✨تا حالا دست والدینت را بوسیدی؟
پدر [شهید مطهری] همیشه دست پدربزرگ را میبوسیدند. یادم هست یک بار با مادر قهر کردم و غذا نخوردم. پدرم سر سفره نگاهی به من کردند و گفتند که آدم از حرف پدر و مادرش بدش نمیآید. از حرف هر کسی ناراحت شدی، حق با توست، ولی از حرف پدر و مادرت نباید ناراحت شوی؛ چون آن ها گوهرهای نفیسی هستند. آدمی که باعث ناراحتی پدر و مادرش شود، خیر نمیبیند. دعای پدر و مادر میتواند بسیار مثمر ثمر باشد. اگر دل مادر بشکند، در زندگی اثر سوء میگذارد. پدر میگفتند که کوچکترین بیاحترامی به پدر و مادرشان نکردهاند و یکی از عوامل پیشرفت ایشان، همین دعای خیر آنها بوده است.
📚استاد مطهری از نگاه خانواده، ص۱۳، به نقل از مجتبی مطهری، فرزند شهید مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ابراز عشق و ارادت به همسر
در مدت ۲۶ سالی که با ایشان [شهید آیت الله مرتضی مطهری رحمة الله علیه] زندگی کردم، همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار میکردند، با صدای متین و چهره خندان؛ به طوری که من با یک ارادت و عشق خاصی کار میکردم و علاقه شدید ایشان به من و محبت هایی که می کردند، مرا در انجام کارهای منزل، رغبت و شوق عجیبی میبخشید. من بسیار کم سن و سال بودم که به منزل ایشان آمدم؛ ولی با همه آن کمی سن، هیچ وقت یادم نمیآید که از ایشان ناراحتی و رنجی دیده باشم. بسیار مهربان و با گذشت بودند، و به آسایش و راحتی من و بچهها اهمیت میدادند. آنقدر با من صمیمی و نزدیک بودند که رنج و ناراحتی مرا نمیتوانستند تحمل کنند.
📚مجله مکتب اسلام، دی ماه۱۳۶۰، سال۲۱، ش۱۰
#سیره_شهدا
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨چی پوشیدن مهم است یا نه؟
[در مورد لباس ما] پارچه میخریدیم و ... خیاط میدوخت.... پدر میگفتند [خیاط] ژورنال بیاورد و هر مدل معقولی که میخواستیم و در شأن ما بود، برایمان میدوخت. ایشان به ما گوشزد میکردند که هر مدلی در شأن یک جوان نیست و با لباس زننده، شخصیت انسان از دست میرود.
📚استاد مطهری از نگاه خانواده، ص۲۴، به نقل از مجتبی مطهری، فرزند شهید مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨توجه به نکات ظریف
پدر همیشه تشویقمان میکردند که اگر فلان نمره را بگیریم یا فلان کار را بکنیم، برایمان هدیه میخرند؛ اما مسئولیت خریدن هدیهها به عهده مادرم بود. پدر با تمام مشغلهای که داشتند، حواسشان به نکات ظریف بود، از جمله این که میدانستند من به خیاطی علاقه دارم و به مادرم میگفتند که برایم لوازم خیاطی بخرند. برای برادر و خواهر کوچکم که اهل بازی و تحرک بودند، دوچرخه میخریدند.
📚استاد مطهری از نگاه خانواده، ص۹۴، به نقل از سعیده مطهری
#سیره_شهدا
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨رفتار عادلانه
پدرم بسیار رفتار عادلانهای داشتند و این نکته را حتی موقعی که میوه هم میخوردیم، رعایت میکردند. یادم هست مثلا هندوانه یا خربزه را به نسبت سن ما تقسیم میکردند؛ به طوری که هیچ یک از ما فکر نمیکردیم دیگری سهم بیشتری برده و ما مغبون شدهایم. رفتار عادلانه پدر و مادرمان به گونهای بود که هیچ وقت موجبات حسادت و رقابت ما و خواهر و برادر فراهم نشد و پیوسته نسبت به هم علاقه و عاطفه خاصی داشتیم که هم چنان پا بر جاست.
📚استاد مطهری از نگاه خانواده، ص۹۳و۹۴، به نقل از سعیده مطهری، فرزند شهید مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨برای بچههاتون ارزش قائل هستید؟
من برای بچهها ارزش قائلم. در موقع مشخصی که باید با بچهها باشم، حتی اگر کار مهمی داشته باشم، ترجیح میدهم که آن دو ـ سه ساعت، به بچهها و درس و مشقشان برسم. در بازی بچهها شرکت میکردند و به دیدن بازی بچهها میرفتند و آنها را خیلی به ورزش تشویق میکردند. در فریمان چندین بار، خودم شاهد بودم که با آن مقام علمی، با بچهها توپ بازی میکردند. همه بچهها علاقه داشتند که با ایشان بازی کنند.
📚پاره ای از خورشید، ص۱۶۳، به نقل از آقای هادی جوان، خواهرزاده استاد مطهری
#سیره_شهدا
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨فضیلت اول وقت تمام شد
ایشان هم پیوسته برای بچهها دعا میكردند. من امروز اثر دعای مطهری را حتی در نوههایم میبینم. از همان دوران كودكی بسیار به رعایت ضوابط شرعی مقیدند؛ حتی نوههای من از همان دوران خردسالی، مقید به وضودار بودن هستند. بچه هفت ساله وضو میگیرد.
یك بار من به خاطر كسالت از اول وقت، نمازم مقداری عقب افتاد. وقتی وضو گرفتم، آمدم كه نماز بخوانم، دیدم جانماز مرا نوهام جمع كرده؛ دلیل این كار را سؤال كردم. این بچه خردسال گفت: مامان جان! دیگر فضلیت اول وقت تمام شده، و چون دیر آمدید، من جانماز را برداشتم.
📚فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، شماره ۱۰، به نقل از همسر شهید مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨رعایت عدالت میان فرزندان
رابطه ما در محیط خانه با ایشان، بدون اغراق رابطه مرید و مرادی بود؛ به طوری که تمام افراد خانواده مرید پدرم بودند. روح متعبد و اخلاق نیکوی ایشان همه را مجذوب خود ساخته بود. با وجود این، به عقیده من، رعایت کامل عدالت در بین فرزندان، یکی از ابعاد شخصیتی ایشان بود که در محیط [خانه] بیشتر نمود داشت.
📚استاد مطهری از نگاه خانواده، ص۹۱، به نقل از سعیده مطهری، دختر شهید مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨همان محبتِ روزهای اول ازدواج
یک وقت هم من و ایشان به سفر کربلا رفته بودیم. وقتی به خانه برگشتم، دو سه تا از بچهها خواب بودند. ایشان ناراحت شدند و با بچهها دعوا کردند که چرا وقتی مادرتان از سفر کربلا برگشته، همه شما به استقبالش نیامدید؟ بسیار مهربان بودند. بعد از چندین سال زندگی، همان مهر و محبت روزهای اول ازدواج بین ما برقرار بود. روزهای پنج شنبه و جمعه وقتی ایشان به قم میرفتند، من لباس هایشان را میشستم و مرتب می کردم. اتاقشان را منظم می کردم و منتظر می ماندم تا برگردند. خلاصه هرچه از صفا و محبت و تقوای ایشان بگویم، کم گفتهام. ایشان از تمام مسائل خانه خبر داشتند و در بیشتر کارها به من و بچهها کمک میکردند. ایشان بزرگ ترین حامی و هادی من و بچه ها بودند. بیشتر صبح ها چای درست میکردند. در تمام طول زندگی به یاد ندارم که به من گفته باشند یک لیوان آب به ایشان بدهم. از ظلم به زنها بسیار ناراحت و منقلب میشدند. همیشه میگفتند: زن نباید استثمار شود.
📚سرگذشتهای ویژه، به روایت جمعی از یاران، ج۲، ص۱۰۹، به روایت همسر شهید مرتضی مطهری.
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨چطور به فرزندانم احکام اسلامی را بیاموزم؟
ما اوایلی كه به تهران آمده بودیم، خانه ای در خیابان ری، كوچه دردار داشتیم و چون در داخل منزل حمام نبود، ایشان روز جمعه به من میگفتند: «خانم! من امروز غذا درست میكنم و شما این دختر خانمها را به حمام ببرید و به ایشان غسل جمعه را یاد بدهید. اینها باید روش غسل و یا احكام مبتلا بهشان را بدانند. در آینده ممكن است ما نباشیم و نتوانند سؤال كنند و دچار مشكل شوند.»
📚فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، شماره ۱۰، به نقل از همسر شهید مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨به استقبال همسرت میری؟
یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روزی با یکی از دوستانم به تهران برگشتم. نزدیکیهای سحر بود که به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، دیدم همه بچهها خواب هستند، ولی آقا [شهید مطهری] بیدار است. چای حاضر کرده بودند، میوه و شیرینی چیده بودند و منتظر من بودند. دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت: همه روحانیون این قدر خوب هستند؟ بعد از سلام و علیک، وقتی آقا دیدند، بچهها هنوز خوابند، با تأثر به من گفتند: میترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.
📚سرگذشتهای ویژه، به روایت جمعی از یاران، ج ۲، ص۱۰۸ و ۱۰۹، به روایت همسر شهید مرتضی مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨تربیت اسلامی فرزند چگونه باید باشد؟
ایشان [شهید مطهری] خیلی مراقب تربیت اسلامی ـ چه در رفتار و چه در گفتار ـ بودند. وقتی بچهها میخواستند به مدرسه بروند، ایشان با احترام كامل دخترها را صدا میكردند: سعیده خانم، حمیده خانم…، تشریف بیاورید؛ و بعد از ایشان سؤال میكردند؛ مثلاً سعیده خانم! شما امروز برای فاصله منزل تا مدرسه چه ذكری را در نظر دارید بگویید؟ یعنی تا این مقدار مراقب بودند و در عین محبت و عشق ورزی به بچهها، همه ضوابط و دستورات را به ایشان یاد میدادند.
📚فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، شماره ۱۰، به نقل از همسر شهید مطهری
#سیره_علما
#شهید_مطهری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte