🕌لحظه اذان
🥘سفره پهن میشود، کمکم وسایل افطار روی سفره همچون نقاشی نقش میبندند.
🎶دور سفره مینشینیم، گوش میسپاریم
به ربنا قبل از اذان زیبایی مرحوم موذنزاده.
🌈چه لذتی دارد لحظه به سرانجام رساندن این عمل خیر.
#مناسبتی_رمضان
#به_قلم_سرداردلها
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💐بهار وجود او
🌱صبح آغاز دیگری است.
🎶 صدای گنجشکها آواز خوش و زیبایی که گوش را نوازش میدهد.
🌺گلها و سبزهها انگار رخت نو پوشیده اند و با آمدن بهار شاداب شده اند.
🌝ما هم به دنبال شادابی هستیم.
منتظر بهار وجود صاحبمان هستم.
☀️أََیْنَ صَاحِبنا؟؟!
#صبح_طلوع
#به_قلم_سرداردلها
#عکسنوشته_حسنا
☘🌺☘🌺
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠کودکان میبینند
✅فرزندان را به علم آموزی تشویق کنید.
🔘اهلبیت علیهم السلام همواره تشویق به علم آموزی میکردند و چه قدر خوب است که از همان کودکی فرزندان مان را با کتاب آشنا کنیم.
🔘 مثلاً کتابهای کودکانه با شعرهای قشنگ و آموزنده.
🔘اگر ما اهل مطالعه باشیم یا کتاب خواندن را شروع کنیم، کودکمان از ما الگو میگیرد.
🔹امام رضا علیه السلام میفرمایند:
« من کان فی طلب العلم کانت الجنة فی طلبه؛
کسی که در طلب علم می کوشد، بهشت نیز در طلب اوست. »
📚ميزان الحكمه ، جلد ۶، ص ۴۷۱
#ارتباط_با_فرزندان
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_سرداردلها
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
❓سوال کردن
🔘گاهی برخی مسائل و اتفاقات در ذهن کودک سوال میشود.
مثلا:
🌨برف چگونه به وجود میآید ؟
والدین باید جواب سوال کودکان را به سادگی بیان کنند.
🔘کودکان ذهن کنجکاوی دارند، نیاز است که پدر و مادر پاسخ سوالات کودک خود را جامع و کامل و با لحن ساده بیان کنند.
🔘اگر جواب سوالی را نمیدانند، به دنبال آن بروند، سپس پاسخ بدهند.
🔘از دادن جواب اشتباه خودداری کنند. حواسمان باشد حرفهای ما در ذهن فرزندان نقش میبندد.
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_سرداردلها
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍سلام بر پدر
✋السلام علیک یا اباعبدالله.
اصلا معنی أَبا را میدانی؟
یعنی پدر، آری ما سلام میدهیم به پدر معنوی خود.
پدری که فدا کردن طفل ۶ماههاش جهان اسلام و مسلمانی را زنده کرد.
پدری که با خون خود و یاران و اهلبیتش درخت اسلام را آبیاری کرد.
پدر بندگان خوب خدا و توبهکنندگان.
سعی کنیم هر روز به پدر مهربانمان سلام دهیم.
🏴وضو میگیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه میگذاریم و سلام میدهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍لعن مقدم
💢و لعنالله عمر بن سعد و لعنالله شمرا💢
💡به راستی چرا عمربنسعد قبل از شمری که سر امام را برید، مورد لعن قرار میگیرد؟!
هنگام لعنت عمر بن سعد حواسمان به جان نگرفتن عمرسعد درونمان باشد.
به نیت کشتن عُمَر عُمْر و جانمان شروع میکنیم.
🏴وضو میگیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه میگذاریم و سلام میدهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
💯الگوی مناسب
❌به جای آن که برای کودکان خود از الگوهای غربی بگوید و آنها را قهرمان جلوه بدهید.
⭕️از الگوهای اسلامی نام ببرید.
❌به جای گفتن قصه سیندرلا و آن کفش زیبایش.
⭕️قصه دختری سه ساله را بگوید.
کودکان تاثیر میگیرند.
✅ تاثیری که داستان روی کودکتان میگذرد، قابل تامل است.
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_سرداردلها
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍بابی أَنْتَ وَ أُمی
❓نمیدانم وقتی میگویم پدر و مادرم به فدایت یعنی چه؟
آیا همین گونه است که ما از عزیزترین خود بگذریم و آن را فدای راه خدا کنیم؟؟
پدر و مادرم به فدایت
آیا لقلقه زبانمان است، یا از دل و جان میگویم؟
از امروز با وجودمان میخوانیم: بأَبی أَنت و أُمی.
🏴وضو میگیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه میگذاریم و سلام میدهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍أنا سلم لمن سالمكم؟؟
✨إنی سلمُ لمن سالمکم و حربُ لمن حاربکم
معنی آن را میدانیم، اما...
اما آیا در صلح هستم با کسانی که با شما در صلح هستند و یا در جنگم با کسانی که با شما در جنگ هستند ؟
❗️عاشورا ۶۱ تمام نشده!
هنوز هم هست .
فلسطین و یمن حتی عربستان که شیعیان در سختی و مشقت هستند.
آیا در جنگیم و دوستی.
چرا بر دوستی با آمریکا پافشاری میکنیم؟!
