی سنگین بر دوش دارید و اساس و بنیان مملکت را شما باید بسازید. 💠 جامعه اسلامی، نیاز به متخصص متعهد دارد. هر کدام از این ها به تنهایی ارزش ندارد. لذا در کسب این دو فضیلت کوشش کنید. کنار کسب علم، فعالانه و پرتوان، در صحنه سیاست و جامعه حضور داشته باشید. خون شهدا را پاس دار و مراقب باشید که مسئولیتی سنگین بر دوش بازماندگان می‌گذارد. 📚کتاب خط فکه؛ خاطرات شهید سید محمد شکری، نوشته شهید سید محمد شکری، ناشر: نشر بیست و هفت،نوبت چاپ: سوم- بهار ۱۳۹۴؛صفحه ۷۱ و ۷۲ عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
✨حس مهم بودن 🌾حتما نظر فرزندانتان را در تصمیم گیری های خانوادگی بپرسید. 🔹هنگامی که کودک در تصمیم گیری شریک می‌ شود، حس مهم بودن مي كند و همين باعث شكل گيري شخصيت مستقل و قوی در وی می شود. 🆔 @masare_ir ‌‌‌
✨ پند گفتن به نادان 🔸یک شکارچی، پرنده‌ای را به دام انداخت. 🔹پرنده گفت: ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خورده ای و هیچ وقت سیر نشده ای. از خوردن بدن کوچک و ریز من هم سیر نمی شوی. اگر مرا آزاد کنی، سه پند ارزشمند به تو می دهم تا به سعادت و خوشبختی برسی. 1⃣ پند اول را در دستان تو می دهم. 2⃣ اگر آزادم کنی پند دوم را وقتی که روی بام خانه ات بنشینم به تو می دهم. 3⃣ پند سوم را وقتی که بر درخت بنشینم. 🔸مرد قبول کرد. 🔹 پرنده گفت: پند اول اینکه: سخن محال را از کسی باور مکن. 🔸مرد بلافاصله او را آزاد کرد. 🔹 پرنده بر سر بام نشست و گفت پند دوم اینکه: هرگز غم گذشته را مخور و برچیزی که از دست دادی حسرت مخور. 🔹پرنده روی شاخ درخت پرید و گفت: ای بزرگوار! در شکم من یک مروارید گرانبها به وزن ده درم هست، ولی متاسفانه روزی و قسمت تو و فرزندانت نبود. و گرنه با آن ثروتمند و خوشبخت می شدی. 🔸مرد شکارچی از شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و آه و ناله اش بلند شد. 🔹پرنده با خنده به او گفت: مگر تو را نصیحت نکردم که بر گذشته افسوس نخور؟ یا پند مرا نفهمیدی یا کر هستی؟ 🔹پند دوم این بود که سخن ناممکن را باور نکنی. ای ساده لوح! همه وزن من سه درم بیشتر نیست، چگونه ممکن است که یک مروارید ده درمی در شکم من باشد؟ 🔸مرد به خود آمد و گفت: ای پرنده دانا پندهای تو بسیار گرانبهاست. پند سوم را هم به من بگو. 🔹پرنده گفت: آیا به آن دو پند عمل کردی که پند سوم را هم بگویم. ◽️پند گفتن با نادان خواب آلود مانند بذر پاشیدن در زمین شوره زار است.   🆔 @masare_ir
✨زندان 🔹 اگر تمام عمر را هم در زندان غم و تنهایی اسیر باشی، کسی برای نجاتت نخواهد آمد ,از زندانی که خود ساخته ای، بیرون بیا طعم زندگی را احساس کن و از آن لذت ببر... 💠Never expect a savior if you are the prisoner of your solitude and sorrow, break your self-made prison, redeem yourself, taste and enjoy the flavor of life… عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
✨خدمت‌گزار اسلام 💠بسم‌الله ‌الرّحمن الرّحیم انا لله و انا الیه راجعون ستایش خدای عزوجل را که مرا از امت محمد صلّی‌الله علیه و آله و سلّم و شیعه علی علیه‌السّلام قرار داد و سپاس خدای را که با آوردن حق از ظلمت به روشنایی، از طاغوت نجاتم داد و مرا از کوچک‌ترین خدمت گزاران به اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد. 🔹امیدوارم که خداوند متعال رحمت خود را نصیب بنده گناهکار خود بفرماید و مرا به آرزوی قلبی خود، یعنی شهادت فی سبیل‌الله برساند که تنها راه نجات خود می‎دانم و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گناهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به‏ خصوص سیدالشهدا علیه‌السّلام بروم. عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ فرمول استراحت کودکان و بزرگترها 🛌 دکتر عزیزی روانشناس🎤 🆔 @masare_ir
✨درس ماندگار 🔸روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه‌ای می‌گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید: 🔹من در سه مورد با امام صادق کاملا مخالفم! 🔸یک اینکه می گوید: خداوند دیده نمی‌شود، پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد. 🔹دوم می گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم می‌سوزاند، در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد. 🔸سوم هم می‌گوید: انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد. 🔹بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد، اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت ! 🔸استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند. 🔹خلیفه گفت: ماجرا چیست؟ 🔸استاد گفت: داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست ! 🔹بهلول پرسید: آیا تو درد را می بینی؟ 🔸گفت: نه 🔹بهلول گفت: پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد. 🔹ثالثا: مگر نمی‌گویی انسانها از خود اختیار ندارند؟ 🔹پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم 🔺استاد دلایل بهلول را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت. 🆔 @masare_ir
💠به غربت شما فکر میکنم مولای من به ابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی یا صاحب الزمان... 🌾بارالها باقی مانده عمر مرا بگیر و به شادی قلب مهدی زهرا عج بیفزا به قلم ریحانه الحسین عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
✨حق انقلاب 💠من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه‎روز در اختیار این انقلاب گذاشتم، چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام می‌دانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشد. عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir