زاعماق قرون از بین جمعیت تو را دیدیم
تو هم ای ناز مطلق ازهمان بالا ببین ما را
#ماهبنیهاشم
@mashaar🌱
یک نفر کاش همین لحظه ، همین جا فیالفور
برسد از ره و حالِ دلِ من خوب شود...
#فاطمهدشتی
@mashaar🌱
بچشان بر دل ما طعم عبودیّت را
سجدههامان به نگاه تو بها میگیرد
#یاسیدالساجدین
@mashaar🌱
این قبیله هم شبیه هم اند
این کرم زادهها چه با کرم اند
چه نیازی است تا بزرگ شوند
در همان کودکی مسیح دم اند
#یاسیدالساجدین
@mashaar🌱
کاش جان میدادم اما دل نمیدادم به تو
تا که جانم را نگیرد حسرت دل دادنت
#مریمعظیمی
@mashaar🌱
دلم چون صخره محکم بوداما عشق کاری کرد
که این ویرانه مدتهاست محتاج مرمتهاست
#سجادسامانی
@mashaar🌱
این غزل نیست قصیده است ولی بی سر و پا!
مثل من بر تنش انگار سرش بیشتر است...
بعد حلاّجیِ منصور نباید شک کرد
حرف بی پایه نباشد خطرش بیشتر است...
در دکانی که دکاندار در آن صد رنگ است،
مرغ مینا ضررش از ثمرش بیشتر است...
راه باز است برای نِی بی مغز به بزم
نیشکر خرد شود چون شکرش بیشتر است...
درک و دانش پر وبال است ولی توی قفس
بیشتر رنج کشد هرکه پرش بیشتر است...
از درختی که فقط راست رود میترسم
چون درختی است که دسته تبرش بیشتر است!
خرتراز هرخر و حتی خر ملاصدرا،
پادشاهی است که تعداد خرش بیشتر است...
#مصطفی_رشیدی
@mashaar🌱
تو مرا گرم بخوان گرم بگیرم در بر
مردمان هر چه بگویند گناهش با من
#حسینمنزوی
@mashaar🌱
باد یارب درامان، ازدردِ بیدرمانِ عشق
آنڪه دردم دادو نومیدم زدرمان ڪردورفت....
#محتشمڪاشانی
@mashaar🌱
دردلت گاهی سوال زیر را تکرار کن
چند می ارزم اگر دارایی ام راگم کنم...!
#بابکعارفی
@mashaar🌱
تفاوت من و اصحاب کهف در این بود
که سکههای من از ابتدا رواج نداشت!
#فاضل_نظری
@mashaar🌱
برق نگاهش رفت! چشمان تری داشت
این روز ها بی عشق، حال بهتری داشت
دیشب میان گریه ها از یاد بردم...
اردیبهشتی را که در پی آذری داشت!
من فکر میکردم نخواهد رفت! هرچند
او در سرش انگار فکر دیگری داشت...
این درد تنها سهم انسان نیست! شاید
از یک کبوتر هم بپرسی، دلبری داشت!
شاید گلی پژمرده در گلدان ایوان
در انتظار یار، چشمی بر دری داشت
پرسید زاهد: «معتقد هستی به محشر؟!»
گفتم که آری... چشم های محشری داشت!
گمراه بسیار است اینجا! کاش اللّه
در بین موهای تو هم پیغمبری داشت:)
مغلوب و سرگردان، کجا باید گریزد؟!
شاهی که پیش از جنگ، روزی کشوری داشت!
اعدام میشد! کاش اما فرصتی بود
شاید که این بیچاره حرف آخری داشت...
#سجادشهیدی
@mashaar🌱
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها
#فاضلنظری
@mashaar🌱
یک عمر شکستیم ولی یاد نداریم
یک لحظه هم از عشق گریزان شده باشیم
ما خانه خراب غم عشقیم در این خاک
خاکی تر از آنیم که ویران شده باشیم
#محمدحسنجمشیدی
@mashaar🌱
روم از خود، غباری گر ز راه انتظار آید
نمیدانم چه خواهم کرد، گر مکتوب یار آید...
#اسیرشهرستانی
@mashaar🌱
چه هوایی به سرش بود؟ که با دست تهی
پشت پا بر هوسِ دولت دنیا زد و رفت...
#هوشنگابتهاج
@mashaar🌱
بعد تو تنها رفیق لحظههایم بیکسی است
آه نه، گاهی به من سر میزند تنهایی ام...!
#سجادصفریاعظم
@mashaar🌱