چون ابر قدرت است. پس چرا در زیارت عاشورا میخوانیم إنی حرب لمن حاربکم؟!
باید هر روز بخوانیم زیارت عاشورا را تا یادمان باشد شمرها هنوز هستند.
🏴 وضو میگیریم و میخوانیم زیارت عاشورا را عاشقانه
و اینبار
إنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم را عاشقانهتر خواهیم خواند.
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍سالگرد
🍃 مهین از صبح به یکیک بچههایش زنگ زد تا برای سالگرد پدرشان بیایند؛ ولی همه یک جواب دادند: «سرمون شلوغ وقت نداریم.» او فقط توانست بگوید: «باشه اشکال نداره به کارتون برسید.»
☘بعد آهی کشید، خیره به عکس همسرش گفت: «دیدی حسن آقا نیومدن، هر کدوم کار دارن. حتی نپرسیدن حالت چه طور.»
در حالی که بلند میشد، گفت: «برم یه سر به آشپزخونه بزنم. برمیگردم. »
💫مهین در آشپزخانه همه چیز را آماده کرد.
با آژانس تماس گرفت. ظرف حلوا رو برداشت و چادرش را سرش کرد باز روبه روی عکس حسن آقا ایستاد و گفت: «خوب من دارم میام پیشت.»
⚡️سرمزار همسرش نشست و درد و دل کرد: « میبینی حسن آقا بچهها بیوفا شدن. هی این همه زحمت کشیدی. زحمت اومدن سر مزارت رو هم نمیکشن. » همان طور درد ودل میکرد.
که سایه کسانی را حس کرد سر بلند کرد. دو پسرش و دخترش آمده بودند. ریحانه نشست کنار مزار پدرش و گفت: «مامان ما رو ببخش، حواسمون رفت پی کارهای خودمون. »
✨دست مادرش را گرفت و بوسید. محمد و علی هم کنار مادر نشستن و عذرخواهی کردند: «مامان باور کن سرمون شلوغ بود. »
🌾_اشکالی نداره پسرم کار همیشه هست؛ ولی بزرگترها یه روزی میرسه که نیستند؛ قدر کنار هم بودن بدونید.
#داستانک
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍۴۰ روز گذشت
🍁۴۰ روز از روز واقعه گذشت. روز پر درد و پر مصیبت عاشورا.
۴۰روز است که زینب بدون حسینش روزگار میگذارند.
حتی ۴۰ روز است خبری از تازیانههای پر درد نیست.
🥀۴۰ روز است که علی اصغر دیگر برای طلب شیر گریه نمیکند.
۴۰ روز است که رباب فقط لالالالایی میخواند.
✊در این ۴۰ روز یزیدیان گمان کردند حسین فراموش خواهد شد ولی نمیدانست که او فراموش شدنی نیست و آتش عشق و محبت به حسین در قلبها شعلهورتر میشود. نمیدانست هر سال بیشتر از سال قبل به عاشقان و دلسوختگان حسین علیه السلام اضافه میشود .
🏴فرا رسیدن اربعین تسلیتباد.
#مناسبتی
#به_قلم_سرداردلها
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍درک کردن
🍃خانه پدرش همه دور هم جمع بودند. خواهرش گوشوارههای که همسرش هدیه داده بود را نشان داد: «ببین سارا، این گوشوارهها قیمتش میدونه چه قدره؟ اینا رو آقا ناصر گرفته برا کادو تولدم. آقا رضا برای تولد تو میخواد چیکار کنه.»
☘سارا آهی کشید و گفت: «نمیدونم فک کنم میخواد غافلگیرم کنه. » بعد لبخندی زد خواست بحث را عوض کند: «راستی سوگند، یه مانتو فروشی خیلی خوب سراغ دارم قیمتها هم مناسب. میخوای ... »
🌾هنوز جمله سارا تمام نشده بود که سوگند سریع گفت: «بیخیال سارا اون مانتوها مناسب من نیست به دردم نمیخوره باید مانتو مارکدار بپوشم. تو چه طور اینا رو میپوشی.»
🍀سارا آهی کشید و ترجیح داد سکوت کند.
موقع خداحافظی فرا رسید. میان راه آقا رضا نگاهی به همسرش انداخت که در فکر بود: «خانوم من چرا تو فکره؟»
🍃سارا لبخندی زد و گفت: «هیچی.»
✨_نشد دیگه باید بگی بهم.
💫_خوب امشب باز سوگند پز خونه و طلاها و لباسهای مارکدارش داد.
🍂بعد آهی کشید. رضا اخم ریزی کرد: «اگه دوست داری میبرمت یه جا تو هم لباس مارکدار بخر بپوش نمیخوام حس کنی تو پایینتر از اونایی.»
🍃سارا دست رضا را که روی دنده بود، گرفت. میدانست رضا توان گرفتن این چیزها را ندارد
قیمت هر کدام اندازه حقوق رضاست بنابراین گفت: «نه من کمبود ندارم یه همسر خوب مثل تو دارم یه بچه های با ادب دارم دیگه کمبود ندارم. همین که روزی حلال برامون میاری کافی این حرفها میگذره فقط غصهام شده کاش خواهرم دنبال این تجملات نباش و نره دیگه دنبالشون.»
⚡️رضا لبخندی زد به درک همسرش. بعد گفت:
«خدا رو شکر به خاطر حضورت عزیزم.»
#داستانک
#همسرداری
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte