حالم بد است، مثل عقابی که پیر شد
یا کفتری که زخمیِ پروازِ تیر شد
ابری قرار بود از اینجا گذر کند
پیمان شکست باد و نصیبم کویر شد
تا آهِ آخرین نفس، آهو امید داشت
وقتی به چنگِ تیز پلنگی اسیر شد
رودم! که در تقابل با رسم آبشار
در عینِ سربلندی خود، سربه زیر شد
بازیچه ی قمار و غرور و شراب و شعر
عاشق که شد به حکم دلش گوشهگیر شد...
مردی که دل به وسعت رویا سپرده بود
با طعنه ای به نام حقیقت حقیر شد!
ماهی! نمیر... باش که دریا بیاورم!
دریا کجاست!؟ تُنگ بیاور که دیر شد...
#پوریاشیرانی
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
دائما از خندهام من را قضاوت کردهای... گریه اما از غمی در خنده پنهان، بهتر است! #طاهرهاباذریهریس
لحظه ای بنشین ڪنارم دل بدہ آتش بگیر
این غزل روزی برایت یادگاری می شود...
#شهابمرادی
@mashaar🌱
روزها گرمند! اما تشنگی رنج کمیست
آنکه را هجران تو هر شب عذابش میکند...
#ناصرعبدالمحمدے
@mashaar🌱
قـول دادم بـرود از غـزلِ آتـىِ مـن...
لطف کن، حرف نزن! قلبِ خیالاتىِ من...!
#سیدتقیسیدی
@mashaar🌱
تو بچَرخ همچُو ماهی به میان بازوانم
به خیال آنکه تُنگم نفست دهم دمادم
#محمودافهمی
@mashaar🌱
تو منی! ماه منی! دور... ولی ماه! ببین!
به خدا پیش کسی غیر خودم ما نشوی...
#میمپناهی
@mashaar🌱
در آسمان عاشقی خدا برای ما دوتا
ستاره را کشیده تا شبِ سرای ما دوتا
قلم به دست میرود که برکه عکس ماه را
به قاب نقره آورد به پاگشای ما دوتا
چه تخت نصرتی زده، فرشته بر گل و زمین
لباس بخت را ببین شده قبای ما دوتا
بهار با شکوفه ها به خیر مقدم آمده
نسیم بوسه میزند به جای پای ما دوتا
به اذن عشق چشم تو مرا نگاه میکند
به خطبه ای حلال شد نگاه های ما دوتا
#مهتاببهشتی
@mashaar🌱
چه حسرتها به این وامانده دل مانده
گمانم آیهی یأسی کسی بر طالعم خوانده
#پرویزكاظمزاده
@mashaar🌱
عشق گاهی با نگاهی شعله میگیرد رفیق
وای از آن روزی که دامنگیر این آتش شوی
#صابرفرهادی
@mashaar🌱
روی قبرم بنويسيد، کبوتر شد و رفت
زير باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است، غم دل يا سم؟
آن قدر غرق جنون بود، که پرپر شد و رفت
روز ميلاد، همان روز که عاشق شده بود
مرگ با لحظه ميلاد، برابر شد و رفت
او کسی بود، که از غرق شدن میترسيد
عاقبت روی تن ابر، شناور شد و رفت
هرغروب از دل خورشيد، گذر خواهد کرد
واژه خسته که يک روز، کبوتر شد و رفت
#محمودجمالآبادی
@mashaar🌱
حال من چیزی شبیه جهل اعراب قدیم
حال آن مردی که تنها کودکش یک دختر است
#وحیدعیسوی
@mashaar🌱
حیدر بــه شمشیرش نبی را یـاوری کـرده
با ثروت خود ذوالفقاری دیگرست این زن
#مجیدلشکری
@mashaar🌱
از بس به انتظار تواَم در همیشهها
یک صندلی کنار خیالم نشاندهام...
#ساجدهجبارپور
@mashaar🌱
ای چادر گلدارِ پریشانشده در باد!
خوب است به دنبال تو یک دشت دویدن...
#امیرتوانا
@mashaar🌱
پُرسیـد زاهِـد مُعتَـقِـد هَستی به مَحشَـر؟
گُفتَم که آری، چَشمهای مَحشَری داشت!
#سجادشهیدی
@mashaar🌱
تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد
تا که دیدم روی خندانت،نمیدانم چه شد
عشق بود آیا ؟ جنون ؟ هرگز ندانستم چه بود
تا سپردم دل به دستانت،نمیدانم چه شد
تا که افتادم به دامت،رشته ی صبرم گسست
تا که خوردم تیرِ مژگانت،نمیدانم چه شد
تا گرفتی دستهایم را،دلم دیوانه شد
تا نهادم سر به دامانت،نمیدانم چه شد
گم شدم چون قایقی کهنه،میان موجها
در شبِ زلفِ پریشانت،نمیدانم چه شد
بی وفا...رفتی و من با خاطراتت مانده ام
آن قرار و عهد و پیمانت...نمیدانم چه شد
گفته بودم تا ابد عاشق نخواهم شد،ولی
تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد..
#ناشناس
@mashaar🌱
تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورم
#علیرضاآذر
@mashaar🌱
بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاست
و جهان مادر آبستن خط فاصله هاست
#علیرضاآذر
@mashaar🌱
خواستارَم که سَراپایِ تو را سیر بَرانداز کُنَـم
تو وَلی دَر پِیِ آنی که مَرا سَخت بَرانداز کُنی
#سیدمحمدحسنبحرینی
@mashaar🌱
نه دل آزرده، نه دلتنگ، نه دلسوخته ام
یعنی از عمر گران هیچ نیندوخته ام
پاسخ ساده ی من سخت تر از پرسش توست
عشق درسی ست که من نیز نیاموخته ام...
#فاضلنظری
@mashaar🌱